کل اخبار: 1
-
کربلای ۵ لابلای ۱۰ کتاب / ۲ / شهید دقایقی؛
چرا فرمانده لشگر پشت موتورسیکلت نشست؟
خاک را از روی خودش کنار داد. صدای فرماندهش را نمی شنید. وقتی گرد و خاک فرو نشست، به اطرافش نگاه کرد. اسماعیل را دید که آرام و بی حرکت است. جلو رفت. سعی کرد تکه های بتونی را از روی صورتش بردارد.