-
چند دقیقه با کتاب «درعا»؛ / ۱۰۳
ساق پایش را توی قبر تکان میدادم!
سردار امام قلی گفتند: بنا به دلایلی نمی توانیم شهدا را در اماکن زیارتی و پراکنده دفن کنیم. یکی اینکه بدعتگذاری میشود و دوم اینکه حضرت آقا «رهبر عزیزمان» برای زیارت شهدا به بهشت زهرا میروند اما...
-
در محضر مدافعان حرم/۲۱۸/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید غلامحیدر سلطانی/ قسمت اول
پسرم ۴ سال در سوریه جنگید
چهار سال سوریه بود. یک وقتی می رفت و دوباره می آمد ایران، مثل یک تفریح و هواخوری، سپس می رفته همانجا، چهار سال در سوریه جنگید.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۰۰/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار امیری/ قسمت دوم و پایانی
«سردار» سر و دست نداشت! + عکس
شهید در سردخانه تهران بودند و از تهران آوردند اصفهان. خود سپاهیها از تهران آوردند به اصفهان. چون سر نداشتند اصلا ما را نشان ندادند. یک دستش نبود و سرش هم نبود.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار امیری/ قسمت اول
یواشکیهای سردار برای رفتن به سوریه + عکس
یک بار قایمکی رفتند سوریه. من دنبالش رفتم تا حوالی میدان امام. این طرف و آن طرف رفتم، خیلی دنبالش گشتم که کجا رفته، گوشیاش خاموش بود دیگر؛ دنبالش گشتم دیدم شب اتوبوسهایشان پر شده بود و...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۳/ گفتگوی مشرق با همسر شهید علیداد جعفری/ قسمت دوم و پایانی
علیداد بعد از شهادت هم به دادم میرسد + عکس
ا بچهها که یک مقدار درگیر می شوم و من را عصبانی می کنند از خودش کمک می خواهم، وقتی دلتنگ هم می شوم می گویم علیداد خودت کمک کن دیگر، من دیگر صبر و تحمل ندارم، باور کن خودش صبر می دهد.