-
مدافعان حرم؛ آنهایی که از سر دادن نهراسیدند
وقتی که راهی سوریه میشدند، می دانستند که اگر دست داعشیها به آنها برسد، کمترین کارشان جدا کردن سر از بدنشان است. آنها از سر دادن نمیهراسیدند و می رفتند تا در عمل از اهل بیت (ع) دفاع کنند.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۱/ گفتگوی مشرق با همسر شهید محمد پورهنگ/ قسمت ششم
جشن عروسی حاجآقا با هزاران مهمان ویژه! + عکس
برخی اقوام و آشنایان به من میگفتند بعدا هر کس را ببینی که لباس عروس پوشیده، حسرت میخوری! جالب این که حالا هر کسی لباس عروس پوشید این حس را دارد و میگوید کاش لباس من فلان شکلی بود اما من، نه!
-
در محضر مدافعان حرم/۱۴/ گفتگوی مشرق با همسر شهید محمد پورهنگ/ قسمت سوم
مواجهه همسر مدافع حرم با تکههای جگر شوهر! + عکس
توی روضههای امام حسن و امام رضا علیهم السلام از بچگی شنیده بودیم که میگفتند پارههای جگرشان توی تشت می آمد و عزیزانشان می دیدند. من وقتی وارد اتاق شدم، این صحنه را دیدم...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۳/ گفتگوی مشرق با همسر شهید محمد پورهنگ/ قسمت دوم
عدم تشخیص پزشکان، جان مدافع حرم را گرفت! + عکس
رسمی سپاه نبودند اما چون با دستور آمده بودیم، پذیرش ایشان هماهنگ شده بود تا از فرودگاه مستقیم به بیمارستان بروند. چون در منطقه جنگی بودند، معطلی نداشتیم و همه کارها انجام شد...
-
در محضر مدافعان حرم/۸/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاج اصغر پاشاپور/ قسمت پنجم و پایانی
چرا «حاج قاسم» نام این مدافع حرم را تغییر داد؟! + عکس
یکی از نفربرهای جنگی می آید و پیکر را می گذارند داخل آن تا بیاورند عقب و اشتباهی میبرند به سمت دشمن. سریع هم اعلام میکنند و سرش را می بُرند و جشن میگیرند!
-
در محضر مدافعان حرم/۷/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاج اصغر پاشاپور/ قسمت چهارم
مدافع حرمی که اجازه زیارت حرم حضرت زینب را نداشت! + عکس
من را بوسید و گفت: مادر! خوش به سعادتت. داری میروی زیارت حضرت زینب. گفتم تو هم بیا. گفت فرماندهمان به من مرخصی نمی دهد که بیایم حرم.
-
در محضر مدافعان حرم/۶/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاج اصغر پاشاپور/ قسمت سوم
خواهر شهیدی که با تزریق واکسن، فلج شد!
دخترم مژگانخانم در همین گیر و دار مریض شد و به درمانگاه خانیآباد رفتیم. من به دکترها گفتم دخترم تب دارد و حالش ناجور است. آمپولهایی از آمریکا آورده بودند برای فلج اطفال که می خواستند امتحان کنند.
-
در محضر مدافعان حرم/۵/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاج اصغر پاشاپور/ قسمت دوم
اتهام بیپایه ضرب و شتم به مادر دو شهید! + عکس
شهید عباس کریمی که از فرماندهان لشکر ۲۷ بود، مجروح شده بود و آورده بودند آنجا. میخواستند بیایند در بیمارستان و به ایشان ضربه بزنند که گرفتیمشان. یکی از منافقین سیانور خورد و خودش را کُشت...
-
در محضر مدافعان حرم/۴/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاج اصغر پاشاپور/ قسمت اول
مقاومت پدر شهید برای تحویل سلاح گرم! + عکس
آمدم تا رسیدم به میدان خراسان. جلویم را گرفتند. گفتند: اسلحه را بده. گفتم: من اسلحه را آنجا ندادم، اینجا بدهم؟! گفتند به فرمان حضرت امام کمیته انقلاب تشکیل شده و همه اسلحهها را باید جمع کنیم...