-
عکس/ حضور سخنگوی دولت در منزل شهید ایرلو و شهید فرزانه
علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت با حضور در منزل شهید حسن ایرلو سفیر سابق ایران در یمن و شهید مدافع حرم رضا فرزانه حضور پیدا کرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۴/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت ششم و پایانی
مادر شهید: از عروسم راضیام + عکس
خیلی شبیه پسرش است. مسعود را که میبینم انگار آقارضا را دیدهام. شکر خدا سه تا پسر دارد. از خانمش هم خیلی راضیام. هر پنجشنبه می آیند دنبالم و می رویم بهشت زهرا.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۳/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت پنجم
مادر شهید: حرص میخورم؛ چرا «آقا» را اذیت میکنند؟!
همهمان فدای امام خمینی و آقا خامنه ای هستیم. خدا ان شا الله سایه ایشان را از سر ما کم نکند. به خدا آقای خامنه ای را خیلی دوست دارم. ان شا الله که این پرچم را آقای خامنه ای به دست امام زمان بدهد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۲/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت چهارم
یک بار هم با زیرپیراهن و لباس راحت ندیدمش!
با این که بدنش ترکش خورده بود و پایش درد می کرد، یک بار هم با زیرپیراهن و لباس راحت ندیدمش. شبهایی که پیش من میخوابید، وقتی چراغ ها خاموش می شد پیراهنش را درمی آورد و بالای سرش می گذاشت و...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۱/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت سوم
دوشنبه تماس گرفت؛ پنجشنبه شهید شد!
هر چه می پرسیدم کجایی، نمی گفت. آخرین بار هم که تماس گرفت، خواهرانش اینجا بودند. رفته بودند خرید و آمده بودند خانه ما. ظهر بود که حاج رضا زنگ زد. با خواهرانش صحبت کرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۰/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت دوم
۱۰ کیلو برنج بس است؛ دیگر نمیخواهیم!
آن موقعها یک جایی برنج می دادند که کوپنی نبود. حاج آقا ده کیلو گرفته بود. بعد گفت که آقا رضا هم برود و بگیرد. آقا رضا قبول نکرد و گفت بابا ده کیلو گرفته و بس است. مگر می خواهی انبار کنی!؟
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۹/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت اول
اگر تلویزیون داری، خانهمان را اجاره نمیدهیم!
یک بار هم که می خواست قسمتی از خانه را اجاره بدهد، یکی آمد که نامزد کرده بود و ارتشی بود. از همان اول حاج آقا باهاش طی کرد که اگر تلویزیون داری، ما خانه را اجاره نمی دهیم. گفت نه، ما تلویزیون نداریم.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۷۸/ گفتگوی مشرق با همسر سردار شهید حاج رضا فرزانه/ قسمت نهم و پایانی
تعبیر رهبر انقلاب درباره شهید فرزانه
این صحبتها در گوشمان بود؛ واقعا باور کنید به عرش رساندن حاجی هم با همین راه و روش بود. چون هیچ موقع اعتراض نمی کردم، هیچ موقع نمیگفتم که چرا رفتی، این چرا کم است و...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۷۷/ گفتگوی مشرق با همسر سردار شهید حاج رضا فرزانه/ قسمت هشتم
مزار خالیِ «حاج رضا» آرامم میکرد
هر هفته در خانه ناراحتی می کردم اما بهشت زهرا که می رفتم آرامش پیدا می کردم. یک بنده خدایی برگشت گفت مزار خالی است، برای چی می روی آنجا می نشینی؟ گفتم برای تو خالی است، ولی برای من آرامش دارد.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۷۵/ گفتگوی مشرق با همسر سردار شهید حاج رضا فرزانه/ قسمت ششم
خبر شهادت «حاج رضا» را همه میدانستند جز ما!
آخر گفتم آقا رسول! یک دقیقه از توی سایت بیا بیرون؛ یک دقیقه گوشی را نگاه کن. گفت مامان! همهاش چرت و پرت است، ندیدی؟ گفتم یکیش، دوتاش، سه تاش اشتباه است، همین طور پیام ها دارد می آید برای ما...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۷۴/ گفتگوی مشرق با همسر سردار شهید حاج رضا فرزانه/ قسمت پنجم
پیامک حاج رضا به گوشی شهید همدانی چه بود؟
زنگ زد به سردار اسدالهی و خیلی عصبانی شد. بهش گفت حاج حسین! دوستی ما اینقدر کمارزش است؟ رفیق نیمهکاره شدی؟ چرا من را خبر نکردی؟!... گفت نمی دانستیم تو می خواهی بروی...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۷۳/ گفتگوی مشرق با همسر سردار شهید حاج رضا فرزانه/ قسمت چهارم
عروسی با کفشهای کتانی! + عکس
چون آن دوره کفش کتانی پایمان بود و در حال بدو بدو بودیم، همهاش دنبال کفش پاشنه کوتاه بودم. عروسها اکثرا پاشنه بلند میپوشند، من هم نمی توانستم چنین کفشی بپوشم. فقط دنبال کفش پاشنه کوتاه میگشتیم.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۷۲/ گفتگوی مشرق با همسر سردار شهید حاج رضا فرزانه/ قسمت سوم
انتظار عجیب مادر شهید در دوشنبهها و پنجشنبهها!
چند بار بهش اعتراض کردم که همچین کاری را نکن، نه که نرود، روی حساب اینکه اگر عادت کنند خدای نکرده یک اتفاقی برای شما بیفتد اینها می خواهند چه کار کنند. همین هم شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۷۰/ گفتگوی مشرق با همسر سردار شهید حاج رضا فرزانه/ قسمت اول
دختری که در مراسم عقد، ۳ بار «بله» گفت +عکس
حاج آقا رضا همهاش من را مسخره می کرد و می گفت ببین تو از هولت سه بار گفتی «بله»! سند هم داریم در بله گفتنت؛ چون یک نوار کاست از آن روز به ما داده بودند.