کل اخبار: 3
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۳/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید محراب عبدی/ قسمت سوم و پایانی
قرار بود «محراب» که آمد جشن بگیریم؛ عزادار شدیم!
پسرخاله ام زنگ زد گفت محراب کجاست؟ مامانم می گفت ما همه می گفتیم محراب سر کار است، بعد به بهانه اینکه کارش داریم یک بهانه ای جور می کردند و بلافاصله گوشی را قطع می کردند.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۲/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید محراب عبدی/ قسمت دوم
همسرش را دوست داشت؛ دو سال بیشتر زندگی نکردند!
خانمش را خیلی همراهی می کرد تا در دانشگاه شرکت کند. به تحصیلات و به پیشرفت علاقه خیلی زیادی داشت، اصلا دیدگاهش به زندگی یک طور دیگری بود، خیلی شوق زندگی داشت.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۱/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید محراب عبدی/ قسمت اول
هیچکس درجه نظامیاش را نمیدانست!
یک طوری در مورد کارها را پنهان می کرد که ما اصلا نمی فهمیدیم. روزی که شهید شد ما فهمیدیم درجه سروان تمام شده، و تحصیلاتش چیست؛ هیچ وقت مثلا از خودش تعریف نمی کرد.