-
گفت و شنود/ به ما چه؟!
از یارو پرسیدند نظرت درباره فلان غزل حافظ چیست؟ یارو در حالی که لقمهای در دهان داشت و در همان حال لقمه دیگری برمیداشت گفت؛ شاعر میفرماید؛ علم و ادب و هنر به ما چه! قربون خوراک کله پاچه!
-
گفت و شنود/ زورش کجا بود!
دولتهای اروپایی با یک بحران فراگیر و شدید روبهرو شدهاند. دولتها یکی پس از دیگری در حال سقوط هستند.
-
گفت و شنود/ کبریت داری؟!
دزدی را برای انتقال به ماموری سپرده بودند. وسط راه به مامور گفت کبریت داری؟ میخوام سیگار بکشم! و مامور گفت ندارم. دزد گفت دستبندم را باز میکنی بروم کبریت بخرم! و... رفت که رفت!
-
گفت و شنود/ نه که نمیپرسم!
آقایی به خانمش گله کرد و گفت؛ با این همه خرید که میکنی و خرج میتراشی، نمیپرسی پول آن را از کجا باید بیاورم؟! خانم گفت؛ نه که نمیپرسم! مگه من فضولم؟!
-
گفت و شنود/ کی فوت کرده؟!
در مجلس ختم، یک نفر پشت تریبون رفته بود تا درباره اعمال نیک شخص متوفی صحبت کند ولی پیوسته از خودش تعریف میکرد! یکی از حاضران گفت؛ بالاخره ما نفهمیدیم که تو فوت کردهای یا آن بند خدا.
-
گفت و شنود/ از شما چه پنهان!
از یارو که خیلی دروغ میگفت، پرسیدند در عمرت یک حرف راست زدهای؟ گفت؛ از شما چه پنهان که اگر بگویم آری! یک دروغ دیگر گفتهام!
-
گفت و شنود/ گروه خون !
شخصی برای استخدام در یک کارخانه مراجعه کرده بود. مدیر کارخانه وقتی سوابق کاری او را دید گفت؛ متاسفانه نقطه مثبتی در کارنامه شما نیست! و طرف گفت؛ قربان خوب دقت بفرمایید، گروه خونم O+ «او مثبت» است!
-
گفت و شنود/ دو بخش داره!
از کسی که خیلی ادعایش میشد سؤالی پرسیدند. طرف گفت؛ سؤال شما دو بخش دارد. بخش اولش که مهم نیست. اما بخش دومش خیلی مهم است که آن هم به تو مربوط نیست!
-
گفت و شنود/ مگه پیاده نشدی؟!
توی هواپیما یکی از مسافران رفت دستشوئی. وقتی برگشت دید یکی دیگه سر جای او نشسته! اعتراض کرد و یارو با دستپاچگی گفت؛ ببخشید! فکر کردم پیاده شدی!
-
گفت و شنود/ کوکو!
طرف میگفت؛ پای بابام ضرب دیده بود، مامانم روغن حیوانی و زرده تخم مرغ گذاشت روی محل ضربدیده، دکتر وقتی معالجه اولیه را شنید گفت؛ کاش دوتا سیبزمینی هم به آن اضافه کرده بودید، یک «کوکو» درست می کردید.
-
گفت و شنود/ نصف دعا...!
از یارو پرسیدند؛ تا حالا دعاهایت مستجاب شده؟! گفت؛ یک بار ۵۰ درصد دعایم مستجاب شد.
-
گفت و شنود/ رفته مرخصی!
روزنامه اسرائیلی هاآرتص هم با اشاره به اظهارات اخیر نتانیاهو نوشته است؛ اسرائیل به پایان عمر خود رسیده است ولی نتانیاهو قدرت درک فاجعه را ندارد.
-
گفت و شنود/ از این گونی به اون گونی!
از یارو پرسیدند؛ «دگرگونی» یعنی چی؟ گفت؛ یعنی از این گونی به اون گونی!
-
گفت و شنود/ دیگه چی؟!
آقای خاتمی گفته است «انتخابات باید سالم و رقابتی باشد و انتخابکننده مردم باشند نه حاکمان و ما تا رسیدن به انتخاباتی معیار فاصله داریم»!
-
گفت و شنود/ چیکار کردی؟!
یارو از کیوسک تلفن بیرون آمده بود. پرسیدند؛ سالمه؟ کار میکنه؟ گفت؛ آره سالمه ولی آفتابه نداره! داد زدند سرش که مردک مگه چیکار کردی؟!
-
گفت و شنود/ بیسیم چی!
نتانیاهو همه این شکستها را پیروزی قلمداد میکند!
-
گفت و شنود/ به سه دلیل!
گفتم: به یارو گفتند؛ مگر قرار نبود سوئیچ ماشینت را به پسرت بدهی که ما را به فلان جا برساند چرا ندادی؟! گفت؛ به سه دلیل.
-
سر و ته! (گفت و شنود)
روزنامه کیهان در بخش گفت و شنود خود به اظهارات آذر منصوری درباره انتخابات مجلس واکنش نشان داد.
-
گفت و شنود/ موش کور!
رسانهها و مقامات غربی، ارتشهای آمریکا و انگلیس را ناکارآمد دانسته و سیستم اطلاعاتی غرب را به بیعرضه بودن متهم کردهاند.
-
گفت و شنود/ لعنت به روح پدرت!
یارو درباره وجود روح با یکی دیگر بحث میکرد و طرف مقابل اصرار داشت که به وجود روح اعتقادی ندارد! شخصی که ناظر این گفتوگو بود به او گفت؛ «پس، لعنت به روح پدرت»!
-
گفت و شنود/ شیری یا روباه؟!
یارو برای سرقت وارد خانهای شده بود. صاحبخانه که آدم قلچماقی بود بیدار شده و کتک مفصلی به او زده بود. وقتی برگشت رفقایش پرسیدند؛ شیری یا روباه؟!
-
گفت و شنود/ من و قابلمه!
شواهد موجود نشان میدهد که اصلاحطلبان برای تمامی کرسیهای مجلس نامزد دارند.
-
گفت و شنود/خیلی نفهمها!
بعد از کلی درگیری با یکدیگر، مجری برنامه به عنوان جمعبندی جلسه گفته است؛ نتیجه میگیریم که همه گروههای اپوزیسیون در دشمنی با جمهوری اسلامی اتفاق نظر داریم. ولی زبان یکدیگر را نمیفهمیم!
-
به جای گفت و شنود/ ۳ «نماد» در اتاق امام موسیبنجعفر(ع)
امروز، با سالروز شهادت مظلومانه حضرت امام موسیبنجعفر علیهالسلام همزمان است. امام بزرگواری که بیشترین عمر شریف ایشان فقط به جرم حقطلبی، در زندانهای مخوف خلفای ستمگر بنیعباس سپری شد.
-
گفت و شنود/ هرچی شما بفرمائید!
یارو از نوکرش پرسید؛ چیه چرا اینهمه غمگین و ناراحتی؟ گفت؛ قربان! عاشق شدهام. پرسید عاشق کی شدهای؟ گفت؛ قربان! هرکی شما بفرمائید!
-
گفت و شنود/ چُرت نزن!
یارو الاغشو برای فروش به بازار مالفروشها برده بود. ناگهان چرتش گرفت و هنگامی که چشمش را باز کرد، دید افسار به گردنش است و الاغش داره پول میشمره!
-
گفت و شنود/ ماکارونی نخور!
گفتم: یارو که خیلی ماکارونی دوست داشت، خواب دید که دارد درازترین ماکارونی دنیا را میخورد! از خواب که بیدار شد دید کِش شلوارش را به نیش کشیده و مشغول جویدن است!
-
گفت و شنود/ قاتل کرونایی!
سابقه قبلی شریفی زارچی به وضوح نشان میدهد که این بهاصطلاح استاد علاوه بر اخراج باید به جرم اقدامات همسو با سرویسهای اطلاعاتی دشمن و اعتراف صریح به اخلال در سیستم مقابله با کرونا و... محاکمه نیز بشود.
-
گفت و شنود/ زرافه چطوره؟
گفتم: یارو رفته بود خواستگاری بهش گفتند حرفهای گُنده گُنده بزن. یارو وسط بحثها یکدفعه گفت؛ شتر! بغل دستی گفت؛ شتر چیه؟ و یارو پرسید کوچیکه؟ و بعد با صدای بلند گفت؛ فیل! نهنگ! اصلاً زرافه چطوره؟!
-
گفت و شنود/ آی گفتی!
گفت: شاید در این توهم هستند که همه این همراهیها و همسوییها با دشمنان تصادفی است!