به گزارش مشرق، احمد نادری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و منتخب مردم تهران در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با اشاره به چالش جهانی ویروس کرونا و تاثیر این ویروس بر تحولات سیاسی و اجتماعی در سطح بین المللی گفت: پدیده کرونا به عنوان یک ویروس کوچکی که به جان مردم دنیا افتاده قبل از هر چیز ناتوانی انسان مدرن در برابر یک ویروس میکروسکوپی را به منصه ظهور گذاشته و تمدن مدرن را با تمامی عظمت خود با چالش جدی روبرو کرده است.
وی افزود: اگرچه پست مدرن ها در دهه هفتاد و هشتاد قرن بیستم میلادی این گزاره را مطرح می کردند که پروژه مدرنیته به پایان راه خود رسیده و دوره ای جدید به نام پسامدرن شروع شده، ولی در عمل این پدیده کرونا بوده که پایان رسمی مفهومی به نام مدرنیته را اعلام کرده است. به همین جهت است که دوران پساکرونا دوران ویژه ای در تاریخ تمدن بشری خواهد بود و به همین خاطر است که به اعتقاد بنده پیدایش ویروس کرونا و شیوع عالمگیر آن را می توان به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تمدن مدرن و پدیده مدرنیته و شروع دوره پس از آن در نظر گرفت. لذا پسامدرنیته واقعی را می توان با ظهور کرونا و دوره پس از آن و با ظهور انسان پس از آن به نظاره نشست.
*«کرونا» احیاگر مفهوم غرب وحشی
استادیار مردمشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان این که ویروس کرونا و اثرات ناشی از آن سبب شد تا مفهوم یا کانسپت غرب وحشی که در قرون پیشامدرنیته مطرح بود، بار دیگر مطرح و بر سر زبانها بیفتد، تصریح کرد: احیای مفهوم غرب وحشی بویژه در روزها و هفته های اخیر از سوی دولتهای غربی که در دو سه دهه اخیر مدعی ارزش های جهان شمول بوده اند، تجلی پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
نگاه تحلیلگران به دنیای «پساکرونا»
نادری افزود: این روزها اخبار قابل تاملی درباره سرقت محموله های بهداشتی و حفاظتی در برابر کرونا بویژه ماسک از سوی دولت های اروپایی و آمریکا در رسانه ها در حال انتشار است که آخرین نمونه آن سرقت محموله خریداری شده از سوی دولت محلی در برلین آلمان بود که قرار بود از تایلند به این ایالت ارسال شود که در بانکوک توسط دولت آمریکا توقیف و برای ارسال به مقصد آمریکا بلوکه شد، اقدامی که وزیر داخله ایالت برلین به آن "دزدی دریایی مدرن" اطلاق کرده است.
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران ادامه داد: لذا مفهوم غرب وحشی در حال احیا شدن در میان کشورهای اروپایی و بویژه آمریکا است که نشان می دهد دنیای غرب، دیگر آن غرب بازنمایی شدن توسط غول های رسانه ای نیست و هسته مرکزی غرب اساساً در حال بازنمایی چهره واقعی جوامع و دولت های تحت سیطره خود است. در حالی که در دهه های گذشته رسانه های غربی این بازنمایی را در میان افکارعمومی دنیا تثبیت کرده بودند که غربی ها انسانهایی طرفدار حقوق بشر، دموکراسی، نوع دوستی و ارزش هایی از این دست هستند.
*سابقه تاریخی به چالش کشیده شدن تمدن غرب
نادری در ادامه با اشاره به نمونه های تاریخی دیگری که پیش از پیدایش ویروس کرونا موجب به چالش کشیده شدن ارزش های تمدن غربی شده، خاطرنشان کرد: جنگ های جهانی اول و دوم تا حدودی موجب به چالش کشیده شدن ارزش های تمدن مدرن شد بویژه پس از جنگ جهانی اول که شوک و ضربه بسیار شدید به تمدن غربی وارد آمد و موجب این شد که انسان مدرن به باز اندیشی در مدرنیته بپردازد که نتیجه آن متوسل شدن غرب به مکاتب جایگزین، عمدتا در عرصه هنر نظیر اکسپرسیونیسم و... شد.
وی تصریح کرد: این موضوع بویژه پس از پایان جنگ جهانی اول مطرح شد و تمدن غرب با این سوال مواجه شد که آیا واقعا سعادتی که در مدرنیته وعده آن داده می شد، در نهایت همین جنگ جهانی با میلیون ها کشته و آواره جنگی است؟ منتها بعد از دو جنگ بین المللی اتفاقی که افتاد این بود که مرکزیت تمدن غرب به ایالات متحده آمریکا منتقل شد و اندیشمندان آمریکایی نیز با رویکردی ادراکی و شناختی بار دیگر ارزشهای تمدن غربی را در سرتاسر دنیا احیا و نهادینه کرده و تلاش کردند که معیارها و الگوهای غربی به رهبری آمریکا این بار به شکل نرم، به عنوان سرنوشت محتوم جهان مفروض گردد.
*نظم جهانی در دنیای پساکرونا نظمی متفاوت خواهد بود
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: همچنین اندیشمندان آمریکایی توانستند ارزش های تمدن غربی را بار دیگر به عنوان نقطه اوج ارزشهای انسانی و معیارهای جهان شمول معرفی کنند. لذا با توجه به اینکه اینبار با ظهور چالشی به نام کرونا حتی ایالات متحده آمریکا نیز به شکل جدی درگیر رویارویی با این بحران شده، بنابراین می توان این طور تحلیل کرد که کرونا ضربه جدی به تمدن غربی از این منظر وارد کرده و قطعا نظم جهانی در دنیای پساکرونا یک نظم متفاوتی خواهد بود که در آن نقش غرب به رهبری آمریکا به شکل محسوسی کمرنگ خواهد شد، مسئله ای که همین امروز نیز مشهود بوده و شاهد هستیم که دولت چین پس از مدیریت موفق در کنترل شیوع کرونا اقدام به کمک های گسترده به کشورهای درگیر با این ویروس کرده و به نوعی قدرت نرم خود را با تمام قوا به رخ رقبای خود کشیده است.
وی با اشاره به عملکرد ایران در موضوع مدیریت بحران کرونا خاطرنشان کرد: البته نباید از این واقعیت نیز غافل شد که جمهوری اسلامی نیز علی رغم انتقاداتی که به نحوه مدیریت قوه مجریه و مقننه در بحث کرونا وارد است ولی با در نظر گرفتن تحریم های ظالمانه ای که علیه ملت و دولت ایران در جریان است بویژه در مقایسه با کشورهای مدعی غربی از جمله آمریکا، فرانسه و انگلیس عملکرد بهتری در بحث کنترل این ویروس داشته است.
*کرونا و چالش مشروعیت اتحادیه اروپا
نادری با تاکید بر اینکه با ظهور ویروس کرونا ناقوس مرگ و فروپاشی تمدن غربی رساتر از گذشته در حال نواخته شدن است، گفت: از سوی دیگر شاهد احیای نوعی ملی گرایی در میان کشورهای غربی هستیم به طوری که ترامپ به صراحت اعلام می کند در مسئله مقابله با کرونا به پیشنهاد کمک هیچ کشوری اعتماد ندارد و در کشورهای اروپایی نیز شاهد این هستیم که مشروعیت اتحادیه اروپا با چالش های جدی در میان مردم و رهبران کشورهای اروپایی روبرو شده و اگر نگوییم که اتحادیه اروپایی از همین الان فروپاشیده ولی مسلماً ایده حکمرانی کشورهای اروپایی ذیل اتحادیه اروپا به حالت تعلیق در آمده است. این مساله را در بستن گسترده مرزها و عدم اجازه به شهروندان سایر کشورها برای ورود به کشورهای دیگر مشاهده کرد. سوزانیدن پرچم اتحادیه اروپا در کشورهای جنوبی نیز یکی دیگر از جلوه های این قضیه است. نکته جالبتر این که کرونا تعهدات بین المللی و ارزش های سیاست خارجی کشورهای اروپایی را نیز تعلیق کرده و یا از بین برده است. فی المثل، ارتباط حسنه با رژیم صهیونیستی، یکی از پایه های سیاست خارجی آلمانی ها پس از جنگ جهانی دوم تاکنون بوده است، اما در همین بحران کرونا، مرکل درخواست نتانیاهو برای فرستادن تجهیزات پزشکی به این رژیم را رد کرد.
استادیار مردمشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که با توجه به تحولات جهانی ناشی از تاثیرات ویروس کرونا و ایجاد فضای جدید در عرصه بین الملل، آیا ایران نیز قادر است در راستای این تحولات به نقش آفرینی بپردازد یا اینکه بار دیگر باید شاهد این باشیم که کشورمان همانند قرون گذشته تنها تماشاگر دست به دست شدن قدرت از مغرب زمین به مشرق زمین باشد، گفت: قاعدتاً هم از یک سو شرایط امروز دنیا با چند قرن گذشته قابل مقایسه نیست و هم اینکه وضعیت قدرت منطقه ای و جهانی ایران قابل مقایسه با حداقل یک قرن گذشته نیست.
*استراتژی پساکرونایی ایران
وی تصریح کرد: ایران ذیل حکومت جمهوری اسلامی توانسته تنها در طی گذشت چهار دهه در حوزه تولید قدرت به گونه ای عمل کند که امروز در معادلات مختلف منطقه ای و حتی بین المللی در حال نقش آفرینی است. بنابراین اگرچه کرونا امروز به عنوان یک کاتالیزور به تغییر نظم جهانی سرعت بخشیده ولی نباید از این واقعیت غافل شد که تغییر نظم جهانی با مسئله انقلاب های بیداری که در سال ۲۰۱۱ در منطقه به وقوع پیوست، آغاز شد. بنابراین یکی از محورهای اصلی به هم خوردن نظم جهانی قطعا ایرانِ ذیل جمهوری اسلامی بوده و این مسئله ای است که در ذیل قدرت سخت و نرم نظام حاکم بر کشورمان تعریف شده و قاعدتاً ایران فعلی با ایران قرون گذشته که ما در تاریخ می بینیم که چگونه نظاره گر تغییر نظم جهانی و دست به دست شدن قدرت بوده، قابل مقایسه نیست.
نادری با بیان اینکه بحثی که امروز مطرح می شود این است که ما باید در فضای پساکرونایی چه استراتژی داشته باشیم، عنوان کرد: ما اساسا باید با یک برنامه ریزی دقیق و منظم، تعاملی ویژه با قدرت های آلترناتیو و جایگزین تمدن غرب تعریف کنیم و پس از آن، تعامل را در ابعاد مختلف گسترش دهیم و در کنار آن نظام ارزشی و اسلامی خودمان را به عنوان آلترناتیوی در مقابل نظام ارزشی غرب مطرح کنیم. در صورتی که این مهم به وقوع بپیوندد ما قادر خواهیم بود سهم خود را از نظم آینده جهانی بگیریم.