کتاب صوتی «هفت روز آخر» روایتی ناب از محمدرضا بایرامی است که با بیانی شیوا و قابل لمس حضور خود در هفت روز پایانی جنگ تحمیلی را شرح می‌دهد.

به گزارش مشرق، کتاب صوتی «هفت روز آخر» روایتی ناب از محمدرضا بایرامی است که با بیانی شیوا و قابل لمس حضور خود در هفت روز پایانی جنگ تحمیلی را شرح می‌دهد.

زمانی داستان جنگ به اتمام می‌رسد که سربازان وطن و جنگ تحمیلی خاطراتشان را بنویسند، همانطور که جنگ قادر است تا رزمنده و فرمانده خود را شناسایی و در دل خود ببالاند، جنگ می‌تواند نویسنده خود را نیز بشناسد و سر مگویش را با او در میان بگذارد.

هشت سال دفاع مقدس در ایران یکی از رویدادهایی است که با وجود اینکه نزدیک به چهل سال از آن گذشته، اما هنوز نوشته شدن انبوهی از خاطرات و رویدادها درباره آن، کماکان آکنده از اسرار ناگفته و گره‌های باز نکرده است. یکی از مهم‌ترین این داستان‌ها را می‌توان در شروع و پایان این جنگ جستجو کرد؛ شروعی که آن را بدون شک بالاتر از شهریور سال ۵۹ باید جست و پایانی که تحلیل و تجزیه چرایی و چگونگی منتهی شدنش به روزهای گرم تیر ماه سال ۶۷ هنوز بخشی از پرونده ناتمام از دفاع مقدس است.

محمدرضا بایرامی خود یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است و جنگ را با چشم خود دیده و حس کرده است. او در طول فعالیت هنری مستمر و پر دوام خود در سه دهه گذشته، بخش زیادی از زمان و انرژی ذهنی خود را برای روایت از جنگ چه در ژانر داستان و چه خاطره اختصاص داده است.

این کتاب صحنه‌های نفس‌گیر و پرهیجان و در عین حال قابل تأملی را برای پژوهشگران، نویسندگان و حتی فرماندهان آن مقطع از دفاع مقدس به همراه دارد. بخش نخست این کتاب با رشادت جمعی از رزمندگان ایرانی و مقاومت آن‌ها در مقابل تهاجم سراسری عراق در این مقطع از جنگ آغاز می‌شود و در ادامه نبرد تن به تن او و جمعی از همرزمانش در مقابل با مرگ آن هم نه با آتش و گلوله که در مقابل تشنگی است را شرح می‌دهد.

هم‌چنین روایت شرح چگونگی مواجهه با تهاجم سراسری عراق به ایران در روزهای پایانی هشت سال دفاع مقدس و پیاده‌روی‌های بایرامی و گروهی از رزمندگان در بیابان‌های جنوب غرب ایران، از این کتاب گزارشی ناب و دست اول از مقطعی حساس از دفاع مقدس ایجاد کرده که کمتر منبعی جز این اثر تا پیش و حتی پس از آن، از عهده روایت آن برآمده است.

در قسمتی از کتاب صوتی «هفت روز آخر» می‌شنویم:

«آتش، هنوز به ما نرسیده است. مثل اژدهایی، دشت را می‌بلعد و دامن می‌گستراند و پیش می‌آید. آن سوی چاه آب، چند نوجوان عرب، گله‌های بزرگ گوسفندانشان را رها کرده‌اند و به سوی روستایشان می‌دوند. آن چنان که باد هم به گردشان نمی‌رسد. روستایشان، دو سه کیلومتری ماست. پشت سرمان و آن سوی جاده‌ی دهلران اندیمشک از رفتار نوجوان‌ها پیداست که به شدت، وحشت‌زده‌اند و هراسان. یکی‌شان، همین طور که می‌دود، زمین می‌خورد. سراپا سیاه‌پوش است. به چشم‌هایم فشار می‌آورم. حتم دارم که سعید است. پسرک جنگ زده‌ای که مدتی است با او آشنا شده‌ام.»

گفتنی است کتاب صوتی «هفت روز آخر» از محمدرضا بایرامی به روایت حامد فعال از سوی نشر نیستان راهی بازار کتاب شده است.

منبع: باشگاه خبرنگاران