کد خبر 1107832
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۲

مدیر شرکت ترنج ضمن اشاره به تعطیلی فروشگاه‌های ترنجستان گفت: ما حاضریم در تمام فضاهای بیرونی بر مبنای پروتکل‌ها پیش رویم و تک تک کتاب‌ها را سلفون کنیم، یا ضدعفونی شده تحویل مخاطب بدهیم.

به گزارش مشرق، همزمان با عید سعید غدیرخم فروشگاه ترنجستان سه واقع در محله سعادت آباد تهران افتتاح شد، این افتتاح و شرایط کنونی ترنجستان‌ها فضایی را رقم زد تا با «سیدمحمد حسینی» مدیر شرکت ترنج گفت‌وگویی در باب فعالیت‌هایش در حوزه کتاب و فروشگاه داشته باشیم.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفتگو با این فعال فرهنگی است.

* آقای حسینی ابتدا از سابقه خودتان و نحوه ورودتان به حوزه کتاب بگویید، اینکه چه شد به ترنج رسیدید.

تقریباً اواخر دهه ۷۰ کار فرهنگی‌ام را شروع کردم، ابتدا هفته‌نامه «پرتو سخن» را توزیع می‌کردم که متعلق به مؤسسه امام خمینی(ره) بود، در تهران این هفته‌نامه را توزیع می‌کردم و بعد وارد انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره) شدم و به قم نقل‌مکان کردم چون دفتر مؤسسه آنجا بود، سالیانه حدود ۲۰۰ نمایشگاه کتاب در دانشگاه‌ها برگزار می‌کردیم و فوق‌العاده فعال بودیم.

یک اتوبوس از شرکت واحد قم گرفتیم و صندلی‌های آن را جمع کردیم و داخل آن را قفسه‌بندی کردیم و کتابفروشی سیار ایجاد شد

* اولین فعالیت شما در مؤسسه امام خمینی(ره) شکل گرفت؟

انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره) جزء اولین مراکز بود که در اوایل دهه ۸۰ در «راهیان نور» شروع به عرضه کتاب کرد، آن زمان (سال ۸۱) ما یک اتوبوس از شرکت واحد قم گرفتیم و صندلی‌های آن را جمع کردیم و داخل آن را قفسه‌بندی کردیم و کتابفروشی سیار ایجاد شد. ۳، ۴ سالی آنجا مشغول بودم و بعد به تهران آمدم.

* پس از آن وارد ماجرای فروشگاه و بحث توزیع شده‌اید؟

 ناشران را به چند دست تقسیم می‌کنیم یک دسته ناشرانی که هستند سرشان در کار خودشان است و در هر زمینه‌ای فعالیت می‌کنند، یک دسته دیگر ناشرانی هستند که در جریان انقلاب هستند و به پیشبرد اهداف انقلاب کمک می‌کنند و یک دسته معدود هم معارض هستند یعنی اقداماتی که می‌کنند کاملاً اقدامات غرب‌گرایانه و بعضاً براندازانه است.

در اوج همین اقدامات بود که مؤسسه پخش «پکتا» تشکیل شد که کتب اسلامی را پخش و در این زمینه فعالیت کند و با روند توزیع کتب معارض مقابله کند، بعد از آن «مؤسسه کتاباران» تشکیل شد که اولین پیمانکار طرح «کتاب منِ» نهاد کتابخانه‌ها بود.

* شما در «کتاباران» مسئولیت داشتید؟

بله، مدیرعامل بودم، این مؤسسه قربانی شد تا طرح «کتاب من» به ثمر رسید و بعد هم حذف شد، در واقع هزینه‌های بسیاری دادیم خصوصاً برای پست، در نهایت هم طرح از هم پاشید و از بین رفت.

* همچنان مسئله پخش برای شما مهم بود؟

بله حتی چند سالی توفیق داشتم آثار انتشارات حاج‌آقا مجتبی تهرانی «انتشارات مصابیح‌الهدی» را پخش کنم.

در این مدت حدود ۲۰ سال، حدود ۵۰ هزار کیلومتر ایران را برای توزیع و بازدید از کتابفرشی‌ها گشته‌ام، یعنی فکر نمی‌کنم کسی در کشور باشد که این مقدار برای کتاب سفر کرده باشد

* در انتشارات انقلاب اسلامی هم مسئولیتی داشتید؟

بله حدود شش سال مدیر بازرگانی انتشارات انقلاب اسلامی بودم و بعد به مجمع ناشران انقلاب اسلامی و شرکت ترنج آمدم.

* پس صاحب تجارب بسیار هستید.

مثلاً‌ اواسط دهه ۸۰ بعضاً شهرهای خیلی دور را با هواپیما و اتوبوس و شهرهای نزدیک را با سواری می‌رفتیم. هرجا که کتابفروشی بود لیست آنها را از آمار وزارت ارشاد استخراج کردیم و به عنوان داده اولیه با استفاده از آنها سراغشان می‌رفتیم، هدف‌مان هم از این رفت و آمدها توسعه فروش کتاب بود تا در نهایت یک ساختار متحدی در کتابفروشی‌ها اتفاق افتد.

*چون توزیع نامناسب بود این اقدام را انجام دادید؟

بله تا یک راهکاری برای توزیع کتاب داشته باشیم، که مثلاً از ماکو تا چابهار، از سرخس تا آبادان و تمام این مناطق را سرکشی می‌کردیم، پیش از ورود به هر شهری اطلاعاتی از آن شهر به دست می‌آوردیم مثلاً جمعیت این شهر چند نفر است، چند دانشگاه دارد؟ چند دانشجو دارد؟ چند حوزه دارد؟ چه تعداد کتابفروشی ثبت‌شده دارد؟‌ و...

مثلاً آمار وزارت ارشاد در یک دوره‌ای نشان می‌داد ۶ هزار کتابفروشی در کشور وجود دارد ولی وقتی رصد کردیم و رفتیم از نزدیک دیدیم متوجه شدیم حدود ۴۵۰۰کتابفروشی آنها لوازم‌التحریر فروشی هستند و یا به امر تکثیر و کپی و... اقدام می‌کنند.

پیشرفت در حوزه تولید و عرضه کتاب، مدیون تأکیدات و نقطه نظرات حضرت آقاست

رهبر انقلاب از دهه ۷۰ تاکنون در زمینه کتاب و کتابخوانی در برهه‌های مختلف سخن گفته‌اند و تأکید کرده‌اند. در همین راستا خیلی‌ از بچه‌ها را در شهرستان‌ها می‌دیدم که به دلیل اینکه این کار وظیفه است با دوستان خود یک کتابفروشی اجاره کرده بودند که ماهی ۶۰۰ هزار تومان اجاره بها پرداخت می‌کردند و از حقوق‌شان که بعضاً به همین مقدار بود، کرایه آنجا را می‌دادند همه این سختی‌ها را تحمل می‌کردند که کتابخوانی ترویج پیدا کند.

پیشرفتی که در سال‌های اخیر در حوزه تولید و عرضه کتاب صورت گرفته است، همه مدیون تأکیدات و نقطه نظرات حضرت آقاست.

* از حق نگذریم طی این مدت خیلی‌ها در جبهه انقلاب و نشر این حوزه تربیت شده‌اند.

بله، در این مدت ۲۰، ۳۰ سال گذشته خیلی‌ها در این زمینه در جبهه انقلاب تربیت شده‌اند خصوصاً‌ در نشر خیلی مسیر موفقیت‌آمیزتر بوده تا توزیع.

به عبارت دیگر در بخش تولید ناشران خوب و قویِ‌ در جبهه انقلاب بسیار داریم که آثار جذابی هم منتشر می‌کنند یعنی با همه این اتفاقاتی که افتاده است تهاجم فرهنگی و مسائل پیرامونی و حمله به دین و فضای مجازی، باز رتبۀ پرفروش‌های کتاب‌ها بیشتر در اختیار آثار جبهه انقلاب و مربوط به دفاع مقدس است.

* پیشنهاد تشکیل ترنج از کجا بود؟

مجمع ناشران انقلاب اسلامی این خلأ را دید و استارت زده شد. از سال ۹۲ که ترنج کار خود را آغاز کرد، در کشور بی بدیل است، چون صرفاً مرکز پخش است و ناشر نیست

* طرح آن برای چه کسی بود؟

برای مجمع ناشران انقلاب بود، اتاق فکری در مجمع ناشران تشکیل شده بود و ترنج ماحصل آن است.

«ترنج» در دو شاخه اصلی فعالیت می‌کند؛ یکی ترنجستان‌ها و فروشگاهی و یکی پخش؛ ترنجستان‌ها باصطلاح بچه‌های ترنج هستند.

نکته جالب اینجاست که از سال ۹۲ که ترنج کار خود را آغاز کرد، در کشور بی بدیل است، چون صرفاً مرکز پخش است و ناشر نیست. از بدو تأسیس هنوز نتوانسته‌ایم از ارشاد یک مجوز بگیریم، چون ساختار آن در وزارت ارشاد وجود نداشت و ندارد.

الان همه‌ دوستانی که اکنون کار می‌کنند مجوز نشر دارند و در کنار آن با مجوز نشر کار پخش هم می‌کنند و همین باعث می‌شود که از مالیات معاف باشند و مزایای دیگری نیز شامل حالشان می‌شود.

نکته اینجاست نمی‌خواهیم ناشر باشیم ما می‌خواهیم در زمینه توزیع فعالیت داشته باشیم و این هم یکی از مشکلات اصلی ما است که هنوز موفق نشدیم یک مجوزی بابت پخش آن بگیریم چون ساختارش وجود نداشته، ما هم می‌توانیم خیلی راحت برویم یک نشر ثبت بکنیم و بعد یکسری تولیدات داشته باشیم ولی این نقض غرض است یعنی هدف ما خدمت‌رسانی به ناشران است.

* در ابتدا که ترنج شکل گرفت پیش‌بینی می‌شد چند ترنجستان افتتاح شود؟

در بدو امر کار را با فروشگاه «ترنجستان سروش» آغاز کردیم و پیش‌بینی هم توسعه ترنجستان‌ها بود، ولی معمولاً باید یک سرمایه و حمایت قوی پشت این فروشگاه‌ها باشد، برخی‌ها مشابه کار ما را دارند اما دغدغه‌های ما را ندارند، ولی بعضاً دیده می‌شود که ملک‌ در اختیار آنها قرار داده می‌شود، بدون دریافت وجه واقعی، خیلی از کمک‌ها به آنها ارائه می‌شود، وام‌ها داده می‌شود و... با اینکه آنها دغدغه اینکه در جبهه انقلاب باشند را ندارند، در حالیکه امکانات خوبی در اختیار آنهاست.

خصوصاً‌ در سال‌های اخیر ملک‌ها و خانه‌هایی بدون استفاده بوده در اختیار آنها قرار داده شده، این املاک بازسازی و تجهیز شده و یک کافه‌کتاب و بخش فروش در اختیار آنها قرار داده شده و به صورت قارچ‌گونه این نوع فروشگاه‌ها در حال زیاد شدن هستند.

در بدو نگاه به این روش، اینکه تعداد این کتابفروشی‌ها در حال ازدیاد هستند خوب است، چون کار فرهنگی است! ولی وقتی به عمق کار بروید و کتاب‌ها و محتوا را رصد کنید می‌بینید چه در زمینه کتاب و چه دیگر محصولات دقیقاً به همان سمتی پیش می‌روند که ترویج تفکرات غربی و سبک زندگی غربی را می‌کنند.

* پس دغدغه شماست؟

بله قرار نیست ما هر کالایی را عرضه کنیم، ما ۶ سال پیش ابتدا که ترنجستان بهشت را شروع کردیم ۸۰ تا ۹۰ درصد اسباب‌بازی فروشگاه خارجی بود،‌ حول و حوش ۱۰ درصد آن ایرانی، ۹۰ درصد لوازم‌التحریر خارجی بود، حتی صنایع دستی از ترکیه و چین هم داشتیم ولی الان نه، تقریباً حدود ۷۰ درصد اسباب‌بازی ما ایرانی است و این را هم مدیون حضرت آقا هستیم، یعنی تاکیدها و تشویق‌هایی که حضرت آقا کردند تولید ایرانی جهش مناسبی یافت، در بخش اسباب بازی‌های فکری جهش خوبی را شاهدیم، بخصوص در بازی‌های فکری که خانواده‌ها را دور هم جمع می‌کند.

قرار نیست ما هر کالایی را عرضه کنیم

در این راستا حمایت‌هایی که فروشگاه‌های دیگر داشتند از ما صورت نمی‌گرفت، برخی فروشگاه‌ها را با خون دل و با جذب سرمایه از قشر مردمی راه می‌انداختیم، مثلاً خیلی از کالاهایی که در ترنجستان‌ها عرضه می‌شود تولیدات خانگی است، خصوصاً در صنایع دستی، تزیینات و ملزومات عفاف و حجاب یا برخی از اسباب‌بازی‌ها.

حتی الان تولیدات در سه گروه کالایی یعنی در زمینه اسباب‌بازی و صنایع دستی و گل و گیاه خیلی زیاد شده است که به نوعی هم حمایت از ما می‌شود و خیلی هم شیرین است. عمدتاً با روحیات بسیجی و جهادی بچه‌ها ورود پیدا می‌کنند.

* کار صفر تا صد جهادی است.

ما داعیه‌دار کار جهادی هستیم، و حداقل باید پای این ادعا بایستیم. همه برای بقا و رشد تلاش می‌کنند؛ چه در جبهه انقلاب و چه خارج از جبهه انقلاب؛ حالا با این تفاسیر من که ادعای کار جهادی دارم بگویم کرونا باعث شده است که ما فروشگاه‌ها را تعطیل کنیم درست نیست، مثلاً «ترنجستان سروش» اسفند و فروردین یک ماه کامل تعطیل بود، یک ماه هم نیمه‌تعطیل بود، ولی با چنگ و دندان سعی کردیم فروشگاه‌ها را نگه داریم، چیزی که مطرح است تعطیلی تعداد زیادی از فروشگاه‌های ماست آن هم به دلیل عدم همکاری صاحبان ملک است مثلاً‌ یک مجموعه‌ای ۸ فروشگاه در تهران داشت که هر فروشگاه به طور متوسط دو فروشنده داشت، (می‌شود ۱۶ نفر می‌شود) میانگین حقوق آنها را ۳ میلیون حساب کنید، ۴۸ میلیون تومان در ماه حقوق باید پرداخت می‌شد، (به غیر از هزینه‌های جاری، مانند هزینه‌های آب و برق و تعمیرات، که این فروشگاه‌ها دایر باشد)، مجموع فروش این ۸ فروشگاه در ماه به ۲۰ میلیون تومان نمی‌رسید! تقریباً چون کارمندی اداره می‌شد و به روزرسانی نشده بود.

داعیه‌دار کار جهادی هستیم، و حداقل باید پای این ادعا بایستیم

حالا مثلاً سود آن را اگر دست‌بالا در نظر بگیریم حدود  ۶، ۷ میلیون تومان سود این ۸ فروشگاه بود اما  ماهی ۳۰، ۴۰ میلیون تومان هزینه این ۸ فروشگاه بود. ما رفتیم پیشنهاد دادیم اینها را تحویل ما بدهید، فروشگاه به روزرسانی می‌شود.

با صحبت‌های متعدد در نهایت با ماهی ۲۰ میلیون تومان اجاره این ۸ فروشگاه، را به ما تحویل دادند که در ۸ نقطه تهران بود که تقریباً یکی شمال شرق تهران بود، دو تا مرکز تهران و ۵ فروشگاه دیگر سمت جنوب‌شرق و جنوب‌غرب تهران بود. این فروشگاه‌ها را به ما تحویل دادند و ما برای این فروشگاه‌ها نیرو قرار دادیم.

مجموعه‌های بالادستی که با ما قرارداد می‌بستند معمولاً تیپ قرارداد آنها از موضع قدرت است، یعنی کلاً‌ در کشور اینطور است شما با یک وزارتخانه یا یک سازمانی می‌خواهید قرارداد ببندید تیپ قراردادی که جلوی شما می‌گذارند تقریباً تمام آن به نفع آن کارفرما است

 * ‌تحت عنوان ترنجستان؟

ساختار و سیستم اداره آن تحت عنوان ترنجستان بود، ولی نام دیگری داشت که در گام بعدی امتداد قرارداد می‌خواستیم نام ترنجستان هم وارد شود، مثلاً شما اینجا یک مجموعه فروشگاهی تحت عنوان فروشگاه فارس داشته باشید، یکسال با فروشگاه فارس ادامه بدهید از سال دوم این فروشگاه تحت نام «ترنجستان فارس» فعالیت داشته باشد.

این فروشگاه‌ها را با همت بچه‌ها که عمدتاً بچه‌های جنوب شهر بودند، با مشقت با زحماتی که می‌کشیدند، راه انداختیم؛ آنها مثلاً دو سه میلیون از آشنایان و دوستان خود قرض گرفتند تا جنس بخرند،‌ ما هم نظارت محتوایی می‌کردیم و از جانب کتاب حمایت می‌کردیم چون کار اصلی ما کتاب است.

پس از ۸ ماه، در این فروشگاه‌ها تردد چشمگیر شد، مردم می‌آیند محل رفت و آمد محلی‌ها شده است، از اینجا به بعد اتفاقاتی دیگری رخ می‌دهد، آن مجموعه‌های بالادستی که با ما قرارداد می‌بستند معمولاً تیپ قرارداد آنها از موضع قدرت است، یعنی کلاً‌ در کشور اینطور است شما با یک وزارتخانه یا یک سازمانی می‌خواهید قرارداد ببندید تیپ قراردادی که جلوی شما می‌گذارند تقریباً تمام آن به نفع آن کارفرما است.

پس از رفت‌و آمد ها به این دست فروشگاه‌ها کارفرماها تصمیم می‌گرفتند فروشگاه را پس بگیرند و می‌گفتند حالا که مشتری هست چرا دست شما باشد خودمان کار را پی می‌گیریم. عذر ما را خواستند.

یکی از کارهای ما این است که وقتی می‌بینیم فروشگاه‌هایی راه افتاده و ظرفیت بیت‌المال در آنجا خوابیده، طی یک قرارداد آن را اجاره می‌کنیم (بهره‌برداری رایگانی صورت نمی‌گیرد) و کار را آغاز می‌کنیم، نمونه آن هم فروشگاه میدان فردوسی بود که «ترنجستان امام حسین(ع)» را در آنجا راه اندازی کردیم با کارفرما قرارداد سه ساله هم داشتیم (با هزینه بیش از صد میلیون تومان آنجا راه‌اندازی شد) این فروشگاه وقتی آغاز به کار کرد روزی ۴۰ هزار تومان هم فروش نداشت چون مردم باید کم‌کم با این فروشگاه آشنا می‌شدند اما یک سال از قرارداد ما باقی مانده بود که پس گرفتند.

* ظاهرا ‌دو سال از قرارداد باقی مانده بود؟

قرارداد ما سه ساله بود، از قرارداد یکسال و سه چهار ماه گذشته بود و یک سال و خرده‌ای باقی مانده بود، ما هم اهل دعوا و درگیری نیستیم که بگوییم نه خالی نمی‌کنیم و می‌مانیم، چون کار فرهنگی می‌کنیم و باید اخلاق کار فرهنگی هم داشته باشیم حالا به هر دلیلی صاحب ملک، ملکش را می‌خواهد دیگر وارد این جریانات نمی‌شویم و ملک را پس می‌دهیم و دادیم.

* به تعطیلی ترنجستان‌ها برگردیم.

یکی دیگر از فروشگاه‌هایی که تعطیل شد «ترنجستان دفاع مقدس» بود که در باغ موزه دفاع مقدس قرار داشت. موزه‌ها عمدتاً‌ دولتی هستند و اگر بخواهد تعطیل شود تبعات خاصی ندارد، کارمند هستند و حقوق‌شان را می‌گیرند. فروشگاه باغ موزه دفاع مقدس هم تعطیل شد، یک فروشگاهی که ۳۰۰ متر بود و ما چند صد میلیون جنس در آنجا داریم اما از اسفند ماه تعطیل است، الان هم کماکان تعطیل است، چون کسی نمی‌رود از موزه‌ها بازدید کند.

بر این اساس خودمان درخواست دادیم «ترنجستان دفاع مقدس» جمع شود چون که وضعیت کرونا تا پایان سال امتداد دارد، آنها می‌گویند بمانید، ولی برای ما توجیه ندارد، کلی سرمایه در این فروشگاه خوابیده است!

«ترنجستان بعثت» در صفادشت کرج که داخل یک فرهنگسرا دایر بود هم اینگونه بود، وقتی فرهنگسراها تعطیل شد این فروشگاه هم به تبع آن تعطیل شد،  الان کلاس‌ها مجازی شده و یا فعالیت‌ها را به خارج از مجموعه‌ها برده‌اند مثلاً بعضی جاها کلاس‌ها را در فضای باز برگزار می‌کنند، از این رو تصمیم گرفتیم فکر دیگری کنیم.

فکر کردیم شاید حالا که تمام فعالیت‌ها در فضای باز برگزار می‌شود خوب است ما هم فعالیت‌ کتابفروشی‌ها را مثلاً به فضای باز باغ موزه دفاع مقدس منتقل کنیم، برای مثال به مسئولین امر باغ موزه دفاع مقدس گفتیم ما در فروشگاه فعلی هستیم، ولی شما به ما مجوز بدهید در تمام نقاط باغ موزه بتوانیم متحرک باشیم.

مثلاً در محل تردد مردم قرار بگیریم به عبارت دیگر ترنجستان دفاع مقدس در باغ موزه ستاد فعالیت باشد، اما شب‌ها به خیابان حدفاصل باغ موزه و پارک طالقانی که شلوغ است بیایم و کتاب عرضه کنیم. دائم دنبال یک مفرّی هستیم که بتوانیم اقتصاد را بچرخانیم.

ما حاضریم در تمام فضاهای بیرونی بر مبنای پروتکل‌ها پیش رویم و تک تک کتاب‌ها را سلفون کنیم، یا ضدعفونی شده تحویل مخاطب بدهیم.

* به فروشگاه ترنجستان بهشت سه برسیم که تازه در سعادت آباد افتتاح شده است.

یک کافه کتاب کوچک در صادقیه ترنجستان بهشت۲ است، ترنجستان بهشت ۱ هم که معرف حضور هست. ترنجستان بهشت ۳ در سعادت‌آباد و در مجتمع رویال فعال شده است.

* فعالیت در فضای مجازی چطور؟ برای گسترش آن فکری کرده‌اید؟

تک تک فروشگاه‌ها صفحه مخصوص به خود را دارند و کارهایشان را در این فضا ادامه می‌دهند. هرچند در قالب ترنج هم ما سایت «ترنج بوک» را داریم، یا سایت «کالاقسطی» که یک قرارداد با آن داریم که کتاب را قسطی می‌دهند و کسانی که عضو آن سایت هستند می‌توانند کتاب را قسطی بخرند.

* نمونه فعال ترنجستان سروش در آینده قرار است به چند نمونه دیگر تزریق شود؟ یعنی ما فروشگاه‌هایی داریم که مانند سروش خیلی رونق نداشتند و شما با تجربه سروش می‌توانید زیر بال و پر آنها را بگیرید؟

الان مثلاً یکسری مجموعه‌ها هستند که خیلی از آنها فروشگاه‌های زنجیره‌ای تعطیل دارند، برخی از آنها سه سال است تعطیل هستند، مثلاً بعضی از آنها تا ۳۰، ۴۰ تا فروشگاه هم در کشور دارند، عمدتاً قفسه‌بندی دارند ولی به خاطر رنگ و تعمیرات تعطیل هستند، ما آنها را شناسایی و رصد می‌کنیم سپس نامه‌نگاری می‌کنیم با بعضی از این فروشگاه‌ها سه سال دوندگی کردیم تا توانستیم ارتباط بگیریم.

با همه‌ این دغدغه‌ها فروشگاه‌هایی که متروکه و بلااستفاده هستند را شناسایی می‌کنیم، از این قبیل فروشگاه ها به وفور سراغ داریم.

منبع: فارس