به گزارش مشرق، «نه آقای خاتمی ادعای رهبری اصلاحات را داشته و نه جریان اصلاحات باهم بر سر رهبری این جریان توافق کردهاند.» این اظهارات دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در ۲۲ مرداد ماه سال ۹۸ سبب شد تا بار دیگر دُمَل چرکین قدیمی در جریان اصلاحات سر باز کند.
*تولد ابن الوقتها و پیروزی در مجلس پنجم
حزب کارگزاران سازندگی 27 دیماه سال 1374، 51 روز مانده به انتخابات مجلس پنجم و یکسال و چند ماه مانده به پایان دولت اکبر هاشمی رفسنجانی از سوی ۱۶ نفر از وزرا، معاونان و مسئولان بلندپایه دولت سازندگی شکل گرفت.
«محمدعلی نجفی»، «اسحاق جهانگیری»، «عطاالله مهاجرانی»، «محسن نوربخش»، «محمد هاشمی»، «سیدمصطفی هاشمیطبا»، «رضا امرالهی»، «غلامحسین کرباسچی»، «غلامرضا فروزش»، «بیژن نامدار زنگنه»، «عیسی کلانتری»، «غلامرضا شافعی»، «محمد اسماعیل شوشتری» و ... از جمله اعضای هیئت موسس حزب کارگزاران بودند.
نشریه "عصر ما" متعلق به سازمان مجاهدین انقلاب در توصیف این حزب تازه تاسیس، آن را "راست مدرن" عنوان کرد. راست های مدرن در انتخابات مجلس پنجم توانستند در تهران و برخی شهرها رای قابل ملاحظه ای کسب کنند و در پارلمان به اقلیت قدرتمندی با تاثیرگذاری بالا روی مناسبات مجلس تبدیل شوند.
این حزب که شالوده اصلیاش، از تکنوکراتهای حاضر در دولت هاشمی رفسنجانی شکل گرفته، توسعه اقتصادی را مقدم بر توسعه سیاسی میداند و معتقد است بدون توسعه در حوزه اقتصادی، تلاش برای توسعه سیاسی، امری مُهمَل خواهد بود. همین اندیشه هم باعث شد تا فردای اولین نشست خبری محمد خاتمی -پس از انتخاب به عنوان رئیسجمهور در خردادماه سال ۷۶- غلامحسین کرباسچی و محمدعلی نجفی طی دیداری خصوصی با وی، اعلام کنند، «توسعه سیاسی» نباید در صدر اولویتهای دولت اصلاحات قرار بگیرد!
*انتخابات دوم خرداد
کارگزارانیها در انتخابات ریاست جمهوری سال۷۶ پس از آنکه گزینه اصلی شان یعنی حسن حبیبی راضی به حضور نشد، در ائتلاف با چپ سنتی (مجمع روحانیون مبارز) و چپ مدرن (هسته مرکزی جبهه مشارکت) از سیدمحمد خاتمی حمایت کردند.
*مجلس ششم؛ آغاز اختلاف و شروع فاصله گذاریهای سیاسی با چپ مدرن
انتخابات مجلس ششم را میتوان شروع فاصلهگذاریهای سیاسی تکنوکراتها با چپ مردن یا همان لایههای چپتر اصلاحطلبان دانست. اینکه پدر معنوی حزب کارگزاران سازندگی در هیچ یک از لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان جایی نداشت برای مدیران دولت سازندگی غیر قابل تحمل بود.
«آقا سی» عنوانی بود که اصلاحطلبان تندرو پس از اینکه اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس ششم به عنوان گزینه سیام (گزینه آخر) به مجلس راه یافت بکار میبردند. علیرغم مذاکره متعدد اعضای حزب کارگزاران با اصلاحطلبان برای ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی، حزب مشارکت که سرمست از پیروزی در انتخابات بود این پیشنهاد را قاطعانه رد کرد و اکبر هاشمی رفسنجانی هم پیش از آغاز به کار مجلس ششم استعفا کرد.
*انتخابات ۸۴ اوج اختلاف و در نهایت شکست
شکاف ایجاد شده بین کارگزاران و گروههای رادیکالی جریان چپ در انتخاباتهای شورای شهر دوم و ریاست جمهوری نهم نیز ادامه یافت. در انتخابات شورای شهر دوم، جبهه مشارکت پیشنهاد کارگزاران را برای ارائه فهرست ائتلافی رد کرد.
در انتخابات ریاست جمهوری نهم که اصلاحطلبان در اوج انشقاق و پراکندگی به سر میبردند، کارگزاران باز هم پشت پدر معنوی خود اکبر هاشمی رفسنجانی ایستاد.
*انتخابات ۹۲؛ حذف عارف و اصرار برای حمایت از روحانی
اصلاحطلبان در دور اول نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هیچ یک از سه کاندیدای خود یعنی «مهدی کروبی»، «مصطفی معین« و «محسن مهرعلیزاده» را در حمایت از اکبر هاشمی رفسنجانی از میدان رقابتها خارج نکرد. کاندیدای کارگزاران توانست با محمود احمدینژاد به دور دوم انتخابات برود اما در نهایت شکست خورد تا اختلافات بین کارگزاران و اصلاحطلبان را عمیق و عمیقتر کند.
پس از اینکه صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به دلیل کهولت سن تائید نشد، حزب کارگزاران سازندگی تلاشهای زیادی صورت داد تا قاطبه اصلاحطلبان را برای کنار گذاشتن عارف و حمایت همه جانبه از حسن روحانی مجاب کند.
علی صوفی در همین باره به خبرگزاری فارس گفته بود: « کرباسچی در سال ۹۱ با واسطههایی خود را در شورای مشورتی خاتمی جا داد و در سال ۹۲ و در انتخاب حسن روحانی نقش بسیار بسزایی از خود نشان داد.»
در جریان انتخابات مجلس دهم نیز بسیاری نقش کارگزاران در ایجاد ائتلاف مجدد میان اصلاحطلبان با جریان اعتدالگرا خاصه حزب اعتدال و توسعه و حتی برخی طیف های اصولگرایی را خاص و ویژه ارزیابی می کنند. البته کارگزارانی ها در آن انتخابات تمایلی به حضور عارف در لیست موسوم به "امید" و سرلیستی او نداشتند اما با توجه به برخی مصلحت ها و مقتضیات، به این امر تن دادند.
کارگزاران سازندگی در جریان ریاست مجلس دهم هیچگاه حمایت قاطعانه از عارف برای ریاست مجلس دهم صورت نداد و غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی حتی در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: « ممکن است شرایطی پیش آید که این مجلس نتواند به خاطر برخوردهای افراطی و خشن، کار خود را ادامه دهد. تجربه مدیریتی این دو بزرگوار به ما نشان میدهد آقای لاریجانی بهتر میتواند با این گروه کنار بیاید.»
شورای شهر پنجم؛ آغاز اختلاف
بعد از راهاندازی شورای شهر پنجم که قاطبه آن را اصلاحطلبان تشکیل میدادند، کارگزاران به دنبال این بود تا سکان شهرداری تهران را به دست محسن هاشمی پسر ارشد مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی بسپارد اما حزب اتحاد ملت که اکنون اعضای آن را همان مشارکتیهای سابق بر عهده داشتند، دست رد به سینه پیشنهاد کارگزارانیها زد و محمدعلی نجفی شهردار تهران شد.
*انتخابات ۹۸؛ کارگزاران بدون روتوش
اصلاحطلبان که به دلیل عملکرد فراکسیون امید در مجلس دهم و عملکرد دولت مورد حمایت آنان یعنی حسن روحانی شکست خود را در انتخابات مجلس یازدهم را قطعی میدانستند و تیوریسینهای این جریان نیز ریزش سرمایه اجتماعی این جریان را هشدار جدی تلقی میکردند در این دور از انتخابات در نهایت با یک بیانیه در قالب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اعلام کرد که به دلیل نداشتن نامزد اصلاحطلب در انتخابات لیست ارائه نمیدهد و فقط مردم را به حضور بر پای صندوقهای رای دعوت میکند.
احزاب اصلاحطلب به دلیل رفتارهای پدرسالارانهای که برخی از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان از خود بروز میدادند یا از شورای عالی خارج شده و یا حضور خود در جلسات شورای عالی را به حالت تعلیق درآورده بودند بنابراین این فرصت را مناسب میدیدند تا برای این دور از انتخابات مستقل از شورای عالی فعالیت کنند.
حزب کارگزاران سازندگی علیرغم غیبت برخی از احزاب اصلاحطلب به ویژه گروه رادیکال این جریان، لیست «یاران هاشمی» در انتخابات دوم اسفند ماه ۹۸ بر سر دست گرفت و با اینکه نامزدهای مورد حمایت در لیست شان اشتراک زیادی با لیست « آمدیم برای ایران» ۸ حزب اصلاح طلب داشت اما حاضر به پیوستن به ائتلاف اصلاح طلبان نشد هرچند که در نهایت شکست خوردند.
*انتقاد از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و تاکید بر راه اندازی پارلمان اصلاحات
عملکرد شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان و یک تازی گروه های تندرو و رادیکال اصلاح طلب به محلی برای مناقشه بین احزاب میانه اصلاح طلب به ویژه حزب کارگزاران سازندگی تبدیل شده بود و حالا نتیجه یازدهمین دوره انتخابات مجلس به این انتقادات شدت بخشیده است.
محمد قوچانی در مقالهای بسیار تند علیه عارف نوشته بود: «تندیس سکوت اصلاحات دکتر محمدرضا عارف که «رئیس شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان(؟!)» هم هست (شورایی که مهمترین کارش خلعید از خویش در تنها مأموریتش بود) هنوز کلمهای سخن نگفته است».
او گفته بود: «آقای عارف فکر کردند چون خودشان نامزد نمیشوند نیاز نیست در مقام شورای عالی اصلاح طلبان از دیگر دعوت کنند و دیگر بزرگان این روزها آنقدر علیه نهاد انتخابات و اصلاحات حرف زدهاند که خودشان هم ظاهرا از اصلاحات و انتخابات پشیمان شدهاند و توبه کرده و از سر بیخیالی و بیبرنامگی و به نظرم بریدگی ما را مقابل اصولگرایان جوان رها کردند. حتی اگر فکر کنیم مردم رای نمیدهند نیز حق نداشتیم در برابر آرمانهای اصلاح طلبی اینقدر بیمسئولیت و باری به هر جهت باشیم.»
انتقاد احزاب میانه رو اصلاحطلب از شورای عالی پس از انتخابات ۹۴ و ۹۶ بالا گرفت. گفته میشد که به میانهروها در دو لیست امید برای انتخابات مجلس دهم و شورای شهر پنجم تهران خیلی میدان داده نشده است. حزب کارگزاران با اینکه سهم خوبی از این دو لیست دریافت کرده بود اما باز هم منتقد بود.
احزاب میانهرو اصلاح طلب به همراه حزب کارگزاران سازندگی تصمیم گرفتند که در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که حالا با راه اندازی شورای عالی به پستو رانده شده بود، بحث پارلمان اصلاحات را مجدداً مطرح کنند. یدالله طاهرنژاد عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی درباره طرح پارلمان اصلاحات گفته بود: پارلمان اصلاحات نهاد بالادستی شورای عالی سیاست گذاری است و پارلمان اصلاحات جایگزین سران اصلاحطلبان میشود.
این سخن غلامحسن کرباسچی که «این که آقای دکتر عارف یک وقتی نامزد ریاستجمهوری شدند و اصلاحطلبان به هر دلیلی دنبال آقای روحانی رفتند نباید باعث این شود که بخواهیم جبران کنیم و بگوییم که او حتما رییس شورای عالی باشد. آقای عارف اگر میتواند در شورای عالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هر جایی نقش برجسته ایفا کند باید از او حمایت کنیم اما اگر در عمل دیدیم که شخصیت اجرایی با توانایی برقرار کردن یک سازوکار فعال را ندارد باید تعارف را کنار بگذاریم. درباره بقیه بزرگان هم همین طور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا.» دنبال کردن مسیری متفاوت توسط کارگزارانیها را حکایت می کرد و نشان میداد که آنان با راهاندازی پارلمان اصلاحات صرفا بدنبال تغییر ریاست و مدیریت عارف بر شورای عالی نیستند بلکه تکیه زدن غیر دموکراتیک خاتمی بر اریکه رهبری جریان اصلاحات را هم مخدوش میدانند.
گروههای رادیکال جریان اصلاحات که خود را طرفداران پر و پا قرص رئیس دولت اصلاحات معرفی میکنند، پشت پرده ماجرا را از همان ابتدا به خوبی دریافته بودند و در آغاز مطرح شدن طرح پارلمان اصلاحات در قامت مخالفانی سر سخت تا به الان آن را مسکوت نگه داشتهاند.
سعید شریعتی حزب اتحاد ملت در مصاحبهای گفته بود: «اصلاحطلبان اتوریته و ایده خود را از شخصیت و جایگاه رئیس دولت اصلاحات میگیرد و به نوعی خاتمی بر کار شورای عالی سیاست گذاری نظارت عالیه دارد. طراحان اولیه طرح پارلمان اصلاحات به نوعی دنبال آلترناتیو سازی برای خاتمی بودند.»
*انتخابات 1400؛ جدایی کارگزاران از اصلاحات؟
درحالی که اصلاح طلبان همچنان گیج انتخابات دوره یازدهم مجلس هستند و با یک چشم باز به انتخابات ۱۴۰۰ می نگرند و امیدی به پیروزی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ندارند حزب کارگزاران سازندگی جلساتی پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ برگزار کرده؛ خبرهای جسته و گریخته از محفل انتخاباتی کارگزاران حکایت از احتمال نامزدی و حمایت از اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی دارد. هر چند که کارگزاران سازندگی و اصلاح طلبان در سال ۹۲ نهایتاً به یک همسفرهگی تن دادند اما رفتار سیاسی و انتخاباتی کارگزاران سازندگی شاید برای ۱۴۰۰ خیلی متفاوت از انتخابات ۹۸ نباشد.
باید دید که یکه تازی کارگزارانیها و مشی عملگرایی آنها با مشی آرمانگرایی عمده اصلاح طلبان در یک جوی خواهد رفت یا همانگونه که صادق زیباکلام پیشبینی کرده بود شاهد رخت بر بستن همیشگی کارگزاران از جریان اصلاحات باشیم.