حمیدرضا جلایی‌پور، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب درباره شکست انتخاباتی ترامپ گفته است: کسانی از مردم ایران طرفدار ترامپ بودند چون به حاکمیت ایران فشار می‌آورد!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

بروز مالیخولیای تحلیلی چپ‌ها پس از پیروزی بایدن

کسانی از مردم ایران طرفدار ترامپ بودند چون به حاکمیت فشار می‌آورد!

حمیدرضا جلایی‌پور، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد با طرح یک فرض خودساخته مبنی بر "طرفداری کسانی از مردم ایران از ترامپ" گفته است:

"در بیست سال گذشته مردم در انتخابات کرارا شرکت کردند. به امید اصلاح امور رای دادند. ولی می‌دیدند دولت موازی در حاکمیت در برابر مطالبه «اصلاح» مقاومت می‌کند. رخدادها و اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ نشان داد بخشی از مردم از امید به تغییر ناامید شدند. در چنین فضای ناامیدانه‌ای، عده‌ای از مردم احساس کردند برای حاکمیتی که تن به اصلاح نمی‌دهد موجود تندرویی مثل ترامپ زورگو خوب است تا به جمهوری اسلامی فشار بیاورد! اینک همین مردم امید بسته به ترامپ می‌بینند پس از سه سال فشار حداکثری ترامپ، این ترامپ در انتخابات آمریکا در حال شکست است، لذا ناراحت‌ می‌شوند و آمادگی ندارند شکست او را تحمل کنند حتی بشنوند. "[۱]

*ما قضاوت درباره این تحلیل عجیب را به مخاطبان محترم واگذار می‌کنیم.

بیان این نکته ضروریست که ایران در بخش اعظم ۲۰ سالی که جلایی‌پور به آن اشاره می‌کند در اختیار دولت‌های منتخب اصلاح‌طلبان بوده است.

ادعای مضحکی به نام "اصلاح‌ناپذیری حاکمیت ایران" نیز با دلایلی مثل تفاوت فاحش رؤسای جمهور با یکدیگر، حمایت راستین رهبر معظم انقلاب از تمام دولت‌ها، به پیش رفتن خواسته‌ها و آمال رؤسای جمهور ولو با شکسته شدن خطوط قرمز کشور (مثل برجامِ روحانی) و... رد می‌شود.

لازم به تأکید است که چپ‌های ستادی از آنرو که خود به دوران پیری حیاتی و سیاسی رسیده‌اند و نتوانسته‌اند تئوری براندازی را در قبال نظام اسلامی پیاده کنند؛ لذاست که بر طبل ناامیدی می‌کوبند و تقلا می‌کنند که گزاره ذهنی "انسداد" در ذهن کسانی از مردم ایجاد شود.

رفتاری که با راهبری کسانی از آنها قصد دارد به عنوان آخرین هدف و راه ممکن؛ موجبات "فتنه اقتصادی" را به بهانه‌های واهی فراهم بیاورد.

همانطور که فتنه ۸۸ را به بهانه واهی تقلب به نظام و مردم تحمیل کرد و البته نتوانست کاری از پیش ببرد.

***

زیدآبادی: ایران مجبور است به پذیرش برجام‌های جدید بیاندیشد!

احمد زیدآبادی، تئوریسین چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی در قسمتی از یک مصاحبه که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، گفته است: اکنون پاره ای از این اصولگرایان مدعی و یا حتی واقعا متوهم هستند و ذیل این توهم و ادعای خود بر این باورند که اگر قوه مجریه و ریاست جمهوری به آنها برسد با سیاست ها و برنامه های خاص داخلی و خارجی می توانند بر مشکلات، چالش ها و معضلات فائق آیند. ولی واضح است که این مسئله به دور از واقعیت های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی است. بنابراین من این احتمال را چندان دور از ذهن نمی دانم که اگر در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جریان اصولگرا روی کار بیاید به زودی متوجه واقعیات ناخوشایند کشور و حجم گسترده ای از چالش‌ها و معضلات خواهد شد. در این صورت یکی از راه‌ها و یا شاید مهمترین راه برای خروج از این چالش ها، بحران های کنونی و کاهش مشکلات ایجاد یک روزنه جدید به سوی دنیا باشد و این مسئله هم قطعا از طریق و مسیر مذاکره با آمریکا عبور می کند.

او در بخش دیگری از اظهارات خود همچنین تصریح می‌کند:‌ شدت چالش ها، معضلات و مشکلات داخلی کشور به قدری جدی است که اگر ساختار بخواهد سیاست های کنونی را ادامه بدهد، هزینه‌ های پیگیری این سیاست ها را به قدری بالا ببیند که مجبور به انتخاب بین گزینه «بد» و «بدتر» باشد. لذا امکان پذیرش برجام های جدید در قالب مذاکره پیرامون توان موشکی و دفاعی، نفوذ منطقه ای و دیگر مسائل برای جلوگیری وقوع امر بدتر که همان فروپاشی کامل است، وجود دارد. چون به باور آنها حفظ نظام از اوجب واجبات است و برای تحقق این هدف اتخاذ هر تصمیم، انتخاب هر مسیر و پیگیری هر اقدامی، ولو ناخوشایند و تلخ را قابل توجیه می دانند.

زیدآبادی این نکته را هم اضافه کرده است که: "باز تاکید می کنم که اکنون چالش جدی ساختار سیاسی کشور آن است که باید به این سوال به طور جدی و راهبردی پاسخ دهد که چه برنامه‌ای برای نظم نوین منطقه ای و جهانی دارد؟ آیا به دنبال تقابل با آن است و یا به دنبال همراهی؟ قطعاً انتخاب هر کدام از این مسیرها تبعات و هزینه های خاص خود را دارد. پس اگر در آینده مذاکراتی شکل بگیرد، مذاکراتی روی برجام های جدید خواهد بود. "[۲]

*این تحلیل‌های آقای زیدآبادی یادبودی از رمان "آلیس در سرزمین عجایب" است.

در بحث اصولگرایان و فرمول‌های آنها برای حل مشکلات کشور؛ منطقی نیست که آقای زیدآبادی قبل از امتحان پس دادن اصولگرایان بگویند آنها غیر ممکن حرف می‌زنند!

چه اینکه اصولگرایان اولا کارنامه‌هایی مثل به کارنامه جهادی قالیباف در شهرداری تهران را در چنته دارند که در سونامی تحریم داخلی و خارجی اما بهترین کارنامه را برجا گذاشت و ثانیا آقای زیدآبادی و دوستان ایشان از پس سال‌ها حضور در قدرت و اشغال ساختمان پاستور تن به رقابت جوانمردانه انتخاباتی هم بدهند تا اصولگرایان پیروز بشوند و مردم بفهمند که راست‌ها برای مشکلات کشور نسخه کارآمد اجرایی دارند یا ندارند!؟

در بحث برجام و پسرعموهای آن هم آقای زیدآبادی باید بداند که حتی همین برجامِ روحانی و اصلاح‌طلبان هم اولا هرگز مورد طلب و خواست نظام اسلامی نبود و ثانیا وقوع آن نیز هیچ نانی را ولو برای نمایش در سفره آقای روحانی و شرکای اصلاح‌طلب او نگذاشت که اکنون امیدی به برجام‌های دیگر باشد!

پس بنا به رویه معقولات، اولا کسی جز اصلاح‌طلبان دنبال برجام نیست و ثانیا نسخه اصلی برجام هم فاقد دستاوردهای "تقریبا هیچ" بوده است؛ چه رسد به نسخ آزمایشی آن.

و حال سؤال اینجاست که علت اصرار بیقاعده امثال زیدآبادی به برجام‌های ۲ و ۳ و ۴ و... چیست!؟

گفتنیست، اعضای ستاد مشترک دولت و اصلاحات از انتخاب آقای بایدن در آمریکا به وجد آمده‌اند و البته دلیل این شور و شعف نیز در ظاهر امر بر ما پوشیده است...

***

با تأکید بر بسیج کردن مردم

علوی‌تبار: اصلاح‌طلبان جنبش خیابانی خود را آغاز کنند

علیرضا علوی‌تبار، تئوریسین چپ و از حامیان رئیس‌جمهور روحانی که ۳ ماه قبل از اغتشاشات آبان از اشرار خواسته بود مراکز حساس نظام را اشغال کنند! [۳] به تازگی در یادداشتی با عنوان "سیاست‌ورزی در تعلیق! " فرمان داد که اصلاح‌طلبان "جنبش مسالمت‌جویانه و فراگیر" خود را کلید بزنند!

او در این یادداشت مدعی می‌شود که سیاست‌ورزی در ایران به بن‌بست رسیده است و از آنجا که حاکمیت واکسن ناکارآمدی را به هر دولتی که بخواهد تزریق می‌کند؛ اصلاح‌طلبان نمی‌توانند کنشگری خاصی داشته باشند!

او همچنین مدعی ناامیدی مردم از روند امور هم می‌شود و می‌نویسد:‌ هسته اصلی قدرت در ایران (یا همان حاکمیت) یک‌بار دیگر تصمیم گرفته است به سوی «حاکمیت یکدست با محوریت نظامیان» حرکت کند. این سومین بار است که برای یکدست‌سازی کامل حاکمیت و تبدیل آن از اندک‌سالاری به تک‌سالاری اقدام می‌شود. در مرتبه نخست که از دور دوم ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی شروع شد، به دلیل اشتباه محاسباتی، دوم خرداد پدید آمد. دفعه دوم که از دور دوم آقای خاتمی آغاز گشت، به پیدایش دولت مهرورزی که شکل کاریکاتوری دولت انقلابی بود، منجر گردید؛ دولت ویرانگری که نظام اداری، نظام اقتصادی و روابط بین‌المللی کشور را شخم زد و میلیاردها دلار درآمد نفتی را به باد فنا داد! اینک ظاهرا دور سوم تلاش آغاز شده است! طلیعه آن هم همین مجلس یازدهم است! مجلسی که هر روز باید نمایندگانش را کنترل کرد تا با پای پیاده برای تبدیل کردن کاخ سفید به حسینیه! به راه نیفتند! ظاهرا هسته اصلی قدرت در ایران قرار نیست از گذشته چیزی بیاموزد و شاید قدرت یادگیری ندارد.

علوی‌تبار در بخش پایانی یادداشت خود نیز که حاوی "فرمان اصلی" است تصریح می‌کند:

"اصلاح‌طلبان با تصمیمی بن‌بست‌شکن با مدیریت منسجم و برنامه‌های عملی، مردم را بسیج کرده و با تکیه بر تعداد و تشکیلات، توازن قوای موجود را به نفع مردم‌سالاری‌خواهان تغییر دهند. جنبشی مسالمت‌جویانه و فراگیر و در عین حال واقع‌بینانه ایجاد شود و جهان با چهره دیگری از ایران مواجه گردد.  چهره‌ای که با اقتدار به دنبال تنش‌زدایی و گفت‌وگو از موضع برابر است. برخی از این گزینه‌ها در شرایط موجود بیشتر به یک معجزه می‌ماند! ‌اما در کشور ما همه چیز ممکن است. اگر دگرگونی اساسی رخ ندهد، به نظر می‌رسد سیاست‌ورزی به سوی تعلیق خواهد رفت. در چنین وضعیتی سرنوشت آینده کشور را جوانان مومن و انقلابی چون آقای جنتی تعیین خواهند کرد! "[۴] 

*آقای علوی‌تبار گویا کم‌صبری کرده‌اند و منتظر هماهنگی با سایر فرماندهان "فتنه اقتصادی" نمانده‌اند که چنین فرمان اغتشاش قبل از انتخابات ۱۴۰۰ و بسیج کردن مردم را داده‌اند!

بایستی توضیح داد که منظور او از "جنبش مسالمت‌جویانه و فراگیر" یک اعتراض خیابانی گسترده است که همانطور که اشاره شد باید به سمت اشغال مراکز حساس نظام نیز حرکت کند!

و پر واضح است که الصاق صفت "مسالمت آمیز" به این فرمان مبارزه خیابانی هم صرفا یک ماسک مضحک برای فرار از برخورد امنیتی است.

علوی‌تبار پیش از این و در توضیحات بیشتری که پیرامون جنبش مد نظر خود در "مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری دولت آقای روحانی"! داده بود نیز گفته بود:‌ بگذارید با صراحت بگویم که اعتقاد ندارم که زمان زیادی داریم. فکر می‌کنم نقطه عطفی در ایران در حال اتفاق‌افتادن است و ایران نیاز به یک تغییر بنیادین دارد. تغییری که امیدوارم برای انجام‌شدن آن جامعه ما وارد یک دوره از خشونت فراگیر نشود. آرزو می‌کنم که با اتکا به نیروهای شهروندان ایران با روش مسالمت‌آمیز بتوانیم از عهده اصلاحات سخت در ایران بربیاییم. به‌ نظرم نمی‌رسد که برای این‌ کار افق زمانی زیادی داشته باشیم. ما باید در دوران همین رئیس‌جمهور وارد یک دوره از تصمیم‌گیری‌های سخت و اصلاحات‌ ساختاری به‌ صورت یک مجموعه به‌هم‌پیوسته شویم.

او افزوده بود: وضعیت طوری است که من به‌شدت ترسیده‌ام؛ نه به دلیل تظاهراتی که از سوی در حدود ۱۱۰ تا ۱۵۰هزار نفر شده است. البته آنها هم مردم هستند و حق اعتراض دارند، ولی اتفاق بزرگی نیست. یادتان باشد ما در همین تهران تظاهرات سه‌میلیونی مسالمت‌آمیز هم داشته‌ایم؛ یعنی می‌شود نیروی اجتماعی بزرگ‌تری نیز فراهم کرد، بدون آنکه به خشونت منتهی شود. [۵]

در کنار علوی‌تبار، موسوی‌خوئینی‌ها نیز اخیرا در بیانیه‌ای اصلاح‌طلبان را به تکرار رفتار شریرانه تحریم انتخابات و خروج از دموکراسی در صورت عدم تأیید نامزدهای مسئله‌دارشان فرا خواند. [۶]

سعید حجاریان نیز که سال‌هاست چیزی غیر از "آدرس خیابان" را در پیش پای مردم نگذاشته و دائماً و بدون هیچ شماتتی از اغتشاش و عام‌البلوی بودن جامعه حرف می‌زند؛ چندی قبل تصریح کرد که در انتخابات سال ۱۴۰۰ شاهد اغتشاش خواهیم بود. [۷]

علی ربیعی، سخنگوی دولت و البته یار غار اشخاص فوق‌الذکر هم چندی پس از اغتشاشات آبان ۹۸ تأکید کرد که "حکایت اغتشاشات آبان ۹۸ همچنان باقیست"!

و البته او هم بدون اینکه حتی یک کلمه دست به شماتت اغتشاش و اعتراض خیابانی بزند...

تاجزاده نفر دیگر این زنجیره است که حتی در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی هم برای سیاه‌نمایی، نمایش گرسنگی را اجرا می‌کرد [۸] و البته یکماه پس از اغتشاشات آبان هم گفته بود: اغتشاشات آبان "خشن‌تر" تکرار می‌شود.

به این سریال تلخ البته بایستی سیاه‌نمایی و ناامید سازی گسترده کسانی از برنشستگان در ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان را نیز اضافه کرد. که از بام تا شام و به هر بهانه‌ای، از کرونا گرفته تا سیل و زلزله و خشکسالی و گرانی و... مشغول بن‌بست‌نمایی از شرایط کشور و بزرگنمایی از تحریم‌ها هستند و فی‌الجمله مشغول فراهم‌آوردن هیزم برای آتش فتنه اقتصادی شده‌اند.

راه برخورد با این فتنه و نجات کشور و نظام از این مهلکه وسیع احتمالی؛ در گام اول برخورد امنیتی نیست بلکه "روشنگری خواص"، بیان مثبتات کشور، واقع‌نمایی از مشکلات و بیان راه‌حل‌هایی مثل رأی خوب در انتخابات و کارآمد بودن مدیریت جهادی برای رفع مشکلات کشور است.

فرماندهان فتنه اقتصادی یک شیشه عمر دارند که از زمین خوردن و شکستن آن به شدت هراسانند!

و آن چیزی جز گفتن راه‌حل‌های معقول مشکلات کشور به مردم نیست...

***

1_ https://bitn.ir/1JNAE

2_ https://etemadonline.com/content/444288

3_ mshrgh.ir/1011192

4_ http://mashghenow.com/%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%d8%aa%e2%80%8c%d9%88%d8%b1%d8%b2%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%82/

5_ mshrgh.ir/836280

6_ mshrgh.ir/1121882

7_ mshrgh.ir/1119442

8_ mshrgh.ir/1130569

برچسب‌ها