برخی رجال جریان چپ در حالی با احساس شعف از نتیجه انتخابات آمریکا بر ادامه راه "کرنش ذلیلانه و توافق بد" در انتخابات ۱۴۰۰ ایران تأکید می‌کنند که قضاوت پیرامون کارنامه محرز این پرونده بر عهده مردم است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

تفاوت فتنه ایرانی با "فتنه‌های فرانسوی و آمریکایی"

تقی آزادارمکی، از جامعه‌شناسان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران پیرامون اغتشاشات "آبان ۹۸" با بیان اینکه "کلید شروع اعتراضات آبان ماه سال گذشته را نظام سیاسی یا همان حاکمیت زد"! اظهار کرده است: جامعه، تنها «واکنش» نشان داد. یک واکنش سیاسی و اجتماعی به این مسأله، چرا که اگر جامعه می خواست یک «کُنش حساب شده» از خود نشان دهد به راحتی نمی شد آن را سرکوب یا مدیریت کرد.

او همچنین می‌گوید: اگر این اتفاقات کُنشی سازمان یافته و معنادار بود، تکرار می شد و استمرار پیدا می کرد. بهتر است بگویم تبدیل به کلیشه می شد و مطالبات مطرح شده خود را پیگیری می کرد. ولی دیدیم که چنین نشد و با مقاومت نیروهای امنیتی و نظامی خاتمه یافت.

آزادارمکی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با تأکید بر مفهوم "مسئولیت" نیز اظهار می‌کند: رابطه مردم و دولت بر اساس وظایف و مسئولیت خواهد بود. این مسأله ای اساسی است که متاسفانه در ایران از آن فاصله گرفته ایم. دولت زور می گوید و نظام سیاسی بر اساس یکسری قواعد کلی اعمال قدرت می کند و جامعه نیز در برابرش واکنش انجام می دهد. واکنش هایی که به کُشت و کشتار و خونریزی ختم می شود.

این فرد گفته است: دیدیم که در فرانسه جلیقه زردها تا قبل از کرونا هر هفته تظاهرات داشتند ولی یک نفر هم در آنجا کشته نشد، ولی ما در یک تظاهرات ۲ ساعته، ۱۰۰ کشته دادیم. به نظر می رسد که یک بی مسئولیتی در نظام سیاسی وجود دارد و از آنجا که جامعه هم بی مسئولیت است، خشونت به وجود می آید.

آزادارمکی از این هم می‌گوید که نظام سیاسی ایران جامعه را به سمت رادیکال شدن سوق می‌دهد! [۱]

*دیرزمانی است که عمده ارکان اردوگاه چپ و رجال این جریان سیاسی؛ با کنار گذاشتن عقلانیت و مطالعه، جملگی در خیل چاکران و مریدان اعضای "هسته سخت اصلاحات" درآمده‌اند و صرفا به تئوریزه کردن اوامر و نواهی آنها مشغول‌اند.

یعنی گویا عملا دیگر نباید از یک استاد دانشگاه، یک جامعه شناس، یک فعال حزبی و یک رجل اصلاح‌طلب انتظار داشت چیزی غیر از آنچه حجاریان و علوی‌تبار می‌گویند، بگوید!

جالب است که حتی "محمدرضا عارف" که جزو اصلاح‌طلبان نجیب محسوب می‌شد هم در مقابل این "دیکتاتوری حزبی" تسلیم شد و پای حکم "تحریم انتخابات مجلس یازدهم" را در شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان امضا کرد.

اظهارات آزادارمکی در بحث انکار "کنش حساب‌شده" بودن آبان ۹۸ نیز صحیح نیستند و تنها یک نگاه ساده به آرشیو وبلاگ مشرق در بحث "فتنه اقتصادی" که از قبل از دیماه ۹۶ منتشر شده است به سادگی اطلاعات بیشتری در زمینه فرایند طراحی شده آبان ۹۸ و هویت فرماندهانش را در اختیار مخاطبان محترم قرار می‌دهد.

همچنین ضمن اینکه قضاوت درباره سایر اظهارات آزادارمکی را بر عهده مخاطبان می‌گذاریم اما این نکته را هم بیان می‌کنیم که اگر در فرانسه یا آمریکا تظاهرات می‌شود اما علی‌الرویه کسی کشته نمی‌شود به این دلیل است که در این ممالک افرادی مثل آقای آزادارمکی بر منابر نیستند که به منطق خود چوب حراج بزنند و با ندیدن نشانه‌های بارز کج‌روی؛ مثلا حاکمیت را متهم به رادیکالیزه کردن جامعه کنند!

در واقع ما در این فرایند پیش گفته شاهد مصیبت پشت مصیبت هستیم...

مصیبت اول "محاسبه و تحلیل غلط کسانی از خواص" و مصیبت دوم عدم آگاهی عده‌ای از خواص به تأثیر جایگاه خود در بروز رخدادهای اجتماعی و امنیت کشور.

در ادامه نکات پیش‌گفته؛ تأمل در تحلیل مشرق که چند ماه قبل از فتنه اقتصادی آبان۹۸ و با عنوان "دورهمی فرماندهان فتنه آینده برای سال ۹۸" نگاشته شد؛ ضروری به نظر می‌رسد.

***

لطفا راه "کرنش ذلیلانه و توافق بد" در دولت بعد هم ادامه یابد!

غلامرضا انصاری، از حامیان رئیس جمهور روحانی در بخشی از یک یادداشت در شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است:

"در یک سال باقی‌مانده دولت آقای روحانی، باید به این نتیجه برسیم که با تمام اقتدار و حمایت همه‌جانبه در پشتیبانی از دستگاه دیپلماسی بایستیم و دولتی که در ۱۴۰۰ سروکار خواهد آمد، قطعا می‌تواند از منافع مثبت مذاکره‌ای که امروز دستگاه دیپلماسی به جلو خواهد برد، ان‌شاءا... برای آیندگان و مردم ما بتواند، تبعات مثبتی را در حوزه اقتصادی، معیشت و توسعه به دنبال داشته باشد. "[۲]

*برخی چهره‌های جریان چپ که تا پیش از این بر تکرار تحریم انتخابات در سال ۱۴۰۰ تأکید می‌کردند اما با مشاهده پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا و در ادامه با این تصور که افرادی مثل محمدجواد ظریف توانایی رئیس جمهور شدن دارند؛ گویا دچار احساس اشتها شده‌اند!

جالب است که مثلا علی صوفی از رجال اصلاح‌طلب به تازگی از این گفته است که "با این امیدی که ایجاد شده(پیروزی بایدن!) مردم احساس می‌کنند که انتخاب رییس‌جمهوری در سال آینده سرنوشت‌ساز خواهد بود. البته اگر تیمی روی کار بیاید که معتقد به مذاکره و معتقد به استفاده از فرصت‌ها باشد و در عین حال هم توان لازم را داشته باشد. [۳]

فیاض زاهد از دیگر چهره‌های جریان چپ هم مدتی قبل اظهار کرده بود که بایدن نمی‌گذارد یک کاندیدای نظامی پیروز انتخابات ۱۴۰۰ ایران باشد! [۴]

این اضمحلال گفتمانی که البته به دلیل امید ژنتیکی اصلاح‌طلبان به دموکرات‌های آمریکا روی داده است البته موجب گرم شدن هیچ آبی برای چپ‌ها نخواهد شد. همانطور که در ماجرای اوباما و برجام نشد!

در بحث انتخابات ۱۴۰۰ نیز اولا کارنامه جریان خواهان کرنش ذلیلانه و "مذاکره" طی ۸ سال گذشته در مقابل چشم مردم پهن است و ثانیا علاقه وافر جامعه به رفتارها و منش‌هایی مثل مدیریت جهادی و رویکرد "خدمتگزاری اصولگرایانه" طی ماه‌های اخیر در رخدادهای فراوانی به رأی‌العین مشاهده شده است و اعتماد دوباره مردم به جریانی که قصد دارد روی شانه‌های آنها پا بگذارد و مثلا به حقوق‌های نجومی برسد بعید است...

***

بانیان وضع موجود با اصرار بر ادامه گرانی‌ها به تکرار آبان۹۸ می‌اندیشند

چرا شما مثل ما شیشلیک نمی‌خورید آقای قالیباف!؟

محمدباقر نوبخت، از چهره‌های نزدیک به مرحوم هاشمی، فعال اصلاح‌طلب و رئیس سازمان برنامه و بودجه، اخیراً طی نامه‌ای به سخنان قالیباف واکنش نشان داد.

قالیباف به تازگی در نطقی در مجلس گفته بود: "تصمیمات ما در حوزۀ مسکن، بورس، ترخیص کالاهای اساسی از گمرک، سیاست‌های پولی و بانکی، نظام بودجه‌ریزی، اختصاصِ ارز ترجیحی، سوداگری‌ها در بازار ارز، طلا و خودرو، بی‌تفاوتی نسبت به گرانی‌ها و رها کردن بازار و بی‌توجهی به تولید ملی، به پاستور و بهارستان و باب همایون و میرداماد ارتباط دارد نه به جورجیا و میشیگان و آریزونا.

نوبخت هم در بخش کلیدی نامه خود علیه قالیباف نوشته است: مردم ایران به‌جای اعانه و یارانه از مدیران خود رفع تحریم و برداشتن زانوی زور از گلوی اقتصاد ایران را با حفظ عزت‌ملی طلب می‌کنند.[۵]

*سخنان نوبخت یک منطق ساده را زیر پا گذاشته و آن اینکه کارنامه جریان حامی کرنش ذلیلانه و مذاکره در هر شرایطی! که با شعار "لغو تمام تحریم‌ها" از مردم رأی گرفت هم‌اکنون اظهر من الشمس است.

و مردم نیز در حال لمس تحریم‌های بیشتر، گرانی‌ها، قرنطینه پلیسی و بی‌تفاوتی نسبت به معیشتشان که تماما دستپخت همین آقایان است، هستند.

پس چرا نوبخت بر ادامه همین راه اصرار می‌ورزد و تقلا می‌کند تا بر دهان کارآمدان، مدیران جهادی و کسانی که برای برون رفت از وضع موجود؛ کارنامه و راه‌حل‌های قابل اثبات دارند خاک بپاشد!؟

پاسخ مشخص است...

نوبخت بنا به ژنی که از اصلاح‌طلبان به ارث برده؛ مأمور است و معذور!

او مجبور است از معدود آدم‌هایی دفاع کند که باید برای کار کردن شیشلیک بخورند و البته اگر هم کار نکردند تقصیر تحریم‌هاست!

مدافع مرحوم هاشمی در انتخابات ۸۴، باید مدافع برخی مدیران نجومی‌بگیر و سیاه‌نمای دولت آقای روحانی باشد که منتظر "تکرار آبان۹۸" هستند.

نوبخت بهتر از هرکسی می‌داند که اگر گلوی اژدهای گرانی و ناکارآمدی توسط مدیران جهادی فشرده شود؛ دیگر هیچ بازار داغ و بستری برای تکرار آبان ۹۸، داعیه نامشروع بودن نظام اسلامی و تحریم انتخابات باقی نخواهد ماند.

و از همین روست که به میانه میدان آمده تا با زبان و قلم به جنگ قالیباف برود... تا شاید از فروش بلیط این نمایش روحوضی، آتشی بر قلیان مردان هسته سخت اصلاحات عیان شود.

لازم به تأکید است که طبق تأکیدات مکرر کارشناسان خبره کشور و خاصّه مقام معظم رهبری؛ اثر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران کمتر از میانگین ۳۰ درصد است.

ضمن اینکه باز هم طبق تأکید رهبر معظم انقلاب، بسیاری از گرانی‌های فعلی در بازار بی‌دلیل هستند.

و این یعنی اینکه به تحریم ربطی ندارند و در پشت پرده آنها جرمی ضد امنیتی در حال وقوع است.

این مقایسه نشان می‌دهد که صحبت‌های قالیباف که علت مشکلات را در داخل کشور می‌داند انطباق بیشتری با عقلانیت دارد تا صحبت‌های نوبخت که علت مشکلات و گرانی‌ها را تحریم معرفی می‌کند!

نامه سراسیمه نوبخت به قالیباف البته گویا نیم‌نگاهی هم به گزینه استتار دارد... استتاری که قرار است جرم دست‌های آلوده‌ای که بر قیمت‌ها نظارت نمی‌کنند.

جالب آنکه در میمنه و میسره اردوگاه اصلاحات رخدادهای عجیبی در جریان است.

از یکسو فردی مثل نوبخت با تأکید بر داخلی نبودن علت گرانی‌ها بر ادامه وضع موجود اصرار می‌ورزد و از سوی دیگر ستادی‌های چپ دائما مشغول دادن "آدرس خیابان" به مردم هستند. هدف این دو جناح فرماندهی نیز اگرچه در کلان خود فتنه اقتصادی را دنبال می‌کند اما در میانه راه به "ترور مدیریت جهادی" نیز می‌انجامد...

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1482350

2_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/301607

3_ mshrgh.ir/1143530

4_ mshrgh.ir/1140333

5_ https://fararu.com/fa/news/462545

برچسب‌ها