کد خبر 115453
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۰:۲۵

شهداد روحانی از لوس آنجلسی هایی است که بیشتر از یک رهبر ارکستر ،به رقاصه ای روی سن شبیه است. کادوی وی برای "نوش آفرین" خواننده و هنرپیشه مبتذل ؛ آهنگ ترانه "گل هام گل افتابگردون" بوده است! وی حتی با اخذ مبالغی گزاف از بیت المال، ارکستر سمفونیک تهران را در جشنواره موسیقی فجر در اختیار گرفت!

گروه فرهنگی مشرق – همین چند روز پیش بود که برخی از رسانه های داخلی با ذوق زدگی زایدالوصفی  خبر از ورود شهرداد روحانی به کشور دادند و همین رسانه ها دیروز در گفتگویی با روحانی، خبر  اجرای کنسرت "خلیج تا ابد فارس" به بهانه  گرامی داشت  نام خلیج فارس  توسط وی را منتشر کردند.

هرچند با کنار رفتن ب. ر. انتظار بر بهبود  وضعیت هنر در عرصه موسیقی بود که  به نظر  می رسد ؛ این ماجرا  فقط جهت آرام کردن  افکار عمومی  مردم  و هنرمندان بود  وگرنه ساختار  پر از اشکال صحنه  موسیقی  نمی توانست  بهتر و با عزت تر از این عمل  کند. تاکنون مسئولین ارشاد و دفتر موسیقی ارشاد درباره چگونگی ارتباط بی بی سی و شهداد و نحوه انتخاب  وی به عنوان چهره هنری ارشاد اسلامی اظهار نظر نکرده اند. این چهره پروازی موسیقی همواره با صرف هزینه های بسیار از جیب مردم به رهبر هنری مهم ترین جریان موسیقی ایران اسلامی معرفی می گردد.

هنوز معلوم نیست چه زمانی  مردم به جای نمایندگان خود از  وزیر درخواست پاسخ و عمل صحیح به مسئولیت خود را خواهند نمود.مشرق پس از حضور شهداد روحانی در عرصه موسیقی کشور چندین بار با انتشار گزارشهایی به سیاست " حمايت و پشيباني نرم از عناصر بيگانه در عرصه های هنری" انتقاد کرده اما تاکنون مسولان پاسخ روشنی به این انتقادات نداده‌اند.

شهداد روحانی کسیت؟
شهداد روحانی از  لوس آنجلسی هایی است که بیشتر از یک رهبر ارکستر ،به رقاصه ای روی سن شبیه است. کادوی وی برای  خواننده و هنرپیشه پورنو "نوش آفرین" ؛ آهنگ ترانه "گل هام گل افتابگردون" بوده است!  وی حتی با اخذ مبالغی گزاف از بیت المال، ارکستر سمفونیک تهران را در جشنواره موسیقی فجر در اختیار گرفت!
او هرگز به عنوان هنرمند وزین موسیقی کلاسیک شناخته شده نیست؛ اما "بی بی سی" وی را خوب می شناسد . معمولا هر ماه او برنامه ای با "تلویزیون بی بی سی" به عنوان یک مطرب ایرانی برگزار می کند و زندگیش  در" بی بی سی" فیلم می شود! وی و برادرش هرگز  انتساب خود را به بهائیت تکذیب نکرده اند و انوشیروان به عنوان عضوی از تیم تامین مالی با ایرانیکای دولت امریکا  با مطربی به جمع آوری پول برای تالیف ایرانیکا می پردازد.



پول های روحانی در جیب کدام پروژه ریخته می شود؟
ایرانیکا مجموعه دایره المعارفی است که توسط مرکز آمریکایی ایرانشناسی در حال تدوین است ؛  دولت آمریکا ، سازمان سیا  و موسسات وابسته و تعدادی از روشنفکران فراماسون سعی در معرفی آن  به عنوان مرجع  فرهنگ و تمدن ایرانی دارند و تالیف آن بدون تردید یکی از اقدامات بنیادین غرب  برای مقابه با ارزش های  اسلامی – ایرانی است و در راستای تهاجم فرهنگی  و جنگ نرم صورت می گیرد.
دایره المعارف  ایرانیکا  با توجه به هزینه کلان  انجام شده  برای آن  بعد ها به صورتی به ظاهر موجه به صورت اثری ماندگار باقی می ماند تا تاریخ و فرهنگ آنگونه که صهیونیست ها و آمریکایی ها  می خواهند نقل گردد و روایت شود .
از دویست  و  و هفتاد و نه نفری که در تهیه  جلد اول این مجموعه فعال بوده اند دویست  و سی و یک نفر آنها آمریکایی  و فقط سی  و هشت نفر ایرانی  بوده اند.
امریکا  و صهیونیسم  برای "تحریف نامه ی ایرانیکا" سرمایه گذاری کلانی را انجام داده اند و برای آن تیم های بسیاری  را تدارک دیده اند که  مدیریت این تیم ها بر عهده  احسان یارشاطر مشاور بنیاد  فرهنگی  پهلوی ، استاد  اسبق دانشگاه تهران ؛ پیرو فرقه ضاله بهائیت و عضو لژ فراماسونی "مهر" و  عضو فعلی کلوپ روتاری  "رنچو پارک" لوس آنجلس است. از ویژگی های لژ مهر حضور استادان  علوم انسانی  بود که فعالیت خاصی را در کم رنگ کردن تاریخ و ادبیات ایران  و اسلام  و بزرگ نمایی  فرهنگ شرک آلوده  قبل از اسلام بوده است.
اما در تالیف ایرانیکا،  احسان یار شاطر همواره از پیروان فرقه بهائیت مدد جسته و  از این طریق سعی در  بکار گیری  اصطلاحات  و الفاظ فارسی  رایج در میان  بهائیان  داشته است.
وی  در فصل نامه ره آورد، می نویسد: " ایران سرزمین دین ها  و دین آوران است  و تنی چند از  نام آورترین دین آوران  جهان  همچون زرتشت  و مانی  و باب  و بها از این سرزمین برخاسته اند."
دولت آمریکا به احسان  یار شاطر  و تیم  های طرفدار  ایرانیکا به عنوان  ژنرال های  مهاجم  فرهنگی  می نگرد،  طوری که هزینه ایرانیکا  35 میلیون دلار براورد شده است  که بیش از یک  ونیم  برابر  بودجه بیست میلیون دلاری  کنگره آمریکا برای  ایجاد اغتشاش  سیاسی  اجتماعی  در ایران  است. اما ظاهرا بودجه  پروژه ایرانیکا  از سه محل تامین  می شود  ؛ بنیاد  علوم انسانی  دانشگاه کلمبیا؛  موسسات  و افراد  فرهنگدوست ایرانی و در نهایت دولت آمریکا و کنگره .  هزینه های جاری  محل کار نیز  بر عهده دانشگاه است. یکی از اعضای بنیاد کیان اظهار می دارد دانشگاه کلمبیا تحت نظارت سازمان سیا قرار دارد.
بنیاد ملی  علوم  انسانی در آمریکا یک موسسه فدرال است اما از شرایط کمک آن  به ایرانیکا  وادار ساختن  ورود سایر  ایرانی ها به  تیم حامی  این  مجموعه است؛ تیم  ایرانی علیرغم اینکه به ظاهر باید عهده دار بخشی از هزینه باشد تنها به ظاهر در این امر مشارکت می کند زیرا که  کمتر ایرانیی آماده همکاری با سازمان های  جاسوسی برای تحریف تاریخ مرز و بوم خود می باشد!
از  موسسات ایرانی  حامی  ایرانیکا  می توان بنیاد  "محوی"  متعلق  "ابوالفتح محوی" و بنیاد مطالعات ایران  و عناصر غارتگر بیت المال  و بهائی  مانند اسکندر  ارجمند ؛  ثابت پاسال و  بخشی از افرادی که عنوان هنرمند را یدک  می کشند مانند عارف خواننده آبله گون  و  شهلا سرشار  و انوشیروان روحانی از  بهائیان  ومطربین  و افراد فاسد و  منحط رژیم گذشته  و از لوس آنجلسی های فعلی  نام برد.
گردهمائی کانون دوستداران دانشنامه ایرانیکا پانزدهم فوریه 2007 (۲۶ بهمن) و با حضور احسان یار شاطر در دبی برگزار می شود. سیمین بهبهانی، عضو  کانون نویسندگان و انوشیروان روحانی از کارگزاران موسیقی رژیم پهلوی  و عارف خواننده از  کسانی که در جنگ تحمیلی  فعالیت وسیعی علیه دفاع مقدس داشت از دیگر شرکت کنندگان این همایش بودند. دانشنامه ایرانیکا گسترده ترین اثر معاصری است که در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران به روایت  و سفارش صهیونیست ها  و امریکایی ها  گردآوری شده است تا تاریخ  ما  آنطور که خواسته غرب است نوشته شود.
این مراسم پیرو مراسم سال قبل ایرانیکا که  به نام شب "بوعلی" درسوئیس برگزار شد و در آن نیز  جریان  انوشیروان روحانی  و  شهلا سرشار برای  جمع آوری پول در صحنه بودند. پطرس غالی دبیرکل سابق مصری سازمان  ملل به آن مراسم پیام  فرستاده بود.
به نظر  می رسد میدان دادن به آقای شهداد روحانی در ارکستر سمفونیک تهران خارج از  نظام ارزشی  ساختار  جامعه  و  در تلاش برای حساسیت زدائی  از باور ها  وتحقیر مردم و هنرمندان داخل کشور باشد که کاملا طراحی شده از سوی  ساختار های ویژه مرموز هدایت می گردد و شاید به توان به جسارت  تهاجمی پیچیده در عرصه فرهنگ دانست که در عرصه رفتار های فردی و اجتماعی و  تشکیک درعقاید و باورها دینی  و سیاست عرضه می گردد.
آیا وقت آن نرسیده است که  شورا های عالی فرهنگ  به رصد نکته های کوچک اما بسیار بزرگ در  فرهنگ  و هنر  بپردازند؟ و جامعه را با  هنر پاک  و هنرمند خردمند غنا بخشند؟