دادستان مورد هجمه افرادی قرار می‌گرفت که ظاهراً حزب‌اللهی‌اند اما نوع عجیب و جدید از حزب‌اللهی‌های لیبرال‌مسلک.

به گزارش مشرق، این شب‌ها سریال "دادِستان" روی آنتن شبکه سه سیما است، سریالی متفاوت از آثار گذشته کارگردان اخراجی‌ها و معراجی‌ها که بعد از تجربه چند کار کمدی در حوزه جنگ به‌سراغ کاری با فضای اکشن و مطالبه‌گر رفته است، دیالوگ‌های سیاسی که مفهوم عدالت و مبارزه با فساد را فریاد می‌زند.

سیدمحمد حسینی منتقد و کارشناس فرهنگی درباره سریال "دادِستان" گفت: درباره سریال دو نکته اساسی وجود دارد؛ نخست اینکه سریال دادِستان از جنس دغدغه‌هایی است که آقای ده‌نمکی در حوزه‌های مختلف اعم از مکتوب و تصویری سال‌هاست آن‌ها را دنبال می‌کند و در آثار قبلی ساخته‌شده، به آن‌ها پرداخته است، نوعی دلمشغولی خاص خود فیلمساز که از این جهت اتفاقاً نقطه قوت سریال به‌حساب می‌آید.

او تأکید کرد: برای خلق اثر هنری پرداختن به دل‌مشغولی‌های شخصی در صورتی تأثیر مثبت دارد که آن دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌ها حاصل کنکاش هنرمند از مشکلات مردم باشد و به‌اعتقاد بنده مسعود ده‌نمکی در برهه‌های مختلف ثابت کرده است هر آنچه در ذهن می‌پروراند و تبدیل به دغدغه در وجودش می‌شود همان خواسته‌های عمومی مردم و بیان مشکلات آن‌هاست.

این منتقد سینما و تلویزیون تصریح کرد: حال اینکه تمام این دل‌مشغولی‌ها تا چه‌اندازه دقیق و درست در کارهایش از آب درمی‌آید و فرم آثارش چقدر در خدمت مضمون قرار می‌گیرد پدیده‌ای دیگر است اما در اینکه موضوعات تمام کارهای ده‌نمکی مضامینی متعالی و از جنس دغدغه‌های درست، انسانی و آرمان‌گرایانه دارد نمی‌توان شک کرد.

وی با اشاره به اینکه سریال "دادِستان" خواسته و حرف دل مردم کف خیابان است، خاطرنشان کرد: دادِستان هم از همین جنس آثار است؛ سریالی که به‌نظر می‌رسد خواسته و حرف دل مردم کف خیابان است که در سریال ده‌نمکی خود را نمایش می‌دهد، درد مردم فرودست در مواجهه با بازی کثیف ناشی از قدرت و این بار اتفاقاً فرم انتخابی و ساختار روایی هم به مدد مضمون آمده و به‌اعتقاد بنده اثری متفاوت از سریال‌های تیپیکال صداوسیما را رقم زده است.

حسینی افزود: نکته دوم سریال دادِستان، فرم غیرمتعارفی است که انتخاب کرده است، فرمی که شبیه به سریال‌های معمول تلویزیون نیست سریال‌هایی که معمولاً یک موسیقی ثابت زیرمتن به‌طور دائم در گوش مخاطب جولان می‌دهد و همیشه در حال نواخته شدن است و بار عاطفی در ضمیر ناخودآگاه مخاطب ایجاد می‌کند، باری عاطفی که باعث می‌شود حفره‌های موجود در داستان، اشکالات فنی تصویر و مشکلات و ناتوانی کارگردانی و حتی بازی‌ها خودش را نشان ندهد و نوعی تمهید رسانه‌ای است که در ایران جواب داده است، در حالی که در آثار سریالی مدرن دنیا این پدیده رخ نمی‌دهد اما سریال "دادِستان" این کار را نمی‌کند شبیه دیگر سریال‌های سرحال و جدّی زمان حاضر، سعی می‌کند روی متن قدرتمندی که دارد حساب کند و قصه‌ای که برای مخاطب تعریف می‌کند با تعلیقی است که از دل قصه بیرون می‌کشد.

وی در پاسخ به انتقادی که مطرح شده است و شعاری بودن سریال که برخی آن را نقطه ضعف قلمداد کردند گفت: گاهی اوقات نوع بیان دیالوگ‌ها و کلمات به‌نحوی است که به‌نظر می‌رسد شعاری از آب درآمده و بیرون زده و نسبتی با فیلم برقرار نمی‌کند در حالی که باید بگویم از قضا این انتخاب درست کارگردان است، آقای ده‌نمکی به‌درستی تشخیص داده است کانتکسی که قصد طرح آن را دارد دانشگاه، دانشجو و استاد دانشگاه است و سعی کرده است خود را به ادبیات فاخر استاد و دانشجو نزدیک کند نه لمپنیزم جاری در بیان عموم سریال‌های تلویزیون که ما آرام‌آرام به آن عادت کرده‌ایم.

حسینی تأکید کرد: این نقطه قوت است و نه‌تنها بیان سریال شعاری نیست به‌نظرم این انتخاب باعث شده کار درخشان‌تر از حد معمول برای مخاطب باشد و احترام به شعور مخاطب گذاشته شده که در بستر دانشگاهی نوع بیان روان دانشجویی با کلمات دانشگاهی در خدمت مطالبه‌گری قرار گرفته است، گویی ده‌نمکی مخاطبش را به بخش جدّی و بدون روتوش دانشگاه دعوت کرده است و بدون روتوش و تغییر عین کلمات جاری در اتمسفر دانشگاه را در دل اثرش تزریق می‌کند.

این منتقد سینما و تلویزیون درباره فرم و ریتم سریال توضیح داد: فرم و ریتم تندی که برای جامپ‌کات‌ها، حرکت‌های دوربین، زیرصداها و موسیقی انتخاب شده است به التهاب جاری در فیلم کمک می‌کند، زیرا موضوعی که انتخاب شده ملتهب است و از رانت‌خواری، آقازادگی و اتفاقات پس‌پرده سیاست‌بازی‌های کثیف انسان‌های نوکیسه مست قدرت که اتفاقاً خبرهای چرک و سیاه این روزهای افکار عمومی کشور است، صحبت می‌کند ضمن اینکه ده‌نمکی هوشمندانه لبه ماجرا ایستاده است و محکم بیان می‌کند، از نظر او و سریالش اتفاقاً فساد در جمهوری اسلامی هست اما مهم این است که فساد سیستمی نیست فساد معلول آدم‌هایی است که عادت به رانت‌خواری کردند و راجع به آن‌ها صحبت می‌کند.

وی افزود: سیستمی که از دل ارگانیسم سالم و سلامت علمی دانشگاه بیرون می‌آید و وجه معترض خود را دارد و به‌نظرم از این جهت کار بسیار درخشان است و جلوتر از آثاری می‌ایستد که در جشنواره فیلم فجر داشتیم و به نقض غرض تبدیل شدند، آثاری که بنا داشتند فریاد عدالت‌خواهی سر بدهند اما در دل خودشان نوعی فساد سیستماتیک را به پیشانی انقلاب اسلامی چسباندند و از پای‌بست ویرانه‌ای را به‌تصویر کشیدند که هیچ گریزی از آن نیست. زمان متصور در این آثار اوایل انقلاب است و ما دچار فساد سیستماتیک هستیم که حرف گران و سنگینی است و در آثاری که در جشنواره به نمایش درآمد یک نقطه‌ضعف بزرگ به‌شمار می‌آید و نوعی سوءتفاهم سازندگان است که خبرهای ژورنالیستی را که پایین‌تر از وجاهت مکتوبند در فیلم‌ها تبدیل به اثر تصویری کردند.

حسینی ادامه داد: به‌عقیده من ژورنالیسم دو صورت متفاوت در سرزمین ما دارد؛ ژورنالیسم رسمی و با وجاهت مکتوب که فنی و قابل اعتنا است و باید درباره آن تفکر کرد و ژورنالیسمی که کف بازار شکل می‌گیرد و در افواه عمومی است و غالباً پایه آن در مشکلات جاری و پایه دیگرش در شایعات فضای مجازی است. این سطح آثاری که در بیان بعضی از فیلم‌های نهادهای انقلابی شاهدیم در سطح ژورنالیسم تاکسی است و وجاهت ژورنالیسم مکتوب را هم ندارد.

وی تأکید کرد: در این میان اتفاقاً ده‌نمکی کار خود را عالمانه و از دل دغدغه‌های دقیق و مطالعه‌شده بیرون کشیده و با نگاهی درست به‌سراغ عنصر فساد رفته است و ضمناً حرفش را بی‌محابا و شجاعانه بیان می‌کند و همین بخش کار است که به بعضی‌ها برمی‌خورد و صدایشان درمی‌آید و بعد از سه قسمت اول شروع به فحاشی می‌کنند تا نقد. نقدهایی که درباره "دادِستان" مطالعه کردم بعضاً به نوعی فحاشی شبیه بود تا نقد، البته برخی واجد ارزش بودند و حرف‌های خوبی در آن‌ها بود. آنچه شاهدیم مثل این است که ده‌نمکی دست روی نقطه حساسی گذاشته است و درست حرف می‌زند برای این است که صداها درمی‌آید.

حسینی با ابراز اینکه این انتقادها بعد از "زندانی‌ها" به اوج خودش رسید، گفت: من معتقدم این نقدها برای ده‌نمکی تازه نیست ایشان اولین نیست و آخرین هم نخواهد بود، خاطرم هست شبیه این حرف‌ها و نسبت‌هایی را که به ایشان داده می‌شود و بعد از فیلم "زندانی‌ها" اوج گرفت همین بچه‌هایی که منتسب به نهادهای فرهنگی حاکمیتی کشورند در قبال آقای سلحشور تندتر بیان می‌کردند، کاری که منتسب به امام زمان(عج) است و دینی است یا کار منتسب به داستان‌های قرآنی است مورد هجمه افرادی قرار می‌گرفت که ظاهراً حزب‌اللهی‌اند اما نوع عجیب و جدید از حزب‌اللهی‌های لیبرال‌مسلک.

وی تأکید کرد: پارادوکسی عجیب در حال شکل‌گیری است، طبقه حزب‌اللهی لیبرال که پدیده‌ای شگفت‌آور است، گروهی که ظاهراً از آرمان‌های انقلاب سخن می‌گوید اما با چنان شکم‌سیری نگاه به اجتماع می‌کند که گویی از فرط برخورداری هیچ درکی از واقعیت جاری در سطح عامه مردم ندارد.

این منتقد سینما و تلویزیون خاطرنشان کرد: واکنشی که امروز در قبال ده‌نمکی شاهدیم برای ایشان از "زندانی‌ها" به بعد اتفاق افتاد، نقاط حساسی را روشن کرد و به‌خصوص حرفی که در این فیلم درباره امام زمان(عج) زد استارت خطر برای حزب‌اللهی لیبرال‌های عرصه رسانه زده شد برای همین به‌اعتقاد بنده ده‌نمکی همچنان تاوان جسارتش در بیان مفاهیم را می‌دهد.

او در ادامه بیادآوری ماجرای انتقادها به شهید آوینی، اضافه کرد: "دادِستان" اگر خیلی محکم‌تر و تکنیکی‌تر هم بود باز هم این افراد این حرف‌ها را می‌زدند. معتقدم این سخنان نباید باعث دلسردی ایشان باشد، همچنانی که پیش از این حرف‌های همین جماعت باعث دلسردی آوینی نشد و همچنان که سلحشور تا روزهای پایانی با همین زمزمه‌ها زندگی کرد اما با تمام وجود با آن جنگید و اجازه نداد پیش از بیماری سخن خناسان او را از پای درآورد...، همان‌طور که از اسم سریال برمی‌طراود "داد"ی را مطرح می‌کند که مثل مؤذنی است که بی‌وقت اذان می‌گفت و به حکام خبر می‌داد.

حسینی در خاتمه تأکید کرد: معتقدم جنس کلی سریال مبتنی بر بیانی است که امام(ره) در نامه‌ای که بعدها به‌عنوان منشور هنرمندان (1367) معروف شد ارائه فرمودند.

در آن نامه امام خمینی(ره) تصریح دارند: «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل‌دهنده اسلام ناب محمدی(ص)، اسلام ائمه هدی(ع)، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه‌خوردگانِ تاریخِ تلخ و شر ‏‌آور محرومیت‌ها باشد.

هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‏‌درد، و در یک کلمه «اسلام آمریکایی» باشد.

هنر در مدرسه عشق نشان‌دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است؛ هنر در عرفان اسلامی ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.

هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا، لذت م‌ ‏‌برند؛ تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان آمریکا و شوروی را بیاموزد.

هنرمندان ما تنها زمانی می‌‏‌توانند بی‏‌دغدغه کوله‌بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردم‌شان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چارچوب مکتب‌شان، به حیات جاویدان رسیده‌‏‌اند؛ و هنرمندان ما در جبهه‌های دفاع‌مقدس‌مان این‌گونه بودند، تا به ملأ اعلا شتافتند؛ و برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی‏‌درد را رسوا کردند...».

می‌اندیشم "دادِستان" از آن دست آثاری است که در راستای منشور هنرمندان امام(ره) تولید شده است، شاید مصداق اتمّ آن نامه به‌شمار نمی‌آید اما تلاشی در آن راستا است و به‌شدت قابل ارج نهادن است.

منبع: تسنیم