به گزارش مشرق، زمزمه ملیشدن نفت که بالا گرفت، انگلیس عربدهاش بالا رفت که نخیر، نمیگذاریم. هنوز چند روزی مانده بود به تصویب قانون ملیشدن صنعت نفت در مجلس در ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ که «سِر فرانسیس شِپِرد» سفیر انگلیس، تعیین تکلیف کرد برای «حاجعلی رزمآرا» نخستوزیر وقت پهلوی که «ما ملیشدن نفت ایران را نمیپذیریم.» حالا چه ربطی به آنها داشت؟ اول اینکه شرکت نفت انگلیس از روزی که نفت در این مملکت کشف شد، نفت ایران را میخورد و میبرد و چند ریالی هم میانداخت کف دست دولتمردان قاجاری و پهلوی که همهشان از دَم گمان میکردند ما نمیتوانیم خودمان نفتمان را استخراج کنیم و بفروشیم و خیلی سخت است این کارها. شرکت نفت انگلیس نیز همه این سالها حدود ۱۶ تا ۲۰ درصد سود خالصش را میداد به ایران که صدای شاه و وزرا درنیاید. حالا این نفت مفت برود ملی شود، مگر انگلیس میگذارد؟! دیگر اینکه شرکت نفت انگلیس همه جا آدم داشت و در دولت ایران و دولت انگلیس هم آدم داشت و اگر لازم میشد این توان را هم داشت که علیه سیاستمداران و مردم ایران اقدام کند و حتی امنیت ایران را تهدید کند. واقعا چنین قدرتی داشت؛ لااقل تاریخ که اینطوری میگوید.
ملی شدن صنعت نفت، نهضتی علیه زورگویی «شرکت نفت انگلیس و ایران» بود
آتشبیار معرکه!
مجلس قانون ملیشدن صنعت نفت را تصویب کرد و مصدق آمد و شاه رفت و کودتا شد و مصدق رفت و شاه آمد؛ همهچیز برگشت سر جای اولش. کودتا را آمریکا و انگلیس انجام دادند و شرکت نفت انگلیس هم این وسط آتشبیار معرکه بود و سلطهاش بر نفت ایران را با سلطه انگلیس بر سیاست ایران پیوند زد و سیاستمداران انگلیس و آمریکا را تشویق و حتی ترغیب کرد به کودتا. معلوم است وقتی هم کودتا پیروز شد، سلاطین نفتی انگلیس و دوستانشان در نهایت تکبر آمدند و نشستند برای تقسیم غنائم. بهخصوص که پهلوی دوم را همینها دوباره سر قدرت بازگردانده بودند و میدانستند ساکت خواهد بود جلوی هر غلطی که بکنند و هر بلایی که سر نفت ایران بیاورند.
نمایندگان شرکتهای نفتی خارجی در حال امضای مفاد قرارداد کنسرسیوم
قرارداد جدید با هزینههای اضافه!
سال ۱۳۳۳ شمسی نمایندگان شرکتهای بزرگ نفتی آن روزگار که بیش از ۸۰ درصد بازار نفت دستشان بود قرارداد جدیدی بر سر نفت ایران آوردند! که آب از آب تکان نخورَد و نفت ایران، ملی نشود. چند تا شرکت دیگر هم با خودشان آورده بودند و در مجموع انگلیسیها بودند و آمریکاییها و هلندیها و فرانسویها و قرارداد کنسرسیوم را نوشتند و دولت ایران و مجلس ایران هم تصویبش کردند. اینطوری شد که دوباره خارجیها حق اکتشاف، استخراج و فروش نفت ایران را برای ۲۵ سال گرفتند و اجازه داشتند که این قرارداد را در مجموع تا ۴۰ سال نیز تمدید کنند. کلی هزینه جدید حتی هزینههای تأمین زیرساختها و جادهکشی و حتی هزینههای اسکان کارکنانشان در ایران را هم انداختند گردن ایران و خودشان را از مالیات ایران هم معاف کردند و غرامت هم گرفتند بابت چندسالی که نهضت ملیشدن نفت نگذاشت شرکت نفت انگلیس، نفت ایران را بفروشد و تلختر از همه اینکه قرارداد کنسرسیوم را از قوانین ایران مستثنا کردند تا دیگر هیچ مرجع قانونگذاری حتی مجلس شورای ملی نتواند این قرارداد را تغییر دهد یا فسخ کند!
قراردادی بود با زور سرنیزه و با اعتبار کودتای نظامی و سیاسی و همه میدانستند نفت ایران ملی نشد و همه میدانستند این اتفاق نیفتاد فقط بهخاطر اینکه بریتانیا و آمریکا نمیگذاشتند و نگذاشتند. چنین بود روزگار ایرانیان آن روزگاران!
قرارداد کنسرسیوم دوباره کنترل نفت ایران را در اختیار خارجیها گذاشت
داستان نفت در دوره قاجار و پهلوی
در دهه ۵۰ شمسی قرارداد کنسرسیوم با یک قرارداد ۲۰ ساله دیگر جایگزین شد. حالا این قرارداد جدید بماند؛ موضوع جالب، داستان نفت ایران در دوره قاجار و پهلوی اول و دوم بود که «امیر عباس هویدا» ناخواسته و برای دفاع از قرارداد ۲۰ ساله جدید در سال ۱۳۵۲ در مجلس تعریف کرد: «روابط کشورهای تولیدکننده نفت با شرکتهای بزرگ نفتی در قسمت اعظم از مدت ۷۲ سالی که از تاریخ اولین قرارداد نفتی خاورمیانه (قرارداد دارسی) میگذرد؛ بهطور کلی براساس امتیاز مستقر بوده و اداره امور صنعت نفت بهطور دربست در اختیار شرکتهای نفتی قرار داشت. این شرکتها نفت را به هر صورت و به هر مقدار که خود میخواستند، استخراج میکردند و به هر قیمت و در هر کجا که مایل بودند به فروش میرساندند».
«امیر عباس هویدا» ناخواسته داستان نفت ایران در دوره قاجار و پهلویها را در مجلس تعریف کرد
یعنی کسی نبود که نداند ماجرا چیست؛ از مردم عادی تا نخستوزیر همه میدانستند داستان نفت ایران در دوره قاجار و پهلویها را.
امروز در تاریخ مناسبتهای دیگری هم هست
امروز ۴ اسفند مصادف با ۲۲ فوریه میلادی و ۱۰ رجب هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبتهای دیگری هم دارد.
ـ ولادت حضرت علیاصغر(ع) فرزند امام حسین(ع) در سال ۶۰ قمری
ـ ولادت امام محمد تقی(ع) در سال ۱۹۵ قمری
ـ رحلت عالم بزرگوار آیتالله «میرزا باقر قاضی تبریزی» در سال ۱۳۶۶ قمری
ـ زادروز «آرتور شوپنهاور» فیلسوف معروف آلمانی در سال ۱۷۸۸ میلادی
ـ اعطای لقب «سردار سپه» به رضاخان توسط احمد شاه قاجار در پی کودتای انگلیسی در سال ۱۲۹۹ شمسی