کد خبر 1188216
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۸

FATF یا گروه ویژه اقدامات مالی ظاهرا یک سازمان غیردولتی است که سیاست‌ها و استانداردهای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم را وضع کرده و ارتقا می‌دهد.

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:

**********


از مردم عقب نمانیم!

سیدمحمد سعید مدنی در روزنامه کیهان نوشت:

  ۱- «و این واقعیت دیگر را هم عرض بکنیم...که ما هرجایی که به خدا تکیه کردیم، به نیروی مردم تکیه کردیم و حاضر به حرکت جهادی شدیم، پیروز شدیم؛ نگاه کنید شما از اول انقلاب تا حالا، هر جا ما مردم را آوردیم وسط کار، به نام خدا شروع کردیم و حرکتمان جهادی بود، ما در آنجا پیروز شدیم. در خود اصل انقلاب این اتفاق افتاد، مردم آمدند، مردم خیابان‌ها را پر کردند؛ قشرهای مختلف مردم آمدند وسط میدان، و... در دفاع هشت ساله- هشت سال جنگ شوخی نیست...- مردم آمدند وسط کار. امام

(رضوان الله تعالی علیه)... راز قضیه را فهمید که باید چه کار بکند، خدا به او الهام کرد، او را هدایت کرد، مردم را آورد وسط میدان و نام خدا را سر دست گرفت و حرکت کرد. در جنگ هشت ساله ما پیروز شدیم؛ در همه موارد دیگری که مردم آمدند و خدای متعال بر زبان و دل مردم حاکم بود و کار کار جهادی بود، ما پیروز شدیم؛ این هم یک واقعیتی است».(رهبر انقلاب)

2- چند روز پیش «لندیس» رئیس‌مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهما از قول جیمز جفری فرستاده ویژه سابق آمریکا در امور سوریه گفت: هدف آمریکا این بود که: «مردم ایران را «له» کند، اما سیاست فشار حداکثری واشنگتن علیه ایران شکست خورده است.» چندی قبل نیز نیکی هیلی نماینده سابق آمریکا(دوران ترامپ) در سازمان ملل گفته بود هدف آمریکا از تحریم‌ها این است که «ایران را از نظر اقتصادی چنان تضعیف کنیم که مردم در اعتراض به آن به خیابان‌ها بریزند!»

نظیر این حرف‌ها را دیگران هم زده‌اند اما اخیرا وقتی که به قول خودشان حربه تحریم و فشار حداکثری هم در مصاف با مقاومت ملت هشیار و صاحب تشخیص ایران راه به جایی نبرده است، بیش از گذشته و به‌طور بی‌پرده و صریح اعتراف می‌کنند که هدف اصلی تحریم‌ها چه بوده و سلاح تحریم را روی چه کسانی نشانه گرفته‌اند! مردم ایران! مردمی که چون خارچشم استعمار و استعمارگران هستند و به آنها باج نمی‌دهند و بساطشان را در این مملکت جمع کرده‌اند و به هیچ وجه تسلیم خواسته‌های غارتگرانه آنها نمی‌شوند پس از نظر سیاست‌های استعماری  چپاولگران باید «له» و از هستی ساقط شوند! این درست برخلاف نظرات و تبلیغاتی است که از بیرون و داخل مرزها یکسره در پی القای این معنا هستند که آمریکا و غرب خیرخواه مردم ایران و خواهان نجات آنها از دست ارتجاع! و پیوستن آنها به کاروان تمدن بشری هستند!

۳-یکی از بزرگ‌ترین و موثرترین اقدام ملت ایران در طول تاریخ برپایی انقلاب اسلامی است. انقلابی که این سرزمین ریشه‌دار و گرفتار اتحاد شوم استبداد و استعمار را از دهان سلطه‌گران جهانی بیرون آورد و به آن عزت و آزادی و استقلال دوباره هدیه داد و راه را برای احیا و ایجاد گذشته درخشان و سربلندی دوباره آن هموار کرد. ملت می‌داند چه کرده این است که محکم و بازگشت‌ناپذیر پای انقلاب ایستاده و دشمنان هم فهمیده‌اند مردم ایران چه می‌خواهند لذا تمام توان و تلاش خود را به‌کار بسته تا دستاورد بزرگ ملت را که با تحمل هزینه‌های سنگین حاصل شده نابود و یا به انحراف بکشاند. آنها خیلی وقت است که به این نتیجه رسیده‌اند که انقلاب اسلامی مردمی‌ترین انقلاب تاریخ است و تا مردم به‌عنوان بزرگ‌ترین پشتوانه نظام؛ در میدان حضور دارند و با تحمل ترفندها و توطئه‌های بی‌امان؛ با همه وجود و حتی با چنگ و دندان در برابر تهاجمات دشمن بی‌نقاب خارجی و همچنین عملکرد زیانبار مسئولانی سست و واداده و عافیت‌طلب حامی و مدافع انقلاب هستند، و تداوم خروشان آن و تداوم آرمان‌های تحول خواهانه و آبادگرانه آن را خواستار هستند، محال است به خواسته‌های نامشروع خود برسند و ایران را دوباره به چراگاه خود تبدیل نمایند. پس باید به گفته لندیس این مردم را «له» کرد! باید آنها را از کرده خود (برپایی انقلاب اسلامی) و دفاع تمام‌قد از نظام برآمده از انقلاب پشیمان کرد و به زانو درآورد.

4- دشمن بدخواه اگر قبلا هم نمی‌فهمید یا خود را به نفهمی زده بود حالا خوب فهمیده و در تحلیل محتوای حرف‌هایی که از جانب اردوگاه او به گوش می‌رسد می‌توان به این نتیجه رسید که دولت‌های شیطانی و در راس همه شیطان بزرگ دریافته آنکه در دفاع از نظام خواهان تداوم تمام و کمال انقلاب اسلامی است و ۴۲ سال است در این مسیر سینه خود را سپر کرده و با پایمردی و هشیاری و گوش به فرمان رهبری انقلاب همه توطئه‌ها ‌و ترفندها را خنثی و تهاجمات آنها را در هم کوبیده، مردم ایران هستند. مردمی که در عصر سلطه مادیت و سرمایه‌داری و اومانیسم و...انقلابی به نام «خدا» برپا می‌دارند و به نظم نوین جهانی که متضمن منافع استعمارگران و استحمار انسانیت است حمله می‌کنند. مردمی که حاضر نیستند دست از اسلام ناب بردارند، حماسه حسین‌بن‌علی(ع) را فراموش کنند.آرمان حاکمیت عدالت علی(ع) را به اوراق تاریخ بسپارند و...با روزگار و زمانه کنار بیایند و دم درکشند و مثل همه «نرمال» باشند وبه آنچه نظام سرمایه‌داری برای آنها مقدر کرده است، شکرگذار و رضایت دهند. مردمی که ۴۲ سال است که در برابر انواع و اقسام دشمنی‌ها و فشارهای وحشیانه قدرت‌های سلطه‌جو خارجی مردانه و مومنانه مقاومت می‌کنند و بدتر از آن ناملایمات زندگی و سختی‌های معیشتی ناشی از فقدان مدیریت انقلابی وگرانی‌های غیر منطقی و افسار گسیخته که با توجه به تحریم‌های دشمن بسیار سؤال‌برانگیز و مشکوک به نظر می‌رسند و تاخت‌وتاز باندهای فرصت‌طلب و منفعت‌پرست برخوردار از رانت‌های بی‌حساب و... را که خواه و ناخواه دقیقا در راستای نقشه و خواسته دشمن عمل می‌کنند، علی‌وار «خار در چشم و استخوان درگلو» تحمل می‌کنند اما فریب بدخواهان شرور این آب و خاک ظلم‌ستیز را نمی‌خورند لذا حاضر نیستند گامی در جهت میل و هدف دشمن بردارند و آن‌طور که او می‌خواهد و آرزو می‌کند رفتار کنند.مردمی که در هر صحنه و میدانی که انقلاب لازم دارد، خستگی‌ناپذیر در صحنه هستند از راهپیمایی‌های همه ساله ۲۲ بهمن گرفته تا... حضور حماسی و خیره‌کننده در مراسم تشییع پیکر پاک سردار دل‌ها.

5- استکبار به سرکردگی آمریکا از ملت ایران خشمگین است. هدف از همه دشمنی‌هایش هم انتقام از مردم ایران است.ملت ایران با برپا کردن انقلاب اسلامی بساط دویست ساله استعمار را در این کشور و بلکه منطقه جمع کرده است. این است که می‌بینیم طی ۴۲ سال گذشته دشمنان همه ابزار و امکانات خود را علیه این مردم به میدان آورده و پیکاری تمام‌عیار در جبهه‌های مختلف از حربه نظامی و اقتصادی گرفته تا تهاجم فرهنگی و جنگ روانی علیه این ملک و ملت مقاوم به راه انداخته است. نکته جالب و قابل تامل هم اینجاست که هر چقدر فشارها و شرارت‌ها و جنایت‌های دشمن علیه این ملت و انقلاب اسلامی بیشتر شده مردم آبدیده‌تر و انقلاب قویتر شده است. و این هم یکی از سنت‌های الهی و قوانین حاکم بر تاریخ است که تفکرات غرق در شهوت و مادیت اصلا نمی‌توانند از آن سردر بیاورند. ملتی که با خدا معامله کرده وخالصانه عزیزترین و بهترین فرزندان خود را «ابراهیم وار» برای رضای خدا به قربانگاه فرستاده با همه وجود ایمان دارد که در این معامله حتما پیروز است و هیچ قدرت مادی و پوشالی را یارای مقابله با آن نیست...

۶- مردم ایران دشمن خود را خوب شناخته‌اند. دیگر فریب او و شعبده‌بازی‌ها و فریبکاری‌های او اظهار فضل! بعضی به اصطلاح غربزدگان روشنفکرنمای عقب مانده داخلی را نمی‌خورند. راه مقابله و شکست دادن او را هم می‌دانند، بنابراین تا زمانی که انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی است یعنی از بزرگ‌ترین پشتوانه خود مردم برخوردار است؛ فشارهای استکبار به‌طور حداکثری و حتی بیشتر و بالاتر از ادامه خواهد داشت. یک نظرسنجی که از سوی یک دانشگاه آمریکایی و موسسه کانادایی انجام شده است نشان می‌دهد که اکثریت مردم ایران ضمن حمایت از «قانون راهبردی مجلس برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران» اعلام کرده‌اند بین جمهوریخواهان و دموکرات‌های آمریکایی تفاوت چندانی وجود ندارد. اخیرا آقای آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه دولت بایدن گفته است «تمام تحریم‌ها علیه ایران به قوت خود باقی خواهد بود» و توضیح می‌دهد «ما (دولت بایدن) هیچ یک از اهرم‌های فشار خود را کنار نگذاشته‌ایم... در واقع دست ما حتی بالاتر است چرا که بار دیگر در موضع مشترک با متحدان اروپایی خود هستیم.» مردم ایران دشمن را خوب شناخته‌اند و بر خلاف بعضی مدعیان سیاست شناسی و سیاست‌دانی، می‌دانند راه شکست این دشمن غدار و کینه‌توز و خنثی کردن توطئه‌ها و ترفندهای او فقط و فقط تکیه بر ظرفیت‌های درون و «مقاومت» جانانه است و بس.

۷- حالا جمهوری اسلامی قویتر از همیشه است. اخیرا آقای «مایکل برنز» که به عنوان جدی‌ترین نامزد ریاست آینده سازمان سیا مطرح است ایران را در کنار چین و روسیه به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین تهدیدهای آمریکا می‌داند. موضوع بالاتر از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و ارتقا توان موشکی و... است. اینان می‌دانند که ایران از هر دوتای دیگر هم خطرناکتر است. اختلاف آمریکا با چین و روسیه اختلاف «درون تمدنی» است و تنش‌های معمول درباره مسائل اقتصادی و مسابقات تسلیحاتی و رقابت‌های تجاری و...، اما اختلاف با ایران اسلامی از نوع رقابت ایدئولوژیک و تمدنی است. آنها می‌دانند که ایران با انقلاب خود(برخلاف رقبای دیگر) پیام‌آور یک «منظومه فکری نو» و فرهنگی انسان‌ساز وآخرت‌نگر است که در تقابل و تضاد کامل با فرهنگ متکی بر مادیت محض و اصالت سود و سرمایه غربی است.جمهوری اسلامی(به اذعان خود غربی‌ها) حالا قویتر از همیشه است. و البته این تازه آغاز راه است! مردم ایران تصمیم خود را گرفته و محکم ایستاده و گوش به فرمان رهبری، بدون توقف با هشیاری و صبر و قاطعیت به سوی افق‌های روشن آینده و تحقق آرمان‌های بزرگ تاریخی و تمدن‌ساز انقلاب اسلامی به پیش می‌روند. خوب است آنهایی هم که در اینجا و آنجا صاحب پست و مسئولیت هستند، مردم ایران را هرچه بهتر بشناسند و همراه و همپای آنها حرکت کنند و از آنها عقب نمانند یا بدتر از آن در مسیری خلاف جهت مسیر آنها حرکت نکنند...!

توسعه با دو بال

رضا اردکانیان در روزنامه ایران نوشت:

آیا کسی قادر است کارکرد درست کامپیوتر شخصی، تلفن همراه هوشمند یا هر سخت‌افزار مشابهی را بدون سیستم عامل تصور کند؟ شما هم به احتمال زیاد در زندگی با شرایطی مواجه شده‌اید که سیستم عامل ویندوز کامپیوتر شخصی یا تلفن همراه‌تان از کار افتاده و اصطلاحاً «هَنگ» کرده است. سخت‌افزار تجهیزات شما هر قدر هم پیچیده و مدرن باشد بدون نرم‌افزار کار نمی‌کند. نرم‌افزارهای بسیار پیچیده و توانمند هم باید روی سیستم‌های سخت‌افزاری مناسب نصب شوند. تناسب سخت‌افزار و نرم‌افزار از اصول توازن توسعه در جهان امروز است.

یکی از مشکلات توسعه در ایران همین عدم تناسب سخت‌افزارها و نرم‌افزارهاست. حیطه کاری من در زمینه مهندسی و مدیریت منابع آب و به‌عنوان وزیر نیرو در بخش برق، مشحون از اینگونه عدم تناسب‌های سخت‌افزار و نرم‌افزار است. ما ایرانیان دهه‌ها سرمایه‌های بسیاری را به ضرورت، صرف ساخت سخت‌افزارهایی نظیر سدها، نیروگاه‌ها، شبکه‌های انتقال برق و شبکه‌های آبیاری، نیروگاه‌های برق تجدیدپذیر، کارخانجات ساخت تجهیزات پیشرفته صنایع آب و برق و سایر سخت‌افزارها کرده‌ایم. اگر در جهان جایگاه خوبی در صنعت ساخت سدها، احداث نیروگاه‌ها یا تولید تجهیزات پیشرفته صنعت برق و نیروگاه‌های برقابی داریم، نتیجه همین ده‌ها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری است. این وجه از بسط ظرفیت‌ها را می‌توانیم «ساخت‌وساز» بخوانیم.

وجه ساخت‌وسازی توسعه شبیه همان سخت‌افزار کامپیوتر شخصی یا تلفن همراه هوشمند است. همه سازه‌های آب و برق که در چند دهه گذشته ساخته شده‌اند، در زمره ساخت‌وسازها قرار می‌گیرند. سؤال اما اینجاست که آیا این ساخت‌وسازهای انبوه، با ظرفیت‌های بالا – نظیر حدود 86000 مگاوات ظرفیت نصب‌شده نیروگاه‌ها در صنعت برق ایران – و عمدتاً باکیفیت مناسب، که زمینه‌ساز بخش زیادی از کیفیت زندگی و رفاه امروز جامعه ایران هستند، به اندازه‌ای که توان دارند و با بهره‌وری مناسب در خدمت توسعه همه جانبه و پایدار قرار دارند؟

پاسخ این سؤال را باید در وضعیت «سازوکاری» یا نرم‌افزاری جست‌وجو کرد. همه این سازه‌ها بر بستر و با استفاده از سازوکارهایی ساخته شده، فعالیت می‌کنند، ارزیابی می‌شوند و در خدمت توسعه قرار می‌گیرند. اگرچه ماشین‌آلات، مواد و فرایندهای فیزیکی ساخت سد، نیروگاه و شبکه به چشم می‌آیند اما انبوهی از سازوکارهای تشخیص نیاز به ساخت سازه، نظیر ارزیابی اقتصادی، اجتماعی، محیط‌زیستی و فناورانه سازه، برگزاری مناقصه، تأمین مالی و نظارت بر ساخت و ارزیابی کیفیت هر سازه وجود دارد که جلوی دوربین و چشم نیستند اما شدیداً بر کیفیت سازه و ساخته شدن آن در حداکثر بهره‌وری مؤثرند. بهره‌برداری از سازه و تضمین پایداری از آن هم تحت تأثیر همین نرم‌افزارهاست.

سازوکار چگونگی استخدام و به‌کارگیری نیروی انسانی است که در نهایت کیفیت یک نظام بوروکراتیک را مشخص می‌کند. کیفیت و درستی سازوکارهای تعیین قیمت، رقابت در بازارهای بورس، تأمین مالی و تخصیص منابع است که پایداری سازه‌ها، تضمین انگیزه برای سرمایه‌گذاری مجدد و بهره‌برداری رقابتی، غیررانتی و سالم از سازه‌ها را تعیین می‌کند.

بی‌گمان ضرورت داشته است بر ساخت سازه‌ها سرمایه‌گذاری کنیم. کشورهای توسعه‌یافته سازه‌های باکیفیت، کافی و مجهز به فناوری پیشرفته دارند، اما داشتن چنین سازه‌هایی کفایت نمی‌کنند. سازه‌ها در فقدان سازوکارهای درست به‌کارگیری نیروی انسانی شایسته و تضمین بهره‌وری کار ایشان، بدون سازوکارهای تضمین بهره‌برداری اقتصادی و مطابق اصول علم اقتصاد، بدون سازوکارهای تضمین‌کننده رعایت ملاحظات اجتماعی و محیط‌زیستی و بدون سازوکارهایی که توزیع عادلانه و پایدار منافع حاصل از فعالیت اقتصادی را تضمین کنند، هرگز سبب توسعه متوازن پایدار نمی‌شوند.

تأکید بر سازه‌ها، سرمایه‌گذاری‌های اغلب سنگین برای ساختن سازه‌های عظیم بدون تأکید بر اصلاح سازوکارها، لزوماً منجربه توسعه متوازن پایدار نمی‌شود. زمان آن است که اصلاحات سازوکاری، که در بیان‌های دیگر با عنوان اصلاحات نهادی، اصلاح قواعد و اصلاح نرم‌افزارهای اداره امور نیز بیان شده، در دستور کار جدی قرار گیرد. بدون سازوکارهای درست، میلیاردها دلار سرمایه‌های کشور صرف ساخت سازه‌هایی شده و می‌شود که نه تنها به بهترین شیوه و بالاترین میزان بهره‌وری از آنها استفاده نمی‌شود و در خدمت توسعه پایدار قرار نمی‌گیرند، بلکه محتمل است ساخت سازه‌ها در کنار ارائه برخی خدمات به مردم، ابزار تخریب محیط‌زیست، هدررفت منابع و ایجاد پی‌آمدهای خطرناکی نظیر نابرابری و نارضایتی اجتماعی شوند. اگرچه دیر هم هست اما هیچ لحظه‌ای را نباید از دست داد و اصلاحات سازوکاری را باید با قوت در دستور کار قرار داد.

وزارت نیرو در سال 1399 دستور کار اصلاحات سازوکاری را در کنار توسعه ساخت‌وسازی قرار داد. پویش هرهفته_الف_ب_ایران با عنوان فرعی «ساخت‌وسازها» و «سازوکارها» در این سال شروع شد. ما خود آگاه هستیم که چرخ عمران در ایران در چند دهه گذشته با تأکید بر ساخت‌وساز چرخیده و ذهنیت‌ها، نظام اداری و حتی انتظارات بر اساس این تأکید شکل گرفته است.

 کار درست را اما باید از نقطه‌ای آغاز کرد.پنجاه اصلاح سازوکاری از ابتدای سال در دستور کار قرار گرفت و برای اولین بار، مفهوم «اصلاحات سازوکاری» را به ادبیات وزارت نیرو که از جمله ساخت‌وسازی‌ترین وزارتخانه‌های کشور است وارد کردیم. کوشیدیم در طول یک سال ذهنیت مجموعه مدیران با این مفهوم و ضرورت در دستور کار قرار دادن آن انس بگیرد. هفته‌های مشخصی را اختصاصاً به اصلاحات سازوکاری پرداختیم و تلاش کردیم به این بخش از فرایند اصلاحات و توسعه، شخصیت مجزا و به اندازه ساخت‌وسازهای مهم بدهیم. نتیجه این کار که باور داریم باید در آینده بیشتر بر آن تأکید شود و بخشی از دستورکار دائمی وزارت نیرو و شرکت‌های زیرمجموعه باشد در هفته چهل و سوم پویش هرهفته_الف_ب_ایران در روز یکشنبه 10 اسفند 1399 به بار نشست.وزارت نیرو در این روز شاهد برگزاری مراسمی بود که اختصاص به افتتاح هیچ سد، نیروگاه‌، شبکه یا سازه‌ای نداشت. مجموعه‌ای از اصلاحات سازوکاری که نرم‌افزارهای بهره‌برداری، کارآمدسازی، سالم‌سازی، مؤثرسازی و حکمرانی باکیفیت‌تر صنعت و منابع آب و برق هستند در این روز معرفی شدند. برخی از مهم‌ترین این سازوکارها به شرح زیر بودند:

 اجرایی‌شدن سازوکار استفاده از فضای پیرامون منابع آبی نظیر دریاچه سدها برای مقاصد گردشگری و فواید مترتب بر اشتغال‌زایی و فقرزدایی ناشی از این کار که توأمان سبب آشنایی مردم با منابع آب و سرمایه‌گذاری‌های صورت‌گرفته در این بخش نیز می‌شود و سواد آب و انرژی را نیز در استفاده‌کنندگان از این مناطق افزایش می‌دهد.

استقرار ساختار سازمانی مدیریت منابع آب کشور بر مبنای حوضه آبریز که از ملزومات حکمرانی پایدار، بین‌بخشی و توأم با مشارکت ذینفعان در مدیریت منابع آب است.

تأسیس مرکز مطالعات آب‌های مرزی و منابع آب مشترک که به‌دلیل اشتراک ایران در حوضه‌های آبریز مشترک با کشورهای همسایه و ضرورت صیانت از منافع ملی در شمار ملزومات مدیریت منابع آب در ایران است.

تقویت و توسعه بورس انرژی و بهبود رویکرد تضمین خرید برق به‌صورت رقابتی و بر اساس مناقصه که دو سازوکار اقتصادی مهم برای توسعه اقتصاد برق و افزایش بهره‌وری به‌شمار می‌روند. همچنین در بخش برق سامانه‌های مدیریت ملی یکپارچه فرایند خرید تضمینی برق تجدیدپذیر و سامانه ملی مدیریت هوشمند احداث و بهره‌برداری نیروگاه‌های تجدیدپذیر نیز رونمایی شدند.

یکپارچه‌سازی شرکت‌های آب و فاضلاب شهری و روستایی یکی از مهم‌ترین اصلاحات سازوکاری در صنعت آب و فاضلاب است. این یکپارچه‌سازی سبب کاهش پست‌های سازمانی دولتی و کوچک‌سازی دولت، افزایش راندمان و بهره‌وری شرکت‌های آب و فاضلاب، ارتقای خدمات‌رسانی به روستاها و استفاده بهتر از تجهیزات و دارایی‌های این شرکت‌ها می‌شود. همچنین اجرای نظام مدیریت دارایی‌ها در صنعت آب و فاضلاب نیز از جمله اصلاحات سازوکاری در این بخش بوده است.

طراحی سازوکارهای فروش اموال مازاد نیروگاه‌ها و مدیریت دارایی‌های راکد، به علاوه طراحی و ایجاد بازار میان‌روزی برق، طراحی و بومی‌سازی سیستم سنجش انرژی و راه‌اندازی مرکز پایش شبکه ICT صنعت برق هم در شمار طرح‌های سازوکاری صنعت برق قرار دارند که در این هفته افتتاح شدند.

ما نیک آگاهیم که گستره فعالیت‌های اصلاح سازوکاری که باید در صنعت برق و آب ایران، بالاخص قواعد مربوط به بازارها، قیمت‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و نیروی انسانی صورت بگیرد خیلی بیش از آن چیزی است که امسال انجام شد، اما این گام اول بود برای آشنا شدن فرهنگ سازمانی با مفهوم اصلاحات سازوکاری و شکل دادن به اندیشه و عزمی که اینگونه اصلاحات را در اولویت قرار دهد. امیدواریم به روزی که صنعت برق و آب و کل کشور بر ترکیبی از ساخت‌وسازهای درست و باکیفیت و سازوکارهای اصلاح‌شده و مشوق توسعه و پایدارسازی، به دو بال برای پریدن در آسمان توسعه مجهز شود.

چرا FATF نباید تصویب شود؟

مهدی گرگانی در روز نامه وطن امروز نوشت:

از زمان پایان جنگ دوم جهانی، سیستم سرمایه‌داری غربی و در رأس آن آمریکا، مجموعه‌ای از رژیم‌های حقوقی، پولی، مالی، سیاسی و... را برای تثبیت سلطه خود بر نظام بین‌الملل در محافل جهانی تدوین و سازماندهی کرده است. در بخش تجاری و اقتصادی، نظام برتون وودز، گات، سازمان تجارت جهانی، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی را می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد. از سوی دیگر غربی‌ها برای روانکاری و تقویت سلطه و نفوذ خود، سازوکارهای دیگری را نیز به کشورهای جهان تحمیل کرده‌اند که تشکیل سازمان بین‌دولتی «‌FATF» یکی از آنهاست. 

FATF یا گروه ویژه اقدامات مالی ظاهرا یک سازمان غیردولتی است که سیاست‌ها و استانداردهای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم را وضع کرده و ارتقا می‌دهد. با این حال بر سر اهداف این سازمان و منافع آن برای سرمایه‌داری غربی حرف و حدیث‌های فراوانی مطرح است. بسیاری از تحلیلگران آن را در خدمت منافع سلطه دلار بر نظام مالی جهان یا سازوکاری برای پیگیری و ردیابی تعاملات مالی کشورهای غیرهمسو ـ که در خدمت نظام سلطه نیستند ـ می‌دانند. 

«تام کیتینگ» مدیر مرکز مطالعات جرائم و امنیت مالی در مؤسسه بریتانیا، اگر چه حامی FATF است اما می‌گوید مشکل FATF این است که خیلی از کشورهای دنیا آن را به چشم یک نوع نهاد استعمار نوین می‌بینند. چون انگار یک مشت کشور ثروتمند برای بقیه جهان تعیین‌تکلیف می‌کنند. 

از این جهت، در بحبوحه پرونده هسته‌ای ایران، سازمان FATF برای افزایش فشارها، سال 2008 ایران را در لیست پرریسک‌ترین کشورهای جهان برای سرمایه‌گذاری قرار داد و تا امروز نیز هیچگاه از این موضع غیرواقعی خود دست برنداشته و در بیانیه‌های متعددی کشورهای عضو را به قطع رابطه پولی- بانکی با ایران فراخوانده است. 

روند تصمیمات FATF در قبال ایران طی سال‌های گذشته نیز جالب بوده است. درست پس از حصول توافق هسته‌ای ایران و 1+5 و در شرایطی که نیاز به دور زدن تحریم‌ها بعد از برجام کاهش یافته بود، FATF موقتا اسم ایران را از لیست سیاه خارج کرد اما به دنبال خروج آمریکا از برجام و اعمال دوباره تحریم‌های آمریکا و تلاش مضاعف ایران برای دور زدن دوباره تحریم‌ها، این سازمان به بهانه اینکه ایران همه شروط این سازمان را برآورده نکرده است، قصد دارد دوباره نام ایران را به لیست سیاه برگرداند و فشارها در این زمینه را افزایش داده است. 

با این حال، دولت دوازدهم طی ماه‌های اخیر به بهانه اینکه تصویب سازوکارهای FATF برای آزادسازی پول‌های بلوکه ایران، کاهش هزینه‌های ایران در تعاملات مالی و روان‌سازی همکاری‌های تجاری و مالی ایران با شرکا و متحدان منطقه‌ای و بین‌المللی ضروری است، تلاش‌ها و فشارهای خود را بر اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام افزایش داده است تا این قوانین مورد تصویب قرار بگیرد. 

محسن رضایی، دبیر مجمع اخیرا نکته‌ای را از قول حسن روحانی مطرح کرد که به نظر می‌رسد اسم رمز جدید دولت برای تصویب لوایح FATF است. رضایی 26 بهمن‌ماه گفت آقای روحانی پیشنهاد داده است این لوایح با شرط عدم ارائه اطلاعات مرتبط با دور زدن تحریم‌ها در مجمع تصویب شود اما به نظر می‌رسد این استدلال پر از ایراد و مشکل و بدون آینده‌نگری مطرح شده است. 

1- اصلا مشخص نیست سازمان FATF چنین ظرفیتی را برای معاف کردن برخی کشورها از عدم ارائه برخی اطلاعات خود داشته باشد و تضمینی هم وجود ندارد که در صورت تصویب این لوایح با آن موافقت کند و ممکن است بعد از تصویب آنها از سوی ایران، دبه کند. برخی کارشناسان می‌گویند با توجه به ترکیب اعضای این سازمان و سازوکار تصمیم‌گیری ویژه‌ای که مبتنی بر اجماع مؤثر است، تقریبا هیچ امیدی وجود ندارد که در این نهاد بین‌دولتی تصمیمی به نفع ایران گرفته شود. 

2- در برابر استدلال جدید دولتی‌ها، باید گفت دور زدن تحریم‌ها معمولا از طریق مبادی غیررسمی و غیردولتی صورت می‌گیرد. هدف اصلی FATF هم ردیابی تعاملات مالی کشورهای جهان در چنین حوزه‌هایی بویژه از راه‌های غیررسمی است. مثلا اگر ایران بخواهد از طریق یکی از نیروهای مورد اعتماد خود در منطقه تحریمی را در حوزه‌های نفتی یا پتروشیمی دور بزند، این سازمان به خاطر شروط ایران نظاره‌گر نخواهد بود و حتما در برابر آن واکنش نشان خواهد داد. مخصوصا اینکه برداشت آنها در زمینه تروریستی خواندن گروه‌ها، با دیدگاه ایران در این زمینه 180 درجه متفاوت است. 

3- از سوی دیگر باید گفت اساسا یکی از اهداف اصلی FATF علیه ایران به نیابت از آمریکا، مقابله با دور زدن تحریم‌ها و جلوگیری از شکست سیاست‌های تحریمی ایالات‌متحده و همچنین موثرتر بودن رژیم تحریم‌های آمریکا به عنوان یکی از ابزارهای نوین سلطه این کشور در سیستم بین‌المللی است. حال چطور ممکن است این سازمان که تحت نفوذ واشنگتن است، ایران را در این زمینه معاف کند و اجازه دهد تحریم‌ها را دور بزند و سیاست‌های تحریمی آمریکا را بی‌اثر کند؟

4- مشکل سازمان FATF با ایران، فقط تصویب این ۲ لایحه نیست، بلکه این سازمان علاوه بر پیوستن به این کنوانسیون‌ها، خواسته‌های دیگری نیز از ایران دارد که همچنان بی‌پاسخ مانده است. بنابراین در صورتی که ایران به همه خواسته‌های FATF هم تن بدهد، تازه گام‌های بعدی آغاز خواهد شد!

همچنان به ضرس قاطع می‌توان گفت دلایل وافی و کافی برای تصویب لوایح FATF وجود ندارد و ضرر تصویب این لوایح برای منافع ملی کشور، به مراتب بیشتر از فواید آن است. به نظر می‌رسد دولت یازدهم برای توجیه شکست برجام قصد دارد عدم انتفاع ایران از مزایای اقتصادی برجام را به عدم تصویب لوایح FATF ربط دهد. 

تصویب FATF با راه‌حل میانه که مدنظر دولت است فقط چالش‌های ایران را برای دور زدن تحریم‌ها برای دولت بعد سخت‌تر و دشوارتر خواهد کرد و این مساله به صورت اتوماتیک باعث افزایش فشار تحریم‌ها علیه ایران خواهد شد. 

طرح‌های قطره‌چکانی و آرزوی رشد جمعیتی

شهلا کاظمی‌پور در روزنامه آرمان ملی نوشت:


چندی پیش نمایندگان مجلس شورای اسلامی طی مصوبه‌ای بانک مرکزی و دولت را مکلف به اعطای وام ۲۰ساله ۷۰ میلیون تومانی به خانوارهای فاقد مسکن که در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ صاحب فرزند سوم می‌شوند، کردند. این طرح مجلس نیز در راستای قانون 10 سال اخیر «قانون جامع جمعیت و تعالی خانواده» است که هربار بخشی از آن مصوب می‌شود.

از دید نگارنده این سطور، این طرح مجلس شاید بتواند موثر واقع شود و باعث تشویق خانواده‌ها برای فرزندآوری گردد، اما به شرط آنکه ضمانت اجرایی داشته باشد و به سرنوشت طرح‌های گذشته دچار نشود. ما در کشور کمبود قانون نداریم و حتی تعداد قوانین ما که بسیاری از آنها مفید هم هستند، از برخی کشورهای اروپایی و توسعه‌یافته بیشتر است، اما مشکل اینجاست که قوانین اجرایی نمی‌شوند یا پس از مدت کوتاهی که از اجرای آنها می‌گذرد، ابتر باقی می‌مانند. معمولا دولت‌ها به‌ندرت زیر بار طرح‌هایی که بار مالی برایشان در پی داشته باشد، می‌روند.

به عنوان مثال در زمان دولت قبل نیز قرار بود به هر فرزند تازه متولدشده‌ای یک میلیون تومان پرداخت شود، اما طولی نکشید که دولت و بانک مرکزی در تامین این هزینه‌ها با مشکلات جدی روبه‌رو شدند و خیلی زود این قانون باطل شد. البته از دید نگارنده، مسائل اقتصادی بخشی از مشکلات جامعه است که ما را به سمت جمعیت سالمندی در سال 1430 می‌برد و بخش دیگر موضوعات فرهنگی است. بسیاری امروزه قیمت پوشک، شیر خشک و مسکن را مثال می‌زنند، درحالی‌که ارتباطات باعث شده که آدم‌ها دیگر در چهاردیواری خانه خود نباشند و دائم از دیگران بیاموزند.

پدیده تک‌فرزندی یا زوج‌های جوانی که تمایلی به فرزندآوری ندارند، در بسیاری از کشورهای جهان به‌عنوان یک مشکل اصلی، دولت‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و مختص ایران نیست. در حقیقت مردم قدیم بیشتر جمع‌گرا بودند و برای دیگران فداکاری بیشتری می‌کردند، اما حالا فردگرایی رواج پیدا کرده و خانواده‌ها می‌گویند که ما چرا وقتمان را برای بزرگ کردن بچه و هزینه‌هایش اختصاص دهیم؟ پس یکی از وظایف مجلس باید فرهنگی و در جهت تغییر این رویکرد باشد، اما با این اوصاف کسی نمی‌داند قوانینی که امروز در مجلس تصویب می‌شود تا چه اندازه کاربردی است و باید چند سال بگذرد تا ثمره آن را دید، اما همان‌طور که پیش‌تر به این موضوع اشاره داشتم، در صورت همکاری دولت‌ها و تداوم پرداخت این مبالغ تشویقی متناسب با افزایش نرخ تورم جامعه، شاید بتواند موثر واقع شود.

البته بسیاری از سیاست‌هایی که در قانون جامعه جمعیت ارائه و تصویب شده، جنبه‌های رفاهی دارد و باید از همین امروز به آنها پرداخته و اجرایی شود، چون فردا دیر است. متاسفانه سیاست‌هایی که مجلس به صورت قطره‌چکانی درحال تصویب آن است و مشخص نیست توسط دولت آیا اجرایی می‌شود یا خیر، نمی‌تواند در افزایش باروری و تغییرات ساختار جمعیتی، در کنار عوامل بازدارنده‌ای مانند گرانی، تورم و مشکلات اقتصادی موثر باشد. بی‌شک با تداوم شرایط فعلی تا سال 1425 رشد جمعیت ایران به صفر خواهد رسید.


امنیت سیستان و بلوچستان مردم‌پایه و پایدار است

رسول سنائی راد در روزنامه جوان نوشت:


چندین سال است که به دلیل بروز مشکلات امنیتی در منطقه جنوب شرق کشور که ریشه در حمایت بیگانگان از برخی اشرار و گروهک‌های تجزیه‌طلب و تروریستی و فرصت‌طلبی سرویس‌های امنیتی برخی کشورهای همسایه برای تأمین منابع و باجگیری از کشور هایی، چون عربستان و امارات دارد، سپاه پاسداران در این منطقه مستقر شده و امنیت حدود ۳۰۰ کیلومتر از مرز را نیز به عهده گرفته است. این حضور براساس تجارب شهید سلیمانی در ایجاد امنیت در مناطقی از جنوب کرمان، شمال هرمزگان و غرب سیستان و بلوچستان، از همان ابتدا با نگاه به اقتضائات امنیت پایدار، کاملاً مردم‌پایه بوده و لذا با مشارکت سران طوایف (سراوان) و نیروهای بسیجی بومی اعم از شیعه و سنی و بلوچ و غیربلوچ و همچنین کمک به محرومیت‌زدایی و از بین بردن زمینه‌های اجتماعی ناامنی دنبال شده که ماجرای شهادت شهید شوشتری جانشین نیروی زمینی سپاه و سردار محمدزاده، فرمانده سپاه استان در بین جمعی از میزبانان بلوچ شیعه و سنی که به شهدای وحدت معروف شده نمونه این اقدامات برای امنیت مردم‌پایه به حساب می‌آید.

در همین راستا باوجود خطرات امنیتی ناشی از ترددهای مرزی در منطقه‌ای که گروهک‌های تروریستی شبه‌سلفی وهابی و تحت حمایت برخی کشورهای عربی با سابقه اقدامات تروریستی خطرناک در آن سوی مرز پایگاه عملیاتی داشته و در پوشش‌های مختلف به‌دنبال تردد به داخل و اقدامات تروریستی می‌باشند، سپاه برای کمک به معیشت مرزنشینان طرح رزاق را برای سوخت‌بری به‌صورت محدود به آن‌ها ارائه و پیاده نموده تا سوختبران از معابر تعیین‌شده و همراه با کنترل و نظارت رسمی، معیشت خود را تأمین نمایند. البته این طرح همواره با مخالفت دو گروه مواجه بوده است: ۱- گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب و ۲- مافیای قاچاق سوخت.

درحالی که سوختبران معمولی با حمل میزان محدود سوخت برای ارتزاق، از این طرح حمایت می‌کردند، که به آن‌ها اجازه تردد از مسیرهای امن و بدون باج دادن به اشرار و تروریست‌ها را می‌دهد، دو گروه فوق با تردد تحت نظارت و کنترل رسمی به شدت مخالف بودند، چرا که عبور از گذرگاه‌های رسمی و تحت کنترل به آن‌ها اجازه فرصت‌طلبی و رسیدن به اهداف کثیف و ضدامنیتی یا رانتی را نمی‌داد. آنچه در روزهای گذشته در مرز سراوان اتفاق افتاد، ناشی از دو عامل اصلی بود:

۱- ازدحام بیش از حد خودروهای سوختبران که باید از یک گذرگاه محدود در مسیر رفت و برگشت تردد می‌کردند و بسته شدن مرزها از سوی ایران و پاکستان و همچنین تغییر نوع سوخت – که زمان و شیوه تخلیه آن بین گازوئیل و بنزین متفاوت است- این ازدحام را رقم زده و البته مأموران مرزی نیز به دنبال اجرای مأموریت مرزبانی و اعمال نظارت قانونی بودند که اعمال آن مستلزم صبوری و همکاری سوختبران می‌باشد.

۲- اضطراب یا فرصت‌طلبی برخی عناصر مشکوک یا مجهول از کشته شدن یک ایرانی در داخل خاک پاکستان و تحریک سوختبران عصبی و نگران از وضعیت ناشی از ازدحام به عبور غیرقانونی از مرز با شکستن موانع و گیت مرزی و سپس حمله به پاسگاه مرزی که قطعاً حمله به یک مرکز نظامی با واکنش مدافعان مواجه شده و حاصل آن کشته و مجروح شدن تعداد معدودی از مهاجران بوده است.

با وجود اینکه شکستن موانع گذرگاه مرزی و حمله به پاسگاه مرزی، اقدامی ناموجه و خرابکارانه به حساب می‌آید که در هیچ کشوری پذیرفته نیست و خلع سلاح پاسگاه در منطقه آلوده به حضور عناصر تروریستی که به دنبال کشته‌سازی هستند، می‌توانست ابعاد فاجعه‌آمیزی به خود بگیرد، متأسفانه این حادثه مستمسک رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی و غیرمجازی ضدانقلاب و در رأس آن یک شبکه فارسی‌زبان متعلق به عربستان سعودی برای تحریک احساسات قومی و ایجاد نگرانی در بین خانواده‌های سوختبران قرار گرفت.

این رسانه‌ها با ارائه روایتی تحریف شده از واقعه از یک‌سو و بزرگنمایی تعداد تلفات و همچنین امنیتی جلوه دادن فضای کل استان، دقیقاً از تاکتیک‌های رسانه‌ای حامیان تروریست‌های تکفیری در سوریه و عراق برای تحریک افکار عمومی، قومیتی و مذهبی جلوه دادن این حادثه استفاده کردند.

اما این تلاش رسانه‌ای و ادعای نمایشی چند عنصر سیاسی فرصت‌طلب و اقدامات سازمان یافته گروهک‌های تروریستی برای موج‌سواری و ایجاد بلوا و ناامنی با بی‌اعتنایی مردم مواجه و عصبانیت ناشی از این بی‌اعتنایی موجب ورود تروریست‌ها برای تحریک به شورشگری و آشوب میدانی شد.

آشوب‌طلبان و تروریست‌های ناراحت و عصبانی، با حمله به مراکز و پاسگاه‌های دیگری سعی در تداوم ناامنی‌ها و توسعه آن را داشتند که گرچه با به شهادت رساندن یک درجه‌دار انتظامی در روز پدر و مجروح کردن چندین سرباز دیگر دنبال پیاده‌سازی کشته‌سازی نیز بودند، اما همچنان ناکام مانده و نتوانستند مردم شریف را با خود همراه کنند، چراکه مردم با نگاه به آثار ناامنی در برخی کشورهای منطقه از یک‌سو و شناخت ماهیت تروریستی گروهک‌های شبه‌تکفیری پشت ماجرا و فرصت‌طلبی برخی عناصر سیاسی مدعی در این ماجرا، به پیامدهای خسارت‌بار هرگونه آتش‌افروزی و ناامن‌سازی به‌خوبی واقف بوده و دست دشمنان را نیز در موضوع کشاندن ناامنی‌ها به داخل کشور و برافروختن آتش اختلافات قومی-مذهبی به خوبی خوانده‌اند.

با وجود این متأسفانه برخی چهره‌های سیاسی بدون توجه به ابعاد این حادثه و واقعیت‌های مربوط به آن و چگونگی تأمین امنیت و زحمات حافظان امنیت، با طرح سؤالات و گزاره هایی، چون چرا باید مرزها از طریق نیروی نظامی کنترل شود؟ چرا نباید مفاهمه با مردم زمینه‌ساز امنیت مرزها باشد؟ نه‌تن‌ها نسبت به جهاد و فداکاری مرزبانان و حافظان امنیت، بلکه نسبت به مردم شریف بلوچ جفا کرده و ناخواسته به ادعاهای عناصر مشکوک و گروهک‌های خائن و تروریست برای دامن زدن به ناامنی و دامن زدن به شکاف و اختلاف قومی و مذهبی کمک کرده و موجب تحریک عواطف و احساسات مردمی می‌شوند که امواج سمی تبلیغی و رسانه‌ای بیگانه و ضدانقلاب مرتب بر سر آنان آوار می‌شود.

مردم بلوچ و مرزنشینان بلوچستان خود جزو حافظان امنیت و نگهبان مرزها به حساب می‌آیند و امنیت مرزهای سیستان و بلوچستان کاملاً مردم‌پایه است. اتفاقاً آنچه سبب ناراحتی گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب است همین مشارکت و همراهی مردم برای تأمین امنیت است که راه فرصت‌طلبی و ادعاهای کاذب قومی و مذهبی را بر آنان می‌بندد.

بافت پیرامونی حرم رضوی  و راه باقی مانده

سید علی علوی در روزنامه خراسان نوشت:

سرانجام طرح ویژه تفصیلی بافت پیرامون حرم رضوی تایید  شورای‌عالی شهرسازی و معماری را دریافت کرد وبه ادعای متولیان از بن بست 25 ساله خارج شد .موضوعی که به خودی خود حتی اگر طرح مصوب ایده آل نباشد  به واسطه  خروج بافت پیرامونی حرم از حالت فریز می توان  آن را یک دستاورد برشمرد.گرچه بخش قابل توجه  از فرصت تاریخی را که هر چند صد  سال محقق می شود در احیای بافت پیرامونی حرم  از دست داده ایم و اینک با واقعیتی از تغییر بافت جمعیتی تغییر بافت هویتی و تغییر کالبد بومی شهر مواجه ایم اما  در این مجال چند نکته پراهمیت به نظر  می رسد.

1. تمرکز مدیریتی: متاسفانه یکی از مهم ترین مشکلات بافت پیرامونی حرم که منجر به تصمیم و صدمات جبران ناپذیری شده است، فقدان مدیریت متمرکز بوده است. وزارت مسکن ، شهرداری و آستان قدس متولیانی بوده اند که هر کدام بخشی را انجام داده اند اما عملا پروژه بافت پیرامونی در این سال ها فاقد یک مدیریت واحد بوده مسئله  ای که منشأ بسیاری از اشتباهات بوده و به نظر می رسد یکی از مسائل مهم و تصمیات مهم آن است که با اصلاح تصمیمات قبلی متولی اصلی و به عبارتی مدیر پروژه تعیین شود.

2.میدان داری آستان قدس رضوی

براساس آن چه در بند اول آمد گرچه در شرایط فعلی از سه یا چهار ضلع تصمیم سازی و عملیات این طرح ، آستان قدس کمترین اثرگذاری ها  را دارد اما به نظر می رسد با توجه به جایگاه آستان قدس و عام المنفعه بودن آستان ،ثبات مدیریتی ، دوری از  اهداف اقتصادی  و ارتباط تنگاتنگ سامان دهی بافت پیرامون حرم رضوی با موضوع زیارت به نظر می رسد بهترین گزینه برای میدان داری اجرایی برای سامان دهی بافت پیرامونی حرم امام رضا(ع) آستان قدس است موضوعی که  نیازمند  تصمیم گیری سریع و در سطح کلان  است چرا که البته با توجه به منافع مالی قابل تامل وتضاد منافع  ممکن است این تصمیم مورد پسند برخی ذی نفعان نباشد.

3.اجرای  سریع و زمان بندی شده

متاسفانه بیش از سه دهه است که زئران و مجاوران از بلاتکلیفی بافت پیرامونی حرم در رنج هستند. اصولا یکی از نکات مثبت مصوبه اخیر یک گام رو به جلو رفتن بافت پیرامونی اطراف حرم و خروج  از حالت بن بست است. به نظر می رسد پس از دو گام ذکر شده، ارائه یک برنامه زمان بندی مشخص برای اجرای  پروژه اطراف حرم ضروری است . برنامه زمان بندی شده ای  که تبدیل به مطالبه ملی شود.

4.بودجه ملی برای یک پروژه بین المللی

متاسفانه یکی از مسائل بافت پیرامونی حرم تامین منابع مالی و جذب سرمایه گذار بوده است .رویکرد یا مسئله ای که  بانی بخش قابل توجهی از اشتباهات یا عامل و بهانه بخش قابل توجهی از تصمیمات غلط گذشته بوده است  که متاسفانه راه بازگشتی برای آن نیست .اما به نظر می رسد برای جلوگیری از اشتباهات راهبردی بعدی یکی از مهم ترین مسائل تغییر دیدگاه به پروژه اطراف حرم است پروژه ای که  نه تنها مسئله مدیریت شهری یا آستان قدس یا مدیران استان نیست بلکه مسئله ای ملی است که باید بودجه  آن در ابعاد ملی تامین شود.

5.توجه به بافت پیرامونی به عنوان قلب نماد تمدن سازی انقلاب اسلامی

شاید اگر به بافت پیرامونی مشهد به عنوان قلب نماد تمدن سازی انقلاب اسلامی نگریسته می شد اکنون با مشهد و بافت پیرامونی دیگری مواجه بودیم بافتی که دچار تغییرات غیرقابل بازگشت نشده بود .به نظر می رسد برای اصلاح و ادامه این مسیر تبدیل شدن این گزاره در دیدگاه مسئولان ملی و محلی به یک مطالبه مردمی در ابعاد ملی بتواند در آینده بافت پیرامونی حرم موثر باشد.

6.توجه به مطالبات رهبر انقلاب

رهبر انقلاب حداقل طی 15 سال گذشته به صورت رسمی و غیر رسمی مطالباتی را در باره بافت پیرامونی حرم از تولیت آستان، نماینده ولی فقیه، امام جمعه ،  استاندار و شهردار داشته اند .مطالبات و تذکراتی که اگر بخواهیم واقع  بینانه به آن نگاه کنیم متاسفانه بخش قابل توجه آن همچون

 *اکتفا به حداقل سطح موردنیاز و تنها در حد ضرورت برای تملک املاک مردم

*خریدحق انتفاع موقوفات منطقه

*رعایت حدود و موازین شرعی و قانونی در تملک ها

*پرهیز از هرگونه تملک صرفا با هدف تامین نیازهای مالی شهرداری  یا ایجاد پاساژ و فعالیت های تجاری

*اولویت حمایت از مالکان بومی منطقه در واگذاری های مصوب

*پرهیز از هر گونه اقدام با رویکرد انتفاعی ودرآمدی که موجب مزاحمت اهالی شده و خلاف رضایت آن ها باشد.

*لزوم حفظ و تقویت اعتماد عمومی  به عنوان پشتوانه های سازندگی مدیریت شهری

بر زمین مانده و در واقع بین آن چه پیاده شده و مطالبات رهبر انقلاب آن چنان فاصله وجود دارد که به نظر می رسد متولیان دانسته یا نادانسته راه را برخلاف نکات رهبر انقلاب اجرایی کرده اند.مطالباتی که اگر در همان میانه دهه 80 به درستی پیاده و اجرایی می شد اکنون با شرایط فعلی مواجه نبودیم گرچه بخش قابل تامل سرفصل هایی که به اختصار آمد دیگر از دست رفته اما با توجه به عزم دوباره برای سامان دهی بافت پیرامونی حرم مطهر به نظر می رسد مطالبات هفت گانه رهبر انقلاب باید در ادامه مسیر مد نظر جدی متولیان امر قرار گیرد.