سرویس سیاست مشرق _ انتخابات ۱۴۰۰ و تعیین رئیس سیزدهمین جمهور از سوی مردم به دمادم خود نزدیک شده است و چپ ایرانی در چنین آستانهای با دست زدن به راهبرد "تحریم خاموش انتخابات"! که طی ۲ سال گذشته دائما بر آن دمید و اصرار کرد؛ عملا به عنوان "باغی انتخابات" و تقلا کننده برای کاستن از مشارکت حداکثری مردم شناخته شده است.
در این میان البته شاهد فعالیتهای انتخاباتی دقیقه نودی اصلاحطلبان البته بر روی ریل تحریم خاموش انتخابات هستیم!
بر همه آگاهان سیاسی و فعالان عرصه افکار عمومی واضح و مبرهن است که اثر فعالیتهای ۲ ساله و رسوبات آنرا هرگز نمیتوان ظرف چند روز از بین برد.
و از همین روست که بیانیهها و دستنوشتهها و توصیههای محفلی رجال و طیفهای اصلاحطلب طی دو، سه روز مانده تا انتخابات عملا یک تقلای نخ نما برای فرار تحریمگران انتخابات از تبعات آن است نه بیشتر!
این قضیه البته ابعاد بیشتری هم دارد و این رفتارهای مزوّرانه انتقاداتی را در اردوگاه اصلاحات نیز سبب شده است.
احمد زیدآبادی، از اصلاحطلبان اصیل و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در همین رابطه طی یادداشتی در شماره چهارشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی که با عنوان "چهار سال وقت و تصمیمگیری در لحظه آخر" منتشر شد، نوشته است: سه چهره سیاسی مشهور که بهطور غیررسمی به عنوان رهبران جریان اصلاحطلبی در ایران شهرت یافتهاند، هر کدام موضع متفاوتی در برابر انتخابات جاری اتخاذ کردهاند موسوی موضعی نزدیک به تحریم گرفته، شیخ مهدی کروبی خواستار معرفی کاندیدا شده و سیدمحمد خاتمی بهطور مبهم راهی میانه این دو توصیه کرده است. این نوع تشتت آرا در بین سران اصلاحات نسبت به موضوعی مشخص، علامت خوبی نیست و از عدموجود تحلیلی حداقلی از شرایط موجود کشور و چشمانداز آن در بین اصلاحطلبان حکایت دارد. در این میان، بهزاد نبوی رئیس نهاد اجماعساز اصلاحطلبان نیز متضرعانه خواستار حضور مردم پای صندوق رأی و «نجات» ایران شده است.
او تصریح میکند:
"خب، اگر نهایتا قرار به این تصمیم بود، آن بیانیهها و اظهارنظرهای شورمندانه و قاطعانه پیشین با چه منطقی صورت گرفت؟ لابد گفته میشود، «قراری» در کار نبود، اما در روزهای آخر این نتیجهگیری حاصل شد! به نظرم تصمیم چند روزه و تغییر آن در آخرین لحظات، درباره اتفاقی که چهار سال تمام، برای اندیشه و واکاوی و سناریوسازی دربارۀ آن، زمان در اختیار بوده است، از میزان اصالت و اثرگذاری و بهخصوص «نجاتبخشی» آن به روشنی پرده برمیدارد! "[۱]
*طعنه زیدآبادی به نجاتبخش نبودن نمایشهای دقیقه نودی رجال اصلاحات یکی از اسناد قابل تأمل انتخابات ۱۴۰۰ خواهد بود.
انتخاباتی که اگرچه نتیجه آن با هر میزان مشارکتی لازمالاتباع و قانونی خواهد بود و منصهای برای تعیین مشروعیت نظام هم نیست اما ننگ و داغ "تحریم خاموش انتخابات" (در اعتراض به نظام نامزد نداریم!) را تا همیشه بر قاموس سیاسی اصلاحطلبان حک خواهد کرد و مادام که توبه نکنند؛ همچون فتنه ۸۸ مجبور به تحمل وزر و وبال این کار زشت نیز خواهند بود.
این در یاد تاریخ خواهد ماند که رجال ستادی اصلاحطلب یا گفتند در انتخابات شرکت نمیکنیم، یا به تمسخر انتخابات پرداختند و یا در نمایشی مزوّرانه از این گفتند که ما خودمان برای حمایت از هیچ نامزدی به جمعبندی نرسیدهایم اما مردم در انتخابات شرکت کنند و به هر کس صلاح میدانند رأی بدهند!
آنها البته توضیح ندادند که وقتی خودشان به هیچ گزینهای نرسیدهاند چطور از مردم انتظار دارند به یک گزینه شایسته برسند!؟
و این نمایش در واقع چیزی جز تقلا برای کاستن از مشارکت مردم در انتخابات نبود.
جالب است که به این رفتار و توطئه از پیش برنامه ریزی شده برای ذبح مشارکت حداکثری البته باید حمایتهای دقیقه نودی را نیز افزود که بر اساس تئوریهای مرتبط با تأثیرگذاری بر افکار عمومی عملا هیچ تأثیری نداشتند.
رفتارهایی که اگرچه هیچ خدشهای بر مشت آهنین هسته سخت اصلاحات و بیانیههای تند این هسته برای تحریم خاموش انتخابات در قالب جبهه اصلاحات، مجمع روحانیون، حزب اتحاد ملت و مجمع ایثارگران مبنی بر "تحریم خاموش انتخابات" هم نداشتند اما در پردهای دیگر از نمایش اشاره شده تقلا کردند که هم خود را حامی مردمسالاری جلوه دهند و هم از منویات دیکتاتورهای هسته سخت اصلاحات تخطی نکرده باشند.
"تاریخ" لحظه به لحظه این تئاتر کمدی_تراژیک را در خاطر خواهد سپرد و کارگردانان سناریوی این تئاتر که در مقابل یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی یعنی "مردمسالاری دینی" شمشیر کشیدند و برای کمرمقسازی آن تلاش کردند اگرچه شاید توفیقاتی مقطعی به دست آورده باشند اما حقیقت همچون جام زهری قطره قطره، تا همیشه کام آنها را تلخ خواهد کرد.
لازم به تأکید است که بودند احزاب و رجال اصلاحطلبی مثل حزب کارگزاران، حزب ندا و امثال علی مطهری و بهزاد نبوی صراحتا بر حضور رسمی در انتخابات و حمایت از یک نامزد یکتا تأکید کردند اما صدای آنها در پژواک عمومی تحریم خاموش انتخابات توسط هسته سخت اصلاحات چندان شنیده نشد.
برخی محافل تحلیلی معتقدند فضای سیاست ما بایستی منبعد از این به مزاج جدیدی از چپ ایرانی با عملگری احزاب و رجال فوقالاشاره که بر حضور در انتخابات تأکید داشتند عادت کند. مزاج و سپهر جدیدی که البته نیازی به حضور اصلاحطلبان خارج شده از مردمسالاری در آن نیست.
***
۱_https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/۳۱۶۲۵۴