کد خبر 1256771
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۵

سنت عزاداری بر اباعبدالله علیه‌السلام در ایام محرم، سنتی دیرینه است که پیشینه آن به تاریخ پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام باز می‌گردد.

به گزارش مشرق،‌ سنت عزاداری بر اباعبدالله علیه‌السلام در ایام محرم، سنتی دیرینه است که پیشینه آن به تاریخ پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام در تاریخ ۶۱ هجری باز می‌گردد. این سنت برگرفته از سیره عترت است و نشان می‌دهد عزاداری بر سید و سالار شهیدان ریشه در وحی دارد. ریان بن شبیب می‌گوید روز اول ماه محرم خدمت امام رضا رسیدم. به من فرمود:

ای پسر شبیب روزه‌ای؟ گفتم نه. فرمود این روزیست که زکریا به درگاه پروردگارش دعا کرد و گفت پروردگارا به من ببخش از نزد خود نژاد پاکی؛ زیرا تو شنوای دعایی. رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ (اشاره به آل‌عمران ۳۸) خدا برایش اجابت کرد و به ملائک دستور داد ندا کردند زکریا را که در محراب ایستاده بود که خدا تو را به یحیی بشارت می‌دهد. وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیی‏ (اشاره به آل‌عمران ۳۹) هر که این روز را روزه بدارد، سپس دعا به درگاه خدا کند، خدا مستجاب کند، چنان‌که برای زکریا مستجاب کرد.

بیشتربخوانید:

علت سکوت ۱۰ ساله امام حسین پیش از قیام عاشورا

سپس فرمود:

ای پسر شبیب به راستی محرم همان ماهی است که اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و جنگ را به خاطر احترامش در آن حرام می‌دانستند و این امت، حرمت این ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پیغمبرش را. در این ماه، ذریه او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و بنه‌اش را غارت کردند؛ خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد. یَا ابْنَ شَبِیبٍ‏ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَی یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا ص لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَدا.

ای پسر شبیب، اگر برای چیزی گریه خواهی کرد برای حسین گریه کن که مانند گوسفند سرش را بریدند و ۱۸ نفر از خاندانش با او کشته شد که روی زمین مانندی نداشتند و آسمان‌های هفتگانه و زمین برای کشتن او گریستند و چهار هزار ملائک برای یاری‌اش به زمین آمدند و دیدند کشته شده و بر سر قبرش ژولیده و خاک‌آلود باشند تا قائم ظهور کند و یاری‌اش کنند و شعار آنها «یا لثارات الحسین» است‌. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَی الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَی أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْن‏.

ای پسر شبیب، پدرم از پدرش از جدش برایم باز گفت که چون جدم حسین کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید. یَا ابْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ جَدِّی ص مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ

ای پسر شبیب، اگر بر حسین گریه کنی تا اشکت بر گونه‌هایت روان شود، خدا هر گناهی کردی از خرد و درشت و کم و بیش بیامرزد. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ ع حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیرا

‌ای پسر شبیب، اگر خواهی خدا را بر خوری و گناهی نداشته باشی حسین را زیارت کن‌. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ ع‏

ای پسر شبیب، اگر خواهی در غرفه‌های ساخته بهشت با پیغمبر ساکن شوی بر قاتلان حسین لعن کن‌. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ وَ آلِهِ ص فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْن‏

ای پسر شبیب، اگر خواهی ثواب شهیدان با حسین را دریابی هر وقت به یادش افتادی بگو: کاش با آنها بودم و به فوز عظیمی می‌رسیدم‌. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ ع فَقُلْ مَتَی مَا ذَکَرْتَهُ‏ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما. (اشاره به نساء ۷۳)

ای پسر شبیب، اگر خواهی با ما در درجات بلند بهشت باشی، برای حزن ما محزون باش و برای شادی ما شاد باش و ملازم ولایت ما باش و اگر مردی سنگی را دوست دارد با آن‌ خدا روز قیامت محشورش کند. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّی حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ. (الأمالی (للصدوق)، ص۱۲۹ــ۱۳۰)

منبع: تسنیم