به گزارش مشرق، جواد میرزا آقازاده، کارگردان و نویسنده مینی سریال «وقت صبح» در برنامه تلویزیونی "سریالیست"، گفت: تصمیم پخش این سریال دیر گرفته شد به همین خاطر مقداری موعد تبلیغاتش کمتر بود. شبهای محرم با اینکه باکسِ ویژهای است اما به دلیل همزمانی با عزاداریها شاید خیلیها کار را نبینند. بلافاصله در شبهای احیاء، مجدداً پخش شد و آن زمان بازخورد بیشتری از پخش دوم نسبت به پخش اول گرفتم.
وی افزود: کار استانی بود و در بهترین باکس در شبکههای سراسری پخش شد. در کل نتیجهای که از شبکه، سفارشدهنده و مخاطب داشتیم، راضی کننده بود.
آقازاده درباره این مینی سریال افزود: «وقت صبح» اولین کارم بود که در مرکز سمنان به سفارش مرکز سیمای استانها تولید شد. تقریباً موقعیت داستانی ما در این سریال براساس انتخاب شکل میگیرد؛ بحث پیدا کردن خود است. در حقیقت شخصیت اصلی در معرض انتخاب قرار میگیرد و این باعث یکسری اتفاقات و رویدادها میشود؛ چیزهایی که فراموش کرده بود را دوباره به یاد میآورد.
او خاطرنشان کرد: این تِم با محتوای پیدا کردن خود و ایده فراموشی، علاوه بر شخصیت اصلی در سه چهار شخصیت دیگر هم وجود دارد.
کارگردان سریال "وقت صبح" اظهار کرد: فیلمنامه ظاهر سادهای دارد اما پیچیدگیاش به این است که از یک درام درونی است. پلان بیرونی داریم؛ مواجهه روحانی قصه با اتفاقات. از طرف دیگر هرکدام از آدمهای قصه با خودشان، قصهای دارند. هدفگذاری اولیه سریال برای ایام فاطمیه بود، آن هم به خاطر تِم مادرانهای بود که داشت.
او درباره نقش بانوان در مینی سریال "وقت صبح" گفت: ما رویکرد کلی نسبت به این سریال داشتیم. ماجرا این بود که موقعیت سریال ما یک رویکرد واقعگرایانه است. استنباط خودم بر این است که روحانی قصه ما نوع حضورش در اجتماع و نوع طبقهای که برایش انتخاب شده است در سریالها و فیلمهای مشابه وجود دارد. فرض کنید در سریال "پردهنشین" نوع جامعهای که انتخاب شده، جامعه علمیتر است و منزلت حوزوی دارد.
کارگردان "وقت صبح" تأکید کرد: در سینما به روحانیهایی پرداخته میشود که به یک باره موقعیتهای استثنایی برایشان پیش میآید. اینکه یک روحانی با سبک زندگی معمولی در دل مردم زندگی سختی کار بودکه بتوانیم هم معنویت عجیب و غریب ایجاد نکنیم و هم منزلتش را زیاد پایین نیاوریم. این موضوع در بحث زناشویی هم وجود دارد. انتظار داشتیم دیالوگها چشم تو چشم باشد. زاویه پایین به بالا و سنتی نباشد.
میرزا آقازاده در ادامه خاطرنشان کرد: اول روحانی را انتخاب نکردیم بعد برایش قصه بنویسم. باید از بازی کاوه خداشناس تمجید کنم؛ خیلی جای ریسک داشت، چون نقشهای مثبت و مشابه بازی کرده بودند. اینکه بازیگر بتواند طوری ظرافت ایجاد کند که واقعگرایی و تفاوت نقشها دیده شود مهم است.
او تأکید کرد: اصرار داشتم بازی خانم نصرتی دیده شود. مردم او را با سریال "پایتخت" شناختند؛ در این سریال حضوری کاملاً متفاوت داشت. او از نظر اخلاقی درجه یک و بسیار حرفهای است؛ همراهی خوبی هم با ما داشتند. دو بزرگ را در فاصله پخش تا روزهای اخیر از دست دادیم که بسیار به کار ما کمک کردند. عزتالله جامعی ندوشن که بسیار بزرگوارانه با ما همراهی کردند.
در ادامه شاهین شجره کهن، منتقد، درباره نظرسنجی سریالها و نتایج به دست آمده گفت: وقتی نظرسنجی را مرور میکردم، برخی از سریالها را با اسمشان به یاد نمیآوردم. این نشان میدهد که چطور کیفیت در سریالسازی ما اهمیت پیدا میکند. یعنی وقتی میگویید سریالهای تاریخی که اصل واقعه را به تصویر کشیدهاند بلامنازع رأی بالا برای "مختارنامه" است. در حالی که "معصومیت از دست رفته" خیلی سکانسهای خوبی دارد. همان آدمهایی که به "مختارنامه" رأی دادند که شکّی در کیفیتش نسبت به باقی نامزدها نیست، همانها بخشهایی از "معصومیت از دست رفته" را ممکن است در خاطرشان داشته باشند و موافقش باشند.
وی افزود: در نظرسنجی، اینکه در لحظه کدام سریال با کدام ژانر و قالب بیشتر توسط مردم به یاد آورده میشود و برایشان آشنا است خیلی نسبت به نتیجه نهایی اثر میگذارد و باز هم بحثی که درباره کیفیت داشتیم مطرح میشود. در درامها کارهایی مثل "پردیخت" در زمان خودش خیلی پربیننده و پرستاره بود. اما "شب دهم" به خاطر داستانش و اینکه داستانگو و راویِ آن، اینطور قصه گفتن را بلد است با فاصله بالاتر قرار میگیرد.
شجره کهن خاطرنشان کرد: سریال "مختارنامه" در قالب خودش واقعاً بیرقیب است. سریالهایی مثل وفا، پردهنشین، هرکدام از اینها در زمان خودشان توانستند تقریباً در سطح نزدیک به هم مخاطب جذب کنند. باز هم اگر بین ۱۲۰ تا ۱۲۰۰ کار دیگر که در این ۱۰ -۱۲ سال ساخته شده است، نظرخواهی بگذارید باز هم این چند کار بالاتر قرار میگیرند.
در ادامه میرزا آقازاده در این زمینه گفت: سؤالم مبنایی است؛ ذاتاً درباره اینطور نظرسنجیها، بگوییم "شب دهم" کیفی است. بله ۱۰۰ درصد هست. مورد علاقه من هم هست و حتماً به آن رأی میدهم. اینکه بگوییم "مختارنامه" کیفی است ۱۰۰ درصد همینطور است. اما وقتی بحث کمیّت و کیفیت کنار هم قرار میگیرد مشخصه دیگری به عنوان کار ماندگار داریم. کاری که مثل "روزیروزگاری" هنوز تازه است. سؤالم این است که اینها چند تا هستند. عین این سؤال را میشود نه در قامت تلویزیون ایران بلکه در طول سینمای دنیا سؤال کرد.
وی افزود: مثلاً میگوییم پس از ۱۰ سال "شب دهم" مانده است. عین این سؤال را میشود درباره اینکه در هالیوود سالانه ۷۰۰ تا یک هزار کار ساخته میشود. از این تعداد ۳۰ کار به اسکار میآید. بنابراین وارد سطح ماندگاری میشویم. سریال "نجلا" واجد ویژگیهایی است که برای من حقیقتاً ارزشش بیشتر است؛ اینکه این فیلم خوب شده، بیشتر از آوردهای که انتظار داشتم آورده است. در مقابل "شب دهم" قرار بود چنین اتفاقی را رقم بزند. "مختارنامه" اگر اینطور نمیشد شکست بود. سریال "مختارنامه" اینطور است که در سینمای دنیا برخی اوقات فیلمی بیگ پروداکشن میبینید مثل "ارباب حلقهها" که ۱۰ برابر فروش کرده، یک پروژه دیگری ساخته میشود که هزینه کمتری دارد. اگر
کارگردان سریال "وقت صبح" توضیح داد: شناختمان از زمین و سینمایی که هستیم چیست. ظرفیت سینمای ایران به بالقوهها کار ندارم. کسانی که دیده شدهاند یا دیده نشدهاند. تعداد فیلمنامهنویسهای ایران را بشمارید؛ کارگردانها و تهیهکنندهها را بشمارید. گاهی هست در سریال "شب دهم" ایده درست، تهیهکننده درجه یک، عوامل اجرایی، وحدت فرم و محتوا، جمع میشوند. کار خوب قابل پیشبینی است؛ فرمول ساخت اشکها و لبخندها شبیه به هم بوده است. خیلی چیزها سریالسازی را تحت تأثیر قرار داد. نسبت به ۱۰ سال پیش به شدت زمین بازی فرق کرده است؛ متن وجود دارد.
شجره کهن در پایان گفت: کار را باید به کاردان سپرد. با شجاعت و نزدیک شدن به آدمهایی که در این حوزه نشان دادهاند که شایستگی و قابلیت کار دارند. قطعاً از آدمهای کوچک کار متوسط هم درنمیآید.