مردان باهوش سیاسی به‌خوبی می‌دانند که برای این جماعت که علم جنگ با نظام دست گرفته و هشت ماه غائله خیابانی به راه انداختند، آسیاب به‌نوبت است!

سرویس سیاست مشرق- سه اصلاح‌طلب از سه طیف مختلف در یک عملیات مشترک، قوه عاقله نهاد اجماع ساز را هدف قراردادند. درست یک هفته پس از پیشنهاد تشکیل اتاق فکر در جبهه اصلاحات، مخالفان تشکیل این سازوکار جدید به‌صف شده‌اند.

هفته گذشته جهانبخش خانجانی از چهره‌های نزدیک به حزب کارگزاران پیشنهاد داده بود که علی لاریجانی، ناطق نوری، حسن روحانی و خاتمی دور یک میز جمع شده و یک سازوکار جدید تصمیم‌گیری برای اصلاح‌طلبان خلق کنند.

خانجانی گفته بود که اگر اصلاح‌طلبان تن به پیشنهاد تشکیل اتاق فکر مشترک ندهند به‌زودی دچار جزم‌اندیشی، تندخویی رادیکال و غیر توسعه‌یافتگی می‌شوند. اصلاح‌طلبان پیش از انتخابات ریاست جمهوری شعسا (شورای عالی سیاست‌گذاری) را منحل و ناسا (نهاد اجماع ساز) را تشکیل دادند. در ساختار تصمیم‌گیری جدید عارف و موسوی لاری حذف‌شده و بهزاد نبوی رهبری امور را در دست گرفت.

نهاد اجماع ساز با اختلاف میان احزاب عضو در شب انتخابات روبرو و دو پاره شد. یک گروه با عنوان اصلاح‌طلبان پیشرو (رادیکال) انتخابات را تحریم کرده و پیغام جنگ مسلحانه خیابانی به‌نظام دادند و گروه دوم اصلاح‌طلبان قانون‌گرا که معتقد به همکاری در چهارچوب قانون و تن دادن به سازوکارهای دموکراسی بودند.

تشکیل اتاق فکر با حضور لیدرهای اصلی جریان اصلاحات و اعتدالی می‌توانست بن‌بست موجود میان گروه‌های مختلف را برطرف کند؛ پیشنهاددهندگان اتاق فکر معتقدند که حضور ۴ رهبر با ویژگی‌های متفاوت از یکدیگر در زیر یک سقف چند مزیت عمده دارد: عقل سلیم برخی چون ناطق و روحانی آن‌ها را از رادیکالیسم افراطی دور کرده و کانال‌های ارتباطی فردی چون علی لاریجانی می‌تواند اعتماد بربادرفته را دوباره بازسازی کند؛ این ایده جالب‌توجه با حملات چندجانبه از سوی چپ‌های ستادی تندخو به محاق رفت.

پیغام جنگ مسلحانه از جانب اصلاح طلبان تندخو

۴پادشاه در یک اقلیم نمی‌گنجد

ماجرای تشکیل اتاق فکر با واکنش‌های عجیب از سوی طیف‌های مختلف جبهه اصلاحات روبرو شده است.

احمد شیرزاد نماینده تندرو مجلس ششم به‌عنوان سخنگوی خاتمی به میدان آمده و تشکیل اتاق فکر را کودکانه و خام خوانده است. شیرزاد با حمله اساسی به ناطق نوری و علی لاریجانی گفته است: نباید برای لاریجانی و ناطق کارت عضویت اصلاح‌طلبی صادر کنیم، آن‌ها در برهه‌ای از زمان با ما کار مشترک کرده‌اند؛ اما یادمان نرود که آن‌ها در مقاطع حساس رقیب جبهه اصلاحات بوده‌اند. [۱]

به نظر می‌رسد عضو سابق حزب منحل شده مشارکت حرف دل خاتمی را در این چند خط بیان کرده است؛ محفل خاتمی تمایل ندارد برای خودش در میان اصلاح‌طلبان رقیب بتراشد؛ آن‌ها خاتمی را به‌عنوان لیدر اصلاحات به ۳۲ حزب بزرگ و کوچک تحمیل کرده و آمدن ناطق، لاریجانی و روحانی خطر فروریزی از درون و رهبر سازی در برابر لیدر اصلی را بالا می‌برد.

اصلاح‌طلبان رادیکال معتقدند که دو پادشاه در یک اقلیم نمی‌گنجند؛ وای به آنکه ۴ چهره در ترازی بالا بخواهند دور یک میز بنشینند! آن‌ها این خطر را حس کرده‌اند که ممکن است با اولین پیش‌لرزه در اختلافات سیاسی بخشی از اصلاح‌طلبان علم جدایی را برداشته و زیر میز بازی پدرخوانده بزنند.

استعفای نمایندگان تندرو مجلس ششم و هم‌حزبی‌های شیرزاد به منظور ایجاد بن بست سیاسی در کشور

هدایت آقایی دومین اصلاح‌طلبی بود که با حمله به لاریجانی و ناطق ماجرای تشکیل اتاق فکر را زیر سؤال برد. این کارگزارانی سابق می‌گوید: برادران لاریجانی تنها در مواضع سیاسی نه تفکراتشان، به اصلاح‌طلبان نزدیک شده‌اند. عضو ستاد موسوی در سال ۸۸ ادامه داده است: اگر روزی هر شخصی واقعاً اعتقاد پیدا کند و به سمت جریان اصلاحات ازنظر تفکر بیاید، قرار نیست ما برایشان فرش قرمز پهن کنیم. هدایت آقایی ادامه داده است: برادران لاریجانی عقبه سیاسی ندارند، ضمن آنکه از این مدل اتاق‌های فکر بسیار زیاد میان اصلاح‌طلبان تشکیل‌شده است؛ اما کو گوش شنوا! [۲]

مصطفی هاشمی طبا دیگر فعال اصلاح‌طلب نیز وارد عملیات اقدام علیه اتاق فکر شده و بیان کرده است کنار هم نشستن خاتمی با لاریجانی، روحانی و ناطق خاصیت ندارد.

روزنامه شرق نیز در آخرین گزارش خود به سراغ ماجرای شورای رهبری در میان اصلاح‌طلبان رفته و افرادی چون لاریجانی را «اصلاح‌طلب بدلی» نامیده و نوشته است: باز بودن درهای جبهه اصلاحات در نبود مانیفست واحد و لیدری منسجم یک پیامد منفی دیگر را هم به وجود آورده است؛ آنکه دیگر مردم با گزینه‌های بدلی اصلاحات به درخواست اصلاح‌طلبان تمکین نمی‌کنند و اگر روزگاری اصلاح‌طلبان می‌توانستند موج اجتماعی ایجاد کنند، در این سال‌ها دیگر چندان موردتوجه جامعه نیستند. به‌هرروی جبهه اصلاحات در مقطع کنونی باید مسیر آینده خود را روشن کند؛ اینکه قرار است بازهم هویت نامشخصی به سرمایه اجتماعی‌اش عرضه کند یا قرار است «اصلاحات» با «اصلاح‌طلبان» پیش برود؟ [۳]

واژه اصلاح‌طلب بدلی ازجمله ابداعات سال‌های اخیر جریان تندرو اصلاح‌طلب برای حذف رقیبان بوده است. از نگاه این طیف افراطی هر فردی که بخواهد در چهارچوب‌های قانون عمل کند، اصلاح‌طلب نیست. از نگاه تئوریسین‌های این گروه، سطح رادیکالیسم در اصلاح‌طلبان تا هم‌مرزی با براندازان مماس است.

شیخ بازنشسته چرا اصلاح‌طلب نشد؟ آسیاب به‌نوبت است!

این جماعت وفا و صفا ندارند؛ این جمله را هاشمی پیش از انتخابات سال ۱۳۸۴ بر زبان آورده است. درست در روزهایی که حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب به‌جای حمایت از او به سراغ معین رفتند و سفره‌شان را از هاشمی جدا کردند. احتمالاً بار معنایی این جملات را افرادی چون ناطق نوری با پوست و گوشت خود درک کرده‌اند.

ناطق بارها دعوت اصلاح‌طلبان برای همکاری را رد کرده تا نشان دهد حاضر نیست با طناب اصلاح‌طلبان به چاه برود؛ شیخ بازنشسته نصیحت هاشمی را به گوش جان سپرده است. حتی علی لاریجانی نیز پیشنهاد اولیه خود برای تشکیل حزب مشترک با بخشی از اصلاح‌طلبان (کارگزاران) را پس گرفته است.

یکی از یاران نزدیک لاریجانی به «مشرق» گفته است که او دنبال تشکیل حزب با اصلاح‌طلبان نیست و محفل فکری و مجزای خود را حفظ می کند. حسن روحانی نیز چنین سرنوشتی دارد؛ او نیز کوه‌پیمایی صبحگاهی و نشستن در دفتری در خانه‌اش را به همراهی با اصلاح‌طلبان ترجیح داده است.

هر سه این افراد به‌خوبی می‌دانند که اصلاح‌طلبان همان گروهی هستند که هاشمی را ترور شخصیتی کرده عنوان «عالی‌جناب سرخ‌پوش» به او دادند؛ این سه نفر خوب یادشان مانده که همین چند ماه قبل این جماعت رادیکال از روی عارف که سال‌ها تنها امید و گزینه انتخاباتی‌شان بوده نیز رد شده‌اند!

البته مردان باهوش سیاسی به‌خوبی می‌دانند که برای این جماعت که علم جنگ با نظام دست گرفته و هشت ماه غائله خیابانی به راه انداختند؛ آسیاب به‌نوبت است!

[۱] https://www.borna.news/fa/tiny/news-۱۲۳۷۰۲۹

[۲] https://www.khabaronline.ir/news/۱۵۵۸۰۵۸

[۳] https://sharghdaily.com/fa/main/detail/۲۹۸۶۷۷

برچسب‌ها