به گزارش مشرق، پیش از شتاب در رویارویی تمام عیار با روسیه، دولت آمریکا باید عواقب بلندمدت آن را برای واشنگتن و متحدانش در نظر بگیرد.
به گزارش «نشنال اینترست»، برخی از مفسران در مورد نزدیک شدن به جنگ جهانی سوم و همچنین ناکارآمدی علیه روسیه ثحبت کرده اند اما با این حال، پیامدهای استراتژیک دیگری از درگیری با روسیه وجود دارد که آمریکا باید سعی کند از آنها اجتناب کند.
دو دهه گذشته مملو از شگفتیهای ناگوار از آنچه در ابتدا ایدههای خوبی به نظر میرسید، بوده است.
بیشتر بخوانید:
آمریکا حمله روسیه علیه اوکراین را به سرعت پاسخ میدهد
بیشتر افراد به یاد دارند که چگونه سران سیاسی آمریکا مدعی شدند که دموکراسی را برای افغانستان و عراق به ارمغان آورند تا این آزمایشهای پرهزینه پایان یابد، به ویژه در مورد افغانستان، آن هم با عقب نشینی تحقیرآمیز آمریکا از افغانستان؛ موضوعاتی وجود دارد که آمریکا و متحدانش باید نگران آن باشند.
پیشبینی دقیق امکانپذیر نیست و بحران کنونی اوکراین نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ در یک سیستم بین المللی که حتی تصمیمات و تعدیلهای جزئی توسط سران جهانی میتواند عواقب بسیار زیادی داشته باشد، بسیار حیاتیتر است که آمریکا به تبعات احتمالی بپردازد.
با وجود احتمال وقوع یک جنگ سرد جدید، تشدید بحران اوکراین میتواند ظهور جهانی دوشاخه را تقویت کند.
پکن قبلاً حمایت خود را از نگرانیهای امنیتی مسکو اعلام کرده است.
روسیه بدون شک از چین برای به حداقل رساندن تأثیر تحریمهای غرب در هفته آینده درخواست کمک خواهد کرد؛ اگر آمریکا چین را به دلیل کمک به روسیه برای دور زدن مجازاتهای مالی غرب تحریم کند، تنش بین چین و آمریکا که در حال حاضر بالاست، میتواند به یک بحران جدید منجر شود.
شکافهایی که قبلاً بین آمریکا و شرکای اروپای غربی آن ایجاد شده است، اگر مسکو علیه تحریمهای اروپا با قطع عرضه گاز تلافی جویانه مقابله کند، میتواند تشدید شود.
گزارشهای رسانهای در حال حاضر حاکی از افزایش نگرانی آمریکا و اتحادیه اروپا در مورد چنین احتمالی است.
برای محافظت در برابر این خطر، آمریکا به قطر نزدیک شده است در حالی که اتحادیه اروپا نیز قصد دارد با جمهوری آذربایجان گفتگو کند.
با این حال، بروگل، اندیشکده مستقر در بروکسل، بر این باور است که یافتن منابع جایگزین برای جبران از دست دادن هیدروکربنهای وارداتی روسیه که در حال حاضر ۴۰ درصد انرژی اروپا را تشکیل میدهند، کافی نخواهد بود.
بر اساس تحلیل بروگل، اتحادیه اروپا باید تقاضا را مهار کند که این امر مستلزم تصمیمات دشوار و پرهزینه برای دولتهایی است که در تلاش برای حفظ بهبود اقتصادی هستند.
اگرچه زمستان اروپا آنطور که پیش بینی میشد سرد نبوده است، دمای پایینتر به راحتی میتواند معضل اروپا را تشدید کند.
اگر کمبود عرضه وجود داشته باشد یا قیمت انرژی از کنترل خارج شود، بدون شک دولتهای اروپایی توسط شهروندانشان سرزنش خواهند شد.
اختلالات درازمدت در زندگی روزمره اروپاییها نیز باعث نارضایتی میشود و احتمالاً بسیاری از دولتهای اروپایی را به جدایی از واشنگتن و فاصله گرفتن از موضوع اوکراین سوق میدهد.