کد خبر 1358185
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۱

اصلاح‌طلبان که به گفته بسیاری کارشناسان به دلیل ضعف و ناکارآمدی دولت‌های یازدهم و دوازدهم پایگاه اجتماعی خود را کاملا از دست داده‌اند، این روزها برای عدم حضور در انتخابات بهانه‌تراشی می‌کنند.

به گزارش مشرق،‌ روزهایی که دولت از تسویه حساب استقراض ۵۴هزار میلیاردی دولت روحانی از بانک مرکزی به عنوان یکی از عوامل شتاب‌دهنده نرخ تورم خبر می‌دهد، اصلاح طلبان که به گفته بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی پایگاه اجتماعی خود را کاملا از دست داده‌اند دوباره بلندگو به دست شده‌اند که نظارت استصوابی کشور را به بن‌بست کشیده است. همه تلاش این جریان این است که بگویند چون ما تایید صلاحیت نشدیم، مردم پای صندوق‌های رای نیامدند.

** ورود مشروط!

این جریان‌سازی از سالنامه نوروزی روزنامه شرق کلید خورد. آنجا که سعید حجاریان گفت: «...ما مشارکت بی‌قید و شرط نداریم و همین‌جا بگویم که سال ۱۴۰۲ هم مشارکت حتما مشروط خواهد بود؛ مشروط به اینکه شورای نگهبان چه‌قدر با ما راه بیاید و تردید نکنید اگر راه را ببندند، شرکت نمی‌کنیم. من یک چیزی هم بگویم؛ شخصا باور دارم تحریم انتخابات هم مشکلی ندارد. این نظر من است، می‌تواند مخالفانی داشته باشد اما تحریم غیرقانونی نیست...»

ورای اینکه صحبت از تحریم انتخابات نیز خود می‌تواند یک کنش انتخاباتی زودهنگام باشد، طنز پنهان تلخی در این اظهارات حجاریان وجود دارد و آن اینکه آیا اساسا عدم حضور حجاریان و حلقه اطرافیانش موجب کاهش مشارکت شد یا همین سیاست‌های اشتباهی که دولت محبوب اصلاح‌طلبان در ۸سال حاکمیتش بر کشور اعمال کرد؟

او در بخش دیگری از اظهارات خود نیت و راهبرد خود و بخشی از جریان اصلاحات را اینگونه افشا می‌کند که: «من باور دارم که هنوز آن شعار قدیمی « فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» کارایی دارد. فشار از پایین یعنی همین فشار افکار عمومی که واقعا تأثیرگذار بوده است...»

اصلاح‌طلبان به زعم خود درصدد این هستند که با ایجاد یک اجماع در افکار عمومی، نظر شورای نگهبان را درخصوص گزینه‌های اصلاح‌طلب خود در انتخابات آتی بنا به مصلحت تغییر دهند و یا دست کم، تقصیر هرگونه ناکامی را بر دوش شورای نگهبان بیاندازند. حال اینکه در دوره قبل انتخابات مجلس نیز انبوهی از اصلاح‌طلبان در قالب حداقل دو لیست انتخاباتی به صحنه آمدند و اشخاصی چون مجید انصاری هم بین آنان بودند ولی نتوانستند رای مردم را بگیرند.

حجاریان بعد از ۸سال،‌ به یکباره زبان باز می‌کند و به دولت فعلی که کمتر از ۸ماه از شروع به کارش می‌گذرد می‌تازد و می‌گوید: « حتی من می‌گویم اگر خود رئیس‌جمهور هم ضعیف عمل کرد، نباید با او تعارف کرد. وقت زیادی برای اصلاح امور وجود ندارد و نباید معطل کرد... نباید فرصت اصلاح را از دست داد. کشور نیاز به مدیران و مدیریت قوی دارد. باید جلوی فامیل‌بازی‌ها گرفته شود. این وضعیت تورم، ارزش پول ملی، بیکاری و... قابل پذیرش نیست و البته کابینه کنونی هم توان حل این مشکلات را ندارد.»

این اظهارات در حالی است که به اذعان کارشناسان اقتصادی با اعمال سیاست‌های درست اقتصادی در چند ماه گذشته، دولت برای تامین بودجه کشور نه تنها از بانک مرکزی استقراض نکرده، بلکه انبوه استقراض دولت قبل را هم تسویه کرده است. همچنین شتاب تورم در سایه همین سیاست‌ها کاهش یافته و نظارت سفت و محکم‌تری نسبت به بازارهایی چون مسکن و خودرو اعمال شده است. همچنین زیر سایه برچیده شدن کرونا، دیگر نه اصنافی تعطیل می‌شوند و نه چرخ صنعت گردشگری از کار می‌افتد. همین نوروز امسال بود که میلیون‌ها سفر داخلی رخ داد که ماحصل مدیریت کرونا در دولت فعلی بوده است.

** نظارت استصوایی و شعار سال

این ورود زودهنگام به عرصه انتخابات اما منحصر به حجاریان نیست. اکبر اعلمی نماینده مجلس ششم و هفتم نیز در کانال شخصی خود می‌نویسد: «مادامی‌که در جمهوری اسلامی، مسیر ورود به ارکان قدرت، بصورت مستقیم و غیرمستقیم، از فیلتر بسیار تنگ نظارت استصوابی شورای نگهبان عبور کرده و اکثر تصمیمات اساسی و راهبردی و روابط و مناسبات حاکم برکشور تابع اراده و منویات قدرت مطلقه‌ای است که به هیچ‌کس پاسخگو نیست و لاجرم شرط دسترسی به صندلی‌های قدرت و مدیریت در سطوح مختلف، به جای شایسته‌سالاری در گرو اعلام ارادت، تبعیت، سرسپردگی، اطاعت‌پذیری، ظاهرسازی، چاپلوسی، تملق و خودشیرینی است و در این بین ضابطه و شایسته‌سالاری جای خود را به رابطه‌ و چاکرسالاری داده است و افاضل خانه‌نشین و فرومایگان بر آنها مدیریت می‌کنند و اصول، پنهان و سایه‌ِ فروع بر همه امور گسترده شده، نامگذاری سال ۱۴۰۱ با عنوان «سال تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین» نیز همان سرنوشت نامگذاری‌های سالهای ۱۴۰۰ - ۱۳۷۸ را خواهد یافت».

اعلمی می‌خواهد بگوید اصلاح‌طلبان افاضل و شایستگان جامعه هستند و چون به دلیل رد صلاحیت‌ها نمی‌توانند در مصدر امور بنشینند، کشور پیشرفت نمی‌کند و شعارهای اقتصادی تحقق نمی یابد؛ ولی به این سوال‌ها پاسخ نمی‌دهد که دولت ۸ساله روحانی که همه اصلاح‌طلبان حامی آن بودند و همچنین فراکسیون امید مجلس که بخش عمده‌ای از مجلس سابق را شامل می‌شد،‌ دقیقا چه کردند؟ همچنین اعلمی نمی‌گوید که مجلس ششم که یکدست اصلاح‌طلب بود، جز حاشیه‌هایی چون تحصن چه حاصلی برای کشور داشت.

آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت(مشارکت سابق) هم در این سلسله اظهارات می‌نویسد: «هر چند از زمانی که نظارت استصوابی در قانون انتخابات ایران جا نمایی شد، همواره شاهد رد صلاحیت های سیاسی انتخاب شوندگان بودیم، اما با توجه به ضرورت تحقق مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، حداقلی از رقابت معنا دار وجود داشت، اما بعد از انتخابات ۹۸ که به نظرم گام اول بی اعتنایی به مشارکت حداکثری مردم برداشته شد و تقریبا تکلیف دو سوم کرسی های مجلس از پیش تعیین شده بود، اما با توجه به اهمیت انتخابات ریاست جمهوری مخالفان مشارکت حداکثری مردم، این بار بسیار آشکاراتر انتخابات را  از معنا و مفهوم تهی کردند و اساسا هیچ رقابتی بین کاندیداها شکل نگرفت، در واقع هدف شکل گیری حاکمیت یکدست هر وسیله‌ای را حتی به قیمت افت مشارکت بی‌سابقه مردم توجیه کرد».

منصوری در این نوشتار خود سعی دارد ضمن القای مفهوم گزینش مصلحتی در دوره‌های گذشته توسط شورای نگهبان، این گزاره را به خورد جامعه بدهد که دیگر مشارکت برای شورای نگهبان مهم نیست. این را نز شاید بتوان از موارد سعه صدر نظام تلقی کرد که منصوری در این اظهارات خود رسما و بدون پرده می‌گوید نظام دوسوم کرسی‌های مجلس را چینش کرده بود و هیچ شخص یا گروهی مستندی برای این مدعا از او درخواست نکنند. با این حال پای استدلال منصوری و هم‌مسلکان سیاسی اش آنجا لنگ می زند که در ۸سال گذشته و در دوران ریاست جمهوری خاتمی کشور بصورت یکدست در اختیار اصلاح‌طلبان بود و از کابینه گرفته تا فرمانداران و استانداران اصلاح طلب بودند. و سوال اینکه در این ۱۶سال با کشور چه کردند؟

** ضعف و ناکارآمدی دولت‌های یازدهم و دوازدهم  دلیل کاهش مشارکت 

حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در این‌باره با اشاره به چرایی حملات اخیر اصلاح‌طلبان به شورای نگهبان می‌گوید: با توجه به عملکرد کوتاه‌مدت دولت سیزدهم اثبات شد که تمام بهانه‌هایی که اصلاح‌طلبان برای عدم حل مشکلات اقتصادی کشور می‌آوردند و آن مشکلات را به برجام و پذیرش FATF وصل می‌کردند، باطل بوده و با هدف تخریب افکار عمومی جامعه بود تا بتوانند اهداف آمریکا را در کشور پیاده کنند.

ترقی تاکید می‌کند که وجود این بهانه که اصلاح‌طلبان مطرح می‌کنند که ما با شرط و شروط در انتخابات شرکت می‌کنیم، چیز جدیدی نیست و اصلاح‌طلبان آن‌را بارها به اشکال مختلف مطرح کرده‌اند و هربار که دیده‌اند مردم به سمت جریان فکری دیگری گرایش دارند، یا انتخابات را زیر سوال برده‌اند، یا انگ تقلب به نظام زده‌اند و یا شورای نگهبان را تحت فشار قرار داده‌اند.

این فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که مواضع اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد که آنها امیدی به بازگشت به حاکمیت از طریق صندوق رای و انتخابات ندارند و چون اصلاحات را پای صندوق مرده تصور می‌کنند، به دنبال این موضع‌گیری ها و تحریم انتخابات آینده و مشروط کردن حضورشان در صحنه هستند تا بتوانند آبروی از دست رفته خودشان را قدری ترمیم ببخشند. در حالی‌که امروز باید پاسخگوی خیانت‌ها و خسارت‌هایی که به کشور وارد کرده‌اند باشند.

این فعال سیاسی اصولگرا همچنین بیان می‌کند که «مردم در نظرسنجی‌ها عمده دلیل عدم مشارکت خود در انتخابات را بی توجهی دولت به خواسته‌های خود عنوان کردند و وقتی میزان مقبولیت دولت به زیر ۸درصد رسید، طبیعی هست که مردم مشارکتی نکنند و وقتی شاهد افزایش ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصدی نرخ تورم باشند و مشکلات اقتصادی همچنان متراکم باقی بماند و هیچ‌کدام از گرفتاری‌هایشان حل نشود، طبیعی هست که مشارکت کاهش یابد.

ترقی در یک کلام دلیل کاهش مشارکت را ضعف و ناکارآمدی دولت‌های یازدهم و دوازدهم عنوان می‌کند.

مغلطه و سفسطه که عمدتا در بستر رسانه،‌ به جامعه پمپاژ می‌شود، برگترین مولفه قدرت کنونی اصلاح‌طلبان است. اصلاح‌طلبان علاوه بر رسانه‌های داخلی، هم راستایی رسانه‌های ضد انقلاب را نیز همواره با خود دارند و بدیهی است که امروز بی‌بی‌سی، ایران اینترنشنال، من‌وتو و رسانه‌هایی از این دست هم‌صدا با امثال حجاریان از اکنن بر طبل تحریم انتخابات و بن بست در کشور بکوبند. اصلاح طلبان امروز با دست خالی از عملکرد و کارنامه،‌ به رسانه‌هایشان در داخل و خارج دل بسته‌اند.

منبع: فارس