داماد حمید نوری با اشاره به برخورد غیرعادلانه با این شهروند ایرانی در زندان سوئد گفت: آقای نوری ۱۸۰ مورد تناقض در پرونده یافته و یادداشت کرده بود اما تمامی این یادداشت‌ها ضبط شده است.

به گزارش مشرق، «حمید نوری» آبان ماه سال ۱۳۹۸ برای رسیدگی به حل اختلافات خانوادگی دخترخوانده‌اش به سوئد سفر و در بدو ورود به فرودگاه استکلهم توسط پلیس این کشور بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در زندان انفرادی به سر می‌برد. اتهام حمید نوری بر اساس ادعاهای واهی تعدادی از اعضای گروهک تروریستی منافقین این است که در مقطعی از زمان زندانبان آن‌ها بوده است.

شواهد نشان می دهد دستگیری این شهروند ایرانی نشان دهنده یک تله‌گذاری و تبانی بین نظام قضائی سوئد و گروهک تروریستی منافقین است، به‌گونه‌ای که ۲ نفر از اعضای این گروهک گزارشی را حاوی ادعاها و اتهامات واهی علیه نوری در آبان ۱۳۹۸ از طریق یک دفتر حقوقی در انگلیس به مقامات سوئدی ارائه می‌کنند و همزمان به بهانه حل و فصل اختلاف خانوادگی دخترخوانده نوری، وی را به سوئد می‌کشانند.

دادستان سوئدی بدون انجام تحقیقات جامع، از دادگاه درخواست حکم دستگیری و بازداشت نوری را اعلام می‌کند. در حالی‌ که مبنای این درخواست صرفا اظهارات و خاطرات واهی چند تن از اعضای گروهک تروریستی منافقین بوده است. از این‌رو، اصل برائت و حق آزادی رفت‌ و آمد این تبعه ایرانی از سوی مقامات سوئدی نقض شده است.

عطیه نوری (دختر حمید نوری) و مسعودی نوری (برادرزاده و داماد حمید نوری) در گفتگو با شبکه العالم جزئیات بیشتری درخصوص چرایی بازداشت و دادگاه این شهروند ایرانی مطرح کردند.

آنها در طول این گفتگو تاکید کردند که در طول بازداشت ابتدایی ترین حقوق یک زندانی برای آقای نوری رعایت نشده است، وی مدت‌ها در سلول انفرادی بوده و در طول دادگاه از حق دفاع عادلانه برخوردار نبوده است، خانواده آقای نوری تا ۸ ماه پس از بازداشت راهی برای ارتباط با او نداشتند.

مشروح گفتگو:

 آقای مسعود نوری! حمید نوری شهروند ایرانی که از نوامبر ۲۰۱۹ در سوئد در بازداشت به سر می برد، کیست؟

مسعود نوری: آقای حمید نوری شهروند ایرانی اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ به دنیا آمدند فردی خانواده دوست، مهربان و یک پدر واقعی است.

نحوه بازداشت نوری در فرودگاه سوئد

 آقای حمید نوری از سال ۹۸ در فرودگاه سوئد بازداشت شد؟ چرا بازداشت شد؟

مسعود نوری: اولا هیچگونه خبری از دولت سوئد و دستگاه قضایی به خانواده اعلام نکردند که آقای حمید نوری دستگیر شده است. ما از طریق رسانه های معاند جمهوری اسلامی ایران پس از سه یا چهار روز متوجه شدیم که یک اتفاقی برای عموی بنده افتاده و ایشان دستگیر شده‌اند و درباره اتهام وارد شده به ایشان تا چند وقتی هم ما خودمان هم نمی‌دانستیم که چه اتفاقی افتاده و ایشان را در یک خلائی نگه داشته بودند و از روز اول داخل سلول انفرادی بودند و هیچگونه ارتباطی با خانواده و هیچکس دیگر نداشتند.

وقتی که از هواپیما خارج می شوند توسط ۶ پلیس قوی هیکل به بدترین شکل ممکن یک فرد ۶۰ ساله را جلوی مسافران دستگیر می کنند و می‌برند و هیچگونه اطلاعی هم نمی‌دهند که کجا بردند برای خودمان هم خیلی سوال بود و دستمان هم به هیچ جایی بند نبود فقط تماس می گرفتیم و به وزارت خارجه ایران مراجعه می کردیم برحسب وظایفشان کارهای انجام می دادند ولی معلوم نبود که برای چه دستگیر کرده اند.

نحوه اطلاع خانواده از بازداشت نوری

 خانم عطیه نوری! هنگامی که پدر شما با هواپیما از تهران به استکهلم وارد شد در فرودگاه بازداشت شد، شما چگونه از بازداشت او باخبر شدید و این موضوع را چگونه به طور رسمی به شما اطلاع دادند؟

عطیه نوری: اولا که آن روزها خیلی روزهای سختی بود پدرم قرار بود ساعت یک برسد ما تا شب هیچ اطلاعی از ایشان نداشتیم و در نگرانی کامل بسر می بردیم اطلاع پیدا کردن خیلی سخت بود نمی دانستیم باید چه کار بکنیم چگونه از سلامت اطلاع پیدا بکنیم. به طور رسمی هیچ جایی به ما حتی تا به امروز خبر نداده است که ایشان بازداشت هستند و کجا هستند ما از طریق شبکه ها و جاهایی که رفتیم پدر را ملاقات کرده ایم می دانیم پدر کجا هستند ولی به طور رسمی از کشور سوئد هیچ اطلاعی به ما نداده اند.

۸ ماه امکان تماس با خانواده را نداشت

در طول این مدت یعنی از سال ۹۸ تا کنون، آیا حکومت سوئد به شما اجازه داده است با پدرت دیدار کنید؟

عطیه نوری: اوایل که خیر، ما تا هشت ماه با ایشان اصلا تماس نداشتیم اولین تماس را حدود هشت ماه بعد پدرم با مادرم که به سفارت سوئد مراجعه کرده بود در حد چند دقیقه برقرار شد و تنها توانستند از حال ایشان باخبر شوند و اجازه صحبت دیگری نداشتند و اولین ملاقاتی که توانستیم پدر را ببینیم ۲۵ ماه پس از دستگیری در آذرماه ۱۴۰۰ در بازداشتگاه بود. تا قبل از آن نتوانسته بودیم که پدر را ببینیم.

 آقای مسعود نوری! پس از ۲۵ ماه از بازداشت آقای حمید نوری، خانواده اش توانست با او دیدار کند. در طول ۲۵ ماه، آیا شما به دستگاه قضایی سوئد درخواست دیدار یا گرفتن وکیل ارائه کردید که بفهمید اتهامات آقای حمید نوری چیست؟

مسعود نوری: وقتی که آقای نوری را در کشور سوئد بازداشت می کنند طبیعی است که ابتدایی ترین حقوقی که یک شهروند می تواند داشته باشد، حداقل بگویند که ما ایشان را گرفتیم و این هم اتهامات وارده به شما هست و شاکیان این افراد هستند و این که با یک تلفن خانواده تان را مطلع کنید.

شما فرض کنید که برای ایجاد صلح و صفا برای خانواده ای که مشکل دارد به آنجا می روید و کسی که شما را دعوت کرده است که برای حل مشکل خانوادگی او وارد کشور سوئد می شود، اما همان فرد با فرقه تروریستی منافقین دست به یکی شده‌اند و توطئه ای را علیه ایشان در دستگاه قضایی سوئد مطرح کردند.

سوئد ابتدایی ترین حقوق یک انسان را در قبال «حمید نوری» رعایت نکرده است

 آیا این گونه بود که خانواده آقای نوری به وکلا توضیح دادند اما دادگاه آن را رد کرد یا اینکه سفارت ایران خواستار تعیین وکیل برای آقای نوری شد یا دیگران چنین درخواستی داده بودند و دادگاه آن را رد کرده بود؟

مسعود نوری: آنجا درصورت بروز چنین اتفاقی، خودشان وکیلی را مشخص می کنند، با این حال هم ما و هم خود آقای نوری دچار شوک روحی شده بودیم و نمی دانستیم چه اتفاقی افتاده است، فقط به ما می گفتند که این افراد از شما شکایت کرده اند، این هم اتهامات شما و این هم وکیل شما است.

آقای نوری هم نه به زبان سوئدی مسلط است و نه به زبان انگلیسی و اینکه اصلا چکار باید بکند یا وکیل را چه کسی معرفی کرده است، ما که به هیچ وجه شناختی از وکیل نداشتیم.

آقای نوری را بازداشت کردند و بعد گفتند فعلا به زندان برو و فعلا در سلول انفرادی باش تا بقیه کارها انجام شود.

این مطالب را اگر کسی بشنود، ممکن است بگوید بعید است که در سال ۲۰۲۲ چنین اتفاقاتی رخ دهد، ما برای هر کس تعریف می کنیم، تعجب می کند و می گوید مگر ممکن است چنین کاری انجام دهند در حالی که چنین اتفاقی افتاد یعنی فرد را می گیرند و به بدترین شکل او را زندانی می کنند و او را به سلول انفرادی می فرستند و بعد شروع می کنند به جمع آوری بقیه مستندات.

اگر من بخواهم توضیح بیشتر بدهم، تا همین حالا هم هیچ گونه دلیل مستندی ندارند که بخواهند داخل دادگاه ارائه بدهند فقط براساس شاهدانی که هستند یعنی اعضای گروه تروریستی منافقین آمدند و سخن گفتند یعنی فقط بر اساس سخنان همین افراد، عمو را بازداشت کردند.

همان روزی که عمو بازداشت شد، در فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای پخش کردند که ما چنین شخصی را بازداشت کردیم و هرکس چیزی می داند ارائه کند! یعنی براساس تخیلی که در ذهن خود دارند و با جمهوری اسلامی مشکل دارند.

به عبارتی دادگاه را یک طرفه برگزار کردند و هر کس هر چه داخل دادگاه می گفت، از او می‌پذیرفتند و دادستان وظیفه ذاتی خود را به نظر من داخل آن کشور انجام نداده است زیرا حداقل کاری که می توانست انجام دهد، این بود که تحقیقی میدانی در ایران انجام می‌داد و از ایران سوال می کرد که این افرادی که هم اکنون چنین مطالبی مطرح می کنند، آیا سال ۶۰ داخل زندان‌های ایران بوده‌اند یا نبوده‌اند! یعنی صحت و سقم این مطالب را بررسی می کرد، هرچند متاسفانه چنین کاری صورت نگرفت و دادگاهی یک طرفه برگزار کردند و یک سری از افرادی که با نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل داشتند، آمدند داخل دادگاه سخنانی گفتند.

«حمید نوری» سمت و شغل دولتی نداشته است

خانم عطیه نوری! درباره کسانی که وارد دادگاه شدند و ضد پدر شما سخن گفتند، آیا پدر شما مسئولیت‌های دولتی در ایران داشته است و علاوه بر این آیا پدر شما نخستین بار بود که به سوئد سفر می کرد؟

عطیه نوری: خیر. پدرم شهروندی کاملا عادی بود و هیچ سمتی و شغل دولتی نداشت، در یک شرکت خصوصی کار می کرد و بار اول هم نبود که به سوئد سفر کرده بود بلکه بار سوم بود که فقط به سوئد سفر می کرد، به سبب آشنایی که ما دخل سوئد داشتیم، با دعوت نامه ای که برای پدرم فرستاده بود، به سوئد مسافرت می کرد.

 آقای مسعود نوری شما درباه موضوع شاهدان صحبت کردید که از اعضای گروه تروریستی منافقین بودند، این افراد چه دشمنی با آقای حمید نوری دارند و چرا بر آقای نوری تمرکز کرده اند و این گونه شاهدان را بسیج کرده اند؟

مسعود نوری: آقای حمید نوری از حدود سال ۶۰ قبل از اینکه خدمتش تمام شود، وارد دادستانی شد و حدود ده سال در دادستانی کار کرد، داخل زندان اوین مشغول کار بود و از نگهبانی خیلی ساده شروع کرد، مدتی هم برای موضوع مالی کار کرد و در آخر هم کارهای دفتری می کرد.

سابقه کاری عمو داخل دستگاه قضایی این بود، دقیقا همین مطالبی بود که خود وی هم داخل دادگاه مطرح کرده است یعنی در یک دوره ده ساله داخل دستگاه قضایی کار می کرد. اما اینکه چرا این افراد آمدند و این اتهامات را وارد کردند، گروه تروریستی منافقین نیاز به تعریف ندارد از بس که منفور هستند و مشخص است که چه جنایاتی داخل کشور کرده اند، آنها حدود ۱۷ هزار شهروند را ترور کردند. من گفتم که یکی از اموری که دادستان کشور سوئد باید به آن رسیدگی می کرد، این بود که باید عقبه این فرقه تروریستی را نگاه می کرد که کسانی که این چنین می آیند و مطالب را به عنوان شاهد مطرح می کنند و به عنوان شاکی، این پرونده را باز کرده اند، آیا راست می گویند یا خیر.

من واقعا برای دستگاه قضایی سوئد تاسف می خورم زیرا دست کم سوالی می کرد یا تحقیقی میدانی انجام می داد که این افراد داخل ایران چکار کرده اند یا از خود مردم ایران سوال می کردند که اینها چه بلایی بر سر مردم آورده اند، واقعا جای جلاد و شهید دارد عوض می شود، کارهایی که آنها داخل کشور انجام دادند و اتفاقاتی که برای مردم ایران افتاد، از ترور رئیس جمهور ترور تا بقال، کفاش و ...، اینها مطالبی نیست که من بخواهم اینجا مطرح کنم، خود وکیل منافقین برای اینکه بخواهد این فرقه را داخل دادگاه معرفی کند، خودشان این مطالب را مطرح می کنند نه اینکه من بخواهم مطرح کنم یعنی داخل دادگاهی که به قول خوشان بین المللی است، خودشان گفتند که ما در یک روز صد عملیات مسلحانه داخل ایران انجام دادیم.

پیامک سراسری رئیس جمهور دلیلی بر مهم بودن اقای نوری!

 دلایل و مستنداتی که دادگاه براساس آنها ضد آقای حمید نوری حکم صادر کرد، چه بود؟

مسعود نوری: شما اصلا آقای نوری را فاکتور بگیرید، فرقی نمی کرد چه کسی کافی بود یک نفر در دستگاه قضا فعالیت می کرد، اینها برداشتند از سال ۲۰۰۰ کتاب هایی بر اساس تخیلات خود نوشتند، جالب است که در کتاب‌های قدیم آنها نامی از آقای نوری نیست اما در چاپ سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ آنها نام آقای نوری آمده است، دقیقا این موضوع را آقای نوری در دادگاه مطرح می کنند و می گویند «آقای قاضی شما کتاب های قدیم را بخوانید و ببینید که اسمی از من نیست ولی پس از دستگیری، اسم من را در کتاب‌های خود آورده اند!»

یکی از ادله های خنده‌دار این است که در یکی از جلسات دادگاه، دادستان و وکیل منافقین می گویند که آقای نوری شخصیت مهمی است، چراکه رئیس‌جمهور برای او پیام تبریک فرستاده است!

به خاطر دارید آقای روحانی برای تمام مردم ایران پیام تبریک سال نو ارسال می کردند و آنها این موضوع را به عنوان یکی از دلایل خود مطرح کردند از سوی دیگر اطلاعات گوشی آقای نوری را بازیابی کردند، ادله‌های پرونده موارد مشابهی است.

در روز دادگاه پس از اینکه پیامک آقای روحانی را به عنوان یک برگ برنده مطرح کردند، دادستان و وکیل منافقین بسیار از این موضوع خوشحال بودند و می گفتند به واسطه این پیامک «حمید نوری» شخصیت مهمی است!

 آیا دادگاه حکم نهایی را درمورد آقای حمید نوری صادر کرده است یا خیر؟

مسعود نوری: دادگاه چهارشنبه ۲ هفته پیش تمام شد، ۲ ماهدیگر حکم صادر می شود، البته هم دادستان و هم وکلای منافقین از قاضی و دستگاه قضایی سوئد براساس اتهاماتی که گفتم اشد مجازات را برای عمو خواسته‌اند و زمانی که این درخواست در جلسه مطرح شد، منافقین شروع به رقص و پایکوبی کردند

 اشد مجازات در دستگاه قضایی سوئد چیست؟

مسعود نوری: حبس ابد

 آخرین ملاقاتی که با پدر داشتید، چه زمانی بود؟

عطیه نوری: آخرین ملاقات ما با پدر فردای آخرین جلسه دادگاه بود، من، مادر و برادرم پدر را دیدم اما اجازه ملاقات برای نوه‌ها را صادر نکردند و گفتند که تنها خانواده درجه یک می توانند پدر را ملاقات کنند و این در حالی است که پدر بسیار به نوه ها وابسته هستند و در این ۲ سال نیم برای ایشان مقدور نبوده که بچه‌ها را ببینند.

پدر حالشون خوب بود و می‌خواست که همه برای ایشان دعا کنند تا در جنگی که علیه پدرم و مردم ایران به راه افتاده است بتواند پیروز شود.

روایت غریبانه خانواده حمید نوری از دادگاه هایی که هیچ حقوق انسانی در آن رعایت نمی شود

چه رفتاری منافقین با شما و سایر اعضای خانواده آقای نوری داشتند؟

مسعود نوری: ما تصاویر و فیلم هایی داریم که چهره واقعی منافقین را به مردم ایران نشان بدهیم و می‌بینید که آنها فرقی با دهه ۶۰ نکردند، آنها تحقیرها و بی احترامی‌های بیشماری نسبت به ما داشتند، مجموعا ۴ تا ۵ نفر از خانواده در دادگاه حاضر می شدیم اما در مقابل جماعتی از آنها صبح به صبح در مقابل دادگاه تجمع می کردند.

در این ۹۲ جلسه‌ای که برگزار شد، گروه منافقین در مقابل دادگاه با کامیون حاضر می شدند و بنر و پلاکارد می زدند، ۳ یا در بعضی روزها ۵ اتوبوس پر از آدم آنجا می آوردند و در یک ساعت خاصی برنامه ریزی شده شروع به شعار دادند می کردند و در ساعتی خاص از آنها پذیرایی می شد.

بیشترین توهین و تهدید را به ما به عنوان خانواده آقای نوری می کردند، این ماجرا در جلوی درب دادگاه بود درون دادگاه هم برنامه‌ای متفاوت بود، در طبقه دوم دادگاه دالانی از آدم تشکیل می دادند و ما مجبور بودیم که از وسط آنها عبور کنیم تا برسیم به در ورودی جلسه.

حال این هجمه را در بیرون جلسه تصور کنید و ما قرار بود به درون جلسه برویم و به عمو روحیه بدهیم و لبخند بزنیم، این لبخندهایی که ما می‌زدیم برای آنها بسیار سخت تمام می‌شد و ناراحت بودند، البته در مقابل آنها نیز ما همیشه سر خم نمی کردیم، چرا که جنایتی که آنها علیه مردم ایران کردند اصلا قابل توصیف نیست.

در همین سفر آخر با وجود تهدیدهایی که گروهک منافقین کردند تصور نمی کردم که دوباره به وطنم بازگردم.

 خانم عطیه نوری آنگونه که سوئد می گوید که موضوع حقوق بشر در میان است و دادگاه شفاف برگزار شده است، شما به عنوان دختر آقای نوری روند دادگاه را در سوئد چگونه دیدید؟

عطیه نوری: بنده قبلا بر اساس شنیده ها فکر می کردم که کشور سوئد حقوق بشر را رعایت می‌کند و به حقوق انسان‌ها احترام می‌گذارد اما اتفاقاتی که در این حدود ۲.۵ سال دیده‌ایم کاملا متفاوت با شنیده ها بود و کاملا برای ما محرز شد که در قبال پدر و خانواده هیچ حقوق بشری رعایت نشده است.

برای مثال در این سال ها پدر درخواست معاینه پزشکی داشت که ترتیبی داده نشد، برای مثال به دلیل ضعیف شدن چشم هایشان در خواست معاینه چشم توسط پزشک داشت تا عینک جدیدی دریافت کند که به عنوان ابتدایی‌ترین درخواست هم مورد قبول آن ها واقع نشده است.

حقوق بشر در مورد خیلی چیزهای دیگر درباره پدر من رعایت نشده است و پدر من تحت فشارهای بسیاری قرار گرفته است و ماه‌ها از خانواده بی اطلاع بود. پدرم حتی اجازه برقراری تماس با خانواده خودش رو هم نداشت که کشور سوئد این حق را نیز از پدرم دریغ کرد.

ماجرای حمله پلیس سوئد به سلول حمید نوری و ضبط دفاعیات/ وجود تنقضات بسیار در پرونده

مسعود نوری: قبل از قرائت کیفرخواست با وکیل عمویم صحبت کردیم و ما هیچ چیزی از روند برگزاری دادگاه نمی دانستیم و در تمام مراحل تمامی حقوق ما پایمال شده است.

برای مثال با توجه به تناقضات بسیار پرونده و نمایشی و تبلیغاتی بودن دادگاه، عمو ۱۸۰ تناقض در این پرونده یافته و یادداشت کرده بود اما پلیس سوئد تمامی یادداشت‌ها را در اقدامی غیر انسانی ضبط کرد که ماجرای آن را در ادامه بیان می کنم.

عمویم ۲۴ ساعت قبل از قرائت کیفرخواست در سلول انفرادی بود که دو یا سه ساعتی برای هواخوری بیرون می آید که در آن زمان پلیس سوئد با یورش به سلول تمامی کاغذها و دفاعیات و متون نوشته شده را به دلایل واهی ثبت و ضبط می کند زیرا عمو در این ماه‌ها تمام دفاعیات و این تناقضات را نوشته بود. که همان شب دوباره شروع به نوشتن می کند و با آن فشار فردا در دادگاه حاضر می شود.

این پروند و دادرسی آن عجیب است که دو هفته دادگاه به کشور آلبانی منتقل می‌شود چون منافقین به دلیل نداشتن هویت در کمپ یا اردوگاهی زندگی می‌کنند و اجازه ورود به خاک کشوری ندارند از همین رو از همه جوانب این دادگاه را یک طرفه برگزار کردند.

نکته عجیب این که در پایان دادگاه وکلای منافقین نسبت به پرونده ای که این ها اقدام کرده بودند درخواست غرامت از ایران داشتند که با اقدامات تروریستی که در ایران انجام دادند واقعا عجیب بود!

منبع: العالم