متاسفانه بخشی از جریان تندرو اصلاح طلب دارای روحیه تکفیری است. این طیف همصدا با دشمن ضمن دروغ پراکنی، شایعه سازی و نفرت پراکنی علیه روحانیون، چاقوی اراذل و اوباش را برای اقدامات جنایتکارانه تیز می کند

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** چراغ سبز به اراذل و اوباش برای حمله به روحانیون

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «عباس عبدی» نوشت:«جایی که نظامیان حاکم باشند. اگر مردم به هر دلیلی نسبت به آن حکومت انتقادی داشته باشند و احیانا آن را منشا تبعیض بدانند، در این صورت نگاه منفی خود را به مجموعه نظامیان تعمیم می‌دهند، زیرا وجه مشترکی که نظامیان را در یک مقوله قرار می‌دهد، قدرت است. اگر مردم خطای یک پزشک یا آموزگار را به حساب همه آنان نمی‌نویسند، به این علت است که آنان منفرد هستند و فقط برحسب حرفه خودشان با یکدیگر مشابهت دارند...این وضعیت محصول سیاسی شدن نهادهای غیرسیاسی است. نه فقط شامل قشر روحانی، بلکه عوارض این وضع، دامن دین را نیز خواهد گرفت، همچنان که گرفته است

در ادامه این مطلب آمده است:«کسانی که انتساب روحانی بودن را می‌پذیرند، بالطبع نتایج ناخواسته آن را نیز باید بپذیرند، در واقع چاره‌ای از پذیرش ندارند. این مشکل فقط منحصر به آنان نیز نیست، هر گروهی که چنین انتسابی را بپذیرد تبعات مثبت و منفی آن نیز همراهش است. پیش از انقلاب و اوایل انقلاب این انتساب، همراه با حسن‌ظن و نگاه مثبت بود و اکنون تغییر کرده است...روحانیون طی چند دهه اخیر در خیلی از امور وارد شده‌اند که تناسبی با انتظارات متعارف از این قشر ندارد

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اگر مجموعه این انتساب‌ها و رفتارها درست شود، به‌طور قطع رویکرد و نگاه مردم نیز تغییر خواهد کرد و مثل گذشته و پیش از انقلاب خواهد شد و گناه و خطای کسی را به پای دیگری نمی‌نویسند در حالی که اکنون با سکوت عمومی در برابر خطاهای هم‌صنفان خود و حل شدن در قدرت این صنف را به کل یکپارچه‌ای تبدیل کرده‌اند.»

از ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز دشمنان ملت ایران پروژه «نفرت پراکنی علیه روحانیت» را به عنوان یکی از پروژه های اصلی و اولویت دار پی گرفته اند.

در جدیدترین نمونه در روزهای گذشته با انتشار ویدئویی در فضای مجازی، ادعا شد که در شرایط کمبود روغن در کشور چند روحانی در حال جمع آوری و انبار کردن یا احتکار مقادیر زیادی روغن برای خودشان هستند، اما با پیگیری‌هایی که انجام داد، مشخص شد این ویدیو در مشهد گرفته شده است و اصل ماجرا با آنچه که انتشار داده شده کاملا متفاوت است.

برخلاف ادعاها، خبری از انبار کردن روغن و بسته‌های معیشتی توسط این روحانیون، آن هم برای مصارف شخصی شان نبود، بلکه آن‌ها گروهی جهادی بودند که برای تامین مایحتاج خانواده‌های محروم و نیازمند در مشهد، اقدام به جمع آوری، بسته بندی و توزیع ارزاق و کالاهای اساسی می‌کنند.

در یک نمونه دیگر در اردیبهشت 98 خبری دروغ به نقل از یک روحانی در یک اکانت فیک توسط یکی از سلبریتی های پرحاشیه و زرد منتشر شد. به فاصله کوتاهی پس از بازنشر این توئیت کذب توسط این سلبریتی، یکی از اراذل و اوباش در وسط خیابان یکی از روحانیون را در همدان به شهادت رساند.

یکی از نزدیکان قاتل طلبه همدانی در طرح شهادت خود تصریح کرده بود که انتشار پست این سلبریتی و واکنش تحریک آمیز او به صفحه ای فیک، باعث ترغیب قاتل به قتل این روحانی شده بود.

در سالهای گذشته در چندین مورد اراذل و اوباش تحت تاثیر نفرت پراکنی رسانه های معاند و برخی سلبریتی ها و رسانه های اصلاح طلب در داخل، به روحانیون در کوچه و خیابان حمله کرده و آنان را به شهادت رساندند.

این قبیل اقدامات جنایتکارانه هیچ تفاوتی با جنایت آن عنصر تکفیری در صحن حرم امام رضا(ع) ندارد که با چاقو و به طرز وحشیانه به 3 روحانی حمله کرده و 2 نفر از این روحانیون عزیز را به شهادت رساند.

متاسفانه بخشی از جریان تندرو اصلاح طلب دارای روحیه تکفیری است. این طیف همصدا با دشمن ضمن دروغ پراکنی، شایعه سازی و نفرت پراکنی علیه روحانیون، چاقوی اراذل و اوباش را برای اقدامات جنایتکارانه تیز می کند.

** سانسور شهادت پاسدار مدافع حرم در روزنامه های اصلاح طلب

روز گذشته سرهنگ پاسدار صیاد خدایی یکی از مدافعان سرافراز حرم در یکی از کوچه های منتهی به خیابان مجاهدین اسلام در شرق تهران، هدف جنایت  تروریستی ضد انقلاب و عوامل وابسته به استکبار قرار گرفت.

این خبر بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت و فعالین رسانه ای ضمن محکومیت این اقدام جنایتکارانه، به تقدیر از مدافعان حرم پرداخته و رژیم جعلی اسرائیل را یکی از متهمین اصلی این جنایت برشمردند.

نکته قابل توجه اینجاست که رسانه های اسرائیلی با انتشار خبر شهادت این مدافع حرم، با انتخاب تیتری گستاخانه و بی شرمانه نوشتند «حذف در قلب تهران»!

در ادامه، شبکه العربیه خبر داد که ساعاتی پس از ترور پاسدار مدافع حرم در تهران، رژیم صهیونیستی در جبهه شمالی- مرز فلسطین اشغالی با لبنان و سوریه حالت آماده باش اعلام کرده است.

و اما نکته قابل تأمل و البته قابل تأسف، سانسور این اقدام جنایتکارانه در برخی رسانه های اصلاح طلب است. در همین رابطه روزنامه های سازندگی- ارگان حزب کارگزاران-، ابتکار- به مدیرمسئولی «محمدعلی وکیلی» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم-، دنیای اقتصاد و همدلی در صفحه اول روزنامه به هیچ عنوان به این خبر مهم نپرداختند.

روزنامه هفت صبح نیز در اقدامی تأمل برانگیز با حذف کلیدواژه «مدافعان حرم» در تشریح این حادثه تروریستی نوشت:«یکی از مبارزان ایرانی نبرد سوریه در خیابان مجاهدین اسلام هدف تروریست های مسلح قرار گرفت.»!

پیش از این نیز سانسور تشییع پیکر مدافعان حرم، سانسور تشییع پیکر شهدای مرزبان که در حمله گروهک تکفیری تروریستی جیش الظلم در سیستان و بلوچستان به شهادت رسیده بودند، شکسته شدن کمر داعش توسط محور مقاومت به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی، راهپیمایی سراسری علیه آشوبگران و اوباش، سانسور تشییع روحانی شهید و موارد مشابه دیگر در کارنامه این طیف ثبت شده بود.

 در بهمن ماه سال 97 وقتی 27  پاسدار جان بر کف و حافظ امنیت کشور توسط تروریست های وحشی تکفیری به شهادت رسیدند، یکی از روزنامه های اصلاح طلب در مطلبی تأمل برانگیز نوشت:«نباید با حادثه تروریستی زاهدان برخورد احساسی کنیم»!

اینجاست که بیش از پیش آشکار می شود که چرا نتانیاهو- نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی- و شیمون پرز- رئیس جمهور اسبق اسرائیل- از افراطیون اصلاح طلب با عنوان «بزرگ ترین سرمایه اسرائیل در ایران» و «نمایندگان اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران» نام می بردند.

** اصلاح‌طلبان حاضرند برای حل شدن مشکلات مردم به دولت کمک کنند

«حسین کاشفی» عضو حزب اتحاد ملت در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«واقعیت این است که دولت نمی‌تواند به‌تنهایی مشکلات را حل کند و بلکه باید از نخبگان و متخصصان کشور در زمینه‌های مختلف استفاده کند. در شرایط کنونی دولت باید از ظرفیت‌های جریان اصلاحات برای حل مشکلات مردم استفاده کند. اصلاح‌طلبان حاضر هستند برای حل شدن مشکلات مردم به دولت کمک کنند و این موضوع را بارها تکرار کرده‌اند.»

وی افزود: «امروز وضعیت کشور به شکلی نیست که بخواهیم خط‌ ‌کشی‌های سیاسی را ملاک قضاوت قرار دهیم. آنچه امروز حائز اهمیت است حل مشکلات مردم و کشور است و تفاوتی ندارد که این مشکلات توسط اصلاح‌طلبان حل شود یا اصولگرایان. هدف اصلی مردم در انقلاب57 این بود که وضعیت زندگی آنها بهتر شود. باید به وضعیت اقتصادی و کرامت انسانی مردم توجه بیشتری شود. حضرت امام(ره) نیز همواره به نقش کلیدی مردم در تعیین سرنوشت خود تأکید می‌کردند و عنوان می‌کردند مردم باید سرنوشت خود را تعیین کنند.»

چندی پیش روزنامه اعتماد در مطلبی نوشته بود: «اصلاح‌طلبان که در چندین دوره در مدیریت نهادهای حکومت و دولت سابقه کار دارند، می‌توانند رسما اقدام به تشکیل دولت سایه کنند و نظارت بر عملکردها را افزایش بدهند. آنان باید تمامی وزرا و معاونان چند دولت همسو و نمایندگان سابق را در قالب ساختاری موازی با دولت، متشکل کرده و رصد عملکردهای دولت را به شکل رسمی و علنی در دستور کار قرار دهند و گزارش آن را در اختیار مردم قرار دهند».

در ادامه این مطلب آمده بود: «کارکرد نظارت بر قدرت یکی از بهترین کارکردهای احزاب سیاسی است که هم جلوی انحراف قدرت را می‌گیرد و هم بر شفافیت عملکردها می‌افزاید و هم مسوولان را وادار به پاسخگویی می‌کند».

جریان اصلاح طلب با فرافکنی در پی آن است تا به هر طریقی شده ردپای بانیان وضع موجود را پاک کند. اصلاح طلبان بجای پیشنهادهای محیرالعقول همچون تشکیل دولت سایه و یا اعلام آمادگی برای کمک به دولت در رفع مشکلات بهتر است درباره عملکرد خود در دولت روحانی- دولتِ اصلاح طلبان- به افکارعمومی پاسخگو باشند.

طیفی که دلار ۳۰۰۰ تومانی را به ۳۲ هزارتومان رساند و مسکن متری ۳ میلیون تومانی را به متری ۳۰ میلیون تومان افزایش داد و پراید ۱۷ میلیونی را به ۱۵۰ میلیون رساند و در صنعت هسته ای بتن ریخت و صنعت هوافضا را تعطیل کرد و توان و استعداد نخبگان ایرانی را در حد طبخ قرمه سبزی و آبگوشت بزباش می دید، چطور اکنون ژست منجی به خود می گیرد؟!

جریانی که مدعی است خودکفایی در کشاورزی مزخرف است و باید به نساختن خانه برای مردم افتخار کرد و مدیر از خارج وارد کرد، چطور می تواند مشکلات مردم را رفع کند؟!

طیفی که حسین فریدون ها و مهدی جهانگیری ها و شبنم نعمت زاده ها و مهدی آخوندی ها و هادی رضوی ها و فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و فساد هفت تپه را بجا گذاشت و مدیران نجومی بگیر را ذخایر نظام نامید، چگونه می تواند به درد مردم برسد؟!

جریان اصلاح طلب بجای این قبیل پیشنهادها باید از دوران حضور خود در قوه مجریه جزوه ای تحت عنوان «درس عبرت» تهیه کرده و آن را در اختیار دولت قرار دهد.

برچسب‌ها