سرویس سیاست مشرق- پارک پردیسان حیاط خانه تهرانیها است، معمولاً در همهروزهای هفته تعداد قابلتوجهی از شهروندان به این مجموعه تفریحی رفته و از امکانات رایگان آن استفاده میکنند. وجود گونههای گیاهی و جانوری مختلف و نیز باغ و موزه باعث شده است مجموعه پردیسان از مهمترین مقاصد گردشگری در تهران بهحساب آید. اما این پارک آرام و بدون حاشیه این روزها در صدر اخبار رسانههای مختلف قرارگرفته است، انتشار جزئیاتی از حادثه تیراندازی در این پارک باعث شده است تا توجه شهروندانی تهرانی به این مجموعه تفریحی و خانوادگی جلب شود.
از اوایل اردیبهشتماه امسال گزارشهای مختلف و متعدد مردمی از بدحجابی، کشف حجاب و سگ گردانی برخی افراد خاص در این پارک باعث شد یگانی در جهت حفظ امنیت اجتماعی در اطراف پارک پردیسان مستقرشده تا شهروندان با خاطرجمع بتوانند از امکانات این پارک استفاده کنند. دریکی از همین روزها ناگهان صدای شلیک گلوله در پارک پیچیده و مشخص میشود؛ فردی پس از ایجاد درگیری فیزیکی مضروب شده است. پلیس پس از دستگیری متهم با کمک نیروهای امدادی او را به نزدیکترین مرکز درمانی رسانده تا مراحل مداوا انجام شود. حالا یک ماه پس از حادثه تیراندازی در پردیسان؛ روزنامه اصلاحطلب شرق در گزارشی عجیب به حاشیههای پیشآمده در پارک پرداخته است. این روزنامه نوشته است، زن و مردی که در روز هشتم اردیبهشت با یکی از واحدهای گشت ارشاد درگیر شدهاند به دفتر آن روزنامه مراجعه و روایتی جدید از ماجرا را مطرح کردهاند.
این روزنامه نوشته است که ساعت ۶ عصر واحد گشت امنیت اجتماعی روبروی مرد و زنی توقف کرده و از یکی از این دو نفر کارت شناسایی خواسته است. در ادامه این گزارش آمده است که این دو فرد ورزشکار بوده و یکی از آنها در رشته بوکس چند عنوان نیز داشته است. در خبر منتشر شده در روزنامه شرق آمده است که پس از تذکر گشت ارشاد به همسر بوکسور سابق او با مأموران نیروی انتظامی درگیر شده و یکی از پرسنل نیروی انتظامی چند گلوله به سمت فرد مهاجم شلیک کرده است!
در این گزارش سینمایی مرد مهاجم گفته است:
قبل از آنکه تیر بخورم با مأموران گلاویز شدم و او به صورتم اسپری فلفل پاشید... من صدای تیر اول را که شنیدم همان اطراف بودم، ولی جایی را نمیدیدم. صدای تیر اول را که شنیدم برگشتم به سمت صدا که تیر دوم را از پشت به من زد... وقتی تیر خوردم و جایی را نمیدیدم در شوک بودم که بازهم شلیک کرد و یک تیر دیگر هم به پایم خورد...
در بخشی دیگر از رپورتاژ روزنامه شرق از زبان همسر فرد مهاجم آمده است:
باهم درگیر بودیم، اصلاً کسی جرئت نکرد نزدیک رضا شود. خب بههرحال مردم میترسند دیگر، تیر است، میکشد. بعد که تمام شد و رضا روی زمین نشسته بود، همه دور رضا حلقهزده بودند و میگفتند زنگ بزنید آمبولانس و بعد مثلاً میگفتند آب نخور. بعد دیدم از شکمش همخون میرود که اینجا دیگر واقعاً ترسیده بودم تیر بهجای خطرناکی خورده باشد. همین لحظه ضارب که کمی مردم را متفرق کرده بود، دوباره سمت ما برگشت. ناگهان دستبند را آورد که دست رضا را ببندد؛ اما همان آقایی که وساطت میکرد، گفت دیگر دستبند نزن. مردم هو کردند که میخواهی دستبند بزنی؟ رضا میگفت میخواهی به من دستبند بزنی؟ دستش را که اینطوری کرد و یک دستش را با دستبند بست و دومی را نگذاشتیم ببندد و همینجوری معلق بود. در تمامی این لحظات رضا تمام تلاشش را میکرد که بیهوش نشود...
فرد مهاجم در ادامه مصاحبه با «شرق» گفته است که پس از مراجعه به بیمارستان بازرسی نیروی انتظامی به محل آمده و رفتار بسیار محترمانهای با او و همسرش انجامشده و پس از بهبودی نیز بارها از سوی مراجع ذیربط با آنها تماس گرفتهشده تا روند درمان پیگیری شود. نکته قابلتوجه آنکه روزنامه شرق در اقدامی غیرحرفهای بهصورت یکطرفه روایت خانوادگی فرد مهاجم را منتشر کرده و از نیروی انتظامی هیچ استعلامی درباره حادثه تیراندازی در پارک پردیسان را نگرفته است!
در پارک پردیسان چه اتفاقی افتاد؟
آنچه در روزنامه شرق و رسانههای ضدانقلاب منتشرشده است همه داستان تیراندازی در پارک پردیسان نیست و فرد مهاجم یک ماه پسازآن حادثه با مظلومنمایی و ایجاد انحراف در ماجرا سعی در بهرهبرداری خاص از آن دارد. روایت افراد حاضر درصحنه آن است که در جریان مواجهه مأمور گشت ارشاد با یک خانم، همسر وی وارد صحنه شده و با پرخاشگری و فحاشی سعی در به هم ریختن فضا و ملتهب نمودن پارک و جمعکردن مردمبهدور خود شده است. در این زمان افسر نیروی انتظامی برای کنترل فرد مهاجم وارد صحنه شده و او را از محوطه دور میکند اما او با مأمور نیز درگیر شده و مأمور را مورد ضرب و شتم قرار داده و برای لحظاتی وی را خلع سلاح میکند و حتی در حین این کشمکش، گلولهای به مأمور اصابت میکند!
در این درگیری مأمور برای کنترل فضا طبق پروتکل استفاده از سلاح پس از شلیک تیر هوایی به دلیل حمله مجدد فرد مذکور، مجبور میشود به سمت پای او شلیک کرده و او را منفعل کند. در این پرونده پس از بررسی دقیق صحنه و جزئیات وقایع رخداده و اظهارات شاهدان، حق مأمور در استفاده از سلاح اثبات میشود.
گزارش روزنامه اصلاحطلب در همان نخستین ساعت پس از انتشار با سرعت عجیبی در میان رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب و نیز کانالهای تلگرامی بازنشر شده است. عملیات رسانهای روی این پروژه به حدی غلظت پیدا کرد که حتی برخی اکانتهای فیک منتسب به ارتش سایبری عبری و عربی در با ماجرا پردازی خیالی به آن آبوتاب داده و از پاشیدن اسپری فلفل بهصورت همسر و فرزند فرد مهاجم خبر دادهاند.
خبرسازیهای یک جانبه و دروغین از حادثه پارک پردیسان باعث شد خبر تیراندازی در این پارک تبدیل به «پروژه پردیسان» شود. جالبتوجه آنکه خبرنگار شرق نیز برای تبدیل «خبر» به «عملیات روانی-رسانهای» وارد گود شده و دریکی از شبکههای اجتماعی مینویسد: در روزهای نمایش فم تریپ، خانواده سه نفرهای از مواجهه تلخ خود با گشت ارشاد پرده برداشتند. استفاده از کلیدواژه «فم تریپ» توسط این روزنامهنگار اصلاحطلب قابلتوجه است. در روزهای گذشته ضدانقلاب با استفاده از این کلیدواژه بهصورت هدفمند به دنبال آن است که با سیاه نمایی از داخل بهگونهای وانمود کنند که ایران ناامن است و نباید گردشگری به سمت کشورمان عازم شود! پروژه «فم تریپ» در ابتدا توسط آمریکاییها باهدف نفوذ به ایران طراحیشده بود؛ این روزها و پس از شکست این پروژه ضدانقلاب سعی دارد با استفاده از بقایای آن فاز دوم عملیات ضد امنیتی را پیش ببرد.
اما چرا عملیات رسانهای روی تیراندازی در پارک پردیسان تبدیل به یک پروژه ضد ایرانی در داخل کشور شد؟
۱- رصد اخبار و گزارشهای منتشرشده توسط رسانههای اصلاحطلب و نیز شبکههای خبری فارسیزبان مرتبط با ضدانقلاب در خارج از کشور نشان میدهد که هدف اصلی از بازنشر یکطرفه حادثه رویداده در پارکی در غرب تهران نه یک اطلاعرسانی ساده، بلکه باهدف عادیسازی «خلع سلاح پلیس» پیش رفته است. هدف این پروژه آن است که چنان تنش روانی روی پرسنل فراجا بالا برود که آنها در برخورد با قانونشکنان دچار تضاد درعمل شوند! این اقدام دست اراذلواوباش خیابانی را برای «ناامن سازی اجتماعی» بازخواهد کرد.
۲- حادثه غمانگیز شهادت مأمور نیروی انتظامی شهید رنجبر در شیراز نشان داد که ضدانقلاب به دنبال آن است تا دست نیروی انتظامی را در برخوردهای قانونی با متخلفان ببندد. به عبارت سادهتر هدف آن است که پلیس در برخورد با قانونشکنان، عوامل ناامنی، اوباش و لاتهای خیابانی مقتدر نباشد. اقدام سریع مجلس در اصلاج قانون استفاده از سلاح پاسخی مناسب به تحرکات اخیر است.
۳- ماجرای رویداده در پارک پردیسان توسط بازرسی نیروی انتظامی و دادستانی تهران بهصورت کامل رصد شده و گزارش آن برای مراجع ذیربط ارسالشده است، حتی فرد مهاجم نیز در حال حاضر پروندهای باز در دادسرای ارشاد دارد؛ بهطور طبیعی دادگاه بهتمامی ابعاد حادثه رسیدگی کرده و عدالت اجرا خواهد شد؛ اما نکته قابلتأمل آن است که کسانی امروز در شبکههای اجتماعی خط «خلع سلاح پلیس» را پیش میبرند که همین چند ماه قبل هشتک «اعدام نکنید» را برای تعدادی داعشی و عوامل مسلح و جنایتکار میزدند. در عملیات «پارک پردیسان» برخی از کاربران نیز از سر احساسات و ناآگاهی با این پروژه ضد ایرانی همراه شدهاند. طراحان این پروژه انگیزه روشنی دارند: پلیس کاری نکند و تماشاچی باشید تا گروهکیها و داعش و نیز جانیان سازمان منافقین بتوانند خط را بشکنند!
۴- یک سال بعد از کنفرانس برلین (همایش براندازی اصلاحطلبان در آلمان) دانشگاه استنفورد همایشی برگزار کرد که دریکی از پنلهای آن گیل لاپیدوس متخصص جنگ روانی در آن سخنرانی کرد. این افسر اطلاعاتی آمریکایی در بخشی از نطق خود گفته بود که برای ایجاد فروپاشی در ایران نه از بیرون، بلکه باید با شبکهسازی روانی از درون عمل کرد. لاپیدوس در آن نشست گفته بود که ایران را باید مثل شوروی خلع سلاح کرد.
نمونهای از عملیات مشترک شبکه بدامن در ایران
رهبر معظم انقلاب اردیبهشت ۷۹ از داستانی غمانگیز سخن گفتهاند؛ اینکه دشمن برای تشویش افکار عمومی و ایجاد اختلاف و بدبینی مردم نسبت به نظام، پایگاه مطبوعاتی (رسانهای) زده و این طیف مشغول شارلاتانیسم مطبوعاتی هستند. دو سال پیش از آن مهاجرانی وزیر ارشاد وقت درباره روزنامههای جامعه و توس تصریح کرده بود «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنجآفرینی هستند و خاتمی را گورباچف و خود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها باکسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئلهدارند و گروههایی که در سال ۶۰ به هم پیوستند و مقابل انقلاب ایستادند، مانند جبهه ملی، نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست! بعدها شمسالواعظین سردبیر بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب در شرح آن روزها گفت که روزنامههای زنجیرهای باهدف براندازی ترمز بریده بودند و برخی از کارمندان آن حالا در بیبیسی فارسی و تلویزیون سعودی مشغول کارند!
انتشار یکطرفه تیراندازی در پارک پردیسان و عدم درج نظر و گزارش مقامات انتظامی علاوه بر اقدامی غیرحرفهای از سوی یک روزنامه اصلاحطلب سویههای دیگری نیز داشته و یادآور عملیات «شبکه بدامن» در ایران است. شبکه بدامن (BEDAMN) اسم رمز عملیاتی از سوی سیا و سرویس مخفی اطلاعات انگلیس است که در آن اخبار نادرست و دروغین را بهصورت گسترده برای اثرگذاری بر مخاطبان ایرانی منتشر میکرد، هدف آن بود تا دروغ آنقدر تکرار شود تا میان مردم جا بازکرده و تبدیل به واقعیت شود.
انتشار روایت پارک پردیسان از سوی اصلاحطلبان و ضدانقلاب بیشباهت به روش کارگزاران بدامن در ایران نیست. این عملیات ترکیبی یک ماه پس وقوع حادثه ابعاد دیگری نیز دارد که لازم است مقام قضایی با ورود به پرونده و بررسی لایههای آن در یک روزنامه رو به ورشکستگی آن را بررسی کند. خلع سلاح پلیس یک ماجرای ساده و اتفاقی نیست؛ پشت عملیات بدامن حتما دشمن کمین کرده است!