وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی رو به وخامت رفته و منازعات داخلی میان مقامات صهیونیست به قدری افزایش یافته است که نخست وزیر این رژیم نیز از اینکه اسرائیل چند سال آینده را ببیند، دچار شک و تردید است.

سرویس جهان مشرق - سرزمین های اشغالی در حدود ۵ سال است که وارد گردابی از مشکلات و منازعات سیاسی داخلی شده است، به گونه ای که در این پنج سال، هیچ دولت پایدار صهیونیستی در سرزمین های اشغالی تشکیل نشده و هم اکنون در فلسطین اشغالی‌، صهیونیست ها با پایان زودهنگام دولت ائتلافی بنت - لاپید، مجددا برای برگزاری یک دور انتخاباتی دیگر که پنجمین دوره انتخابات محسوب میشود، آماده می‌شوند.

در این پنج سال، سرزمین‌های اشغالی شاهد ناکارآمدی سیاسی مقامات صهیونیستی و ناتوانی در تشکیل یک دولت بوده است، مسئله‌ای که شرایط امنیتی و اقتصادی ساکنان سرزمین های اشغالی را تحت تاثیر قرار داده است.

سال گذشته و پس از برگزاری چهارمین دوره انتخابات در اسرائیل، در آخرین لحظات فرصت تشکیل دولت و درست ساعاتی قبل از اعلام رفتن به سوی برگزاری پنجمین دور انتخابات، یک دولت ائتلافی با حضور جریانها و جناح های مختلف به ریاست بنت و لاپید، در سرزمین های اشغالی و پس از چهار دور انتخابات، ایجاد شد.

بنیامین نتانیاهو که از توانایی تشکیل دولت عاجز مانده و در نهایت از نخست وزیری اسرائیلی بعد از یک دهه کنار رفته بود، به رهبری حزب لیکود و متحدان خود در کنست، فعالیت های گسترده و شدیدی را علیه دولت لاپید - بنت شروع کرد تا در نهایت و پس از گذشت یک سال، دولت ائتلافی از اکثرین در کنست خارج شده و صهیونیست‌ها مهیا برگزاری یک انتخابات دیگر شوند.

در این میان، نفتالی بنت،‌نخست وزیر وقت دولت ائتلافی، چند روز قبل از کنار رفتن از سمت خود،‌ در نامه ای به عموم اسرائیلی ها، با اشاره به بحران های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی در دوره نخست وزیر نتانیاهو، و بحران داخلی گسترده در پس برگزاری چهار دوره انتخابات سیاسی متوالی و منازعات شدید داخلی در سرزمین های اشغالی، از عموم صهیونیست های ساکن سرزمین های اشغالی، میخواهد که نسبت به وقایع فعلی و شدت گرفت زد و خورد های داخلی بی تفاوت نباشند و بر علیه نتانیاهو و متحدان وی به میدان بیایند و در مقابل تبلیغات نفرت آمیز و خشونت آمیز نتانیاهو، بایستند.

نفتالی بنت در نامه خود عموم صهیونیست های ساکن در سرزمین های اشغالی را، "جمعیت خاموش" مینامد که به زعم بنت، از عملکرد دولت وی راضی هستند و میدانند که نتانیاهو و متحدان سیاسی وی در باره دولت بنت و عملکرد دولت دروغ میگویند، اما هیچ اقدام و یا تحرک قابل توجهی در جهت دفاع از دولت ائتلافی بنت- لاپید انجام نمیدهند، چرا که به گفته نفتالی بنت، برای مردم روشن است که واقعیت چیست و نیازی نیست به حرف های نتانیاهو و دوستانش توجه کنند.

در این رابطه نکته ای که قابل توجه و تامل است، اشاره نفتالی بنت،‌نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی، به مشکلات و بحران های حاد داخلی در سرزمین های اشغالی و تشبیه این بحران ها به بحران های داخلی در دو حکومت مقطعی یهودیان باستان است که باعث شد این حکومت ها، ۸۰ سالگی عمو حکومت های خود را ندیده و متلاشی شوند.

مسئله ای که در ای نامه برجسته است، احتمال وقوع چنین سرنوشتی از سوی نخست وزیر رژیم صهیونیستی، برای اسرائیل، یعنی از بین رفتن موجودیت رژیم صهیونیستی قبل از ۸۰ سالگی، آنهم به دست خود صهیونیست ها و بر اثر منازعات شدید داخلی، درصورت ادامه این منازعات و احتمال رسیدن نتانیاهو و متحدانش به قدرت و برگشت به دوران تاریک نخست وزیری او است.

از تحلیل وقایع و شرایط سرزمین های اشغالی در چند سال اخیر، میتوان گفت در واقع اکثریت خاموشی که نفتالی بنت آنهارا مورد خطاب داده است،‌ صهیونیست هایی هستند که به دلیل شرایط هرج و مرج وار در اقتصادی، امنیتی و سیاسی، هیچ علاقه ای به دفاع یا اقدام علیه یک دولت ندارند. در واقع این جمعیت خاموش، کسانی هستند که به دلیل ناامیدی از شرایط بد و نامساعد چند سال اخیر در سرزمین های اشغالی، دیگر برایشان منازعات سیاسی داخلی اهمیتی ندارد و از این رو علاقه ای به دفاع از دولت ائتلافی بنت - لاپید در میان آنها وجود ندارد. در یک سال اخیر،‌و در دولت نفتالی بنت، شرایط اقتصادی صهیونیست ها سخت تر شد و مناطق اشغالی شاهد عملیات های اشتهادی قابل توجهی بودند که احساس ناامنی قابل توجهی را میان صهیونیست ها گسترش داد.

در ادامه گزارش، ترجمه متن کامل این نامه در اختیار مخاطبان عزیز قرار گرفته است.

نامه نخست وزیر بنت به اکثریت صهیونیست‌های خاموش

در سالگرد ۷۵ سالگی رژیم صهیونیستی

***********

در طول تاریخ، یهودیان دو بار در این سرزمین صاحب یک کشور مستقل و یکپارچه بودند . اولین بار به مدت ۸۰ سال یک حکومت یهودی وجود داشت و سپس به دلیل درگیری های داخلی تجزیه شد.

بار دوم، حکومت یهودیان حدود ۷۷ سال وجود داشت و سپس به دلیل درگیری های داخلی، حاکمیت آن توسط رومیان از بین رفت.

اسرائیل سومین دوره حکومت یهودیان است. اکنون این کشور در ۷۵ سالگی خود قرار دارد.

همه ما در برابر این آزمون قرار داریم که آیا به عنوان یک کشور مستقل و متحد موفق خواهیم شد از دهه هشتاد عبور کنیم، یا به دلیل درگیری های داخلی دوباره شکست خواهیم خورد؟

مقدمه

حدود یک سال پیش، کشور اسرائیل به یکی از شرم آور ترین دوران های سختی که تا به حال دیده بود رسید. هرج و مرج، چرخه انتخاباتی بی پایان، فلج شدن دولت، سوختن شهرهای لود و عکا در مقابل دولت سردرگم و دچار تعارض، سر خم کردن برای یک نفر و به بردگی گرفتن انرژی کشور برای نیازهای قضایی وی (به منظور فرار نتانیاهو از محاکمه) و ضعفی وحشتناک در برابر دشمن کشنده که به سمت اورشلیم موشک شلیک می کرد.

چند روز پیش از رفتن به پنجمین دور انتخابات که کشور را متلاشی می کرد، من سخت ترین و صهیونیستی ترین تصمیم زندگی‌ام را گرفتم. ایجاد یک دولت نجات ملی برای نجات اسرائیل از هرج و مرج و بازگرداندن آن به شرایط نرمال.

ائتلاف با افرادی با نظرات بسیار متفاوت با خودم به منظور نجات کشور. می دانستم که یک دستگاه زهرآلود عظیم علیه من خواهد ایستاد و و من این مسئولیت را به عهده گرفتم تا سپر انسانی کشور اسرائیل باشم.

من همراه با همکارانم در دولت، اسرائیل را به وضعیت نرمال و رشد بازگرداندیم. تقریباً یک سال بعد از آن و این روزها، ما، همه شهروندان اسرائیل، بار دیگر با یک چهارراه تاریخی روبه رو هستیم:

با یک دولت کارآمد، مسیر رو به جلو را ادامه دهیم یا به سمت عقب به سوی هرج و مرج، درگیری های داخلی، ضعف بیرونی و بندگی کشور برای نیازهای یک نفر برگردیم.

در حال حاضر تنها یک طرف در صحنه در حال فعالیت است، یک دستگاه زهر آلود پر سر و صدا و زیانبار از بن گویر، عوده، نتانیاهو و اسموتریتچ که از خشونت، اخاذی و انبوهی از "اخبار جعلی" استفاده می کند.

 در حالی که اکثریت خاموش که از یک دولت خوب و کارآمد خوشحال هستند، در واقع سکوت کرده و همه چیز را بدیهی می دانند.

اگر نمی خواهیم به عقب برگردیم همه ما باید وارد میدان شویم.

نامه ای به اکثریت جمعیت خاموش (منفعل)

دولت نجات ملی چگونه تأسیس شد؟

از آنجایی که مردم تمایل دارند مسائل را سریع فراموش کنند، من وضعیت یک سال پیش اسرائیل را به شما یادآوری می کنم.

اسرائیل چهار انتخابات متوالی را پشت سر گذاشته بود. شهروندان اسرائیل از کمپین های مبارزاتی وحشیانه بی پایان ناراحت، عصبانی و خسته شده بودند.

بودجه دولتی وجود نداشت. ادارات دولتی فلج و سردرگم بودند.

صدها هزار بیمار کرونا به دلیل سیاست تعطیلی و مرخصی موقت دولت سابق خانه نشین شده بودند. و در این هنگام موج کرونای دلتا در شرف ورود به دنیای ما بود.

اقتصاد اسرائیل به دلیل انتخابات بی پایان و به دلیل ترس از تعطیلی های مخرب تر، در رشد منفی و در یک وضعیت عدم اطمینان هولناکی قرار داشت.

اسرائیل کنترل مخارج خود را از دست داد و به رکورد کسری ۱۰.۱ درصدی رسیده بود.

حماس نتانیاهو را تهدید کرد که مراسم رژه پرچم ها را در مسیر معمول برگزار نکند، نتانیاهو نیز در مقابل تهدید تعظیم کرد و مسیر مراسم را تغییر داد.

در مقابل، حماس و جهاد اسلامی گستاخانه و جسورانه به سمت اورشلیم، پایتخت اسرائیل، موشک شلیک کردند. آنها بوی ضعف و دو قطبی شدن داخلی را حس کردند. ساکنان اورشلیم صدای آژیر خطر را می شنیدند و در پیاده‌روها پناه میگرفتند.

جلسه عمومی کنست به حالت تعلیق درآمد و اعضای کنست به سرعت به اتاق های امنیتی منتقل شدند. ساکنان جنوب به پناهگاه هایی بازگشتند که در دهه گذشته به آن عادت کرده بودند.

در لود و عکا، شورشیان عرب شهروندان اسرائیلی را مورد ضرب و شتم قرار دادند، مشاغل و کنیسه ها را سوزاندند و کنترل دولت از بین رفت.

شهرهای درگیر برای روزها در واقعیتی مشابه وضعیت پیش از بوجود آمدن کشور و قانون زندگی می کردند.

صحنه های۱۹ سپتامبر ۲۰۲۰ تا سپتامبر ۲۰۲۱، شبیه وقایع ۱۹۲۹ (قیام فلسطینی ها بر علیه صهیونیست ها) بود. هیچ قانون و عدالتی وجود نداشت. روزهای وحشتناکی بود. دولت اسرائیل از صبح تا غروب مشغول دعواهای داخلی بود که به فلج کامل کشور انجامید. درگیری های داخلی در اسرائیل به اوج خود رسید و دولت اسرائیل کنترل خود را از دست داده بود.

در سیاست:

پس از انتخابات چهارم، رئیس جمهور وظیفه تشکیل دولت را به نتانیاهو واگذار کرد.

نتانیاهو موفق شد ۵۹ نماینده از جمله هر هفت عضو جناح راست‌گرای کنست را برای تشکیل دولت، دور خود جمع کند که من نیز در میان آن هفت عضو بودم. اما هنوز برای تشکیل دولت دو عضو کم بود.

نتانیاهو با منصور عباس، چندین جلسه مذاکره در بالفور برگزار کرد و بایکدیگر در مورد حمایت از وی در رای گیری برای تشکیل دولت، به توافق رسیدند.

اعضای حزب لیکود در کنست، مانند یواو کیش،‌ لوین و دیگران، از داشتن یک رهبر میانه رو و شجاع مانند منصور عباس در کنار خود بسیارهیجان زده شدند. (به هر حال منصور واقعاً مرد شجاعی است.) آنها وی را در صحن کنست به شکل بی پایانی در آغوش گرفتند و مذاکرات را با او انجام دادند.

گیت دیستال حتی پیشتر با هیجان نوشته بود:

«منصور عباس صدای جدیدی است که امیدی زیادی ایجاد می کند. ما احزاب صهیونیستی را طرد نخواهیم کرد، آنها دست خود را (به نشانه دوستی) به سوی نتانیاهو دراز کردند و خوب است که نتانیاهو نیز در پاسخ دست خود را به سوی آنها دراز کند»

او و دوستانش حتی به چپ ها حمله کردند که منصور را در آغوش نگرفتند.

ناگهان اسموتریچ همه کارهای نتانیاهو را خراب کرد. وی در سخنان خود اصرار داشت: هیچ نیازی به رای منصور عباس و حزبش نیست. (اسموتریچ برای نتانیاهو خط و نشان کشید که در تشکیل دولت، به این حزب عربی اتکا نکند.)

نتانیاهو خاخام ها و فرستادگان خود را برای تحت فشار قرار دادن اسموتریچ فرستاد، اما وی در نهایت خواسته نتانیاهو را قبول نکرد.

نتانیاهو با ۵۹ نفر باقی ماند و برای چهارمین بار در ایجاد یک دولت دست راستی شکست خورد.

او مجبور شد حکم مأموریت تشکیل دولت را به رئیس جمهور بازگرداند. رئیس جمهور این مأموریت را به لاپید داد. روزها رو به اتمام بود. در اینجا با یک معضلی مواجه شدم:

یا باید با اردوگاه بنیامین نتانیاهو همراه می شدیم و بنابراین اجازه برگزاری انتخابات پنجم را میدادیم... یا به صلاح کشور نگاه کنیم و با احزاب راست، میانه، چپ و منصور همراه شویم تا دولت نجات ملی را تشکیل دهیم.

گزینه مناسب از نظر سیاسی و اجتماعی برای من مشخص بود:

ماندن در اردوگاه نتانیاهو و منطقه آسایش، رفتن به سمت برگزاری انتخابات بیشتر، تغییر قوانین اساسی در اسرائیل برای اجازه داده به نتانیاهو برای تامین نیاز های قضایی وی (به منظور فرار از محاکمه)، کشاندن مردم اسرائیل در پنجمین دور انتخابات در میان شیوع کرونا، و در میان هرج و مرج پس از جنگ "محافظ دیوارها" و شورش های ملی گرایانه در عکا، لود و در سراسر کشور.

گزینه های سخت برای من اینها بود: ایجاد یک دولت نجات ملی تحت رهبری من با احزاب از همه طیف های سیاسی، برای نجات اسرائیل از پرتگاه، برای تصویب بودجه بعد از چند سال بلاتکلیفی، برای بازگرداندن اسرائیل به مسیر کارآمد اقتصادی، امنیتی و مدنی. بله، درست است، من نخست وزیری اسرائیل را "به دست آوردم". شاید سخت ترین وظیفه در دنیا.

من ترجیح می دادم به روش دیگری به آنجا برسم. در یک دنیای نرمال، نخست وزیر یک حزب بزرگ را رهبری می کند. اما می‌دانستم که این تنها راه نجات اسرائیل از پرتگاه است و همچنان ارزش ها و منافعی را که با دیدگاه ملی من مطابقت دارد حفظ میکند.

می‌دانستم که اگر دولت تشکیل دهم، یک دستگاه زهرآگین قدرتمند علیه من، علیه خانواده‌ام و علیه اعضای جناحم به میدان خواهد آمد.

چگونه میدانستم؟

چون نتانیاهو به من گفت: «اگر در انتخابات به من نپیوندید، لشکری ​​از پهپادها را علیه شما فعال می کنم، او با دست خود نوعی پهپاد پرنده را به من نشان داد.»

هدف او این بود که کانال ۱۴ اسرائیل، شوفارزن‌های خود ( نوعی شیپور و سازهای بادی متعلق به یهودیان)، فعالان توییتری خود، تظاهرکنندگان پول بگیر خود، آشوبگران خود، "مراکز نظرسنجی" خود و اساساً کل دستگاه سمی که سال ها ساخته بود را در جهت انجام اهداف خود متقاعد کند.

من تصمیم گرفتم مسئولیت را بر عهده بگیرم و در اسرائیل دولتی ایجاد کنم.

علیرغم تهدیدها و شاید دقیقاً به خاطر آنها، من به همراه دوستانم در جناح خودمان، تصمیم گرفتم که اسرائیل را از گودال نجات داده و دولت تشکیل دهم.

روز شبات (روز شنبه در دین یهود یوم شبات نامیده میشود که مخصوص دعا و نیایش است) خانواده ام، را جمع کردم و به آنها گفتم: «در روزهای آینده پدر قرار است کاری انجام دهد. تشکیل دولت. اما اصلاً معلوم نیست که در این کار موفق شوم. و در هر صورت، آنها (مخالفان به رهبری نتانیاهو) علیه من اقدام خواهند کرد، و به من و دوستانم ناسزا خواهند گفت، اما می خواهم بدانید  من این کار را فقط به خاطر کشور اسرائیل انجام می دهم، زیرا تنها را جلوگیری از تجزیه اسرائیل است.

و نتانیاهو، همانطور که قول داده بود، دستگاه زهرآگین خود را با قدرت کامل فعال کرد. حتی قبل از تشکیل دولت، ارتشی از معترضان حقوق بگیر به نمایندگی از نتانیاهو و اسموتریچ به جلوی خانه های آیلت شاکد، عایدیت سیلمان، نیر اورباخ و سایر اعضای حزب من رفتند.

" عوضی " ، " کلاهبردار " ، " به حساب خانواده ات می رسیم " و فحش های تند از این دست تا به امروز مورد استفاده برای اعضای جناح من بوده است.

سیلمان به من گفت که طرفداران اسموتریچ فرزندان آنها را در سازمان جنبش جوانان( یک سازمان مخصوص نوجوانان در سرزمینهای اشغالی) و مدارس مورد آزار و اذیت قرار دادند.

عایدیت ویدیویی از یک ماشین با بلندگوهایی که علیه وی شعار پخش و ماشینش را در بزرگراه تعقیب می‌کرد به من نشان داد، در مورد اهانت هایی که خاخام ها به آنها می کنند به من گفت.

متأسفانه دستگاه نفرت و تهدید (نتانیاهو) توانست عایدیت را به نقطه شکست برساند و اکنون او اسیر دستگاه آنهاست است، همان افرادی که زندگی او را نابود کردند و افرادی را برای تهدید فرزندانش فرستادند و روح او را شکستند. خیلی غم انگیز است. این پیروزی شر بر خیر است.

من شک ندارم که عایدیت در دل خود عمق آسیب های امنیتی، اقتصادی و اجتماعی را که می تواند به کشور اسرائیل وارد کند را درک می کند، اگر دوباره ما را به هرج و مرج بکشاند و کشور را به کسانی که روح او را در هم کوبیده اند، تحویل دهد.

پیش از این در سخنرانی تحلیف من به عنوان نخست وزیر، اعضای لیکود در کنست، بن گوبر و اسموتریچ فحش می دادند، فریاد و داد میزدند.

بچه های من در میان جمعیت بودند و کاملاً نمی فهمیدند چه خبر است، آنها برای من علائم قلبی فرستادند تا مرا خوشحال کنند.

از آن زمان تا کنون صدای دستگاهای سمی لحظه ای قطع نشده است. این روزها این دستگاه سمی تجهیز شده و دارای منابع مالی، به سمت گذشته نیر اورباخ و اعضای خانواده اش هدایت می شود.

گزیده ای از قول های (کنایه به تهدیدات) اعضای مختلف جریان اپوزسیون (مخالفان دولت بنت لاپید) به رهبری نتانیاهو در کنست:

 «ما شما را له خواهیم کرد، بسیار دردناک تر از آنچه که شما امروز انجام میدهید. ما همه اصول قانونی را زیرپا خواهیم گذاشت. ما باید جناح چپ در اسرائیل را تا پایان آن لگد مال کنیم»

 «وقتی که به قدرت برگردیم،۱۰۰ تن سفید کننده غلیظ روی دادستانی خواهیم ریخت(کنایه از پاک کردن دادستانی از فساد مسئولین) مسئولین فاسد مجازات خواهند شد...من به مسئولان فاسد توصیه می کنم از الان برای خود وکیل بگیرند زیرا ما زودتر از آنچه آنها فکر می کنند برمی گردیم»

 «وقتی به قدرت برگردیم از شما انتقام می‌گیریم، زیرا می‌دانیم چگونه حکومت کنیم که شما له کنیم. وقتی به قدرت برگردیم خواهید دید وقتی حزب لیکود (حزب نتانیاهو) بخواهد رفتار غیرانسانی داشته باشد، چگونه است»

 «صبر کنید ... صبر کنید ... ببینید وقتی به قدرت برگردیم با شماها چه خواهیم کرد»

«هر کس در این دولت (دولت بنت – لاپید) شریک است، نباید در کنیسه راه داده شود»، اما ما ادامه دادیم.

ما با دوستانم در جناحمان و ائتلاف، مسئولیت را بر عهده گرفتیم و از برگزاری انتخابات پنجم جلوگیری کردیم. ما یک دولت کارآمد و خوب ایجاد کردیم.

در فصل بعدی خواهید دید که دولت ما به تعهد خود برای بازگرداندن اسرائیل به مسیر رو به پیشرفت خود عمل کرد. دولت ما در کمتر از یک سال این کار را انجام داد، کاری که دولت های قبلی در یک دهه انجام نداده اند.

دولت ما در سال گذشته چه کاری برای شما انجام داده است؟

 * بودجه را به کشور تزریق کردیم.

پس از بیش از سه سال رکود، ما بودجه ای پر از اصلاحات را تصویب کردیم.

لیبرمن، وزیر دارایی، که پیشنهادهای جسورانه را آماده کرد، تمام حمایت های من را برای موفقیت دریافت کرد و این حمایت ها ادامه خواهد داشت.

تصویب بودجه برای ما یک پیامد امنیتی اساسی نیز داشت:

پس از چندین سال رکود در آماده سازی برای مقابله با تهدید ایران، بودجه ویژه ای را برای آماده سازی ارتش اسرائیل برای هرگونه عملیات حتی در دورافتاده ترین نقاط تصویب کردیم.

* ما اقتصاد را ۸ درصد رشد دادیم و صدها هزار بیکار را دوباره سر کار آوردیم.

یادتان می‌آید گفتم: "بدون معیشت، شرایط جالب نیست" ؟ ما این کار را به انجام رساندیم.

صدها هزار بیکار بخاطر کرونا را به کار بازگردانده ایم. کسب‌وکارها در اسرائیل اکنون رونق بی‌سابقه‌ای را تجربه می‌کنند.

سیاست "اسرائیل باز " در کرونا، همراه با اصلاحاتی که در بودجه انجام دادیم و در کنار ثبات سیاسی، به اسرائیل اجازه داد تا به جلو جهش کند.

میزان بیکاری از ۵.۱ درصد به ۲.۹ درصد کاهش یافت و میانگین حقوق در اسرائیل افزایش یافت.

* ما کسری بوجه نرخ را از %۱۰.۱ به % ۰.۶ کاهش دادیم.

پس از ازدست دادن کامل کنترل بر هزینه ها، پراکندگی غیرمسئولانه وجوه، زمام امور را در دست گرفتیم و به سمت مدیریت مسئولانه افزایش درآمد و کاهش هزینه ها رفتیم. ما فرزندانمان را از نسل ها بدهی نجات دادیم.

* روند انتقال چمدان های دلاری را که نتانیاهو سال ها به حماس داده بود، متوقف کردیم.

من به همراه وزیر دفاع بنی گانتس تصمیم گرفتیم: بیشتر از این نه.  اینگونه نمیشد با تروریسم مبارزه کرد. و با وجود تهدید و ارعاب، جلوی آن را گرفتیم.

سال گذشته برای ساکنان سدروت و اطراف نوار غزه آرام‌ترین سال در یک دهه گذشته بود.

* ما سیاست در برابر حماس را ۱۸۰ درجه تغییر دادیم.

از دفاع به حمله عبور کردیم. پس از ۱۳۰۰۰ موشکی که حماس به سوی شهروندان اسرائیلی در  در تل آویو، اورشلیم، سدروت، اشکلون و نوار غزه شلیک کرد، پس از اینکه کاملاً به "دفاع کردن" در برابر بالن های آتش زا که ۴۵۰۰۰ کیلومتر از مزارع کشاورزان می سوزاند، عادت کردیم، این تصمیم را گرفتیم:  دفاع کردن کافی است. ما حمله خواهیم کرد.

و این کار را انجام دادیم. ما در همه جا فعالیت هایی را علیه تروریسم آغاز می کنیم: در غزه، یهودیه و سامره (کرانه باختری) و همچنین دور از مرزهای اسرائیل. ایده ما این است که زودتر به تروریسم و ​​منطقه سازماندهی آن ضربه بزنیم.(حمله پیش دستانه)

* ما به سیاست تعطیلی در کرونا پایان دادیم.

دولت قبلی سه تعطیلی طولانی مدت را ایجاد کرد - تعطیلی در هر موج فراگیری کرونا.

من به همراه وزیر بهداشت، هوروویتز، تصمیم گرفتیم که هر کاری را انجام دهیم تا راه دشوارتر باز نگه داشتن اسرائیل در طول شیوع موج های کرونا را انتخاب کنیم.

ما صدها اقدام انجام داده ایم. ما برای همه بچه های اسرائیلی تست های [کرونا] را معرفی و وارد نظام آموزشی کردیم.

* ما روابط بین المللی اسرائیل را احیا کردیم.

وزیر امور خارجه لاپید وزارت امور خارجه را احیا کرد و سفرا و کنسول های زیادی را منصوب کرد. او آغازگر اجلاس نقب بود.

من به دیدار رئیس جمهور ایالات متحده، نخست وزیر بریتانیا، صدراعظم جدید آلمان رفتم. (به منظور بستن قرارداد خرید زیردریایی که سال ها به دلیل تحقیقات و کیفرخواست ها به بن بست رسیده بود).

ما اولین قرارداد تجارت آزاد را با یک کشور عربی به نام امارات امضا کردیم. من اجلاس شرم الشیخ را با سران مصر و امارات برگزار کردم و پرچم اسرائیل در آنجا به اهتزاز درآمد.

ما یک کمپین سرسختانه برای جلوگیری از حذف نام سازمان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» ایران از فهرست سازمان های تروریستی انجام دادیم و موفق شدیم.

* ما مانع افتتاح کنسولگری آمریکا برای فلسطینیان در بیت المقدس شدیم.

در دیدار با رئیس جمهور آمریکا، مؤدبانه اما صریح به او گفتم که با تأسیس کنسولگری در اورشلیم (قدس اشغالی) موافق نیستم، زیرا اورشلیم پایتخت تنها یک کشور است و آن اسرائیل است.

* مبارزه با ایران.

پس از غفلت نابخشودنی [دولت نتانیاهو]، هنگامی که وضعیتی را به ارث بردم که در آن ایران در حال غنی‌سازی ۶۰ درصدی اورانیوم (که عبور از تمام خطوط قرمز ما است) بود و درحالیکه دولت قبل در حال "تماشا و تحمل" آن بود، من بلافاصله میلیاردها دلار منابع مالی تخصیص دادم و ما برای توقف برنامه هسته‌ای ایران از طریق یک برنامه اقدام کردیم. در حال حاضر این وظیفه ماست و در حال مراقبت از آن هستیم.

علاوه بر این، بدون توجه به موضوع هسته ای، من تقریباً یک سال پیش معادله جدیدی میان خودمان و ایران ایجاد کردم که بر اساس آن، ما در پاسخ به ضربات آنها از طریق سازمان های شبه نظامی خود ، به داخل ایران ضربه می زنیم.

نمی شود سال ها در لبنان و در مقابل غزه خون فرزندانمان را در جنگ با نیروهای نیابتی ایران ریخته باشیم، در حالی که فرستنده آنها، سر اختاپوس، ایران، مصون از آسیب باشد. دوران مصونیت ایران به پایان رسیده است.

* ما برای اولین بار در حال مبارزه جدی با جرم و جنایت در جامعه عرب و سلاح های غیرقانونی هستیم.

پس از ده سال غفلت، زمانی که دولت اسرائیل واقعاً دستان خود را بالا برد[ تسلیم شد]، به خانواده‌های جنایتکار اجازه داد شهرداری‌ها را تصاحب کنند، هزینه‌های حفاظتی را از مشاغل دریافت کنند ( در ازای صدمه نزدن به کسب و کار آنها از آنها باج میگرفتند) ، شهروندان خوب را وحشت‌زده کنند.

 ما یک قدم برداشتیم. من به همراه وزیر امنیت داخلی بار-لو تصمیم گرفتم که یک تیم اقدام ویژه دولتی به رهبری یوآو سگلوویچ تشکیل دهیم که شروع به تعقیب، سخت کردن شرایط، دستگیری و به طور کلی تلخ کردن زندگی خانواده های جنایتکار و جنایتکاران در جامعه عرب کرد و در حال حاضر شروع به ثمر دادن کرده است.

برخی از سران خانواده های جنایتکار به خارج از کشور گریختند و برخی دیگر فعالیت خود را متوقف کردند. بسیاری از آنها در حال گذراندن رویه جزایی خود هستند.

در چهار ماه گذشته، تعداد حوادث تیراندازی در جامعه عرب ۳۰ درصد کاهش یافته است. ما در حال موفق شدن هستیم.

* ما انقلابی در رقابت کوشر (قانونمندی و شرعی قاعده ای مربوط به دین یهود) ایجاد کردیم.

هر شهروند اسرائیلی، هر رستوران یا هتلی، فسادی را که در بخش بزرگی از سیستم کاشروت حاکم شده است، می داند.

فعالان سیاسی به شما توضیح می‌دهند که چه کسی را استخدام کنید، چقدر به او حقوق بدهید و ....

متان کاهانا که به نظر من شاید بهترین وزیر دین در تاریخ کشور باشد، سر کار آمد. او انقلابی عظیمی ایجاد کرد که رقابت را در جهان کوشر باز کرد که هم قیمت ها را کاهش می دهد و هم سطح کاشروت و کیفیت خدمات را افزایش می دهد.

او اینگونه قصد دارد در همه عرصه های دینی ادامه دهد. استاندارد و برای بهبود. نه اینکه این دنیا را به دست بازرگانان سیاسی که از آن برای اهداف خود بهره برداری می کنند، سپرد.

من نمی خواهم تصور کنم که همه اینها به عقب برگردد.

* ما در انتقال اختیارات به مقامات محلی انقلابی ایجاد کردیم و ۱۴ شهرک جدید را در نقب تائید کردیم.

آیلت شاکد، وزیر کشور، این روزها کاری را انجام می دهد که همه می دانستند سال ها باید انجام شود:  انتقال اختیارات از دولت به مقامات محلی.

وضعیت تا امروز عجیب بوده است: یک شهردار در مورد هر جابجایی - پروانه ساختمانی، بهزیستی و آموزش و پرورش - به امضای وزیر کشور نیاز دارد. چیزی که به اصطلاح «مسئولیت بدون اختیار» نامیده میشود.

این یک مسئله دست و پا گیر است که به طور جدی به ساکنان آسیب می رساند.

اکنون وزیر شاکد از روی هوشیاری قدرت هایی که سیاستمداران دوست دارند آن را حفظ کنند،‌ تقسیم کرده است. این کار را به یک دلیل انجام می دهد - زیرا برای اسرائیل خوب است.

علاوه بر این، با همکاری وزیر مسکن، الکین، برای ایجاد ۱۴ شهرک جدید و یک شهر جدید دیگر در نقب همکاری می کند. مظهر یک صهیونیسم!

* ما به حکومت انحصاری در کشور پایان دادیم. ما از "من" به "ما" رفتیم.

ای کاش دولت را در عمل می دیدید. وزرا با هم همکاری و به صورت مشترک کار می کنند. اگرچه دولت نظرات زیادی دارد، اما همه آنها در هدف پیشبرد اسرائیل متحد هستند، در رفع مشکلات و در ساختن.

به عنوان نخست وزیر، من برای همیشه روی این گروه کار می کنم، زیرا می خواهم هر وزیری به نفع مردم موفق عمل کند. رویکرد من این است که اختیارات را به وزرا تفویض کنم، به آنها اجازه کار بدهم، در عمل از آنها حمایت کنم و بعد از موفقیت به آنها اعتبار بدهم.

داستانی را برایتان تعریف می کنم که نمی دانستید.

به محض آغاز به کار، با هیلی تروپر وزیر فرهنگ و ورزش تماس گرفتم و به او گفتم که در مراسم فانوس روز استقلال دوست دارم به سنت همیشگی که در سال های گذشته وجود داشت، بازگردم.

من نمی خواهم صحبت کنم. دوست ندارم فیلم تبلیغاتی فردی من و همسرم پخش شود. نمی خواهم هنگام ورود من و ورود همسرم از تماشاگران خواسته شود بایستند.

مراسم فانوس دریایی همیشه متعلق به مردمی بوده است که کنست نماینده آنهاست و امسال هم همینطور بود. دعوای نتانیاهو با یولی ادلستاین، رئیس وقت کنست، درباره اینکه آیا او سخنرانی خواهد کرد یا نه را به خاطر دارید؟ به یاد دارید که چگونه همه ما خجالت می کشیدیم که این لحظه مقدس اسرائیلی برای ما خراب شده است؟

این داستان تمام شد. ما به وضعیت یک کشور نرمال برگشتیم. کشور بالاتر از "من" است. در همه زمینه ها همین طور است.

من از موفقیت آنها نمی ترسم، برای موفقیت آنها تلاش می کنم. به هر حال، موفقیت آنها موفقیتی برای کل کشور اسرائیل است. این همیشه راه من بوده است.

به عنوان یک فرمانده در ارتش اسرائیل، به عنوان مدیر عامل شرکت های فناوری پیشرفته، به عنوان وزیر اقتصاد، آموزش، دفاع و امنیت. به عنوان رئیس یک جنبش سیاسی، من همیشه برای تقویت و توانمندسازی زیردستانم تلاش می کردم.

بله، در نهایت مسئولیت نهایی بر عهده من به عنوان نخست وزیر اسرائیل است. اما راز موفقیت دولت در حسن نیت همه است. نه چشمان کوچک و تنگ.

من می توانم در ادامه در مورد موفقیت های دولت در بسیاری از زمینه ها به شما بگویم: ارتقاع مترو در تل آویو توسط وزیر حمل و نقل مراو میکائیلی.

اصلاحات شگفت انگیز وزیر دادگستری، گیدئون سار -برای اولین بار، جلسه استماع قضات عالی و غیره.

یک برنامه اقدام ضروری برای بادیه نشینان در نقب که توسط وزیر رفاه مایر کوهن پیش برده شده است. از یک طرف - اجازه دادن به بادیه نشینان برای زندگی قانونی و از سوی دیگر - پاکسازی مناطق بزرگ در نقب از ساخت و ساز غیرقانونی.

هر کسی که به جنوب اسرائیل سفر می کند نمی تواند فاجعه ای را که در ۲۰ سال گذشته در آنجا رخ داده است را نبیند.

به همین دلیل است که معاون وزیر ابیر کارا به این موضوع حمله می کند و ما قبلاً ده ها قانون غیر ضروری و خسته کننده را "حذف" کرده ایم.

الان همه چیز کامل نیست. قیمت ها در اسرائیل یکی از بالاترین قیمت ها در جهان است. به مدت ۱۵ سال، جیب های انحصارطلبان و کارتل‌ها پر شد، اما ما در حال حاضر مراقب آن هستیم.

بوروکراسی هنوز در اسرائیل بسیار زیاد است.

قیمت مسکن غیرقابل تحمل است. در دهه گذشته آنها به سطوح نجومی افزایش یافته اند. در دو سال بن بست انتخاباتی، تعداد کار بازاریابی و شروع ساخت و ساز کاهش یافت.

آیا متوجه شده اید که در سال گذشته اینجا چه اتفاقی افتاده است؟ ما دوباره برای شما شهروندان کار می کنیم. وزرای کابینه برای خودشان کاری نمیکنند. اما صبح بیدار شوید و برای شما کار کنید. خیلی ساده.

همه اینها اکنون در خطر است

ممکن است همه چیز را از دست بدهیم. اسرائیل در خطر واقعی بازگشت به هرج و مرج، روزهای پر هیاهو، ضعف در برابر حماس، فلج شدن در نبود بودجه، توقف شدید، و مشغولیت بی وقفه به کارزارهای انتخاباتی است.

چرا این اتفاق در حال رخ دادن است ؟

زیرا دستگاه نفرت و پر سروصدای اپوزیسیون شبانه روزی کار می کند، در حالی که اکثریت خاموش است.

منظورم چیست؟

این روزها جلوی خانه نیر اورباخ آزار و اذیت و تظاهرات شبانه روزی است. سر خانواده اش فریاد می زنند که خائن هستند و او را رها نمی کنند.

نیر اورباخ به ادامه فعالیت این دولت در مقابل گزینه جایگزن که هرج و مرج است، معتقد است. اما یک انسان عادی به سختی در مقابل خشونت و هیاهوی بی وقفه ایستادگی خواهد کرد.

بنابراین در مقابل گروه های نفرت، گردان های پشتیبانی باید ایجاد شود.

چالش دیگری که کار را برای دولت سخت می کند این است که همه قبلاً به این خیر (دولت بنت – لاپید) عادت کرده اند.  به یک دولت عادی و خوب. ما و همچنین اعضای ائتلاف آن را بدیهی می دانیم.

برای احزاب چپ و راست حاضر در ائتلاف ممنوع است که بخواهند این موفقیت را به سمت پایگاه خود بکشند. زیرا باعث تجزیه ائتلاف خواهد شد.

قاعده ای که در زمان تأسیس دولت ایجاد کردیم:

هیچ کس ملزم به ترک کردن نظرات و ارزش های خود نیست، بلکه همه موظفند اختلافات سیاسی را کنار بگذارند و بر بهبود زندگی شهروندان تمرکز کنند. همه ملزم به سازش باهم هستند.

هیچ کس به ۱۰۰% آرزوهای خود نخواهد رسید.

کسانی هستند که با خود می گویند: من تهدید می کنم و امتیاز می گیرم، به هر حال نخست وزیر مسئول است، این مشکل من نیست.  اما آنها اشتباه می کنند. این دقیقاً مشکل آنها و مشکل همه ماست. من قصد ندارم گروگان کسی باشم.

دولت به اتخاذ تصمیمات امنیتی و ملی به صورت واقعی و بدون ملاحظات سیاسی ادامه خواهد داد. وقتی باید علیه حماس اقدام کنیم، عمل میکنیم. زمانی که یک مراسم رژه پرچم باید برگزار شود، برگزار می شود. وقتی می خواهیم یک برنامه پنج ساله برای ارتقای اشتغال و تحصیل در جامعه عرب را جلو ببریم، این کار را انجام می دهیم.

ماموریت ملی، یک ماموریت بزرگ و متعلق به همه ما است. آنچه در اینجا در خطر است، ادامه فعالیت کشور اسرائیل در برابر خطر سقوط به هرج و مرج، سرخم کردن جلوی یک فرد و فروپاشی درونی است که ما را به ضعف بیرونی باز خواهد گرداند.

چیزی که یک سال پیش تجربه کردیم. هر کس غیر مسئولانه رفتار کند، همه مردم با او تسویه حساب خواهند کرد.

سخنی با برادرانم درباره صهیونیسم راست و مذهبی

ما دارای مسئولیت هایی هستیم. مسئولیت در قبال دولت اسرائیل و مردم اسرائیل. تکفیر و تحریم کردن، داد و بیداد کردن،‌ اختراع جایگزین هایی که وجود ندارند، مانند ادعای ساختگی اسموتریچ مبنی بر اینکه او یک دولت دست راستی دارد، کار عقلانه ای نیست.

اگر نتانیاهو ۶۱ کرسی در کنست داشت، دولت خود را مستقر میکرد. هم نتانیاهو و هم گفنی این موضوع را به صراحت گفتند.

عاقلانه این است که با یک موقعیت واقعی روبرو شوید. اتخاذ تصمیم درست برای کشور اسرائیل. تمام روز از روی سکوها فریاد نزنید و از هر چیزی که حرکت می کند انتقاد نکنید.

من عصبانیت از این را که نمی توانم به همه قول هایم عمل کنم کاملا درک می کنم و می پذیرم.

من قول دادم اسراییل را از هرج و مرج نجات دهم و به شرایط نرمال بازگردانم - ما این کار را کردیم.

من قول دادم از انتخابات پنجم جلوگیری کنم - این کار را کردیم.

من قول دادم ماهیت رفتار با حماس را تغییر دهم – این کار را کردیم.

ما قول دادیم مالیات ها را کاهش دهیم – این کار را انجام دادیم.

ما قول دادیم که انبوه بیکاران را به کار بازگردانیم – به قولمان عمل کردیم.

اما من به وعده هایم در مورد حزب رعام (فهرست متحد عربی) و احزاب چپ عمل نکردم.

در نگاه به گذشته، اشتباه من در وهله اول این بود که چنین تعهدی به آنها را ادادم. تحریم احزاب چپ صهیونیستی اشتباه است.

 درست این است که نگران این باشیم که از یک سیاست صحیح ملی مراقبت کنم و این کاری است که من انجام می دهم. یعنی به جای اینکه تمام روز ببینید باید با چه کسی سر و کار داشته باشید، ببینید که در چه چیزی باید تمرکز کنید.

حال، لحظه ای به بررسی سیاست دولت با دید باز بپردازید و از خود بپرسید که آیا واقعاً این یک دولت چپ است؟

ما تصمیمی تاریخی برای دو برابر کردن تعداد شهرک نشینان در بلندی های جولان و ایجاد دو شهرک جدید گرفتیم: «مطر» و «آسیف».

ما از ایجاد کنسولگری آمریکا برای فلسطینیان در بیت المقدس جلوگیری کردیم.

ما سیاست را در قبال حماس ۱۸۰ درجه تغییر دادیم – از دفاع به حمله.

نتایج خوب است. برای اولین بار پس از سال ها، آرامش و زندگی به ساکنان سدروت و مجاور نوار غزه بازگشت.

ما قطعنامه ای در مورد ایجاد ۱۴ شهرک و یک شهر جدید در نقب تصویب کردیم. چیزی که چشم انداز بن گوریون بود!

ما به ساخت و ساز در یهودیه و سامره به میزان معمول ادامه می دهیم. رژه پرچم را به مسیر سنتی اش برگرداندیم و جمعیت شرکت کننده با بالای ۷۰ هزار نفر رکورد زدیم! شرکت کنندگانی که پرچم اسرائیل را به اهتزاز درآوردند.

در زمان نگهبانی مان ما در برابر حماس سر فرود نیاوردیم. ما یک وجب از خاک خود را رها نمی کنیم و در مورد تشکیل کشور فلسطین بحث نمی کنیم.

از سوی دیگر، من به شرکای خود در سمت چپ توجه دارم و بنابراین هیچ حرکت مخالفی نیز وجود نخواهد داشت.

برای اولین بار تصمیم به برگزاری جلسه استماع برای قضات دیوان عالی کشور گرفتیم.

ما یک سری اصلاحات را برای افزایش رقابت در اقتصاد تصویب کردیم. آیا کسی می تواند به طور جدی ادعا کند که این یک دولت با سیاست های چپ است؟

پس علت و انگیزه واقعی حملات بن گویر، اسموتریچ و برخی از افراد لیکود چیست؟

حقیقت این است که آنها چیز زیادی برای حمله به اقدامات دولت ندارند، زیرا دولت خوبی است که از منافع ملی اسرائیل به خوبی محافظت می کند.

در واقع حمله به همان اراده و انتخاب من برای تشکیل دولت به جای ادامه هرج و مرج در اسرائیل است.  برخی از اعضای لیکود، بن‌گویر و اسموتریچ متأسفانه سیاست هویتی را اتخاذ کرده‌اند که به طور کلی اختراع چپ رادیکال در ایالات متحده است.

توضیح خواهم داد:

سیاست هویتی، سیاستی است که به سیاست‌ها یا اقدامات حکومتی نمی‌پردازد، بلکه به هویت گروهی می‌پردازد: «سفاردی‌ها»، «مذهبی‌ها»، «اشکنازیم‌های چپ»، «دومین اسرائیل» و «بی بییست ها (حامیان بنیامین نتانیاهو)».

در سیاست هویت، اگر در اردوگاه دیگری باشید، دشمن هستید. تو آدم بدی هستی، بدون توجه به اعمال و کارهای شما.

اگر با رنگ پوست سفید متولد شده اید، به طور خودکار به عنوان شخصی با امتیازات اجتماعی و اقتصادی بیشتر تعریف میشوید.

اما اگر سیاه پوست به دنیا آمده اید، به طور خودکار به عنوان یک قربانی تعریف می شوید. ماهیت شما نه با نظرات، شخصیت یا اعمال شما، بلکه توسط گروهی که به آن تعلق دارید تعیین می شود. چیزی برای ادعا یا حقایق وجود ندارد.

شما شانسی ندارید، زیرا تمام ذات و ماهیت شما متعلق به یک گروه است. و با توجه به سیاست های هویتی، برای مثال، حتی اگر یک دولت در غزه علیه حماس درست عمل کند، یا اقتصاد را ۸ درصد رشد دهد یا از افراد دارای معلولیت مراقبت کند، مهم نیست، زیرا از نظر آنها، دولت ما شبیه به "اولین دولت اسرائیل" است. ( بن گورین، نخست وزیر اولیل دولت اسرائیل، یکسال پس از رسیدن به نخست وزیر استعفا داد)

و بالعکس - تحت حاکمیت لیکود، حتی اگر شهر سدروت هزاران راکت شلیک شده سمت خود را رهگیری کند، و لیکود نتواند کاری کند و توضیح دهد که اینها (مقاومت غزه) افراد سرکشی هستند، بنابراین آنها اجازه دارند تمام جنوب را بسوزانند و یک میلیون بیکار هم وجود داشته باشد - خوب است، زیرا این دولت نتانیاهو است.

درست است، من خوشحال خواهم شد اگر دولتی که ما تشکیل دادیم احزاب دیگری را نیز به نمایندگی از سایر مردم در بر بگیرد.

به عنوان مثال، بخش حریدی ها (یهودیان افراطی)، عمدتاً به دلیل انتخاب بدبینانه و جهت دار نمایندگان سیاسی خود، متاسفانه از سوی جناح های خود در دولت ما نماینده ای ندارند. تاکید میکنم: این انتخاب آگاهانه آنهاست که به دولت نپیوندند. این یک خود حذفی است.

در هر صورت، من به عنوان نخست وزیر به مراقبت از کل مردم، از جمله گروه هایی که احزاب ائتلاف را انتخاب نکرده اند، ادامه خواهم داد. دوستان من، هرکس گروه خود را بالاتر از کشور قرار دهد، موجودیت کشور را به خطر می اندازد.

دقیقا به همین شکل در همین جا ۲۰۰۰ سال پیش ما کشور مستقلی را که برای خود داشتیم از دست دادیم. هیچکس به حرف دیگری گوش نکرد. همه شدیدا از هم متنفر بودند. و کشور از دست رفت.

یک گروه اعضای گروه دیگر را به کنیسه های خود راه ندادند. آیا این برای شما آشنا به نظر می رسد؟ داستان کامتسا و بار کامتسا دقیقاً به همین موضوع می پردازد – اقدامات طرد آمیز ارادی یک یهودی علیه یهودی دیگر. دشمنی به حدی رسید که یک گروه ذخایر غذایی گروه دیگر را که در داخل شهر بیت المقدس که توسط دشمن محاصره شده بود، سوزاندند.

یهودیان می توانستند برای مدت طولانی در محاصره روم زنده بمانند، اما تکفیر کنندگان، متعصبان، کسانی که ۱۰۰% مطمئن هستند که همیشه حق با آنهاست، با مواد آتش زا راه می رفتند و بقیه را با آتش نفرت سوزانیدند.

مردم اسرائیل هرگز نتوانسته اند بیش از ۸۰ سال یک کشور مستقل و یکپارچه یهودی را حفظ کنند. کشور اسرائیل اکنون در ۷۵ سالگی خود قرار دارد و این بار باید موفق شویم.

من مطمئن هستم که تک تک شما شهروندان اسرائیل با من موافق هستید. موجودیت کشور ما از هر منفعت مقطعی و طبقاتی مهمتر است.

اتفاقاً مناخیم بگین در جریان ماجرای آلتالنا (درگیری خشونت آمیز داخلی میان صهیونیست ها) متوجه این موضوع شد و با قدرتی غیرقابل تصور از یک جنگ برادرکشی جلوگیری کرد که می توانست کشوری را که تازه تأسیس شده بود ویران کند. خیر کشور بالاتر از خیر یک بخش یا گروه است. به این می گویند کشور داری.

و منصور عباس چطور؟

منصور عباس یک رهبر سیاسی شجاع است که تلاش می کند جامعه عرب را به جایگاه بهتری برساند. برای اولین بار، یک رهبر عرب که اسرائیل را به عنوان دولت ملی قوم یهود به رسمیت می شناسد.

برای اولین بار، یک رهبر عرب که با تمام توان تلاش می کند تا وضعیت مدنی-اقتصادی شهروندان عرب اسرائیل را ارتقا دهد.

او با تمام توان تلاش می کند تا علیه جنایت در جامعه عرب کار کند و پدیده سلاح های غیرقانونی را ریشه کن کند.

آیا متوجه شده اید که این دقیقاً همان چیزی است که شما نیز می خواهید؟ در مورد نحوه مواجهه با منصور عباس، آقای نتانیاهو شایسته تقدیر است.

او احتمالاً به درستی به من گفت: "منصور رهبر شجاعی است. ما باید او را تقویت کنیم و با او همکاری کنیم." من موافقم.

دولت اسرائیل منافع ملی بزرگی دارد که راه منصور عباس، مسیر صلح و همکاری است و نه همچون راه ایمن عوده (عضو کنست) مسیر افراط گرایی و ناسیونالیسم.

مخالفان سیاسی ما مدعی هستند که به دلیل همکاری با منصورعباس، دشمن در حال قیام است. این یک دروغ است.

دشمن در جریان وقایع جنگ «محافظ دیوارها» که قبل از تأسیس دولت ائتلافی ما بود، سرش را بلند کرد. آن وقایع  یک مشکل جدی را آشکار کرد که در جریان بود و در زیر سطح رشد کرده  و به نقطه جوش رسید بود. ما در حال مراقبت از این موضوع هستیم.

مخالفان ما، نتانیاهو، بن گوبیر و اسموتریچ، من را مقصر مرگ قربانیان حملات اخیر می دانند و دوباره آن را به گردن همکاری با منصور می اندازند. این هم یک دروغ وحشتناک است.

اکنون ۱۳۰ سال است که صهیونیسم با ده ها موج تروریسم (بسیار دشوارتر) دست و پنجه نرم می کند، از جمله موج اقدامات فلسطینی ها در (۲۰۱۵-۲۰۱۶ که جان ۵۰ شهروند را گرفت. ما همیشه بر این مشکلات غلبه کرده ایم و این بار هم غلبه خواهیم کرد.  اما این اتهام آنها عجیب و وحشتناک است.

نتانیاهو در توئیتی فریاد زد که نمایش پرچم های فلسطین در دانشگاه تل آویو تقصیر بنت بوده است. باز هم دروغ. این نمایش سالانه، ده ها سال است که در ساعت همیشگی خود برگزار می شود.

حقیقت بسیار ساده است: دولت به رهبری من یک سال است که سیاست امنیتی تهاجمی را - در یهودیه و سامره، علیه غزه، علیه ایران - در واقع در همه جبهه ها حفظ کرده است. من اجازه نفوذ ملاحظات سیاسی را نداده و نخواهم داد.

و برگردیم به منصور عباس - دولت اسرائیل علاقه دارد به منصور کمک کند تا خود را در جامعه عرب تقویت کند تا دستاوردهایی را برای جامعه عرب به ارمغان بیاورد، در غیر این صورت با دیدگاه های "تجمو" (یک حزب عربی سکولار ضد صهیونیستی است که از تبدیل کشور اسرائیل به کشوری برای همه شهروندان آن حمایت می کند) و "ایمن عوده" ( صهیونیست افزاطی و ناسیونال) روبه رو خواهیم شد. ما رو به جلو حرکت می کنیم.

من از شما دوستانم، جمعیت خاموش، چه می خواهم؟

ما را در میدان تنها نگذارید.

سرو صدا ایجاد کنید.

پیام ما را پخش کنید - که افراد شایسته و با عقاید مختلف و عاشق کشور می توانند کنار هم بنشینند و به نفع آن کار کنند.

بگویید که از  «من» به «ما» رسیدیم.

این نامه و موارد مشابه را به اشتراک بگذارید.

سازماندهی تظاهرات حمایتی از دولت در مقابل خانه های اعضای دولت.

برای فعالیت تظاهرات حمایتی و داوطلبانه نزد ما ثبت نام کنید.

عرصه را به دستگاه دروغگو واگذار نکنید.

این کافی نیست که به من نزدیک شوید و به من بگویید: "قوی باش. تسلیم نشو."

عمل کنید، در شبکه های مجازی، در اطرافتان، در هر کجا.

ما کشور دیگری نداریم. به همین دلیل ما هرگز تسلیم نخواهیم شد.

این در روح و ذهن ماست.