همان‌طور که در اوکراین عدم اقبال از شاخه سیاسی گردان آزوف باعث شد تا این گروهک خاصیت تروریستی پیدا کند؛ در تهران نیز برخی القائات خارجی این افراد را به‌سوی اقدامات خشونت‌زا سوق داده است!

سرویس سیاست مشرق- ماه فوریه سال ۲۰۱۴ با آغاز بحران سیاسی در اوکراین یک گروه شبه‌نظامی با خاصیت میلیشیایی در بندر ماریوپول و کنار دریای آزوف اعلام موجودیت می‌کند، این گروه خود را یک جریان ملی‌گرا خوانده با گرایشات نازیستی خوانده و روسیه را دشمن شماره یک خود معرفی می‌کند. آن روزها رسانه‌ها روی این گروهک رادیکال و خشونت‌طلب نام «گردان آزوف» را گذاشته و به‌شدت آن را وایرال می‌کند.

چند ماه بعد، یعنی در نوامبر ۲۰۱۴، این گروه شبه‌نظامی رسماً بخشی از گارد ملی اوکراین شده و اعلام می‌کند که تحت نظارت وزارت کشور عمل می‌کند. این ادغام باعث شد تا این گروه خشن کمتر از گذشته بر سر زبان‌ها باشد؛ اما در جریان جنگ روسیه با اوکراین بار دیگر گردان آزوف سر از گور برآورده و با هدایت رسانه‌ای غرب نقش منجی را برای مردم اوکراین بازی می‌کند!

جالب آنکه گردان آزوف به‌روشنی و بدون تعارف سیاسی هویت راست افراطی دارد و حتی نئونازی‌ها در آن حضوری علنی دارند. سخنگوی رسمی این گروه در سال ۲۰۱۵ گفته بود که ۱۰ تا ۲۰ درصد از اعضای آزوف خود را نازی می‌دانند. این گروه در برخی عملیات‌های خود گاه از نمادهایی همچون «خورشید سیاه» استفاده می‌کند که متعلق به نازی‌ها است. این نماد را هاینریش هیملر، از سران آلمان نازی، طراحی کرده بوده است.

آندری بیلتسکی، بنیان‌گذار این گروه، از رهبران بنام جریان‌های راست افراطی در اوکراین است که سابقه حمله به اقلیت‌های کشور را نیز دارد. او در سال ۲۰۱۰ گفته بود که هدف ملی اوکراین باید رهبری نژادهای سفیدپوست جهان در جنگ صلیبی نهایی علیه نژادهای پست تحت رهبری سامی‌ها باشد.

شاخه‌های خشونت زا باهم متحد می‌شوند!

این گروه افراطی و شبه‌نظامی آن‌قدر مواضع دست راستی گرفته بود که روی کانا نماینده کنگره طرحی را مطرح کرده بود که هرگونه کمک مالی یا تسلیحاتی به این گروهک ممنوع شود، اما در جریان جنگ اوکراین این طرح کنار گذاشته‌شده و ناتو به‌صورت رسمی از آن حمایت می‌کرد. طبق آخرین برآوردها این گردان چیزی در حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نیروی رسمی دارد، جالب‌توجه آنکه این گروهک شبه‌نظامی یک شاخه سیاسی با عنوان سووبودا نیز داشته که در آخرین انتخابات پارلمانی در اوکراین به دو درصد آراء مردم نیز نرسیده و حتی نتوانست یک کرسی مجلس را نیز به دست آورد.

 شاخه سیاسی گردان آزوف به دلیل نفرت پراکنی شدید، فحاشی، اقدامات رادیکال خیابانی چون زدوخورد با مردم عادی و نیروهای پلیس؛ اقدامات ضد فرهنگی چون ترویج برهنگی و اقدامات سکسیستی و خارج عرف هیچ محبوبیتی میان مردم اوکراین نداشته اما به دلیل داشتن نبض شبکه‌های اجتماعی و پاتک‌های اینترنتی توانسته خود را میان احزاب سنتی مطرح کند.

روزنامه ایندیپندنت در گزارشی نوشته است که مردم اوکراین در انتخابات دموکراتیک (بدون هدایت ترول‌های اینترنتی) بارها با صدای قاطع به جریان راست افراطی «نه» گفته‌اند. قابل‌توجه آنکه این حزب که در انتخابات ۲۰۱۲ بیش از ۱۰ درصد رأی آورده بود، در انتخابات ۲۰۱۴ شاهد کاهش آرای خود به ۴.۷ درصد بود؛ یعنی زیر ۵ درصد لازم برای ورود به مجلس. اوله تیانیبوک، رهبر این حزب، در انتخابات ریاست جمهوری در مه ۲۰۱۴ تنها ۱.۱۶ درصد رأی آورد. در همین انتخابات زلنسکی با گرایشات یهودی به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد، روزنامه اوکراین ما که یکی از روزنامه‌های مطرح در این کشور است در شرح شکست راست افراطی در انتخابات نوشت که مردم از ترس نازیسم به دلقک یهودی پناه برده‌اند!

در حال حاضر گروهک نئونازی در اوکراین دارای دوشاخه سیاسی و نظامی بوده که بخش سیاسی آبا نام سپاه ملی با حزب سووبودا و بخش نظامی آن با عنوان گردان آزوف به فعالیت مشغول است، جالب آنکه این گروه میلیشیایی مختص به شهروندان اوکراین نیست و صدها نفر از کشورهای مختلفی چون برزیل، ایتالیا، بریتانیا، فرانسه، آمریکا، یونان، کشورهای اسکاندیناوی، اسپانیا، چک، اسلواکی، به اوکراین سفرکرده‌اند تا به آن بپیوندند. بسیاری از این نیروها علناً جذب افکار راست افراطی و متمایل به نازی‌ها در این گروه نظامی شده‌اند؛ در سال ۲۰۱۸ نیروهای این گروه در خیابان‌های کی‌یف، پایتخت اوکراین، راهپیمایی کردند در این تظاهرات بسیاری از اموال مردم عادی آسیب‌دیده و چندین مورد تجاوز گروهی به زنان ثبت‌شده است.

سال ۲۰۱۹ «مرکز سوفان» که از مهم‌ترین اتاق های فکرهای آمریکا است، گزارشی در مورد آزوف منتشر کرد که عنوان آن چنین بود: شبکه‌ای فراملیتی که کسی از آن صحبت نمی‌کند! این گزارش اشاره‌کرده بود که گردان آزوف با نیروهایی در سراسر جهان ارتباط دارد. حتی تروریستی که در مارس ۲۰۱۹ به نماز جمعه در مسجد النور در کرایست‌چرچِ نیوزیلند حمله کرد و ۵۱ انسان بی‌گناه را کشت، مدعی بود که در اوکراین بوده و در صفوف گردان آزوف جنگیده است.

در گزارش آمده بود که گردان آزوف و شاخه سیاسی آن سووبودا به‌عنوان نقطه‌ای محوری در شبکه فراملی افراطیون خشونت‌بار راست‌گرا ظهور می‌کند، رویکرد تهاجمی این گروه در شبکه‌سازی است، در پایان این گزارش مهم قیدشده بود که موساد باوجود تعارض منافع با گردان آزوف از این گروهک حمایت سنگین مالی و تسلیحاتی کرده و به آن‌ها آموزش شبکه‌ای می‌دهد! خانه یهود متشکل از ملی‌گرایان افراطی در مناطق اشغالی با همراهی حزب لیکود از مهم‌ترین حامیان رسمی گردان‌های آزوف محسوب می‌شوند.

روزنامه نیویورک‌تایمز در گزارشی با عنوان کبوتر با کبوتر باز با باز نوشته است که اسرائیل بهترین دوستانش را از بین بدترین پوپولیست‌های اروپایی انتخاب می‌کند، از دسامبر ۲۰۱۰ حدود ۳۰ نفر از رهبران راست افراطی ازجمله گرت ویلدر Geer هلندی، فیلیپ دووینتر بلژیکی و جانشین ژورگ هایدر؛ هاینز کریستیان استراچ اتریشی با حضورخود در مناطق اشغالی با مورد استقبال مقامات رژیم صهیونیستی قرار گرفتند. در آن روزها آویگدور لیبرمن معاون نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه که در رؤیای نابود کردن مسلمانان برای تشکیل دولتی مختص یهودیان بسر می‌برد با ویلدر که آرزوی ممنوع کردن قرآن در هلند را دارد به گرمی دیدار و گفتگو کرد! این خاصیت سیاسی در میان مقامات صهیونیست باعث شد تا گردان آزوف گروهی محبوب برای سرویس‌های اطلاعاتی این رژیم غاصب باشد.

ورود زمورها به صحنه اغتشاشات

حمایت‌های سنگین از شاخه سیاسی و نظامی سووبودا باعث شده است که این گروهک تروریستی علاوه بر اوکراین در برخی کشورهای اروپایی نیز شاخه باز کند! ظهور پدیده‌ای چون اریک زِمور در آخرین انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه نشانه‌ای از این ماجراست. اریک زِمور همواره خود را قربانی «سیستم» سیاسی و قضایی فرانسه قلمداد می‌کند، طرفدارانش او را فردی «شجاع» می‌خوانند و مخالفانش او را «فاشیست» توصیف می‌کنند. او در این میتینگ‌های انتخاباتی از «فاشیست، نژادپرست و زن‌ستیز» بودن خود دفاع کرد و گفت می‌خواهد فرانسه و ارزش‌های این کشور را که به گفته او، از سوی اسلام و مهاجرت مورد تهدید قرارگرفته است نجات دهد!

زمور در آستانه انتخابات فرانسه کتاب دیگری را از خود با عنوان «فرانسه حرف آخرش را نگفته است» منتشر کرد. روزنامه لوموند دراین‌باره نوشته بود:

 او معمولاً در کتاب‌هایش که سعی می‌کند نام «فرانسه» را نیز در آن‌ها بگنجاند، به طرز «مبالغه‌آمیز» یا دست‌کم «وسواس‌گونه» کشور فرانسه را ستایش می‌کند و بر «افتخارِ» ازدست‌رفته این کشور افسوس می‌خورد. به همین دلیل است که تحلیلگران معتقدند نظرات او بر اساس فرض «اضمحلال» و «افول» فرانسه چیده شده است. زمور دریکی از کتاب‌هایش می‌نویسد که اروپایی‌ها «در یک جنگ تمدنی» هستند که «تمام اروپا را به خطر می‌اندازد» و به اروپایی‌ها هشدار می‌دهد که در آینده آنان هستند که تحت «استعمار» مهاجران قرار می‌گیرند و «بردگان» بعدی خودِ اروپایی‌ها هستند.

جالب آنکه طرفداران زمور ازنظر تیپولوژی به‌شدت اعضای سووبودا در اوکراین شبیه بودند، میل به خشونت بالا و تخریب‌گری، تندخویی؛ مصرف بالای مواد مخدر و حضور در محافل سکسیستی ازجمله خصوصیات مشترک میان این دو گروه است. جالب آنکه این دو گروه با یک گروه فاشیستی در آلمان بانام Atomwaffen Division قرابت نزدیک دارند؛ پلیس آلمان اعلام کرده است که این گروه فاشیستی در ماه‌های اخیر در برلین عضوگیری کرده است؛ این گروه تندخو متهم به قتل ۵ نفر هستند.

باوجود رشد افراط‌گرایی در اروپا کشورهای اروپایی که همواره خود را دشمن راست افراطی نشان داده‌اند درباره بازگشت روح نازیسم به خانه‌های خود سکوت کرده‌اند، در حال حاضر سطح همکاری میان اروپا با گردان فاشیستی تا حدی است که اروپایی‌ها به پیشنهاد سازمان ملل برای مبارزه با نمادهای نازی رأی منفی داده‌اند!

آشنایی با روحیات شاخه ایرانی گردان آزوف

بازگشت فاشیست‌های تندمزاج به اروپا برای مخاطب فارسی‌زبان ناآشنا نیست؛ این روزها با وقوع برخی اغتشاشات محله محور در چند شهر نمادهای رفتاری این گروه‌ها قابل رهیابی است، گویی شاخه ایرانی گردان‌های سیاسی و نظامی سووبودا با اقدامات آنارشیستی تشکیل‌شده و با همان مدل رفتاری دست به تخریب و آشوب سازی می‌زند.

 سال ۲۰۱۸ با بروز برخی ناآرامی‌ها در عراق و لبنان نام جوکرها به‌عنوان گروه‌های ضداجتماعی برای بار اول مطرح شد؛ آن زمان سفارت آمریکا صحنه‌گردان اصلی اقدامات این دسته‌های نوظهوردرخاورمیانه بود؛ اما در آخرین دور از اغتشاشات ۵۰ روزه در ایران فرمت جدیدی از این گروه‌های رادیکال شکل‌گرفته است.

بررسی‌ها فنی و تاکتیکال نشان می‌دهد که آبشخور گروه‌های نوچهره و جوان با گرایشات رادیکال نه در داخل که از سوی سرویس‌های جاسوسی فرا منطقه‌ای نشاءت گرفته است. این تیم‌های امنیتی با در دست گرفتن نبض این گروه‌های افراطی در شبکه‌های اجتماعی، گیمری و هیچهایکری به‌مرور طبع آن‌ها را شناسایی کرده و هدایت می‌کنند. بالا آمدن گروهک تروریستی و کم طرفدار گردان آزوف در اوکراین به‌صورت تطبیقی بی‌شباهت به این جریان آشوب سازی در داخل ایران نیست، در هر دو مورد شبکه‌سازی عامل اصلی رشد آن‌ها بوده است.

از سویی جامعه‌شناختی اغتشاشات اخیر نشان می‌دهد که این افراد ازلحاظ روان‌شناسی اجتماعی دارای شاخص‌هایی هستند که در چارچوب‌های رایج سیاسی دسته‌بندی نشده و به‌صورت رادیال و مشابه با گروه‌های افراطی در کشورهای غربی فعالیت می‌کنند. در این خصوص موارد زیر به‌عنوان ارزیابی‌های روان‌شناختی قابل‌توجه است.

۱- ناهنجاری‌های اجتماعی در این افراد و به‌طور خاص مصرف مواد مخدر و روان‌گردان فراوانی بالایی داشته و شایع بوده است.

۲- این افراد به‌شدت با هنجارها زاویه داشته و از آن‌ها چه قانونی و چه دینی و شرعی گریزان هستند.

۳- بیشتر افراد حاضر در اغتشاشات فرزندان خانواده‌های متلاشی‌شده بوده که در آن طلاق آمار بالایی دارند و بخشی نیز در فضای جمعی و مختلط زندگی می‌کنند.

۴- پدیده تعدد سفر خارجی نامتعارف در اغتشاشگران فراوانی داشته است.

۵-روحیه پرخاشگری مخصوصاً در میان دختران آشوبگر زیاد بود.

۶-حدود ۱۱ درصد از اغتشاش‌گران دختران یا زنانی هستند فاقد ایدئولوژی سیاسی و تقید مذهبی بودند.

۷-لذت‌جویی و حضور در کنار جنس مخالف موضوعیت زیادی میان دختران و پسران داشت.

۸-حرف‌شنوی و پیروی از سلبریتی تا موضوعیت بالایی میان اغتشاشگران دارد.

۹-جریان وابسته به احزاب به‌صورت تشکیلاتی به ۱۰ درصد ترکیب اعتراضات نمی‌رسید و درصحنه سازمان‌دهی می‌شدند.

۱۰-سرخوردگی اجتماعی؛ ناامیدی از وضعیت و انباشت نارضایتی ازجمله ویژگی‌های مهم آشوب‌گرایان محسوب می‌شود.

۱۱- این افراد جامعه‌پذیری پایین داشته و تغییر هویت فرهنگی داده‌اند.

۱۲-شبکه‌ای بدون ساختار و ژله‌ای دارند و به‌شدت غیر ایدئولوژیک رفتار می‌کنند.

۱۳-وسعت دید اغتشاش‌گران به‌اندازه میدانی است که شبکه‌های اجتماعی و اینترنتی به آن‌ها می‌دهند.

۱۴-با هدایت یگان‌های سایبری عبری و عربی خود اکثریت پندار شده‌اند.

۱۵-ساختار و سازمان‌دهی آن‌ها به‌صورت سنتی و عمودی نبوده، بلکه افقی است.

این ۱۵ ویژگی و مواردی مشابه با آن باعث می‌شود تا خط فکری مرزی میان لایه‌های آنارشیستی در داخل و خارج از کشور هویدا شود؛ این ماجرا وقتی جالب می‌شود که بدانیم حامیان هر دو گروه یک سازمان جاسوسی خاص است!

در تهران بهانه مرگ مهسا امینی باعث شد تا گروه‌های مرجع در میان ناهنجاری اجتماعی سازماندهی شده و به سمت اغتشاشات هدایت شوند؛ درحالی‌که میانگین حضور خیابانی این افراد آشوب ساز کمتر از ۱۰۰ نفر در هر تجمع است، اما به دلیل حمایت سنگین اطلاعاتی و رسانه‌ای دشمن از بی‌شمار تلقی شده‌اند. این گردان‌های نوظهور پس از حضور میلیونی مردم در راهپیمایی سیزدهم آبان ماه تلقی اکثریت پنداری را ازدست‌داده ازاین‌رو گرایش به رادیکالیسم افسارگسیخته پیداکرده‌اند.

همان‌طور که در اوکراین عدم اقبال از شاخه سیاسی گردان آزوف باعث شد تا این گروهک خاصیت تروریستی پیدا کند؛ در تهران نیز برخی القائات خارجی این افراد را به‌سوی اقدامات خشونت‌زا سوق داده است؛ حضور سرزده سفیر یک کشور اروپایی در اغتشاشات نشانه‌ای بر همین ماجراست!

 این روزها متولیان جنگ هیبریدی سعی دارند؛ موج دوم آشوب سازی را از بستر شبکه‌های اینترنتی به‌سوی نارضایتی اقتصادی سوق دهند تا شاخه فارسی‌زبان حزب افراطی سووبودا برای یگان‌های آزوف یارگیری کند؛ سخنان سعید حجاریان برای پیوند نارضایتی اقتصادی به جنبش روسری تکانی ایده‌ای خام برای یک جنگ بزرگ است. این خط عملیاتی رابطه پروژه «نرمالیزاسیون»، «دموکراتیزاسیون» و «سکولاریزاسیون» به سمت ویران‌سازی را نشانه گذاری می‌کند.

 کافی است تا نگاهی تیزبینانه به صحنه اغتشاشات داشته باشیم؛ این بار به‌جای داعشی‌ها، تعدادی دختر و پسر نوجوان و جوان را در خیابان می‌بینیم که به‌جای چهره عبوس داعشی، زیر پرچم آزوف‌ها رفته و با  بهره‌گیری از خاصیت جنسی یارگیری کرده تا تهران را شبیه ماریوپول یه تلی از خاک تبدیل کنند!

برچسب‌ها