نشست نقد و بررسی کتاب « زمستان بی‌شازده» در کافه کتاب سمیه برگزار شد.

به گزارش مشرق، نشست نقد و بررسی کتاب کودک و نوجوان «زمستان بی‌شازده» به قلم فاطمه نفری که توسط مهرک منشر شده با حضور محمد نادمی نویسنده و منتقد، مریم مطهری راد منتقد و فاطمه نفری نویسنده کتاب و جمعی از اهالی کتاب و رسانه برگزار شد.

در این نشست فاطمه نفری نویسنده کتاب «زمستان بی‌شازده» درمورد نحوه شکل‌گیری ایده دستان گفت: ابتدا در ذهن من تنها شخصیت رضا نقش بست. نوجوانی که که پر از شور و هیاهو است و برای شناخت خودش تلاش می‌کرد و انقلابی درون او رخ می‌داد. هدف اصلی من این شخصیت بود نه بحث انقلاب. درست است که اگر بررسی کنیم درمی‌یابیم که مسئله انقلاب و جنگ دو مسئله مهم است و در تاریخ ما برهه‌های حساسی بودند و من دوست داشتم که درمورد آن برهه بنویسم. تلاش کردم با ورود به این حوزه قصه را شعارزده نکنم. من به دنبال پیگیری سرنوشت نوجوانی بودم که تحت تاثیر انقلاب زندگی و رشد کرده است. تنها دلیل من برای ادامه قصه، این بود که شخصیت رضا را دوست داشتم. بعد از نوشته شدن و چاپ شدن اثر،دیدم که مخاطبین هم او را دوست داشتند و با او هم‌ذات‌پنداری کردند.

این نویسنده ادامه داد: مسئله نثر برای من بسیار جدی است و عقیده دارم که هر نویسنده باید نثر خودش را پیدا کند. این امر نیازمند تجربه و مطالعات وسیعی است. نثر قدرتمند ویژگی یک اثر خوب است.

در ادامه نشست محمد نادمی نویسنده و منتقد با اشاره بر این نکته که ادبیات انقلاب یک پدیدار است که چارچوب‌های خودشان را دارند بیان کرد: در زمینه این آثار دو نگاه وجود دارد. اولین نگاه، نگاه موضعی است. یعنی اثری تولید می‌شود که که با زمانه جلو نمی‌رود و بیشتر از این که ارزش اجتماعی و هنری داشته باشد، ارزش تاریخ ادبیاتی دارند. از معضلات این نوع نوشته‌ها هم شعارزدگی است. دومین نگاه اما این است که به مسئله به عنوان یک پدیدار نگاه شود. در این صورت پایانی بر این نوع آثار نیست و پیامدها و عوارض واقعه هم نشان داده می‌شود. انقلاب یک اتفاق اجتماعی محدودی نبود و همچنان آثار آن ادامه دارد. لذا می‌توان درمورد پیامدهای آن بحث کرد.

این منتقد با بیان این که مخاطب رمان «زمستان بی‌شازده» مشخص است گفت: در مواجهه با آثار کودک و نوجوان دو نگاه وجود دارد. یا آثار برای کودک و نوجوان نوشته شده‌اند و یا آثار درباره  کودک و نوجوان نوشته شده‌اند که در مورد دوم مخاطب اصلی اصلا نوجوانان نیستند. «زمستان بی‌شازده» برای نوجوانان است. یک نگاه کلاسیک داستان‌نویسی در رمان حاکم است که به مکاتب ادبی پایبند است. ریتم متحرک کتاب برای قصه نوجوان مناسب است و با ایجاد تعلیق در انتهای هر فصل وارد فصل بعدی می‌شویم. مشکلی که درمورد شخصیت اصلی وجود دارد این است که در در همه جای کتاب از احساساتش حرف می‌زند اما وقتی به شخصیت شیرینی می‌رسد انگار که تعارف دارد و فقط توصیف می‌کند و فراتر از این نمی‌رود. نکته دیگر این است که ما معمولا در آثار درمورد انقلاب معمولا دو طرف سیاه و سفید وجود دارند که می‌توان بینشان قضاوت کرد اما در این کتاب نویسنده نظرش را می‌دهد و جایی برای قضاوت ما نمی‌گذارد. شاید بهتر باشد بگوییم که قصه برای نویسنده اصلا مسئله انقلاب و مبارزه نیست. او در این زمینه فقط نمادپردازی کرده است.

در بخش پایانی نشست مریم مطهری‌راد نویسنده و منتقد با اشاره بر شمایل ظاهری کتاب‌های کودک و نوجوان اظهار کرد: شمایل ظاهری کتاب کودک و نوجوان بسیار مهم است. یکی از دلایلی که نوجوانان ما علاقه به کارهای ترجمه شده حتی با کیفیت پایین‌تر دارند، همین شکل ظاهری و تصاویر است. در «زمستان بی‌شازده» درمورد این مسئله غفلت شده شده است.

وی ادامه داد: داستان با کلامی آرام،متین و روان شروع می‌شود.این آرام بودن شاید باعث شود که بیشتر موردپسند مخاطبان دختر باشد چرا که پسران بیشتر به دنبال هیجان هستند.  هرچقدر که سریع متوجه سطح فرهنگی و اجتماعی خانواده می‌شویم ، زمان و برهه داستان دیر خودش را به مخاطب نشان می‌دهد. همچنین داستان تکرار و مطالب اضافه‌ای دارد که حذف آن‌ها باعث چابکی داستان می‌شد. نکته دیگر این است، چیزی که به عنوان مرکز ثقل داستان است، چندان ارزش و بهایی ندارد که مثلا به خاطر آن شخصیت اصلی جانش را به خطر می‌اندازد. من به دنبال دلیل محکم‌تری بودم.

کتاب زمستان بی شازده که برای گروه سنی نوجوان تهیه شده است داستان نوجوانی را در روزهای انقلاب نقل میکند که از انقلاب بیرونی به انقلاب درونی میرسد.