کد خبر 1445669
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۱ - ۱۹:۳۱

اردن در این روزگار تازه برای مهار فشارهای رژیم صهیونیستی و عربستان نیاز دارد از کمک های یک قدرت منطقه ای دیگر بهره ببرد؛ از میان کشورهای منطقه ی تنها ایران، ترکیه و قطر توان چنین همکاری ای را دارند.

به گزارش مشرق، محمدحسین قنبری طی یادداشتی نوشت:

تنش های میان أردن و حزب های «راست تر» رژیم صهیونیستی پیشینه ای به درازای تاریخ جعلی حکمرانی رژیم صهیونیستی بر فلسطین دارد. حزب «لیکود»، مهم ترین حزب «راست تر» این روزهای رژیم صهیونیستی، همیشه میعادگاه صهیونیست هایی بوده است که أردن را سرزمین مناسبی می دانند تا فلسطینی ها را در آن جای دهند و سرزمین فلسطین را یکپارچه از آن خود کنند. أردن در این طرح «وطن جایگزین» فلسطینی ها خواهد بود؛ بر پایه ی شنیده ها یکی از علت های اصلی رویارویی حکومت أردن با برنامه ی «معامله ی قرن» دانلد ترامپ نیز وجود عناصری از همین طرح در این برنامه ی آمریکایی بود. این رویارویی بر پایه ی ادعای مقام های أردن بی پیامد هم نبود و آن ها داستان «فتنه» یا «کودتای ناکام» حمزه بن الحسین(برادر پادشاه) در آوریل ۲۰۲۱ را در راستای همان فشارها بر أردن می دانند.

در دوره ی پیشین حکمرانی نتانیاهو تنش های دیگری نیز میان رژیم صهیونیستی و أردن رخ داد؛ پافشاری أردن بر باز پس گیری دو منطقه ی «الباقورة» و «غمر» در غور أردن بر پایه ی پیمان صلح وادی عربه و هم چنین پیگیری جدی أردن درباره ی مسائل مسجد الأقصی از دیگر عوامل شدت گیری تنش بودند؛ این عوامل باعث شد ارتباط مستقیم پادشاه أردن و نخست وزیر رژیم صهیونیستی تا روی کار آمدن نفتالی بنت قطع شود.

اکنون نیز خبرها حاکی از این هستند که دولت تازه ی نتانیاهو با همکاری صهیونیست های افراطی تری مانند ایتامار بن-گویر(راهبر حزب «قدرت یهودی») و بِتصَلِل اسموتریچ(راهبر حزب «صهیونیسم مذهبی») برنامه ی تازه ای برای افزایش شهرک سازی در کرانه ی باختری دارد؛ از سوی دیگر، همین جریان های فوق افراطی توجه بسیاری به مسئله ی مسجد الأقصی دارند و در ماه های گذشته بارها به حریم مسجدالأقصی تجاوز کرده اند.

ارتش رژیم صهیونیستی به تازگی در روزهای ۴ تا ۸ دسامبر رزمایشی نظامی در منطقه ی «غور أردن» انجام داده است تا آمادگی خود را برای برخورد با مجاهدان کرانه ی باختری و رویارویی با فلسطینی ها در مسئله ی قدس نشان دهد؛ مقاومت فلسطین چندی است با راهبری دو گروه «گردان جنین» و «عرین الأسود» رویارویی خود با رژیم صهیونیستی را در کرانه شدت بخشیده است.

شاید این رزمایش در بر گیرنده ی پیامی به أردن نیز باشد تا این کشور در برابر شهرک سازی های گسترده تر، افزایش تعرض ها به مسجد الأقصی و افزایش درگیری ها با گروه های فلسطینی در کرانه واکنش نشان ندهد.

یکی دیگر از عوامل تنش میان أردن و رژیم صهیونیستی مسئله ی فرودگاه رامون است؛ این فرودگاه در سال ۲۰۱۹ در نزدیکی شهر اشغالی ایلات گشایش یافت؛ رژیم صهیونیستی در چند سال گذشته کوشیده است فلسطینی های کرانه ی باختری را به بهره گیری از این فرودگاه تشویق کند.

این مسئله نگرانی أردن را برانگیخته است؛ چون فرودگاه های أردن، به ویژه فرودگاه ملکه علیاء عَمّان، در چند دهه ی گذشته ی همیشه آغازگاه اصلی سفرهای فلسطینی های کرانه بوده اند و با رونق گرفتن فرودگاه رامون این محوریت فرودگاه های أردنی به خطر می افتد؛ هم چنین راه افتادن فرودگاه رامون در بندر ایلات باعث شده است اهمیت فرودگاه ملک حسین عقبه کاهش چشمگیری یابد. أردنی ها این اقدام رژیم صهیونیستی را کاری خلاف توافق های اقتصادی پس از پیمان وادی عربه برای همکاری مشترک در توسعه ی منطقه عقبه ایلات می دانند.

البته در کنار این عوامل تنش زا، عناصری نیز در این رابطه هستند که از شدت تنش می کاهند؛ این عناصر همه اقتصادی استند و همه از نیازمندی های أردن ریشه می گیرند. قراردادهای خرید گاز از رژیم صهیونیستی و هم چنین برنامه ی مشترک رژیم صهیونیستی و امارات برای تولید برق خورشیدی در أردن در این بخش جای می گیرند.

نکته های گفته شده نشانه ای از پایان روزگار نسبتاً آرام روابط أردن و رژیم صهیونیستی در دوره ی حکمرانی بنت لاپید و آغاز دوره ی تازه ای از تنش های میان أردن و رژیم صهیونیستی است؛ اما پرسش این است که أردن در این دوره ی تازه چه سیاست هایی در پیش خواهد گرفت؟

آشکار است که سطح در هم تنیدگی حکومت کنونی أردن با سامان مطلوب آمریکایی چنان گسترده است که نباید انتظار داشت با فرض برقرار ماندن حکومت کنونی أردن و در کوتاه مدت تحول راهبردی ژرفی در سیاست أردن در برابر رژیم صهیونیستی پدید آید؛ و تنها می شود انتظار داشت أردن در روزگار حکمرانی لیکود از متحدان منطقه ای و جهانی خود برای مهار این رژیم کمک بگیرد.

سفر چندی پیش ملک عبدالله به انگلیس و دیدار با پادشاه جدید این کشور را افزون بر تجدید پیمان مستحکم خاندان هاشمی و خاندان پادشاهی انگلیس، می شود در این چارچوب نیز درک کرد.

از سوی دیگر أردن حتی اگر بخواهد دگرگونی بنیادینی در سیاست های خود درباره ی رژیم صهیونیستی پدید آورد، توان چنین کاری را ندارد. این کشور با دشواری هایی مانند وابستگی های اقتصادی-بازرگانی گسترده به خارج، تنش آبی شدید و اقتصاد غیرصنعتی دست به گریبان است و ارتش این کشور نیز توان رویارویی با ارتش رژیم صهیونیستی را ندارد.

البته همین جا بیان یک نکته ارزشمند است؛ در دوره ی پیشین حکمرانی نتانیاهو و در میانه ی بلوای حمزه بن الحسین، فیصل الفایز(راهبر مجلس أعیان أردن) رسماً در دو گفتگوی تلویزیونی با «روسیا الیوم» و «فرانس ۲۴» از فشارهای عربستان گله کرد.

این شاید نخستین بار بود که یک مقام ارشد أردنی زبان به گلایه از عربستان می گشود؛ تلاش های عربستان برای «جوش دادن» معامله ی قرن باعث شده بود أردن زیر فشار قرار گیرد. امروز نیز مسئله ی فلسطین هنوز حل نشده است و رژیم صهیونیستی با راهبری نتانیاهو احتمالاً سیاست هایی هم راستا با معامله ی قرن درباره‌ی أردن و فلسطینی های کرانه دارد؛ عربستان نیز که چند سال است روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را در منطقه راهبری می کند، قاعدتاً در روزگار نتانیاهو دوباره با او هم افزایی می یابد و فشارها بر أردن دوباره آغازخواهد شد.

پس به نظر می‌رسد پیوند دیرین أردن و عربستان، که از میانه‌ی دهه‌ی ۱۹۵۰ برای مهار جریان ملی گرای عربی در منطقه شکل گرفته بود، دچار گسست شده است و أردن در این روزگار تازه برای مهار فشارهای رژیم صهیونیستی و عربستان نیاز دارد از کمک های یک قدرت منطقه ای دیگر بهره ببرد؛ از میان کشورهای منطقه ی غرب آسیا تنها ایران، ترکیه و قطر توان چنین همکاری ای را دارند.

بررسی مؤلفه های همکاری های احتمالی أردن با محور مقاومت به راهبری ایران و محور اخوانی به راهبری ترکیه و قطر خود به نوشته ای دیگر نیاز دارد؛ ولی بسیار روشن است که أردن برای برگزیدن هر کدام از این دو راه باید انتخاب های دشواری را انجام دهد؛ از یک سو پیشینه‌ی رویارویی های جدی أردن با محور مقاومت در منطقه پیش چشم ماست و می دانیم که چنین انتخابی چه تنش های سنگینی را میان این کشور و کشورهایی مانند عربستان و امارات پدید خواهد آورد.

از سوی دیگر نزدیک شدن به محور ترکیه و قطر موج فشارهای کشورهای ضد اخوانی منطقه را به سوی أردن روانه خواهد کرد؛ هم چنین اقدامات حکومت أردن در سال های پس از خیزش های ۲۰۱۱ برای مهار اخوان و گاه برخوردهای قضایی با این جریان اسلام گرای أردنی می تواند مانعی جدی در راه ویرایش روابط با ترکیه و قطر باشد.

البته الگوی برخورد أردن با جریان اسلام گرای اخوانی متفاوت از الگوی عربستانی، اماراتی و مصری بوده است و همین می تواند نقطه ی امیدی برای أردن برای آغاز روند بهبود روابط با محور اخوانی غرب آسیا باشد.