کد خبر 1446424
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۰

جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر در حال پایان یافتن است و صحبت از حواشی ورزشی و سیاسی آن نیز کم‌کم فروکش می‌کند. در کنار این‌ها این جام البته حواشی فرهنگی بی‌سابقه‌ای نیز داشت که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذشت.

به گزارش مشرق، محمدجواد اخوان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: جام‌جهانی ۲۰۲۲ قطر در حال پایان یافتن است و صحبت از حواشی ورزشی و سیاسی آن نیز کم‌کم فروکش می‌کند. در کنار این‌ها این جام البته حواشی فرهنگی بی‌سابقه‌ای نیز داشت که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذشت. از جمله حواشی فرهنگی این رویداد ضوابط روشن فرهنگی دولت قطر بود که به مذاق غربی‌ها چندان خوش نیامد. مسئله، اما عمیق‌تر از خوش نیامدن چند ضابطه برای تماشاچیان جام‌جهانی است، در واقع فاصله معنادار دو نوع نگاه به «انسان» در این ماجرا به‌خوبی قابل‌مشاهده است.

اعتراض غربی‌ها به مقررات داخلی قطر در این مسابقه حتی صدای رئیس فیفا را هم درآورد. او در پاسخ معترضان به ممنوعیت شرب خمر در ورزشگاه‌های قطر گفت: «اگر سه ساعت مشروب نخورید، نمی‌میرید!» در واقع این کنایه او حاکی از آن بود که در بیرون استادیوم‌ها این امکان هست، فقط در ورزشگاه ممنوع است.

اما انسان غربی حتی سه ساعت هم حاضر نیست تفریح نفسانی خود را به تعویق بیندازد. می‌دانیم در برخی کشورهای شمال اروپا در فصل تابستان طول روز نزدیک به ۲۰ ساعت می‌شود و در همین کشورها، مسلمانانی زندگی می‌کنند که در ماه مبارک رمضان نه سه ساعت، بلکه ۲۰ ساعت، نه یک نوشیدنی حرام، که کلاً لب به آب و غذا نمی‌زنند.

مقایسه کنید انسانی که تمدن غربی بار آورده با انسانی که دین انسان‌ساز اسلام تربیت کرده است. شاید هر دو هم در یک نقطه جغرافیایی زندگی کنند، اما فاصله میان آمال، آرمان‌ها و رفتارهایشان، بسان فاصله زمین تا ماه گردون است.

روشن است که وقتی از «غرب» سخن می‌گوییم، لزوماً منظور غرب جغرافیایی یا سیاسی نیست، بلکه غرب فرهنگی منظور است. چه‌بسا انسان‌های غرب‌باوری که در جهان اسلام زندگی می‌کنند و آرزویشان زندگی به سبک غربی است و در واقع بهتر است بگوییم قله زندگی برایشان «حیات حیوانی» است.

چه زیبا استاد سخن سعدی شیرازی گفته «خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت/ حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت». بشری که تمدن غرب آن را الگو ساخته و به دنیا معرفی می‌کند در لذات مادی در نقطه اوج است، اما از حظ معنوی بهره‌ای ندارد و چنان لذت‌جو است که طاقت حتی چند ساعت دوری از التذاذ باطل را ندارد. او اصلاً درکی از حظ معنوی نیافته که در پی آن باشد و این بزرگ‌ترین گناه تمدن نفسانی غرب است.

بزرگ‌ترین جنایت فرهنگی غرب در یک سده گذشته آن بوده که تلاش کرده نه‌فقط شهروندان کشورهای غربی بلکه با تحمیل معیارهای فکری و رفتاری خود، کل بشریت را به انحطاط بزرگ فرهنگی بکشاند.

در واقع اینجا جنایتی علیه نوع «انسان» رخ داده است. دیدید که چگونه در امریکا، عمل شنیع قوم لوط را رسمیت بخشیدند؟ این همان امریکایی است که برخی با استناد به پیشینه «پیوریتن‌ها» آن را جامعه‌ای مذهبی قلمداد می‌کردند. البته تمدن غربی حتی به ادیان الهی هم رحم نمی‌کند و کار به جایی رسید که «پاپ» هم پیش‌تر به چنین اعمالی تلویحاً رضایت داد!

روشن است که کارویژه اصلی فرهنگی تمدن غرب، ارائه تصویری تک‌ساحتی (بخوانید حیوانی) از انسان و تحمیل آن به کل بشریت است و با هرچه که در برابر این انحطاط اجتماعی مقاومت کند، ستیز خواهند نمود.

اگر در سه دهه گذشته مهم‌ترین چالش غرب در کره خاکی، اسلام بوده، به خاطر ایستادگی اسلام بر همین رکن حساس تاریخ بشر یعنی حفاظت از نوع «انسان» در برابر سقوط اخلاقی و فرهنگی است. روزبه‌روز واقعیت این میدان منازعه آشکارتر می‌شود و جریان ضداخلاق غربی از بستر پیشرفت‌های فناوری به‌پیش می‌آید.

شاید امت اسلامی آخرین سنگر انسان‌هایی باشد که در برابر این انحطاط مقاومت کرده و به آن تن نداده‌اند. هرچند در درون جهان اسلام نیز اقلیتی از مردم مایل‌اند از روی دیکته غربی رونویسی کنند.

هرچند غرب در ظاهر بر پیشرفت‌های فناورانه و رفاه اقتصادی تأکید می‌کند، اما این‌ها پوسته تمدن غرب است و ذات تمدن غرب چیزی جز پرورش حیوانی بشر نیست. پوسته تمدنی غرب، زرق‌وبرقی برای آن فراهم آورده که چشم جهانی را بدان خیره ساخته، اما پوکی درون آن (که روزبه‌روز بیشتر می‌شود) روزی به این پوسته خواهد رسید.

امروز مهم‌ترین جهاد بشر ایستادگی در برابر این روند قهقرایی تحمیل‌شده بر نوع انسان است. اگر خداوند متعال فرموده «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا کَبیرًا»، امروز مهم‌ترین مصداق «جهاد کبیر» برای هر مسلمان عدم تبعیت از نُرم‌ها و معیارهای فکری و رفتاری غرب بر بشریت است.