کد خبر 1453718
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۷

جمهوری اسلامی ایران ۱۲ سال است که در سوریه حضور یافته تا ضمن تقویت محور مقاومت، مانع حضور تکفیری‌ها در همجواری کشورمان شود.

به گزارش مشرق، در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی راهبردی از طرف بیل کلینتون رییس جمهوری وقت آمریکا به عنوان راهبرد اجرایی پیش رو در آمریکا امضاء و برای اجرا ابلاغ گردید. این راهبرد تولید «انستیتو رند» وابسته به حزب دموکرات آمریکا بود. بعدها راهبرد مکملی نیز به این راهبرد الحاق گردید. مجموعه این راهبردها، بنام‌های «خاورمیانه جدید» و «خاورمیانه بزرگ» نامیده و اعلام شده‌اند.

هدف اصلی در این دو راهبرد برقراری امنیت پایدار در سرزمین اشغالی فلسطین و حفظ موجودیت رژیم صهیونیستی می‌باشد که با اجرای آن می‌بایست ۵۶ کشور اسلامی موجود تبدیل به ۲۰۰ کشور بشوند؛ یعنی ایجاد کشورهای کوچک بر پایه مسائل قومیتی و ناسیونالیستی تا قدرت آنها برای عرض اندام در برابر رژیم صهیونیستی تضعیف شده و کاهش یابد و بدین ترتیب امنیت طولانی مدت برای رژیم صهیونیستی برقرار شود.

با این دو راهبرد، مقرر گردیده تا جمهوری اسلامی ایران نیز به ۷ کشور بر پایه قومیت‌هایی همچون؛ کرد، عرب، بلوچ، ترکمن، آذری، لر، فارس، تبدیل و تجزیه گردد. بر پایه همین دو راهبرد هم اکنون چند سالی است که پایگاهی در اقلیم کردی عراق (درمجاورت مناطق کردنشین کشورمان) جهت پشتیبانی از تجزیه طلبی کُردی و همچنین پایگاه دیگری در منطقه وزیرستان پاکستان (درمجاورت منطقه بلوچ نشین کشورمان) جهت پشتیبانی و لجستیک برای جدایی طلبی در منطقه سیستان و بلوچستان فعال گردیده است که در جریان اغتشاشات اخیر در کشور نیز ریشه‌های خارجی و مداخلات از این دو ناحیه، در دو منطقه ذکر شده در کشور، به خوبی مشهود و ملموس بود.

توصیف وضعیت:

از ابتدای مردادماه ۱۴۰۱ ضلع سومی در منطقه مجاور شمال غربی کشورمان در منطقه قفقاز جنوبی (درمجاورت مناطق آذری نشین کشورمان) در حال شکل گیری می‌باشد و در راستای اجرایی سازی ضلع سوم دو راهبرد آمریکایی در ارتباط با روندهای جاری در منطقه قفقاز جنوبی و جمهوری اسلامی ایران، منطقه خودخوانده ای بنام «جمهوری ترک زیبای زنگزور» با پشتیبانی آمریکا و همراهی میدانی انگلستان و رژیم صهیونیستی و با عاملیت ترکیه و جمهوری آذربایجان و بازیگری نیابتی برخی گروه‌های سلفی تکفیری (که دو سال است از زمان جنگ ۴۴ روز قره باغ در منطقه حضور دارند) در شرف تولد و شکل گیری است.

البته فعلاً این واحد سیاسی یا کشور خودخوانده، روی هوا متولد شده و آنها قصد پیاده سازی آن بر روی زمین را دارند. محدوده جغرافیایی این جمهوری خودخوانده؛ غرب قره باغ تا حد فاصل بخش‌هایی از جنوب قره باغ (که در زمره قلمرو سرزمینی جمهوری آذربایجان می‌باشد) و منطقه جنوب جمهوری ارمنستان، حدفاصل استان سیونیک تا منتهی الیه مرز ارمنستان با ایران (یعنی شرق و شمال شرقی جمهوری خودمختار نخجوان می‌باشد.

در شهریورماه ۱۴۰۱، طی مراسم رسمی و علنی در آنکارا، برای این جمهوری خودخوانده، رییس جمهوری که تبعه جمهوری آذربایجان است بنام «رضوان طالب اف»، همچنین معاون رییس جمهور بنام «محمدعلی ارسلان» و اعضای هئیت دولت، به همراه یک پارلمان ۷۵ نفری، تعیین و رسماً اعلام شده است. پرچم این جمهوری خودخوانده نیز رونمایی شده و ترکیبی است از پرچم‌های؛ ترکیه، آذربایجان و نماد شیروخورشیدکه بدون تردید متناظر به جمهوری اسلامی و ایران است. متعاقب این انتصابات، در مهرماه ۱۴۰۱ نیز «پارلمان آذربایجان جنوبی» که منظور آن اشاره به استان‌های آذری زبان کشورمان می‌باشد، یعنی استان‌های؛ اردبیل، آذربایجان‌های شرقی و غربی، زنجان، همدان و ... که در ادبیات رایج پان ترکیست ها به این مناطق «آذربایجان جنوبی» اطلاق می‌شود، در آنکارا رسماً اعلام موجودیت و اعلام فعالیت نمود.

در روز ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۱ نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان طی تهاجم زمینی از منطقه منتهی الیه شمال محدوده این جمهوری خودخوانده و از کوتاه‌ترین مسیر زمینی اتصال آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان که جزیی از سرزمین آذربایجان محسوب می‌شود، وارد خاک ارمنستان شدند. آن‌ها طی یک روز پیشروی نظامی به طول ۵/۷ کیلومتر و به عرض ۵/۸ کیلومتر پس از فروپاشی شوروی سابق و استقلال این دو جمهوری برای اولین بار، وارد خاک ارمنستان شدند.

مسیر مورد نظر ۲۰ کیلومتر است که ۵/۷ کیلومتر آن در طول، به اشغال آذری‌ها درآمده است که متعاقب آن با اعلام اعتراض شدیدالحن جمهوری اسلامی ایران و اخطار جدی به طرف آذری و متعاقب آن برگزاری مانور نظامی سپاه در منطقه شمال غربی کشورمان، آذری‌ها فعلاً توقف نموده‌اند. لازم بذکر است که همانند جنگ سال ۱۳۹۹ در منطقه قره باغ نیز (معروف به جنگ ۴۴ روزه)، نیروهای اصلی نظامی پیش روی کننده در جبهه زمینی، مزدوران سلفی تکفیری‌ای بودند که با عاملیت ترکیه و رژیم صهیونیستی دو سال است که از سوریه به آذربایجان آورده شده و در قالب غیررسمی در منطقه مجاور شمال غرب کشورمان رسوب نموده و حضور دارند.

این مزدوران با لباس ارتش آذربایجان در میادین نبرد حضور دارند. در نبردهای نظامی روز ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۱ این نیروها به طرز وحشیانه‌ای سربازان زن ارمنی را به اسارت گرفته شده و در برابر دوربین با چاقو سر بریده و مثله کرده و فیلم‌های آن را در سطح گسترده‌ای پخش نموده‌اند. این یعنی اینکه، امروز دو سال است که نبرد اصلی در میدان رزم آذری‌ها را این نیروهای سلفی تکفیری همانند رفتارهای وحشیانه حدود ۱۲ ساله خود در سوریه، هم اکنون دارند اداره می‌کنند که البته باید به نیروها، ارتش آذربایجان و سلاح‌های جنگی پیشرفته اسراییلی، ترکیه و ... را نیز اضافه کرد.

تحلیل راهبردی:

برابر برنامه ریزی انجام شده قرار است ساکنین اصلی در «جمهوری ترک زنگزور» را این افراد سلفی - تکفیری تشکیل دهند و اگر ایده تحقق اقلیم پان ترکیستی در منطقه مجاور شمال غربی کشورمان در حدفاصل آذربایجان تا نخجوان، شکل بگیرد، سلفی های تکفیری در مجاور مرزهای شمال غربی کشورمان حضور خواهند داشت که این به معنای پیشروی این تهدید از عرصه سوریه به مجاورت مرزهای شمال غربی کشورمان است. این یعنی اینکه در اغتشاشات آینده با مداخلات از این ناحیه در مناطق آذری نشین کشورمان ایده تجزیه طلبی این مناطق از این ناحیه لجستیک و پشتیبانی خواهد شد. این یعنی پروژه «قبرس سازی در قفقاز جنوبی»؛ که برآیند تمامی آنها یعنی تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و عاملیت حاکمان و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و انگلستان و رژیم صهیونیستی، با پشتیبانی صحنه‌ای ترکیه و جمهوری آذربایجان، برای تحقق «تجزیه طلبی» در مناطق «آذری نشین» ایران اسلامی. پروژه قبرس سازی هم اکنون حدود ۷ دهه است که قبرس را تبدیل به پایگاهی برای اقدامات اطلاعاتی و ضدامنیتی آمریکا، انگلستان و رژیم صهیونیستی، جهت کل منطقه کرده است.

مضاف اینکه، جمهوری اسلامی ایران ۱۲ سال است که در سوریه حضور یافته تا ضمن تقویت محور مقاومت، مانع حضور تکفیری‌ها در همجواری کشورمان شود و متاسفانه این امر (یعنی حضور تکفیری‌ها) در حال رسمیت یافتن در همجواری شمال غرب کشورمان است.

پیشنهادها:

۱- جمهوری اسلامی ایران با تمام قدرت باید جلوی اقلیم سازی در این منطقه و همچنین حذف مرز مشترک با ارمنستان را بگیرد و هرگونه اقدامات پیشگیرانه در سطوح سیاسی، نظامی، امنیتی و اطلاعاتی، توسط کشورمان، جلوگیری از بروز آسیب جدی و بزرگ در آینده خواهد بود.

۲- ایران باید مقتدرانه و جدی در این عرصه ورود کند. راهبرد هوشمندانه در این خصوص در سطح ملی توسط شورای عالی امنیت ملی مصوب و ابلاغ شده و ارگان‌های ذیربط در کشور به صورت همپوشان و هم افزا در جهت حفظ و ارتقای منافع و امنیت ملی کشور در قبال این منطقه رفتار و عمل نمایند. چرا که تنها کشوری که با تمامی طرف‌ها در منطقه مرز زمینی مشترک دارد جمهوری اسلامی ایران است.

۳- اگر تعلل و غفلت کنیم، باید در چند جبهه در این منطقه با پان آذریست ها و پان ترکیست های تجزیه طلب، تکفیری‌ها، رژیم‌های آذربایجان و ترکیه، رژیم صهیونیستی، ناتو، آمریکا و انگلستان، وارد نبرد جدی در تمام سطوح بشویم.

۴- بازیگردانی اصلی پشت پرده این قضیه را آمریکا، انگلستان و رژیم صهیونیستی عهده دار بوده و عاملیت در صحنه را نیز ترکیه و جمهوری آذربایجان برعهده دارند، این یعنی اینکه ناتو نیز در منطقه بازیگری‌اش افزایش خواهد یافت.

مضاف اینکه بازیگران نیابتی نیز عناصر سلفی تکفیری هستند. با عنایت به اینکه حضور ناتو و عناصر سلفی تکفیری در منطقه قفقاز جنوبی، در خط قرمز امنیت ملی و منافع ملی دو کشور ایران و روسیه قرار دارد، ضروری است تا در اسرع وقت دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران در دو عرصه همزمان، اول؛ با روسیه (برای همراهی و ورود به منطقه برای تقابل با ناتو و آمریکا و تکفیری‌ها) و دوم؛ در عرصه جمهوری‌های ارمنستان و آذربایجان، فعال شود تا مانع تحقق خواسته آمریکایی‌ها و همراهانشان، آذری‌ها و ترکها در جهت ایجاد این ضلع سوم تجزیه طلبی و حضور سلفی های تکفیری در منطقه بشویم.

منبع: شانا