سرویس فرهنگ و هنر مشرق -بررسی فیلم کت چرمی را باید از نیمه پایانی آن آغاز کرد. در پایان فیلم ثریا باشنیدن خبر شوک کننده اعدام مادرش، خودکشی میکند. پیش از این اتفاقات با پونه دخترخاله عیسی شخصیت اصلی فیلم( گلاره عباسی) آشنا میشنویم که خود پزشکی متخصص است و در سکانس اصلی او را در حال تشریح در مقابل دانشجویان میبینیم.
عیسی فرهمند (جواد عزتی) مامور بهزیستی است و هر دوی این کاراکترها باید از علائم مرگ اطلاع داشته باشند. پونه و فرهمند بدون هیچ بررسی پزشکی ثریای جوان را در مقابل دوربین مرده اعلام میکنند.
در سکانس بعد استرس تمام وجودشان را فرا گرفته است و به به دنبال راه حلی غیرعقلانی برای خارج کردن جسد دختر از آپارتمان هستند که ناگهان دختر زنده میشود. این اشاره به نیمه پایانی فیلم، آغازیست برای خالی بودن دست مولف در ایجاد گرههای داستانی که با اجرای بسیار ناقص، فیلم را به اثر هدر رفتهای تبدیل میکند.
در سکانسی دیگر در آشپزخانه جواد عزتی در حال درست کردن شیرینی است، صالحی (صابر ابر) به عنوان مامور وارد خانه او میشود و جهان مردگان فیلم ناگهان تبدیل به جهان زندگان میشود و همه گمشدگان پیدا میشوند.ثریا، زری زنده هستند و گمشدگان خانه سلامت نزد عیسی هستند.
صالحی(صابر ابر) به عنوان مامور شش دانگی که مثلا حواسش به همه چیز است، بادی در گلو اعلام می کند، اعلام می کند که آنان حواسشان به عیسی هست و دقیقا پس از این دیالوگ جواد عزتی پرده از راز دو دختر گم شده مرکز سلامت برمیدارد که نزد او هستند . این چگونه ماموری است که ادعا میکند حواسش شش دانگ به جواد عزتی معطوف است اما نمیداند دو دختر ساکن خانه سلامت نزد او هستند؟
کاراکتر بهزاد خلج چه کارکردی در این فیلم دارد؟ او نیز میتوانست عزتی را تعقیب کند اما تنها اتفاقی که در فیلم رقم میزد این است که در مقابل دوربین اخم کند. مخاطب تولیدات نمایشی داخلی به اندازه کافی اخمهای او را در سریال پوست شیر در نقشی مشابه تحمل کرده است. شاید اخم کردن مقابل دوربین یک ویژگی جدیدی در حوزه بازیگری است و خلج این کار را خوب بلد است!
عیسی در نهایت تصمیم میگیرد که با سردسته تبهکاران تصفیه حساب کند اما درکی از این موضوع ندارد که اگر این کار را با خودرویش انجام دهد اسیر دوربین های راهنمایی رانندگی خواهد شد.
محمد حسین مهدویان نقش مشاور کارگردان را در این فیلم بر عهده دارد. در تیتراژ فیلم به نظر میرسد فیلم کت چرمی اثری از«حسین میرزامحمدی» باشد اما سایه همسفران سابق مهدویان با تم تکراری آثار اخیر این کارگردان در این فیلم سنگین است.
در این فیلم چهار عنصر قبلی فیلم مرد بازنده مثل شیاد اقتصادی، مرد دادخواه، زن قربانی، مامور امنیتی، مربع همیشگی این گروه به اصطلاح خشن {حلقه اطراف مهدویان} را تشکیل میدهند.پلانها، تم موسیقی و حتی مضمون، از جهان مرد بازنده و زخم کاری به دنیای کت چرمی سفر کردهاند.
همسفران همیشگی محمد حسین مهدویان{در مقام مشاور کارگردان} جواد عزتی، عباس جمشیدیفر، سارا حاتمی و ... در این فیلم خودشان را تکرار میکنند. صحنه های فیلم در ابتداییترین حالت ممکن فیلمبرداری شدهاند و هیچ پلان زیبایی از منظر بصری در این اثر نمیتوان پیدا کرد.