سید علی مدتی را هر شب با پدرش به حرم امام رضا (ع) می رفت. همراه زیارت پدر بود. پدر به زیارت طولانی امام خود علاقه مند بود؛ او نیز زیارت جامعه را از روی مفاتیح می خواند. " یک شب که از حرم آمدیم بیرون به پدرم گفتم : آقا من امشب جامعه را از حفظ خواندم."

گروه فرهنگی مشرق -"شرح اسم" عنوان کتاب زندگینامه رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۵۷ است که توسط هدایت الله بهبودی به رشته تحریر در آمده و توسط موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی به چاپ رسیده است. البته این کتاب اولین بار همزمان با برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رونمایی شد؛ اما به دلیل وجود برخی اغلاط تاریخی، توزیع آن متوقف شد تا اینکه مدتی قبل پس از برطرف شدن اغلاط، چاپ و در اختیار علاقمندان گرفت. در نظر داریم هر روز بخشی از این کتاب را منتشر کنیم.
آنچه در ادامه از نظرتان می گذرد بخش هشتم این کتاب است.


***فلک
کوچه های باریک محله بهتر از حیاط کوچک خانه بود؛ و سید علی با کودکان محل خود تا جایی که جا داشت و صدایی به خانه او نهیب نمی زد، سرگرم بود و بازی می کرد؛ گرگم به هوا، و اگر توپی پیدا می شد، فوتبال و والیبال.  والیبال را بیشتر می پسندید. شیطنت های علی آقا اگر در تن خیابان گم میشد، در مدرسه به چشم می آمد؛ آن هم به چشم تدین، که با وقار و هیمنه در حیاط مدرسه قدم  می زد و با چوبدستی ای که به کف داشت، گاه دانش آموزان خاطی را تنبیه می کرد.

او حداقل یک بار در طول شش سال تحصیل دبستانی خود به دام چوب و فلک تدین افتاد. لابد این تنبیه که در محلی به نام "قصاص گاه"انجام شد، در پی ملاحظات فراوان تدین و سرآمدن کاسه صبر مدیر بوده است؛ ملاحظه این کودک قباپوش پر جنب و جوش  و پسر آیت الله سید جواد خامنه ای، پیش نماز مسجد صدیقی ها.



این جنب و جوش و هیجانات کودکی، جای خود را داشت و تنه به پیکر علاقه های مذهبی سید علی نمی زد. او اهل خدا، نماز، دعا و مستحبات بود. با این که همه این ها را از تراوشات روحی مادرش داشت، اما اهلیت او جنبه ای ذاتی داشت نه طبعی. به سن تکلیف نرسیده بود که اعمال روز عرفه را همراه مادرش انجام داد. غسل می کردند و از ظهر تا غروب در حیاط خانه به نماز و دعا بودند. پس از سن تکلیف اعمال ام داوود را به جا می آوردند؛ غیر از روزه هایش. نمی توانستند روزه متسحبی بگیرند؛ نه او نه مادرش. "من از روز اول نمی توانستم روزه مستحبی بگیرم به خاطر مزاجم و چشمم، نمی توانستم. برایم ضرر دارد. مادرم هم همین طور بود. هر دومان عاجز بودیم."

مقید بودند لیلة الرغائب را از دست ندهند." دعای ایام ماه رجب را من از بچگی حفظ بودم."
سید علی مدتی را هر شب با پدرش به حرم امام رضا (ع) می رفت. همراه زیارت پدر بود. پدر به زیارت طولانی امام خود علاقه مند بود؛ او نیز زیارت جامعه را از روی مفاتیح می خواند. " یک شب که از حرم آمدیم بیرون به پدرم گفتم : آقا من امشب جامعه را از حفظ خواندم."
نمازهای منسوب به معصومین (علیهم السلام) را نیز مدتی می خواند. بعدها از این که در کودکی و نوجوانی به حفظ قرآن نپرداخته ابراز تاسف کرد؛ هرچند در سنین بالا بخش هایی از این کتاب جاوید را حفظ کرد، اما همچنان از این که خودش را حافظ قران نمی داند جز تاسف های بزرگ اوست.