گروه فرهنگی مشرق -"شرح
اسم" عنوان کتاب زندگینامه رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۱۸ تا
۱۳۵۷ است که توسط هدایت الله بهبودی به رشته تحریر در آمده و توسط موسسه
مطالعات و پژوهشهای سیاسی به چاپ رسیده است. البته این کتاب اولین بار همزمان
با برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رونمایی شد؛ اما به دلیل وجود
برخی اغلاط تاریخی، توزیع آن متوقف شد تا اینکه مدتی قبل پس از برطرف
شدن اغلاط، چاپ و در اختیار علاقمندان گرفت. در نظر داریم هر روز بخشی از
این کتاب را منتشر کنیم.
آنچه در ادامه از نظرتان می گذرد بخش پانزدهم این کتاب است.
آنچه در ادامه از نظرتان می گذرد بخش پانزدهم این کتاب است.
***آغاز دوره خارج
در این زمان (1334) حدود یک سال از ورود آیت الله سیدمحمد هادی میلانی و اقامت وی در مشهد می گدشت؛ همچنین نه سالی می شد که حوزه علمیه مشهد جای خالی حاج شیخ مرتضی آشتیانی و میرزا مهدی غروی اصفهانی را تدریس درس خارج احساس می کرد.
حضور آیت الله میلانی، رنگ آموزشی تازه ای به حوزه های علمیه مشهد بخشید. سیدعلی خامنه ای در هفده سالگی به پای درس خارج آیت الله میلانی نشست، آن زمان در حوزه مشهد هیچ کس نبود که در این سن درس خارج را شروع کند و «من به خاطر برکت وجود پدرم توانستم شروع کنم.»
حضور آیت الله میلانی، رنگ آموزشی تازه ای به حوزه های علمیه مشهد بخشید. سیدعلی خامنه ای در هفده سالگی به پای درس خارج آیت الله میلانی نشست، آن زمان در حوزه مشهد هیچ کس نبود که در این سن درس خارج را شروع کند و «من به خاطر برکت وجود پدرم توانستم شروع کنم.»
آیت الله میلانی به واسطه رفاقت دیرین با آیت الله سید جواد خامنه ای توجه ویژه ای به سید علی داشت و همواره مشوق او بود.«مدتی هم درس خارج آقای شیخ هاشم قزوینی رفتم. یعنی ایشان با اصرار خود ما یک درس خارج (اصول)شروع کرد. مرحوم حاج شیخ هاشم با بحث وسیع همه ی اقوام را نقل می کرد و بعد رد می کرد...[اما] آقای میلانی ...بسیار خوش تقریر و ضمنا دارای نطرات جدیدی هم بود و ترجیح داشت بر درس مرحوم حاج شیخ هاشم.»
***نخستین کنش سیاسی
یک سالی از آغاز درس خارج می گذشت که نخستین کنش های سیاسی را که در مقایسه با دهه چهل باید از آن به دست گرمی های سیاسی یاد کرد، تجربه نمود. این فعالیت ریشه در علایق فراموش نشدنی او به نواب صفوی داشت.
عباس غله زاری، مدیر دبستان قائم و مخبر نشریه ندای حق، یکی از دوستان نواب، در 1335 ش به مشهد آمد. همراه او سید جعفر شبیری زنجانی بود که با وساطت هادی عبدخدایی با سیدعلی دوستی پیدا کردند. غله زاری خاطرات فراوانی از زندگی، تلاش ها، مشی و مرام، و نشست برخاست نواب نقل کرد و رنگ شیفتگی را در جان شیفته سیدعلی پررنگ تر نمود.
ماه محرم نزدیک بود بنابر سنت آن زمان، سینماهای مشهد در دو ماه محرم و صفر یکسره تعطیل می شد. استاندار جدید، سید مهدی فرخ، اعلام کرد که این تعطیلی تا چهاردهم محرم بیشتر طول نخواهد کشید. سید مهدی فرخ (معتصم السلطنه )، در زمانی پا به مشهد گذاشت که بیشتر هفتاد سال عمر خود را با سمت هایی چون کار گذاری وزارت امور خارجه، استانداری، نمایندگی مجلس، سفارت، وزارت و ...گذرانده، دوازده نشان داخلی و خارجی را در کارنامه دولتی خود داشت. این دولتمرد کارکشته با نخستین سر و صدایی که علیه تصمیم وی بلند شد، چند روزی به تعطیلی سینماها در ماه محرم افزود.
این تبدیل برای برای آنانی که فرصتی برای ابراز اعتراض یافته بودند، قانع کننده نبود. «ما نشستیم با همدیگر ...اعلامیه نوشتیم که [در میان آن] ... این حدیث نهج البلاغه بود که "و ما اعمال البر کلها و الجهد فی سبیل الله عندالامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثه فی بحر لجی [و همه کارهای نیک دنیا و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون دمیدنی است به دریای پر موج پهناور]" ...دست نویس [بودند.] کپی میگذاشتیم ...هر اعلامیه ای ...حدود سه ساعت طول می کشید نوشتنش. مضمونش تحریک مردم در امر به معروف ونهی از منکر بود.»
غیر از سید علی، شبیری زنجانی، هادی عبدخدایی، عباس غله زاری، وحید دامغانی و یکی دو نفر دیگر اعضای این گروه کاتب را تشکیل می دادند. نامه ها با خطوط و املاهای متفاوت نوشته می شد تا نویسندگان آن شناخته نشوند. آنها را از دفاتر گوناگون پست برای فرخ، استاندار جدید، فرستادند. فرخ باران دیده، خیلی زود دست فرستندگان نامه ها را خواند و سنت تعطیلی 58 روزه سینماها را در دو ماه محرم و صفر به 20 روز کاهش داد.