به گزارش مشرق، عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان نوشت: برخی گمان میکنند رفراندوم در اصل ۵۹ قانون اساسی برای تغییر نظام سیاسی است و میپندارند روشی بدون خشونت برای گذار از جمهوری اسلامی است. برخی نیز تصور میکنند رفراندوم میتواند اسلامیت نظام را تعطیل کند و درعین حال جمهوری اسلامی اسمی همچنان باقی بماند!
روحانی فکر میکند طرح این موضوع رأیساز است و میتوان در هر شرایط معیشتی نیز این موضوع را طرح کرد و رأی آورد. به همین دلیل وارد مصداق گزاره دقیق رفراندوم نمیشود. خود وی نیز میداند که طرح این موضوع نوعی جنگ روانی، پوشاندن کچلیهای خود و نوعی بیاخلاقی سیاسی است. چرا؟ چون رفراندوم یک سازوکار حقوقی روشن است. چرا هیچ گامی به سوی این فرایند برداشته نشد و نمیشود؟ اما در رسانه شعار آن داده میشود.
هیچکس نباید با اصل رفراندوم مخالف باشد، زیرا جزو اصول قانون اساسی است. اما با اخلاق سیاسی و به دور از حقهبازی سیاسی باید به آن نگریست. آیا بنبست سیاسی این است که سکولارها نمیتوانند حاکم شوند؟ با رفراندوم دنبال حاکمیت سکولارها هستید؟
فرض کنید گزاره رفراندوم این است:
١-آیا یارانه بدهیم یا پول آن را صرف تولید کنیم؟
٢-شکل نظام سیاسی پارلمانی شود یا ریاستی بماند؟
٣-مهاجرت به تهران ادامه داشته باشد یا ممنوع شود؟
اینها نمونههای روشنی است، برای توده مردم هم پیچیده نیست و دو طرف معادله اختلافی در درون کشور و در درون نظام هستند و میتوانند با مردم حرف بزنند و توجیه کنند. حال به این نمونه بنگریم. رابطه با امریکا آری یا خیر؟ وقتی رهبری میفرماید مگر توده مردمی که میخواهند رأی دهند از این موضوع تحلیل دارند یعنی اینکه مردم گمان میکنند با کلمه آری مشکلاتشان حل میشود؟ آیا مردم میدانند که یک طرف معادله دیگری است که با رفراندوم مطالباتش حل نمیشود؟ مردم میدانند که طرف برای رابطه از ما چه میخواهد؟ مردم میدانند که اگر آنچه امریکا میخواهد بدهیم (هستهای، موشکی، قدرت منطقهای و...) نهتنها موعد گشایش فرا نمیرسد که سرنوشت عراق و لیبی در انتظار است؟ آیا سیاستبازان نمیتوانند با رفراندوم و تبلیغات رنگی و دروغین عزت ملت را به دست خودش نابود کنند؟ حتماً میتوانند.
در فرانسه که زایشگاه دموکراسی غربی است اخیراً به مدت دو ماه درگیری و تنش بود، اما حکومت زیر بار ملت نرفت و تصمیم خود را گرفت و به کرسی نشاند. حال میتوان گفت باید رفراندوم برگزار میشد؟ بدون تردید رفراندوم در سیاست خارجی یا رفراندوم برای ورود سکولارها (انتخابات آزاد) به حکومت هم خیانت به ملت، هم به امام، هم شهیدان انقلاب اسلامی است که قدرتخواهان با سوار شدن بر مشکلات حال کشور نسخهای دروغین برای آن میپیچند. اصلاً مگر ما چه مشکلی با امریکا داریم؟ او از ما مطالباتی دارد که به اتمام امنیت، وجود و ماهیت ما منجر خواهد شد. ما هیچ مطالبه و کاری با امریکا نداریم. اگر مطالبهای هم داریم در راستای همان مسائلی است که به خاطر آن ما را محاصره کرده است.
برخی با حقهبازی رابطه با امریکا را دکمهای نشان میدهند که با رفراندوم روشن میشود و مائده آسمانی سر سفره قرار میگیرد و تمام؟ به ملت بگویید رابطه با امریکا مشروط به دادن موشک، هستهای، قدرت منطقهای، حدود الهی (قصاص) و حذف ماهیت جمهوری اسلامی است. چرا این را به مردم نمیگویید؟ و هندوانه سربسته را وسط سفره میگذارید؟ اگر از انقلاب، مقاومت، راه امام و زیست مؤمنانه بریدهاید چرا پشت مشکلات مردم مخفی میشوید و میخواهید سرابی را به ملت نشان دهید و عزت آن را نزد آیندگان خفتآور ترسیم کنید؟ رفراندوم را ابزار قدرتخواهی خود نکنید. اول مسائل درون کشور را که خلاف قانون اساسی و حدود الهی نیست تعیین کنید، دوم گزاره مدنظر را صریح و شفاف بیان کنید و سوم سازوکار حقوقی آن را طی کنید، هرکس هم مانع شد به مردم بگویید.
سالهای قبل دیگران تئوریپردازی کردهاند که رابطه با غرب ایران را از حالت انقلابی دور میکند و هدف رفراندوم همین است. حتی این موضوع هم رفراندوم نمیخواهد شما از امریکا بخواهید عین چین با ما رفتار کند اگر مجاب شد همهچیز حل است. این وعده را رهبری در آبان ۱۳۹۲ داده است که: ببینیم مذاکرات هستهای به کجا میانجامد. اگر نتیجه داد میتوانیم سر مسائل دیگر هم مذاکره کنیم. جناب روحانی شما این عبارات را یادتان هست؟ حتماً یادتان هست! اما حقیقت این است که پدر، مادر! ما در هر صورت متهمیم.