کد خبر 1567444
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۵

برخی اظهارات از سوی شماری از سیاسیونی که ملموس‌­ترین ارتباط‌شان با مردم از پشت شیشه دودی شاسی‌بلندها و درمسیر رفت و برگشت میان پاستور و جماران بوده حتی برای دوران انتخابات هم پدیده عجیبی محسوب می­‌شود

به گزارش مشرق، دولتمردان سابق این روزها با نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، بار دیگر دغدغه‌مند مردم شده و از تریبون‌های متواتر بر ضرورت «گوش شنوا بودن» برای مردم تأکید می‌کنند. این در حالی است که عملکرد آنها در دوران مسئولیت یکی از مهمترین عوامل کاهش مشارکت مردم در انتخابات اخیر بوده است. این گروه در حالی مدعی «حمایت مردم» از خود بوده و آن را نقطه متمایز دولتشان با دولت فعلی می‌دانند که همچنان در برابر این پرسش، پاسخی ندارند که با این حمایت مردمی گسترده‌ای که مدعی آن هستند، در ۸ سال دوران مسئولیت خود چه کردند و این سرمایه اجتماعی را چگونه تلف کردند که در پایان دولت متبوعشان میزان محبوبیت آنها به پایین‌ترین میزان خود رسید؟

مردمی هستیم اما از دور!

رأی مردم به هریک از نمایندگان مجلس، رئیس قوه مجریه و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، مسئولیت و تکلیفی بر دوش هریک از این منتخبان قرار می‌دهد، تکلیفی که در نظام جمهوری اسلامی هم از دیدگاه ایدئولوژیک و هم از منظر قانون اساسی بسیار مهم است. حق‌الناسی که مردم با رأی خود بر دوش هریک از منتخبان خود قرار می‌دهند، مسئولیتی بزرگ است که حتی معصومی مانند علی بن ابیطالب(ع) هم برای حراست از این حق‌الناس از خدا طلب یاری می‌کند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم منتخبان مردم در هر قوه و نهادی برای اجرای تکلیفی که رأی مردم بر دوش آنها نهاده، به کتاب آسمانی سوگند یاد می‌کنند و این خود مهمترین نشانه اهمیت رأی مردم است. با چنین توصیفی یکی از مهمترین پاسخ‌هایی که منتخبان مردم پس از پایان دوره مسئولیت خود باید به مردم، به تاریخ و مهمتر از همه به وجدان خود بدهند؛ این است که با اعتماد مردمی که در قالب رأی به آنها داده شد، چه کردند؟ بالیدن به تعداد آرا بی‌آنکه به چنین پرسشی پاسخ داده شود، مصداق فرافکنی است و مردم خود بهتر از هرکسی این موضوع را دریافته و به آن واکنش نشان می‌دهند.

پیش زمینه سر فرود آوردن در برابر مردم، شنیدن و گوش دادن به حرف آنهاست اما آیا دولت قبل از رئیس تا وزرای کابینه، فرصت و مجالی برای شنیدن حرف مردم، همین توده‌های مردم در طول هشت سال یافتند و ساختند و داشتند؟ مگر نه این است که رئیس دولت سابق خود اذعان می‌کرد که «من هر روز از داخل ماشین مردم را می‌بینم و نظرسنجی می‌کنم چند نفر می‌خندن، چند نفر عصبانی هستن، چند نفر قیافه‌شان گرفته است!». به نظر می‌رسد دولت سابق همین اندازه ارتباط با مردم را تعبیر به گوش شنوا بودن خود می‌کند وگرنه مشخص است که مردم با انواع و اقسام چالش‌ها و مشکلات روبرو بوده‌اند که قطعا نمی‌توان آنها را پشت شیشه ماشین ارزیابی و حل کرد.

واقعیت آن است که اهمیت یافتن مردم به صورت خودجوش! برای شماری از سیاسیون، چیزی جز پوپولیسم رسانه‌ای در ایام انتخابات نیست و شاید به تعبیر خود این مدعیان باید با تعجب و خنده گفت که «مردم چه خوب شده‌اند!».

مردمی بودن به روایت اسناد

برای مفهوم مردمی بودن شاید بتوان تعاریف بسیار، متفاوت و یا حتی متناقض ارائه داد اما واقعیت آن است که دستکم در اذهان جامعه ایران، مردمی بودن تعریف خاص خود را دارد که به طور قطع شامل نظارت از پشت شیشه‌های اتومبیل نخواهند شد. یکی از مهمترین اهداف دولت سیزدهم در آغاز مسئولیت، بازگرداندن اعتماد و سرمایه اجتماعی بود که به واسطه رفتارهای اشاره شده در بالا، در آن مقطع زمانی کاهش یافته بود. مسیر باز گرداندن این اعتماد را هم آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی از همان دوران تبلیغات انتخاباتی اعلام کرده بود: «رفتن بین مردم سلوک من است. در اتاق نمی‌نشینم و همه سطوح و لایه‌های مدیریتی کشور، مثل رئیس دولت باید به تمام بخش‌ها سرکشی کنند». عبور از مردمی بودنِ مانیتوری! سبب شد که آیت‌الله رئیسی در طول ۱۷ ماه مسئولیت، ۴۲ سفر به تمام استان‌های ایران انجام داده و به محروم‌ترین نقاط هر استان رفته و با مردم با پیرزنان و پیرمردان ایرانی که تاکنون حتی شهردار و استاندار شهر خود را هم از نزدیک ندیده بودند، همکلام شود.

چنین وعده‌ و حضوری در شرایطی که آمارها از کاهش اعتماد و امید مردم در روزهای پایانی دولت سابق حکایت داشت و رنج‌های تحریم و دشواری‌های اقتصادی، روان مردم را بیش از هر زمان دیگری آزار داده بود، اهمیت ویژه داشت. حضور بی‌واسطه و نزدیک رئیس جمهور و وزرای او در میان مردم به فاصله کمتر از یک ماه از آغاز به کار دولت از یک سو نشان دهنده اهتمام ویژه دولت سیزدهم به توصیه رهبر انقلاب مبنی بر مردمی بودن مسئولان بود و از سوی دیگر گام موثری برای ترمیم اعتمادآسیب دیده جامعه محسوب می‌شد.

واقعیت آن است که عنوان «دولت مردمی» که آیت‌الله رئیسی در زمان انتخابات ریاست جمهوری برای کمپین خود انتخاب کرد، در دو سال گذشته به افق حرکت دولتمردانش تبدیل شد؛ یکی از نمادهای عمل به این شعار انتخاباتی، حضور بی تکلف و صمیمی در میان مردم در بحران‌های مختلف طبیعی و انسانی، چالش‌های اقتصادی و حتی مناسبت‌های فرهنگی بوده است. برای مثال وقتی در آبادان ساختمان متروپل فروریخت، حضور رئیس‌جمهور و مردان کابینه در آن منطقه و دلجویی از آسیب دیدگان و رسیدگی به امور، مصداق بارز مردمی بودن است. از این منظر هم دولت آیت‌الله رئیسی در میدان‌هایی که ضرورت حضور وجود داشت، پررنگ و امیدآفرین حاضر شده است.

پیگیری میدانی مشکلات حوزه دارو و سامانه عرضه بنزین، حضور در مناطق سیل‌زده و زلزله زده، محلات و مناطق حاشیه نشین و پرچالش تهران و شهرستان‌ها، حضور سرزده در وزارتخانه‌ها، ادارات، شرکت‌ها و کارخانه‌ها به منظور لمس چالش‌های این نهادها در طول ۱۷ ماه از عمر دولت سیزدهم از مهمترین نمادهای مردمی بودن آیت‌الله رئیسی در مقام عمل و نه شعار بوده است.

این رویکرد وقتی با رویه دولت سابق قیاس شود که رئیس آن در طول دو سال از زمان شیوع کرونا، حتی برای حضور در مجلس و تقدیم بودجه هم حاضر نشد و حتی وزرای کابینه هم به سختی، زمانی برای دیدار و گفت‌وگو با رئیس‌جمهور می‌یافتند، مشخص می‌شود که در مقام شعار و حرف آن‌هم در موسوم انتخابات نمی‌توان از مردمی بودن و حمایت مردمی سخن گفت. مردم استان گلستان هنوز از یاد نبرده‌اند که نوروز سال ۹۸ وقتی میانه سیلاب زندگی خود را در خطر میدیدند رئیس‌جمهور در تعطیلات بود و استاندارش در خارج از کشور.

در التهابات گرانی بنزین، در اعتراضات کم‌آبی استان خوزستان و زلزله‌های هرمزگان و رویدادهای طبیعی و غیرطبیعی دیگر، آیا مدعیان امروز، مفهومی به نام «مردمی بودن» را به یاد می‌آوردند؟ اگر پاسخ به این پرسش در پروپاگاندای رسانه‌ای هم مثبت جلوه داده شود، در اذهان عمومی همچنان منفی است و نباید روی ضعف حافظه کوتاه مدت جامعه ایران چندان حساب باز کرد.

منبع: ایرنا

برچسب‌ها