به گزارش مشرق، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ هجری شمسی، رویداد مهمی بود که نتایج آن، نهایتاً به نفع اردوغان تمام شد.
بحران گسترده اقتصادی، پیامدهای مالی زلزله بزرگ قهرمان مرعش و ۱۰ استان پیرامون آن و همچنین اوجگیری تنشها و اختلافات سیاسی داخلی، انتخابات مزبور را به یک کارزار سیاسی بسیار مهم و سرنوشت ساز تبدیل کرد. بسیاری از تحلیلگران سیاسی در ترکیه و کشورهای دیگر، بر این باور بودند که اردوغان و شریک سیاسی او دولت باغچلی، به خاطر بحران اقتصادی و نارضایتی گسترده مردمی، نتیجه را به رقبای خود واگذار میکنند. آنان بر این موضوع تاکید میکردند که شش حزب سیاسی مهم ترکیه، برای نخستین بار، یک ائتلاف سیاسی گسترده را به نام «ائتلاف ملت» به وجود آوردهاند که علیرغم برخی تفاوت سلیقههای جدی، حول محور و هدف مهمی به نام تحمیل شکست بر اردوغان، زیر یک سقف گرد هم آمده و از شانس بالایی برای پیروزی برخوردار است. اما با این وصف، اردوغان موفق شد با کسب ۵۲ درصد از آرا، برای سومین بار به مقام ریاست جمهوری ترکیه برسد.
پیروزی مجدد اردوغان و شریک او دولت باغچلی رهبر حزب راست حرکت ملی گرا، یک بار دیگر احزاب مخالف اردوغان را با سرخوردگی و شکست روبرو کرد. از آنجایی که رد نظام سیاسی – اجرایی ریاستی، اختیارات فراوانی در دست رئیس جمهور است و نیز با توجه به اینکه اکثریت ۶۰۰ کرسی پارلمان در دست اردوغان و باغچلی است، احزاب مخالف، سهم قابل توجهی در اتخاذ تصمیمات مهم ندارند و عملاً قدرت در دست اردوغان، قبضه شده است. با این وجود؛ بسیج عمومی مخالفین اردوغان، کاری از پیش نبرد و نامزد مشترک مورد حمایت آنان یعنی کمال قلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوری خلق، با کسب ۴۸ د رصد آرا شکست را پذیرفت.
اصلیترین دلایل پیروزی مجدد اردوغان
یکی از سوالات مهمی که پس از اعلام نتایج انتخابات سراسری و ریاست جمهوری ترکیه مطرح شد این بود که چرا اردوغان و حزب او، با وجود بحران اقتصادی و اعمال سیاستها و برنامههای ناکارآمد، توانستند از مردم رأی بگیرند؟ این سوال، ابعاد گستردهتری نیز دارد که با اهداف مندرج در «سند چشمانداز ۲۰۲۳ ترکیه» پیوند خورده است. یعنی همان سندی که اهداف بلندپروازانه آن، از سال ۲۰۱۱ میلادی از سوی اردوغان و حزب او تبلیغ شد و بر اساس اهداف کلی آن، قرار بود ترکیه در سال ۲۰۲۳ میلادی و در یکصدمین سالگرد تأسیس نظام جمهوری، به یکی از ده قدرت اقتصادی برتر جهان تبدیل شود. اما نه تنها این هدف محقق نشد، بلکه شرایط ترکیه نسبت به ۱۰ سال قبل بدتر شد و تورم در حوزههای حساسی همچون مسکن، غذا و پوشاک، وضعیت نگرانکننده ۳ رقمی را نیز تجربه کرد. اینجاست که کارشناسان میپرسند: چرا اردوغان با وجود شکست آشکار اهداف چشمانداز ۲۰۲۳ باز هم به عنوان رئیس جمهور به کاخ بش تپه راه یافت؟ در پاسخ به این سوالات؛ مواردی ذکر شده که مهمترین آنها عبارتند از:
۱. سیاست امنیتیسازی: شش حزب مخالف اردوغان، حاضر نشدند با یکی از نهادهای اقماری پ.ک. ک به نام «حزب دموکراتیک خلق ها» یا ه. د.پ، مصالحه و ائتلاف کنند. چرا که این حزب، با آنکه به طور رسمی در پارلمان ترکیه نماینده دارد، اما در آرای سیاسی و تصمیمات و مواضع خود، آشکارا از عبدالله اوجالان رهبر زندانی گروه تروریستی پ.ک. ک پیروی میکند. با آنکه ائتلاف مخالفین اردوغان، با این حزب هم گروه نشد. اما بعدها مشخص شد که کمال قلیچداراوغلو رهبر حزب جمهوری خلق و نامزد مورد حمایت مخالفان، با حزب مزبور گفت و گوهایی داشته و احیاناً به توافقات پشت پرده دست یافته است. اردوغان و باغچلی، در سخنرانیهای خود، با برجستهسازی این موضوع؛ عملاً فضا را امنیتیسازی کرده و اعلام کردند که در صورت به قدرت رسیدن مخالفین، بیم آن وجود دارد که بقای ترکیه و امنیت ملی این کشور به خطر افتند و دولتی بر سر کار آید که با تجزیه طلبها، از در مسامحه و سازش وارد شود.
۲. دوقطبی دیندار – سکولار: اگر چه سه حزب از مجموع شش حزب ائتلاف مخالفین اردوغان شامل احزاب «سعادت»، «دموکرات» و «آینده» به طرز جدی و آشکار، حامی ارزشهای دینی و اسلامی بوده و در جرگه احزاب محافظه کار جای گرفته بودند، اما گرایش سه حزب دیگر به سمت باورها و رویکردهای سکولار، کاری کرد که اردوغان، با تحریک عواطف و احساسات دینی قشر محافظه کار ترکیه، وانمود کند که در صورت به قدرت رسیدن سکولارها، مفاهیمی همچون ازدواج همجنسگرایان و ارزشهای غربی و ضددینی در ترکیه حاکم خواهند شد.
۳. رأی سرنوشت ساز سینان اوغان: یکی از چهرههای ملی گرای ترکیه که به عنوان نامزد مستقل وارد رقابت انتخابات ریاست جمهوری شد، فردی به نام سینان اوغان بود با شعارهای ملی گرایانه به صحنه آمد و با کسب ۴ درصد از آرای مردم، باعث شد انتخابات به دُور دوم برود. اما او چند روز پس از اعلام نتایج، با اردوغان توافق کرد و حاضر شد از او حمایت کند. در نتیجه بخش قابل توجهی از طرفداران اوغان؛ رأی خود را در دُور دوم، به نفع اردوغان به صندوق انداختند.
۴. ناتوانی نامزد مورد حمایت مخالفین اردوغان: به محض اعلام شکست قلیچداراوغلو در برابر اردوغان، شریک اصلی او یعنی خانم مرال آکشنر رهبر حزب ملی گرای موسوم به «حزب خوب»، از ائتلاف با قلیچداراوغلو ابراز ندامت کرده و آشکارا گفت؛ اگر به توصیه او، همه مخالفان اردوغان حاضر میشدند اکرم امام اوغلو را به عنوان نامزد مشترک بپذیرند، تحمیل شکست بر اردوغان، کار دشواری نبود. دیگر رهبران احزاب ائتلاف مخالفین، کمابیش و به شکل تلویحی این انتقاد را پذیرفته و اذعان کردند که قلیچداراوغلو، نامزدی نبوده که بتواند در برابر اردوغان، به اندازه کافی قدرتمند و کاریزماتیک عمل کند.
۵. تشتت در صف مخالفین و فقدان استراتژی روشن: مدت کوتاهی قبل از برگزاری انتخابات، مرال آکشنر رهبر حزب خوب از ائتلاف ملت قهر کرد و جدا شد. او اعلام کرده بود که در صورت به قدرت رسیدن قلیچاراوغلو، باید پست معاونت ریاست جمهوری را در اختیار بگیرد. پس از قهر آکشنر، جبهه مخالفین دچار مشکل شد و قلیچداراوغلو حاضر شد علاوه بر ۵ رهبر احزاب شریک خود، به منصور یواش شهردار آنکارا و اکرم امام اوغلو شهردار استانبول نیز، وعده پست معاونت ریاست جمهوری را بدهد. این در حالی است که او و دیگر اعضای ائتلاف ملت، استراتژی و نقشه روشنی نداشتند و تنها برنامه و محور اصلی این ائتلاف، تلاش برای کنار نهادن اردوغان از صحنه قدرت بود.
پس از به قدرت رسیدن مجدد اردوغان و حزب عدالت و توسعه، زمزمه نارضایتی از عملکرد قلیچداراوغلو در مقام رهبری «حزب جمهوری خلق» روز به روز بلندتر شد و او در کنگره حزب، جای خود را به اوزگور اوزل داد. به این ترتیب اوزگور اوزل سیاستمدار جوان، رهبر قدیمیترین حزب ترکیه شده و حزبی که یکصد سال تمام از عمر آن گذشته، همچنان با در اختیار داشتن یک چهارم از آرای کل مردم ترکیه، به عنوان مهمترین حزب مخالف اردوغان شناخته میشود. اگر چه این حزب نتوانست در انتخابات سال ۱۴۰۲ معادلات قدرت در ترکیه را تغییر دهد، اما باعث شد احزاب دیگری همچون «سعادت»، «دموکرات»، «آینده» و «جهش و دموکراسی»، تعداد قابل توجهی از کرسیهای پارلمان ترکیه را به دست آورند.