به عقیده مخالفان و منتقدان نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی بر خلاف حدس و گمان هایی که در رابطه با پایان جنگ مطرح می شود، قصد پایان دادن به تنش در جبهه جنوب و شمال را ندارد.

سرویس جهان مشرق - دکتر اوری سیلبرشید، کارشناس صهیونسیت و مدرس فلسفه سیاسی و قانون اساسی در پروژه "امنیت ملی" در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه حیفا، در گزارشی به این مسئله میپردازد که بررسی نشانه ها و اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی از جمله نتانیاهو، نشان میدهد که وی علاقه ای برای پایان دادن به جنگ در حال حاضر ندارد.

در روزهای اخیر زمزمه هایی شنیده شده است که سران رژیم صهیونیستی در تلاش برای پایان دادن به جنگ هستند. اما این کارشناس صهیونیست با رد این حدس و گمان‌ها، این نکته را بیان می کند که در حال حاضر، منفعت نتانیاهو در ادامه جنگ و تنش است، نه پایان آن. در قسمت پایین به ترجمه مشروح این گزارش اشاره می شود.

اوری سیلبرشید در این گزارش می نویسد:

نتانیاهو بارها اعلام کرده است: «ما در نوار غزه تا پیروزی کامل خواهیم جنگید». در واقع هدف او این نیست که ما به چنین پیروزی دست یابیم که ممکن نیست، همانطور که همه اشخاص در قدرت می گویند، بلکه بیشتر این است که خود را در یک جنگ دائمی، در تعقیب بی پایان یک هدف واهی ببینیم. حتی در شمال علیه حزب الله نیز قرار است در یک جنگ فرسایشی بی پایان باشیم. همه نشانه ها نشان می دهد که نتانیاهو قصد پایان دادن به جنگ را ندارد.

ما از خبرنگاران نظامی می شنویم که ارتش اسرائیل در واقع به عملیات رفح، آخرین هدف در نوار غزه پایان داده است، یا اینکه ظرف چند هفته پیش رو به آن پایان خواهد داد. حتی نتانیاهو با توجه به واقعیت نظامی این موضوع را انکار نمی کند، اما در عمل هیچ اقدام نظامی و سیاسی برای پایان دادن به جنگ در نوار و شمال انجام نمی دهد. رده سیاسی تحت کنترل او، علی رغم تلاش گالانت برای کاهش این کنترل، هدف و جدول زمانی مشخصی برای پایان جنگ تعیین نمی کند.

همه نشانه ها این را نشان می دهد که نتانیاهو قصد پایان دادن به جنگ را ندارد

سرتیپ دانیل هاگاری سخنگوی ارتش اسرائیل در ۱۹ ژوئن تلاش کرد تا اعتراض ارتش را بیان کند: «حماس یک ایده است. این واقعیت که حماس را می توان نابود کرد و از بین برد، گول زدن مردم است. اگر چیزی به غزه نیاوریم، در نهایت حماس را خواهیم پذیرفت». هاگاری در این سخنان دراماتیک، موضع ارتش را بیان کرد: جنگ در غزه باید پایان یابد و یک منطقه امنیتی ایجاد شود که از آن حملات موثر انجام شود.

او اساسا چیز دیگری گفت: سطح سیاسی برای روز بعد از پایان جنگ، برنامه نظامی و غیرنظامی برای نوار غزه تدوین و ترویج نمی کند. این موضع ارتش اسرائیل که نتانیاهو را به چالش می کشد، در نشستی که در ۳۰ ژوئن در فرماندهی جنوبی بین مقامات ارشد نظامی و دفاعی و نخست وزیر برگزار شد نیز بیان شد و حتی در مقاله ای در نیویورک تایمز منتشر شد که در سراسر جهان بازتاب داشت. حتی قبل از این اعتراض ارتش، تحلیلگران و کارشناسان به رهبری ژنرال های بازنشسته ارتش، بارها گفتند که نتانیاهو از شکل گیری و ترویج طرحی برای ایجاد یک جایگزین نظامی و غیرنظامی برای حماس جلوگیری می کند.

اما فقدان چنین طرحی، برنامه فردای نتانیاهو است. هر تحلیل دیگری به این معناست که نتانیاهو نمی‌داند چه می‌کند. برنامه بلندمدت نتانیاهو برای ایجاد یک دولت راستگرای مستبد دائمی در اسرائیل، کلید درک اصلاحات قضایی است که به منظور ایجاد زیرساخت های کافی برای امکان ادامه حکومت او طراحی شده بود.

از جمله برنامه های او برای این هدف، تولید دشمنان خارجی است. به همین دلیل است که نتانیاهو از زمان بازگشتش به قدرت در سال ۲۰۰۹، حماس را تقویت کرده و هر کاری برای حفظ حماس انجام خواهد داد.

حماس باید به عنوان یک دشمن خارجی دائمی وجود داشته باشد. تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین توسط نتانیاهو، با این قصد است که راه را برای تقویت حماس در کرانه باختری هموار کند. علاوه بر این، این اقدام برای از بین بردن نیروی اصلی است که می تواند و باید بخشی از یک جایگزین غیر نظامی و نظامی برای حماس در نوار غزه باشد.

حلقه اطراف نتانیاهو از این می ترسد که افکار عمومی نقشه واقعی او را درک کنند. به همین دلیل، یعکوف باردوگو، همکار نزدیک وی عجله کرد تا رئیس ستاد ارتش را بدنام کند و به او توطئه ای برای حفظ حماس به عنوان نیروی اصلی حاکم در نوار غزه نسبت داد.

سخنگوی ارتش اسرائیل فوراً برای خنثی کردن این توطئه اقدام کرد: «اظهارات باردوگو که بر اساس آن رئیس ستاد ارتش از باقی ماندن حماس در غزه حمایت می کند، دروغی محض است و هیچ پایه و اساسی ندارد». اینگونه است که اطرافیان نتانیاهو برای وارونه کردن حقیقت با بدبینی و بدخواهی تلاش می کنند.

جنگ در نوار غزه در حال حاضر ادامه دارد. اسرائیل تلاشی به منظور ایجاد حکومتی جایگزین برای حماس نمی کند و عادی سازی احتمالی با عربستان سعودی و انعقاد ائتلاف دفاعی با کشورهای سنی میانه رو علیه ایران نیز به تعویق می افتد یا لغو می شود. این دقیقا همان چیزی است که نتانیاهو می خواهد. جنگ در شمال نیز همین هدف را دنبال می کند.

از آنجایی که توافق برای آزادی اسرا به جنگ پایان می دهد، چیزی که اسرائیل نه تنها برای سازماندهی مجدد و تجدید قوا، بلکه برای آغاز فرآیندهای ثبات و عادی سازی منطقه به آن نیاز دارد، همین مسئله است، اما نتانیاهو به شکلی بدبینانه و ظالمانه از چنین تبادلی جلوگیری می کند. او در ۲۳ ژوئن گفت: من مایلم توافقی کوچک انجام دهم که برخی از مردم ما را بازگرداند، اما ما متعهد به ادامه جنگ پس از آتش بس برای تکمیل هدف نابودی حماس هستیم. من حاضر نیستم از آن دست بکشم. "

او با این کار آنچه که در ذهن خود میگذرد را فاش کرد: به نام هدف خیالی نابودی کامل حماس، جنگ ادامه خواهد یافت و بسیاری از اسرا نیز به حال خود رها خواهند شد. تحقیر زندگی انسان‌ها، همواره مشخصه دولتی است که نتانیاهو آرزوی رسیدن به آن را دارد.

با وجود نتانیاهو به عنوان نخست وزیر، اعضای جناح لیکود در کنست با برنامه های استبدادی و جنگ طلبانه او شریک می شوند، یعنی برای برنامه هایی که به امنیت اسرائیل آسیب می زند و آینده آن را به خطر می اندازد.

برچسب‌ها