فهم چپ‌های نانجیب از مقوله "وفاق" که پزشکیان آنرا مطرح کرده این است که حصر اضلاع فتنه ۸۸ رفع شود!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

خبط پزشکیان به روایت کرباسچی

غلامحسین کرباسچی، دبیر کل سابق حزب کارگزاران و از اصلاح‌طلبان ستادی در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین درباره اشاره رئیس‌جمهور پزشکیان به تغییر پایتخت گفته است: بحثی که پزشکیان در مورد تغییر پایتخت گفته اشتباه است. تغییر پایتخت نه در امکان جمهوری اسلامی به لحاظ مادی و فیزیکی است و نه در جاهایی از دنیا که رخ داده کار موفقی بوده است. بر روی این نکته تاکید می‌کنم چرا که در دولت هاشمی رفسنجانی چند سال روی آن کار شده است.

او می‌افزاید: در وزارت کشور، سازمان امور استخدامی، وزارت اقتصاد و استانداری‌ها –بر روی این طرح- کار شده است. تنها راه حل مشکلات تهران این است که از جمعیت تهران کاسته شود. این هم یکی مربوط به کاربری‌ها است، یعنی پذیرش نهادهای آموزشی در تهران کم شود. چون بحث جاذبه آموزشی در تهران از بحث هایی است که جمعیت را بسیار می‌آورد. ۱۶۰ دستگاه دولتی و اداری وجود دارد که وجودشان در تهران هیچ ضرورتی ندارد. شاید بیش از چند هزار ساعت مفصل روی این دوره شهرداری کار کرده‌ایم لذا لزومی ندارد دولت برود، دولت یعنی مجلس و رهبری و قوه قضاییه و همه وزارتخانه‌ها. حالا کجا می‌خواهند بروند؟

کرباسچی گفته است: بررسی شده هر جایی مشکلاتی دارد. یکی از بهترین جاها هم به لحاظ امنیتی، هم سیاسی و هم دسترسی‌ها که در ۲۰۰ و چند سال گذشته توسط شاهان قاجار برای پایتخت مطرح شده، تهران است. ولی باید جمعیت تهران کنترل شود و راه این کنترل هم حداقل این است که دولت باید جمعیت مازاد خودش را از این جا ببرد.

او ادامه می‌دهد: برای نمونه لزومی ندارد شرکت دخانیات و شیلات و کشتیرانی و نیروی دریایی در تهران باشند. در کشورهای دیگر مثلاً در فلان کشور اروپایی، جایی که کنار آب و بندر است، تمرکز همه حمل و نقل دریایی آن جا است. لزومی ندارد که در پایتخت باشد. جایی نیروی هوایی و ناوبری هوایی است. جایی صنعتی است و ... همین دو کارخانه عظیم ماشین‌سازی را به تهران آورده‌اند در صورتی که لزومی ندارد این جا باشند کما اینکه مستهلک هم شده‌اند. همینطور در مورد دستگاه‌های صنعتی جدید لزومی ندارد همگی در پایتخت باشند. یک زمان به این دستگاه‌ها گفته بودند اجازه ندارید در محدوده ۱۳۰ کیلومتری باشید اما بعد دولت‌های پوپولیستی گفتند می‌خواهیم اشتغال درست کنیم. همه این‌ها ضرر به تهران است. نه آب، نه برق و نه هوا دارد. برای چه دستگاه صنعتی در دل تهران بیاید و منطقه صنعتی به نام این که اشتغال درست کنند؟ این اشتغال را در محل کارگرانی ببرند که از شهرستان به این جا می‌آیند. اگر این کاربری‌ها را به تهران منتقل کنیم که بحث آن مفصل است، این انتقاد را به پزشکیان داریم که به نظرم صحبتش در مورد انتقال پایتخت شاید با مطالعه بیشتری می‌بود. چراکه انتقال پایتخت بهانه‌ای می‌شود برای این که تهران را رها کنیم. فرض کنید دولت از تهران برود. تکلیف یک شهر ۱۲ میلیونی چه می‌شود؟ حالا که اهمیت پایتخت را دارد کسی به آن نمی‌رسد، آن زمان می‌خواهیم مردم را رها کنیم و برویم؟ یا می‌خواهیم مردم را به دنبال خود آن جا ببریم؟ آن جا مشکل پیدا می‌کند.

کرباسچی در خاتمه پیرامون طرح انتقال پایتخت تصریح کرد: انتقال پایتخت کار خبطی است و باید پزشکیان بیشتر در این زمینه مشورت می‌کرد. منظورم این است که می‌توان از کارها و حرف‌های دولت انتقاد کرد.[۱]

*مسئله انتقال پایتخت یک اشتباه سیاسی بود که رئیس‌جمهور پزشکیان مرتکب شد.

اشتباهی البته نه چندان عمیق که با رویکرد کارشناس‌محور دکتر پزشکیان در تضاد بود.

همه انتظار داریم دولت پزشکیان با رجالی که کارنامه‌های اجرایی خوبی دارند همکاری‌های بیشتری داشته باشد.

کارگزاران و رجالی هستند که کارنامه‌های اجرایی خوبی دارند و در صورت طرف مشورت قرار گرفتن؛ می‌توانند سنگ‌های بزرگی را از جلوی پای مردم و دولت پزشکیان بردارند.

البته اگر در ستاد دولت عزمی برای این کار وجود داشته باشد...

فراموش نکنیم که در برخی دولت‌های سابق نمایشی برای نظرخواهی از چهره‌های منتقد سیاسی اجرا شد که البته هیچ فرجامی نیافت و ادامه هم پیدا نکرد.

باید دید دولت پزشکیان در حیطه تأکید بر استفاده از کارشناسان چه کارنامه‌ای برای خود خواهد ساخت؟!

***

وفاق یعنی رفع حصر!

فهم چپ‌های نانجیب از "وفاق" چیست؟

محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب به تازگی در بخشی از یک یادداشت پیرامون تشریح مفهوم "وفاق" که انصاف‌نیوز آنرا منتشر کرده است، نوشت:

"وفاق هرچه باشد، بی‌تردید، توزیع قدرت در میان بازی‌پیشگان همارۀ عرصۀ قدرت و سیاست نیست، نوعی ائتلاف وصله‌پینه‌ای و کولاژ-مونتاژی نیست، نوعی نرمش در برابر اقطاب قدرت نیست، نوعی سهم‌دادن به این و آن نیست، نوعی توزیع قدرت در نهادهای حکومتی و نوعی تمرکز/خالص‌سازی و انجماد قدرت در نهادهای حاکمیتی نیست. وفاق، یعنی نوعی بخیه‌دوزی شیارها و شکاف‌های قومیتی و جنسیتی و مذهبی و فرهنگی، وفاق، یعنی پرکردن گسل‌های اجتماعی، وفاق، یعنی محو فاصلۀ فزایندۀ میان فقر و غنا و میان دهک‌های بالا و پایین، وفاق، یعنی ترمیم شکاف میان ملت و دولت، وفاق، یعنی زیر سایۀ پاک‌کن قراردادن دوگانۀ خودی و ناخودی، وفاق، یعنی ممانعت از دگرسازی و حذف و طرد و اخراج، وفاق، یعنی مهاجرت معکوس، وفاق، یعنی رفع حصر، وفاق، یعنی همگان از آن‌رو که شهروند این مرز و بوم هستند از حق و حقوق کاملا برابر برخوردارند، و وفاق، یعنی به‌رسمیت‌شناختن آزادی انسان‌ها در متفاوت‌بودن و متفاوت‌اندیشیدن. بنابراین، در یک کلمه، وفاق زمانی ممکن است که بپذیریم جامعه و سیاست به‌مثابه یک کلیت و تمامیت غیرممکن است."[۲]

*دالّ مرکزی تاجیک در نوشتار فوق که جملات بعضا خوبی هم دارد؛ منوط کردن وفاق است به رفع حصر!

حرف غلطی که پیش از این امثال عباس عبدی و آذر منصوری هم به آن اشاره کرده‌اند.

این حرف غلط اما به معنی هیزم‌تراشی از دولت پزشکیان در مسیر شهوات سیاسی فتنه‌گران است.

زیرا وفاق در حیطه سیاسی یعنی اجماع نیروهای توانمند کشور به منظور ایجاد کارآمدی و بهبود در معیشت و اقتصاد مردم. چه اگر وفاق هر معنایی غیر از این داشته باشد و برای مردم بهبودی ایجاد نکند به درد هیچ نخواهد خورد.

از همینجا مشخص می‌شود که مقوله حصر هیچ ربطی به وفاق ندارد و صرفا به منافع عده‌ای از هواخواهان فتنه ۸۸ مربوط است.

بماند که اولا بهزاد نبوی از معاریف اصلاح‌طلبان به تازگی تأکید کرده است بین حصر و اقتصاد؛ این اقتصاد است که در اولویت قرار دارد[۳] و با این حرف زلزله‌ای در اردوگاه فتنه‌گران ۸۸ برپا کرده است. ثانیا راه رفع حصر نیز صرفا از دالان توبه علنی فتنه‌گران می‌گذرد نه از هیچ مسیر دیگری!

قبل از تاجیک و در ادامه اظهارات اینچنینی، غلامرضا ظریفیان؛ دیگر فعال اصلاح‌طلب نیز در اظهاراتی عجیب گفته بود که رفع حصر منجر به توسعه پایدار خواهد شد.[۴]

پزشکیان و مردان او باید بدانند که در دوراهی خدمت به مردم یا پیگیری مطالبات چپ‌های نانجیب؛ فقط یک انتخاب دارند...

گفتنیست، تاجیک در ایام اغتشاشات ۱۴۰۱؛ نظام اسلامی را شکار و اغتشاشگران را شکارچیانی نامیده بود که دارای خشونتی مقدس هستند! +

***

حقآبه تالاب هامون به صفر می‌رسد اگر...

فرهاد شهرکی، نماینده مردم زابل و هیرمند در مجلس شورای اسلامی، طی نطقی در جلسه علنی مجلس گفته است: سال‌ها بی‌تفاوتی و نظاره‌گر بودن برای ساخت سد کمال‌خان را بر روی رودخانه هیرمند را شاهد بودیم در صورتی که کارگزاران متفاوت در سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی ایران در افغانستان مشغول به کار بودند؛ به طوری که در سال جاری از حدود ۵ میلیارد مترمکعب آورد رودخانه هیرمند فقط ۳۰۰ میلیون متر مکعب وارد سیستان و بلوچستان و شد و از حقابه هیرمند بر اساس قرارداد ۱۳۵۱، ۵۰۰ میلیون متر مکعب باقیمانده است در حالی‌که سد کمال خان بیش از ۵ میلیارد متر مکعب آب را به شوره‌زار گود زره هدایت کرد.

به گزارش خبرآنلاین، او افزوده است: در حال حاضر افغانستان در حال ساخت حوضچه آبی با ظرفیت یک میلیون متر مکعب است که در صورت ساخت، آورده حقآبه تالاب بین‌المللی هامون به صفر خواهد رسید؛ برای سیستان هیچ برنامه‌ای پیش از حقابه قابل قبول نیست چراکه این منطقه بدون حقابه قابل زیست نخواهد بود. برای چندمین بار متوالی از مسئولان درخواست دارم نسبت به حقابه مردم سیستان و بلوچستان نظارت جدی داشته باشند.[۵]

*متأسفانه علیرغم تمام همکاری‌های ایران با طالبان و با وجود اینکه حتی شاهد بودیم رئیس‌جمهور سابق یک اخطار بدون پیوست هم درباره حقآبه هیرمند به طالبان داد؛ اما تاکنون هیچ خبر موثق و اطمینان‌بخشی درباره سهم ایران از حقآبه هامون به گوش نرسیده است.

برادران طالب باید بدانند که ادامه امن حکومت آنها منوط به رعایت حسن همجواری است و حسن همجواری هم با دشمنی قابل جمع نیست.

این در حالی است که ایران از هیچ کمک اقتصادی و بهداشتی و سیاسی و امنیتی به حکومت جدیدالتاسیس طالبان مضایقه نکرده است.

در این باره البته لازم است که مقامات کشور نیز تدبیری درست و البته قاطع بیاندیشند تا خیال مردم منطقه و ایران از بابت حقآبه‌ای که حق و سهم مردم ایران است،‌ راحت شود.

***

1_ khabaronline.ir/xmDST

2_ https://ensafnews.com/547465

3_ mshrgh.ir/1640454

4_ mshrgh.ir/1642367

5_ khabaronline.ir/xmFyd

برچسب‌ها