سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ادعای عجیب مدیرعامل ایرانخودرو درباره قیمت خودرو
علیمردان عظیمی، مدیرعامل ایرانخودرو به تازگی در اظهاراتی از پایین بودن قیمت محصولات ایرانخودرو انتقاد کرده است!
به گزارش اعتمادآنلاین، او همچنین با بیان اینکه قیمت محصولات سایر خودروسازها؛ کمتر از ایران خودرو با بازار اختلاف دارد، گفته است: بالاخره تقاضای بالایی برای محصولات ایرانخودرو وجود دارد؛ بطوریکه سالانه بین ۶۰۰ تا ٧٠٠ هزار دستگاه تولید میکند، اما باز هم تقاضا بیشتر است؛ ذاتاً قیمت محصولات آن خودروسازان –دیگر- در بخش قیمتی قرار میگیرد که تقاضا برایش کمتر است.
عظیمی میافزاید: علاوه بر این در جلسهای که اخیرا با یکی از این مراجع ذیربط داشتیم، اعلام میکردند که در بحث قیمت، افرادی که این خودروهای در کلاس قیمت بالاتر را میخریدند، توانایی مالی دارند، اما افرادی که متقاضی محصولات شما (ایرانخودرو) هستند، اکثراً بنیه ضعیفتری دارند –لذا- نمیتوانیم همچون دیگر خودروسازان، محصولات شما را تعیین قیمت کنیم.[1]
*ما قضاوت درباره اظهارات مدیرعامل ایرانخودرو را بر عهده مخاطبان و کارشناسان وامیگذاریم.
اما این نکته را بیان میکنیم که اگر طبق ادعاهای مطرح شده کسی در این میان دارد برای مردم دل میسوزاند؛ اولا این دلسوزی هنگامی واقعی است که خودرو با قیمت معقول به دست مردم برسد.
حتی قیمت پایینترین محصولات خودرویی در ایران هم امروز به قدری ناواقعی و گران است که عده کثیری از مردم توان تهیه آنرا ندارند.
مقایسه شود با حقوق مصوب حدود 11 میلیون تومانی برای یک خانوار کارگری با دو فرزند که حتی خرید ارزانترین خودروی ایرانی هم با قیمت چند صد میلیونی برای آنها آرزوی محال است.
جدای از این اگر واقعا با یک دلسوزی حقیقی برای مردم در بحث خودرو مواجه هستیم؛ راه اثبات آن در گام اول از مسیر قیمتگذاری نمیگذرد. بلکه از مسیر تأکید بر اجرای کامل مصوبه مجلس یازدهم برای واردات خودروی خارجی میگذرد.
کسی اگر قصد دلسوزی برای مردم را دارد سلّمنا... تلاش کند تا خودروی خارجی ارزانتر به کشور وارد شود و در یک رقابت معقول؛ قیمت خودروهای تولید داخل کاهش یابد.
فلذا مادام که در بحث دلسوزی برای مردم از اجرای قانون واردات خودرو چیزی به گوش نرسد؛ یعنی عملا با نمایش مواجه هستیم.
گفتنیست، یک نماینده مجلس به تازگی از تلاش مجلس دوازدهم برای تحقیق و تفحص از شرکت ایرانخودرو خبر داده است.[2]
***
ایرانیهایی که به اتباع غیر مجاز خدمات میدهند!
ابوالفضل ابوترابی، عضو کمیسیون شوراهای مجلس در مصاحبه با ایلنا بر لزوم مجازات کسانی که به اتباع غیر مجاز خدمات میدهند تأکید کرد و گفت: ما خود ایرانیها را هم باید ساماندهی کنیم. وقتی یک ایرانی خانهای به یک شخص غیر ایرانی و یک تبعه خارجی غیر مجاز اجاره میدهد کارش غیر مجاز است و این ایرانی هم باید مجازات شود.
او میافزاید: ایرانیهای که به اتباع خارجی غیر مجاز خدمات، کار و ماشین میدهند و متاسفانه الان کارت بانکی و سیمکارت خودشان را هم به آنها میدهند؛ جرم مرتکب میشوند.
ابوترابی درباره اینکه گزارشهایی داده میشود که برخی افراد در تاکسیهای اینترنتی ایرانی ثبتنام میکنند، اما ماشین را به رانندههایی از اتباع خارجی میدهند، آیا روی این موضوع نظارت میشود؟ عنوان کرد: در مورد آنهایی که غیر مجاز هستند، اساسا هر ایرانی به آنها خدمات دهد، مجازات خواهد شد.[3]
*خوشبختانه اجماع خوبی در کشور برای ساماندهی وضعیت اتباع شکل گرفته است.
لکن راه نرفته در این زمینه بسیار است. و از جمله این راهها همین بحث مورد اشاره نماینده فوقالذکر است که عدهای در ایران برای برخی انتفاعهای شخصی به اتباع نامجاز خدمات میدهند!
ما در این زمینه هم نیازمند قانونگذاری و اقتدار هستیم و هم نیازمند فرهنگسازی عمومی. ضمن اینکه حتما بایستی مجازات آنها که به اتباع غیر مجاز خدمات میدهند؛ به اطلاع عمومی رسانده شود تا پیوست اجتماعی هم برای سیاستگذاری درست، ایجاد شود.
در بحث اتباع نامجاز، اگر و فقط اگر مسئله خانههای اجاره داده شده به این افراد در شهرها و روستاها مورد پیگیری قرار گیرد؛ گشایشهای بزرگی ایجاد میشود.
دقت شود که این مطالبات در کنار لزوم احترام قانونی به اتباع (اعم از مجاز و غیر مجاز)، رعایت حقوق آنها و توجه به مصلحتهای پیرامونی این ماجراست.
***
سرنوشت اسرائیل پس از شهادت نصرالله
رژیم صهیونیستی با ترور سیدحسن نصرا...، دبیر کل حزبالله لبنان وارد ورطهای عظیم از سقوط شد و تنگنای پیرامون خود را بیشتر کرد.
مبانی این تحلیل چیست و چرا صهیونیستها همانطور که نصرا... میگفت باید منتظر گریههای طولانی باشند؟
*رژیم صهیونیستی طی یکسال گذشته از 7 اکتبر تاکنون و مقطع آغازین عملیات طوفانالاقصی؛ زمینهای را مساعد دید تا کار خود را با دشمنانش یکسره کند.
این تحلیل در روزهای نخست پس از 7 اکتبر اندکی غامض مینمود.
چه اینکه سمپاتها و اضلاع مقاومت در این تصور بودند که صهیونیستها در مرزهای غزه متوقف خواهند شد.
در سمت دیگر اما صهیونیستها به دو راهبرد فکر میکردند. یکی جنگیدن با مردم بیدفاع غزه به جای حماس و دیگری البته "ترور"!
ظاهر معادله درست مینمود...
تکلیف جنگ هواپیماهای تا دندان مسلح با مردم غزه مشخص بود.
صهیونیستها در مستی احساس پیروزی در غزه رو به سوی مرزهای خود با لبنان کردند تا با دشمن خود در لبنان هم مقابل شوند. اما نه به صورت جوانمردانه!
در این مرز یک نیروی مدبّر و حرفهای وجود دارد که به رهبری سیدنصرا...، اسرائیل را در جنگ سال 2006 شکست داده است.
نیرویی که بلافاصله پس از 7 اکتبر، دست صهیونیستها را خواند و با عملیاتهای هوشمندانه در شمال، ضمن هدف قرار دادن تجهیزات راداری صهیونیستها؛ راههای هموار آنها به سمت لبنان را نیز موشکباران کرد تا طبق تاکتیکهای جنگی عملا یک خندق را مقابل صهیونیستهای جانی حفر کند.
تاکتیکی که توانست اسرائیلیها که پس از 7 اکتبر و به دلیل مستی پیشگفته؛ با ایران و یمن و سوریه و عراق و غزه درگیر شده بودند را از هجوم یکشبه به لبنان و مردمش باز دارد.
اما اسرائیل همچون همیشهی اسلاف صهیونی خود به ساز و کار "ترور" متوسل شد.
پر بیراه نیست که بگوییم اسرائیل گام اول ورود خود به باتلاق نیستی را با قتل عام مردم غزه برداشت و در گام دوم با عملیاتهای ترور در لبنان بیشتر به عمق فرو کشیده شد.
ترور در هیچ جنگی و در هیچ کجای تاریخ یک رفتار جوانمردانه نیست. لکن مهمتر از آن اینکه ترور یک رفتار منتج به نتیجه هم نیست و صرفا بیانگر خشم و غضب است.
اسرائیل؛ یکان به یکان شروع به ترور فرماندهان مقاومت کرد. با این تصور که بالهای حزبا... برای پرواز بریده خواهد شد. اما تصورات صهیونیستها غلط از آب درآمد و اراضی اشغالی بدون ذرهای تعلل زیر آماج بیوقفه موشکهای حزبا... قرار گرفت.
و نوبت ترور به سیدنصرا...، دبیر کل حزبالله رسید.
داغ بسیار سنگین است و صهیونیستها نیز پایکوبان از اینکه طرح 30 سالهشان برای ترور بالاخره به هدف اصابت کرد.
اما این تمام ماجرا نیست...
ترور هرگز و در هیچ جنگی منشأ اثر نبوده است. مگر در یک سازمان و ارتش ضعیف!
ترور جدا از انگیزههای نفسانی صرفا یک عملیات روانی است.
اسرائیل برای نخستین بار پس از 7 اکتبر به یک دیوار سخت یعنی سازوکار رزمی و تسلیحاتی حزبا... برخورد کرده است. ساز و کاری که البته سایر اضلاع مقاومت نیز میتوانند به آن اضافه شوند.
این ساز و کار با هیچ تروری از بین نمیرود و بلکه قدرت و قیمت آن در مواجهه نظامی مشخص میشود. در غرش موشکها و در میدان مواجهه مستقیم. اینجاست که مشخص میشود اسرائیلیها با قتل عام در غزه و ترور در لبنان نه تنها هیچ پیروزی خاصی به دست نیاوردهاند بلکه در یک باتلاق فرو رفتهاند.
باتلاقی جهنمی که شاخههای ترور و قتل عام در آن شکستهاند و هیچ دستاویزی برای نجات فرو رونده در آن نیست.
اسرائیل با ترور نصرالله وارد نقطه نهایی سرنوشت خود شد.
***
1_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-676133
2_ mshrgh.ir/1646499
3_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1534457