هدایت یعنی اینکه خداوند غالباً فوری تنبیه یا تشویق نمی‌کند. هدایت یعنی خدا همه‌چیز را نشان نمی‌دهد، یعنی روی عقل ما حساب می‌کند. یعنی انسان را هُل نمی‌دهد یا انسان را هول نمی‌کند. در هدایت، تبلیغات سحرکننده وجود ندارد که انسان‌ها را مست کند و به یک کاری وادار کند؛ مثل تبلیغاتی که دونِ شأن انسان است. در هدایت، فقط سخنان شیرین و جذاب بیان نمی‌شود که انسان‌ها جذب شوند، بلکه خداوند در قرآن سخنان پُر از دافعه هم دارد تا اگر انسان راه درست را انتخاب کرد، انتخاب او ارزش پیدا کند. هدایت یعنی خداوند جهنم و بهشت را نشان نمی‌دهد. ببینید خداوند چقدر با رعایت کرامت انسان، او را هدایت می‌کند.

گروه فرهنگی مشرقـ حجت الاسلام علیرضا پناهیان شب‌های ماه مبارک در ساعت 23 در مصلای بزرگ امام خمینی با موضوع «خدا چگونه انسان را هدایت می‌کند؟» سخنرانی خواهند کرد. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در جلسه سوم را می‌خوانید.
******


در این دنیا، همۀ روابط پروردگار با بندگانش در «هدایت» خلاصه می‌شود

· خداوند متعال بعد از اینکه ما را خلق می‌کند، دیگر کاری ندارد جز اینکه ما را هدایت کند. (أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏؛ طه/ 50) خداوند اگر بخواهد کار دیگری برای ما انجام دهد - مانند پاداش دادن به بندگان- معمولاً این کارها در عالم آخرت انجام می‌گیرد. در این دنیا، همۀ روابط پروردگار با بندگانش را می‌توان در موضوع هدایت خلاصه کرد. به تعبیری می‌توان گفت: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو را هدایت کنند. یعنی همه در خدمت هدایت انسان هستند. تمام مقدرات بشر در خدمت «هدایت» است.

· برخی از مفاهیم، فوق‌العاده زیبا و دلنشین هستند؛ به ویژه مفاهیمی که خداوند متعال در قرآن کریم، در حساس‌ترین لحظه‌ها استفاده می‌کند. یکی از آن مفاهیم، مفهوم «هدایت» است. تا وقتی که این سلسله مفاهیم دینی، برای ما دلنشین نشود و معنای آنها را درست متوجه نشویم، نمی‌توانیم با قرآن کریم، ارتباط صحیح برقرار کنیم. اگر یک ماه رمضان بتوانیم، فقط یکی از این مفاهیم را برای خودمان جا بیندازیم و معنای قشنگ آن را دریافت کنیم و در مناجات‌هایمان با آن کلمه با خدا حرف بزنیم، واقعاً ارزش دارد.

تفاوت‌ «تربیت» با «هدایت» مانند تفاوت «بنشین» و «بفرما» است

· همان‌طور که بیان شد، در کلمۀ هدایت، یک لطف و مهربانی خاص وجود دارد. و در ادامۀ بحث هم خواهیم دید که در هدایت، یک نوع احترام به انسان‌ها وجود دارد. مثلاً کلمات «بنشینید» و «بفرمایید» معنای مشابهی دارند ولی معلوم است که در کلمۀ «بفرمایید» یک احترام خاصی نسبت به مخاطب، وجود دارد. مشابه همین ماجرا در خصوص کلمات «تربیت» و «هدایت» نیز وجود دارد. یعنی کلمه «هدایت» فوق‌العاده محترمانه‌تر از «تربیت» است. «هدایت» یعنی خداوند با همۀ عظمت و لطف و مهربانی‌اش، دارد به ما تعارف می‌زند و می‌گوید: «بفرمایید».

· هدایت یعنی اینکه خداوند می‌خواهد یک مطلب را با رعایت و با ظرافت فوق‌العاده زیاد به بندگانش بفرماید و بفهماند. به حدّی که اگر بندگانش متوجه نشدند و در راه این متوجه نشدن، امام حسین(ع) را قطعه‌ قطعه کردند، خداوند می‌فرماید: حسین من! صبر کن و بگذار این ساز و کار هدایت، سر جای خودش بماند. یعنی بگذار جهنم را نشان ندهم، وگرنه چنانچه جهنم را به بندگانم نشان بدهم، کسی تو را نخواهد کُشت. من می‌خواهم با اشاره، با مردم سخن بگویم.

«هدایت» یعنی خداوند جهنم و بهشت را اکنون به ما نشان نمی‌دهد

· هدایت یعنی اینکه خداوند غالباً تنبیه یا تشویق فوری نمی‌کند. هدایت یعنی خدا همه‌چیز را نشان نمی‌دهد، یعنی روی عقل ما حساب می‌کند. یعنی انسان را مجبور نمی‌کند یا انسان را نمی‌ترساند. در هدایت، تبلیغات سحرکننده وجود ندارد که انسان‌ها را مست کند و به کاری وادار کند؛ مثل تبلیغاتی که دونِ شأن انسان است. در هدایت، فقط سخنان شیرین و جذاب بیان نمی‌شود که انسان‌ها جذب شوند، بلکه خداوند در قرآن سخنان دافعه برانگیز هم فرموده است تا اگر انسان راه درست را انتخاب کرد، انتخاب او ارزش پیدا کند. هدایت یعنی خداوند جهنم و بهشت را نشان نمی‌دهد. ببینید خداوند چقدر با رعایت کرامت انسان، او را هدایت می‌کند.

· شما عظمت و لطف خدا را می‌توانید در ساز و کار هدایت الهی ببینید. درک همین موضوع است که انسان را به تواضع در مقابل پروردگار و رکوع و سجود وادار می‌کند. اصلاً علت مظلومیت همۀ اولیاء خدا اسلوب هدایت خداوندی است. همۀ این‌ها از لوازم و عوارض ذاتی هدایت است.

· «هدایت» سرشار از احترام و عاطفه، سرشار از اشاره و سرشار از بلندهمتی است، یعنی آن نقاط بسیار بلند و قله‌ها را به انسان نشان می‌دهد.

· برای اینکه کلمۀ هدایت یک‌مقدار برای شما دلنشین‌تر شود، ببینید در این آیات سورۀ شعرا، حضرت ابراهیم(ع) از کلمۀ هدایت، کجا و چگونه استفاده کرده است. در این آیات، حضرت ابراهیم(ع) بت‌هایی که قومش می‌پرستیدند را نفی می‌کند و خدای خودش را برای آنها تعریف می‌کند. انصافاً این آیات در کل قرآن کریم در این سیاق، استثنایی است و یک زیبایی منحصر به ‌فرد و خاصی دارد.

· می‌فرماید: «ابراهیم به پدرش و به قوم خودش گفت: شما چه می‌پرستید؟ آیا این بت‌هایی که می‌پرستید، صدای شما را می‌شنوند؟ آیا می‌توانند به درد شما برسند؟ آیا قدرتی دارند؟ آنها گفتند: نه، بالاخره پدران ما این‌گونه بودند و ما هم به دنبال راه آنها می‌رویم؛ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ... قَالُواْ بَلْ وَجَدْنَا ءَابَاءَنَا كَذَالِكَ يَفْعَلُون» (شعراء/ 70 تا 74)

· حضرت ابراهیم(ع) به آنها فرمود: «اینها دشمن من هستند و دوست من فقط پروردگار عالم است؛ فَإِنهُّمْ عَدُوٌّ لىِّ إِلاّ رَبَّ الْعَالَمِين» (شعراء/ 77) و بعد خداوند را با «هدایتش» معرفی می‌کند: «آن کسی که مرا خلق کرده است، پس هم او مرا هدایت می‌کند؛ الَّذِى خَلَقَنىِ فَهُوَ يهْدِين» (شعراء/ 78) می‌بینید که بعد از خلقت، از هدایت الهی سخن به میان آمده است و در آیات بعدی نیز توصیفاتی از الطاف خداوند آمده است که همگی در مراتب بعد از هدایت قرار داند. می‌فرماید: «آن کسی که به من غذا می‌دهد و آب می‌نوشاند؛ وَ الَّذِى هُوَ يُطْعِمُنىِ وَ يَسْقِينِ؛ و وقتی مریض می‌شوم مرا شفا می‌دهد؛ وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ» (شعراء/ 79 و 80)

· ببینید! حضرت ابراهیم(ع) چگونه خدای خودش را تبلیغ می‌کند! در واقع در این آیات، حضرت ابراهیم(ع) از محبت خدا نسبت به خودش سخن می‌گوید و به این صورت دارد خدا را تبلیغ می‌کند؛ این‌طوری باید خدا را تبلیغ کرد.


خداوند می‌فرماید: هدایت به عهدۀ من است

· در سورۀ لیل، یک آیۀ کوتاه و بسیار دلنشین وجود دارد که در میان آیات قرآن، نظیر عبارتی که در این آیۀ کریمه هست، پیدا نمی‌کنید. خداوند در این آیه می‌فرماید: «بر عهدۀ ماست که هدایت کنیم؛ إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى» (لیل/ 12) یعنی ما هدایت کردن را بر عهدۀ خودمان می‌دانیم. بندۀ زیرک خدا می‌تواند از این آیه بهترین استفاده را به عمل بیاورد و بگوید: «خدایا! تو گفته‌ای که من هدایت بنده‌ام را بر خودم واجب می‌دانم، پس مرا هدایت کن!» همان خدایی که به این سادگی‌ها زیرِ بار کاری نمی‌رود و کاری را به سادگی به‌عهده نمی‌گیرد، دارد هدایت را برعهدۀ خود می‌گیرد. خداوند حتی دربارۀ شهدایی که جان خود را در راه او داده‌اند، می‌فرماید: «وَ الَّذِينَ قُتِلُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُم... وَ يُدْخِلُهُمُ الجَنَّةَ عَرَّفَهَا لهُم» (محمد/ 4 تا 6) و جلوتر از این نمی‌رود و چیز دیگری را در قبال شهدا بر عهده نمی‌گیرد ولی وقتی به هدایت می‌رسد، می‌فرماید: بر عهدۀ ماست که هدایت کنیم.

از خداوند هدایت بخواهید تا هدایت کند

· در روایات خیلی به ما توصیه شده است که هدایت را از خداوند تمنا کنیم. جبرئیل امین، از خداوند متعال نقل می‌فرماید: «ای بندگانم، همۀ شما گمراه هستید، مگر کسی که من او را هدایت کنم. لذا از من «هدایت» بخواهید تا شما را هدایت کنم؛ يَا عِبَادِي كُلُّكُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَيْتُهُ، فَاسْأَلُونِي الْهُدَى أَهْدِكُم‏» (تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)/ ص 42).

· در روایات و ادعیه تأکید شده است که از خدا هدایت بخواهید و بعد هم از خدا تقاضا کنید که این هدایتش را تداوم دهد. بگویید: «خدایا مرا هدایت کن و دیگر دست از هدایت من بر ندار و مرا در مسیر هدایت خودت نگه‌دار؛ اللَّهُمَّ أَعْطِنِي الْهُدَى وَ ثَبِّتْنِي عَلَيْه‏» (کمال‌الدین/ ج 1/ ص 267) این دعایی است که پیامبر اکرم(ص) به یکی از اصحاب‌شان یاد داد.

· رسول خدا (ص) می‌فرماید: «هم هدایت را از خدا بخواهید و هم هدایت در مسیر را از او مسألت کنید؛ سَلُوا اللهَ الْهُدَى وَ سَلُوا اللَّهَ مَعَ الْهُدَى هِدَايَةَ الطَّرِيقِ» (جعفریات/ ص 222).

چرا علامۀ مجلسی(ره) آن‌همه توفیق پیدا کرد؟

· عزیزترین بخش وجود انسان که خداوند متعال آفریده است، به تعبیری، همان قلب انسان (مرکز تمایلات انسان) است و خداوند متعال به تمایلات خوب انسان‌ها، عنایت خاصی دارد. تمایلات خوبتان را واقعاً قدر بدانید.

· اگر یک لحظه دلت یک چیز خوب خواست و به آن تمایل پیدا کرد و بعد دیدی که کل زندگی‌ات تحت تأثیر آن یک لحظه قرار گرفته، اصلاً تعجب نکن. یکی از حکمتهای محافل ذکر که پیامبر(ص) فرمود در آنجا قدم بزنید (ارْتَعُوا فِي رِيَاضِ الْجَنَّةِ قَالُوا يَا رَسُولَ اللهِ وَ مَا رِيَاضُ الْجَنَّةِ قَالَ مَجَالِسُ الذِّكْرِ) (عدة ‌الداعی/ ص 253) این است که انسان در این جلسات در فضایی قرار می‌گیرد، که ممکن است ناگهان دلش عمیقاً برای یک آروزی خوب، پَر بکشد. یا در یک لحظه از یک وضعیت بد در دوزخ یا عاقبت به خیر نشدن بترسد، و خداوند هزاران ساعت گناه ما را با همین یک لحظۀ خوب، بیامرزد و آروز یا دعای او را مستجاب کند.

· از یک عارفی پرسیدند که چه شد علامۀ مجلسی(ره) آن‌همه توفیق پیدا کرد؟ او گفت: این به خاطر دعای پدرش بود که یک شب در قنوت نماز شب داشت دعا می‌کرد، و همان موقع فرزندش در گهواره بود و صدایش بلند شد. پدر به یاد بچه‌اش افتاد و دعا کرد: «خدایا! این فرزند مرا بپذیر که خرج خدمت در راه تو شود». به خاطر همین لحظۀ زیبای پدر، دعای او مورد قبول درگاه خدا قرار گرفت و به علامه مجلسی آن توفیق‌ها داده شد.

عرفای بزرگ با طلب هدایت به مقام‌های بالا رسیده‌اند

· یک‌بار مقام معظم رهبری به یک کسی می‌گفتند: «مگر می‌شود ما این‌همه دعا کنیم و بگوییم: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» و خدا نگاه نکند؟! اگر خداوند به این دعای ما توجهی نکند، به این دلیل است که ما بدون توجه دعا می‌کنیم و دعای بی‌توجه هم اثر ندارد.» اگر ما اصرار داریم که زیبایی «هدایت» را درک کنیم به خاطر این است که بتوانیم این دعا را (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم) با توجه بگوییم تا مستجاب شود. یعنی بفهمیم که چه تمنای بزرگی از خدا داریم و دل‌مان عمیقاً این هدایت را از خدا بخواهد و تمنا کند.

· مثلاً بدانید، اینکه شما توفیق بیابید که به خیمۀ امام زمان(ع) راه پیدا کنید، جزئی از همین دعای «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» است. یا اینکه فرمان‌های خاص حضرت را به گوش شما برسانند و هدایت‌های خاص خداوند نصیب شما شود نیز جزئی از همین دعاست. مهم این است که دل شما بخواهد و عمیقاً از خدا بخواهید که شما را هدایت کند، بعد خواهید دید که خداوند برای هدایت شما چه کارهایی خواهد کرد. دنیا برایتان همچون روز روشن خواهد شد و همۀ تاریکی‌ها برطرف میشود.

· انسان‌های بزرگ مثل مرحوم قاضی(ره)، آقای بهجت(ره)، حضرت امام(ره) و عرفای بزرگ که هیچ کدام اهل صوفی‌بازی نبودهاند. آنها متشرّع و به معنای حقیقی کلمه، عارف بودند. ولی عرفان‌بازی نمی‌کردند. آنها چه‌کار کرده‌اند که به آن مقامات رسیدند؟ معلوم است. آنها صمیمانه و واقعی دعا کرده‌اند که «خدایا! مرا هدایت کن» و می‌دانستند که هدایت چه لطف و محبت بزرگی از جانب پروردگار عالم است.

نشستن در جلسۀ روضۀ امام حسین(ع) یعنی تمنا کردن هدایت

· دعا هرچقدر باتوجه و بامعرفت باشد، مستجاب‌تر است. لذا وقتی شما اینطور دعا می‌کنید که «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» بلافاصله از شما می‌پرسند: شما می‌دانید صراط مستقیم چیست که دارید تقاضا می‌کنید؟ شما در کجا با صراط مستقیم آشنا شده‌اید؟ و شما باید این‌گونه پاسخ ‌دهید: «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّين» (فاتحه/ 7). من کسانی که به آنها نعمت داده‌ای را دیده‌ام که چقدر خوب و دوست‌داشتنی و نازنین هستند، پس مرا هم به راه همان‌ها هدایت کن. به شما می‌گویند: شما از چه طریقی با صراط مستقیم آشنا شده‌ای که الان می‌خواهی به آن سمت هدایت شوی؟ و شما می‌گویی: از طریق کسانی که «أنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» بودند. یعنی شاهراه هدایت دیدن «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» است. آنها دست دل ما را می‌گیرند و دل ما را می‌بَرند. نشستن در جلسۀ روضۀ امام حسین(ع) یعنی تمنای هدایت، یعنی خدایا! دلِ من این هدایت را می‌خواهد. چقدر قسیّ ‌القلب است کسی که اباعبدالله الحسین(ع) را ببیند و حضرت، دل او را نبَرد.

· خودِ امام حسین(ع) که در اوج بود، وقتی یاران شهیدش را می‌دید، می‌گفت: خدایا من هم این شهادت را می‌خواهم. وقتی خبر شهادت مسلم و هانی را به امام حسین(ع) رساندند، حضرت فرمود: «دیگر خیری در زندگی بعد از اینها نیست؛ أَتَاهُ خَبَرُ قَتْلِ مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلٍ وَ هَانِئِ بْنِ عُرْوَةَ... فَقَالَ الْحُسَيْنُ لَا خَيْرَ فِي الْعَيْشِ بَعْدَ هَؤُلَاء» (اعلام الوری/ ص 231) یعنی خدایا! من هم شهادت می‌خواهم...


دریافت فایل صوتی جلسه سوم: