بانك مرکزی انگلستان اگر چه به طرز فريب آميزي «بانك انگلستان» نام داشت، تا به مردم القا كند كه بخشي از دولت است اما در واقع اينطور نبود و مانند هر شركت خصوصي ديگري، بانك انگلستان براي شروع كارش سهام فروخت.

گروه جنگ نرم مشرق- موضوع اصلی این مستند بطور خلاصه بررسی جنبه‌های تاریخی و راهبردی چگونگی نفوذ و قدرت‌یابی بانکداران بین‌المللی در پشت پردۀ صحنۀ سیاسی و اقتصادی کلان آمریکاست و اینکه چگونه و از کجا این نفوذ آغاز شده است؟ هرچند که این مستند قدری قدیمی است اما اینطور که به نظر می‌رسد پیشگویی‌های درستی در این مستند وجود دارد؛ از جمله رکود بزرگی که امروز در اقتصاد آمریکا شاهد آنیم. در این مستند خواهیم دید که چگونه بانکداران بین‌المللی در راهبری سیاست‌های کلان آمریکا دخیل‌اند و چطور قادر به کنترل پادشاه‌ها و دولت‌های دست نشاندۀ خود در جهان غرب هستند و جنگ‌ها و رکودها را باعث می‌شوند.

چرا آمريكا اینقدر بدهكار است؟ چرا سياستمداران نمي‌توانند بدهي‌ها را تحت كنترل خود درآورند؟ چرا بسياري از مردم، اغلب هر دو والدين با درآمد كم و بدون پيشرفت اشتغال دارند؟ چرا مردم با كم‌ترين درآمد سر مي‌كنند؟ چرا دولت به ما مي‌گويد تورم پايين است در حاليكه قدرت خريد چك‌هاي حقوقي‌مان تا ميزان هشدار دهنده‌اي كاهش يافته است؟

چگونه بانكداران بين‌المللي كنترل آمريكا را به دست گرفتند؟


بانک مرکزی ایالات متحده

از سال 1864 تا كنون سيستم بانكي ما بر مبناي بدهي بوده است. تمام پول ما بر مبناي بدهي دولت است. بدون از بين بردن ذخيره مالي خود، نمي‌توانيم بدهي دولت را صاف كنيم و اين كار هم بدون سيستم بانكي‌يمان محال است. به همين خاطر حل اين مشكل هيچ ارتباطي با ميزان بدهي ملي ندارد بلكه به سيستم بانكي‌ما مربوط مي شود.

چرا كنگره نمي‌تواند در مورد خزانه داری كاري از پيش ببرد؟ بيشتر اعضاي كنگره اصلا نمي‌دانند در سيستم چه خبر است و عده‌ي كمي كه مي‌دانند مي‌ترسند حرف بزنند. به عنوان مثال يك نماينده كنگره كارآزموده از شيكاگو درخواست مصاحبه ما برای اين فيلم را رد كرد.

از روزي كه قانون اساسي ایالات متحده به تصويب رسيد تا همين امروز مردمي كه از بانك‌هاي مركزي خصوصي نفع مي‌برند، و مديسون انها را صراف مي‌نامد براي كنترل كسي كه پول آمريكا را چاپ مي‌كند جنگيده‌اند.

چرا دانستن اينكه چه كسي پول آمريكا را چاپ مي‌كند مهم است؟ اگر پول را كالا فرض كنيم، كالايي كه همه به آن نياز دارند و هر كاري با آن انجام مي‌شود و همه هم به مقدار نياز از آن ندارند مي‌توان از راه‌هاي زيادي از ان سود برد. و همچنين تاثير سياسي زيادي اعمال كرد.

جنگ بر سر همين است، در طول تاريخ ايالات متحده، قدرت پول بين كنگره و بانك مركزي خصوصي در حال رفت‌و‌آمد است.

موضوع اساسي در تاريخ ايالات متحده هميشه جنگ بوده، جنگ بر سر اينكه چه كسي رواج پول را در دست بگيرد. اين باعث تورم شده است.

چرا بعد جنگ جهاني اول، در روزنامه‌ها و كتاب‌هاي تاريخ در اين مورد كم‌تر صحبت شده است؟

با وقوع جنگ ‌جهاني اول، صراف‌ها با ثروت عمده‌شان، دست از كنترل مطبوعات بيشتر كشورها برداشته بودند. در تاريخ ايالات متحده، اين جنگ بر سر قدرت رواج پول ما شدت گرفته است. در واقع از سال 1764 تا كنون 8 بار دست به دست شده است. با اين حال اين واقعيت عملا در طي سه نسل در پس پرده‌اي از ابهام كه توسط رهبران خزانه فدرال در رسانه‌ها ايجاد شده. تا زماني كه علت را عميقا ريشه يابي كنيم راه حل مشكل ملي ما چيست؟

1. تحصيل علم: پيام اين مستند همين است.

2. ما بايد عمل گرا باشيم، بايد قدرت رواج پول خودمان را باز پس بگيريم و با تاكيد بيشتر؛ رواج پول راه حل اساسي نيست.

امروزه نيز همانطور است تنها تفاوت اين است كه ما امروزه اين را نوسان اقتصاد به بالا و پايين، دور تجاري مي‌ناميم.

سيستم مالی «چوب خط» موفقيت آميز بود، عليرغم اين واقعيت كه صراف‌ها دائما با پيشنهاد استفاده از سكه فلزي به جاي چوب خط با ان مخالفت مي‌كردند. به عبارت ديگر سكه هاي فلزي هرگز از دور خارج نشدند. آما چوب خط‌ها باقي ماندند چرا كه براي پرداخت ماليات مناسب بودند.


تعدادی از پول‌های چوب خطی

تا پايان دهه اول سال‌هاي 1600، انگلستان از لحاظ مالي رو به ويراني بود. 50 سال جنگ مداوم با فرانسه و هلند، اين كشور را از پا درآورده بود. مقامات دولتي نادان با صراف‌ها جلسه گذاشتند تا از آن‌ها درخواست وام‌هاي لازم براي پيگيري اهداف سياسي‌شان را كنند بهاي سنگيني داشت، يك بانك خصوصي با تاييد رسمي دولت كه مي توانست پول‌هايي برپایه باد هوا را انتشار دهد. اين بانك قرار بود اولين بانك مركزي خصوصي دنياي مدرن شود، بانك انگلستان اگر چه به طرز فريب آميزي بانك انگلستان نام داشت، تا به مردم القا كند كه بخشي از دولت است اما در واقع اينطور نبود و مانند هر شركت خصوصي ديگري، بانك انگلستان براي شروع كارش سهام فروخت. سرمايه‌گذاراني كه هيچ‌گاه اسامي‌شان فاش نشد قرار بود معادل يك ميليون و 250 هزار پوند انگليسي، سكه طلا براي خريد خريدن سهام‌هايشان در بامك به ميان بگذارند، اما تنها 750 هزار پوند دريافت شد عليرغم اين موضوع، بانك انگلستان در سال 1694 به موقع اجاره شد و با چندين برابر دارايي واقعي‌اش وام دادن و گرفتن بهره، آغاز به كار كرد.

در عوض، بانك جديد به سياست‌مداران انگليسي هر قدر كه مي‌خواستند وام مي‌داد به شرط اينكه آنها هم بدهي‌شان را با گرفتن ماليات مستقيم از مردم انگلستان ضمانت مي‌كردند.

در طي جنگ جهاني اول، فكر مي‌كردند جي پي مورگان ثروتمند‌ترين فرد در آمريكا باشد. آما بعد از مرگش معلوم شد كه او تنها وكيل خانواده معروف و یهودی روچيلد‌ها بوده است. زمانيكه مرگ مورگان به گوش همگان رسيد، معلوم شد كه او تنها صاحب 19% از شركت‌هاي جي پي مورگان بوده است. تا سال 1850 ثروت، جيمز روچايلدها، وارث شعبه فرانسوي خانواده، 600 ميليون فرانك فرانسه ارزش داشت. يعني 150 بيش از تمام ثروتي كه بانكداران فرانسه روي هم داشتند.

حال بياييد نگاهي به اثراتي كه بانك انگلستان بر اقتصاد انگليس داشت بيندازيم و اينكه چگونه بعدها علت اصلي انقلاب آمريكا شد.

تا اواسط دهه اول سال 1700، امپراتوري بريتانيا به اوج قدرت خود در جهان نزديك مي‌شد. اما بريتانيا از زمان ايجاد بانك مركزي خصوصي آن يعني بانك انگلستان، در 4 جنگ پرهزينه در اروپا درگير شده بود. بهاي سنگيني داشت اين جنگ‌ها، مجلس بريتانيا پول زيادي از بانك قرض گرفته بود. تا اواسط دهه اول سال 1700، بدهي دولت بريتانيا 140 ميليون پوند بود. مبلغي تعجب انگيز براي آن دوره. در نتيجه دولت بريتانيا برنامه‌اي را آغاز كرد. كه براساس ان به افزايش درآمد‌هاي خود از مستعمرات آمريكايي‌اش مبادرت ورزيد. تا بتواند از پس پرداخت‌ بهره‌هاي بانكي خود برآيد.

اما در آمريكا، داستان فرق مي‌كرد هنوز سختي‌هاي بانك مركزي خصوصي در راه بود.

مجلس آمریکا به سرعت قانون ارز را در سال 1764 به تصويب رساند. مطابق اين قانون، مقامات مستعمراتي حق انتشار پول خود را نداشتند و به آنها دستور داد تا تمامي ماليات‌هاي آتي را با سكه‌هاي طلا و نقره بپردازند. به عبارت ديگر، مستعمرات مجبور به پذيرفتن يك استاندارد طلا يا نقره شدند.

فرانكلين در زندگي‌نامه خود مي‌نويسد:

با يك واگن پول، يك واگن آذوقه خريد امروزی، افرادي كه حامي ارز با پشتوانه طلا هستند، به اين دوره از انقلاب اشاره مي‌كنند تا مضرات پول بدون پشتوانه را اثبات كنند. اما به خاطر داشته باشيد كه چنين پولي 20 سال قبل بسيار كار آمد بود.

دانلود

ادامه دارد...