این ویژگی عربستان، نه به لحاظ ویژگی خاص سیاسی و انقلابی، بلکه بدلیل پیوندهای مالی و حمایتی عربستان از برخی کشورهاست که آنها را به قربانگاه در سیاستهای منطقه ای خود میبرد.
شیمون پرز بارها در سالهای گذشته اعلام کرد که تا کی باید این روابط پنهان باقی بماند؟! اگر چه سعودی ها در چهار جنگ اخیر رژیم صهیونیستی هزینه های مالی آنها را برای نابودی مقاومت لبنانی و فلسطینی پرداخته اند و تسهیلات رسانه ای و علمایی و فتاوای مجانی علمای وهابی سعودی در خدمت صهوینیست ها بوده است ولی فضای منطقه ای به نحوی است که نمی توانند با سرعت روابط خود را علنی کنند.
شرط سعودی ها برای آغاز یک فرا آیند تدریجی عادی سازی مناسبات با صهیونیستی ها پذیرش جدی طرح ملک عبد الله است که در سال 2002 در بیروت بعنوان طرح اتحادیه عرب به تصویب رسید. سعودیها هم بدلیل پرستیژ روانی و هم محاسبه گری سیاسی تا قبل از چنین رخدادی، معلوم نیست همانند اماراتی ها و قطریهاٰ، رسوایی روابط آشکار را بپذیرند.
با اینکه آمریکایی دل خوشی از حکومت نتانیاهو ندارند ولی اینبار از طریق یک چهرهی غیر قابل باور، یعنی لیبرمن و یک واسطه اروپایی، زمزمه بررسی و پذیرش طرح ملک عبدالله سعودی را مطرح کرده اند. این اقدام پس از شکست جان کری و دعوا و مشاجره لفظی با نتانیاهو و شکست صهیونیست ها در غزه و جنگ چهارم با مقاومت قوت یافته است. سعودی و ملک عبد الله هم که در شکست رسانه ای و افکار عمومی صهیونیست ها خود را شریک میداند برای خارج شدن از این فضا، مساعدت خود در مسیر مذاکرات آتش بس در قاهره را منوط به ارسال نامه خالد مشعل کرد که این نامه ارسال گردید.
سعودی ها بر این اساس پذیرفته اند که شرکت هواپیمایی العال اسرائیل حجاج فلسطین اراضی 1948 را مستقیما به جده منتقل کند و پادشاه عربستان هزینه این سفر حجاج را بدهد و بدین ترتیب تا حدودی به التیام و ترمیم وجهه خود در عرصه فلسطین بپردازد.
این رویایی تحقق ناپذیر برای صهیونیست ها و سعودی ها ست که حتی با عادی سازی روابط با صهیونیستها هم، آرمان فلسطین پا برجاست و با مسیر مقاومت به سرانجام پیروز خود نزدیک می شود.
* هادی محمدی