گروه بینالملل مشرق - مرحله چهارم جنگ در غزه، در حالی آغاز شد که به نظر می رسید، توافقات حداقلی در حال شکل گیری است و صهیونیست ها به دلیل آسیب پذیری فراوانی که از استمرار جنگ داشتند، انتظار میرفت که، تمایلی به بهانه دادن به طرف فلسطینی نشان ندهند. خصوصاً اینکه، ادامه وضعیت فصلی به رسوایی بیشتر برای صهیونیست ها و مؤسسات امنیتی – نظامی آنها منتهی خواهد شد.
اگر چنین است، پس حرکت فرار به جلو از سوی نتانیاهو برای حمله به چند نقطه راهبردی در رفح و تل السلطان، چه توجیهی دارد؟ اگر در حمله به محمد حنیف، فقط همسر و پسرش به شهادت رسیدند، در حمله صبح پنجشنبه در رفح، سه تن از فرماندهان ارشد و برجسته حماس به شهادت رسیدند و این برای رژیم صهیونیستی یک موفقیت ثبت می کند.
اگر چنین است، پس حرکت فرار به جلو از سوی نتانیاهو برای حمله به چند نقطه راهبردی در رفح و تل السلطان، چه توجیهی دارد؟ اگر در حمله به محمد حنیف، فقط همسر و پسرش به شهادت رسیدند، در حمله صبح پنجشنبه در رفح، سه تن از فرماندهان ارشد و برجسته حماس به شهادت رسیدند و این برای رژیم صهیونیستی یک موفقیت ثبت می کند.
این نکته را که قبلاً گفته ام فراموش نکردیم که جنگ جاری در غزه همانند نمونه های قبلی در هشت سال گذشته، از هماهنگی و تقسیم کار جدی با همپیمانان عرب منطقه، یعنی مصر، عربستان، اردن، امارات و قطر برخوردار است و این جنگ هنوز به پایان نرسیده است و اسرائیل به شدت نیازمند حداقل های پیروزی در جنگ است و این یک انگیزه اسرائیلی – عربی است.
این روشن است که پیروزی مقاوت، پیامدهای جدی در داخل اسرائیل و محیط منطقه ای به جای می گذارد و این شرایط تحول پذیر، برای دیکتاتورهای عربی و همپیمان اسرائیل و آمریکا، چندان خشنود کننده نیست.
از همان روزهای اول جنگ غزه، این ضعف راهبردی اسرائیل برملا شد که دستگاه های اطلاعاتی این رژیم، فاقد تسلط اطلاعاتی بر وضعیت مقاومت و توانایی و تاکتیک های آن هستند، و لذا دست و پا زدن نتانیاهو برای اینکه کشورهای عربی کاری مفید انجام دهند و یا اوباما برای آتش بس فوری دست به کار شود، به همین دلیل بود.
حضور تیم امداد پزشکی اماراتی ها که افسران اطلاعات نظامی آنها در لباس پزشکی جاسوسی می کردند برملا شد، نشان داد که این کشورها تا چه حد بر یاری صهیونیست ها، استوار هستند.
سیستم های اطلاعاتی اسرائیلی تا آن لحظه فقط متوجه نقش تونل ها و حضور فرماندهان مقاومت در این تونل ها شده بودند و نیاز به اطلاعات نقطه ای داشتند. لذا بالونهای جاسوسی آنها که در مرزهای غزه از کار افتاده بود، اسرائیلی ها را نیازمند خدمات راهبردی رهبران مصر کرد. بسیاری از مقامات سیاسی، امنیتی و حتی کارشناسان اطلاعاتی در رسانه های اسرائیل با صدای بلند اعلام کردند که دیگر در عرصه نظامی کاری از آنها در مقابل مقاومت بر نمی آید و باید دست به دامن ژنرال السیسی در مصر شوند.
سیستم جاسوسی مصری ها در حاشیه رفح و حتی در داخل مناطق راهبردی غزه و دستگاه های پیشرفته ای که اخیراً در حاشیه مصر با غزه مستقر شده است، یعنی در یک تعامل دستگاه های سخت افزاری و شبکه منابع جاسوسی در داخل غزه به بخشی از تحرکات فرماندهان مقاومت در منطقه رفح پی برده و آن را در اختیار اسرائیلی ها قرار دادند که برای نتانیاهو، حکم آب حیات داشت. این پرده جدید خیانت کشورهای عربی به فلسطین و مقاومت است که اطلاعات بدست آمده در مورد سران مقاومت را برای قربانی شدن در اختیار صهیونیست ها قرار می دهند.
سیستم جاسوسی مصری ها در حاشیه رفح و حتی در داخل مناطق راهبردی غزه و دستگاه های پیشرفته ای که اخیراً در حاشیه مصر با غزه مستقر شده است، یعنی در یک تعامل دستگاه های سخت افزاری و شبکه منابع جاسوسی در داخل غزه به بخشی از تحرکات فرماندهان مقاومت در منطقه رفح پی برده و آن را در اختیار اسرائیلی ها قرار دادند که برای نتانیاهو، حکم آب حیات داشت. این پرده جدید خیانت کشورهای عربی به فلسطین و مقاومت است که اطلاعات بدست آمده در مورد سران مقاومت را برای قربانی شدن در اختیار صهیونیست ها قرار می دهند.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: برای کشتن این سه
فرمانده مقاومت، ارتش اسرائیل از چند بمب دو یا سه تنی استفاده کرده است. این
درحالی است که منابع خبری تعداد دقیق این بمبها را شش عدد اعلام کرده؛ که
معادل با 20 تن مواد منفجره است.
این حجم از بمب برابر است با قدرت انفجاری شش بمب اتمی؛ بدین ترتیب می توان گفت رژیم صهیونیستی برای شهادت هر فرمانده مقاومت، دو بمب اتمی به کار گرفته است که این خود جنایتی آشکار است.
این رویداد باید سرآغاز یک تحول جدید و بازنگری در روش و تاکتیک ها و شیوه های رزمی مقاومت فلسطینی شود و اقدامات نظامی آنها، معنادارتر از درگیری و جنگ 29 روزه، این پیروزی خفاش های خون آشام را به کام آنها تلخ کند. در زمینه مدل های جدید و تاکتیک های رزمی و معنادار، بزودی خواهم نوشت.
این حجم از بمب برابر است با قدرت انفجاری شش بمب اتمی؛ بدین ترتیب می توان گفت رژیم صهیونیستی برای شهادت هر فرمانده مقاومت، دو بمب اتمی به کار گرفته است که این خود جنایتی آشکار است.
این رویداد باید سرآغاز یک تحول جدید و بازنگری در روش و تاکتیک ها و شیوه های رزمی مقاومت فلسطینی شود و اقدامات نظامی آنها، معنادارتر از درگیری و جنگ 29 روزه، این پیروزی خفاش های خون آشام را به کام آنها تلخ کند. در زمینه مدل های جدید و تاکتیک های رزمی و معنادار، بزودی خواهم نوشت.
***
این متن توسط نویسنده پس از انتشار اضافه شده است.
آنچه در مورد مقایسه مواد انفجاری و هسته ای آمده توسط منابع رسانه ای و خارجی است که اشکال کارشناسی و فنی در آن وجود ندارد و صرفا برای تقریب ذهن است.
نکته دیگر اینکه این منابع خبری که برخی از آنها اسراییلی هم هستند و قیاس قدرت انفجاری بمبها با انفجار هسته ای را آورده اند، احتمالا این کمیت را برای دو حمله سه شنبه به محمد ضیف و 5 شنبه در حمله به 3 فرمانده شهید حماس محاسبه کرده اند.
نکته مهم در این قیاس انجام فعل مجرمانه در بکار گیری کمیت بسیار بالای مواد انفجاری در یک عملیات نظامی است و در شدت عکس العمل اسراییلی است که بلحاظ حقوقی برای کمیته تحقیق قابل بیگیری است.
آنچه در مورد مقایسه مواد انفجاری و هسته ای آمده توسط منابع رسانه ای و خارجی است که اشکال کارشناسی و فنی در آن وجود ندارد و صرفا برای تقریب ذهن است.
نکته دیگر اینکه این منابع خبری که برخی از آنها اسراییلی هم هستند و قیاس قدرت انفجاری بمبها با انفجار هسته ای را آورده اند، احتمالا این کمیت را برای دو حمله سه شنبه به محمد ضیف و 5 شنبه در حمله به 3 فرمانده شهید حماس محاسبه کرده اند.
نکته مهم در این قیاس انجام فعل مجرمانه در بکار گیری کمیت بسیار بالای مواد انفجاری در یک عملیات نظامی است و در شدت عکس العمل اسراییلی است که بلحاظ حقوقی برای کمیته تحقیق قابل بیگیری است.
*هادی محمدی