کد خبر 345557
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۵
گروه تاریخ مشرق- سید محمود علایی طالقانی در یک شب بسیار سرد زمستانی در دهکده‌ی گلیرد طالقان بدنیا آمد. ورق‌های تقویم، 15 اسفند ماه سال 1289 را نشان می‌دادند. وقتی به سن پنج سالگی رسید او را به مکتب‌خانه گلیرد نزد ملا سید تقی اورازانی فرستادند. او در سال اول، خواندن قران را آموخت. سید محمود در سن هفت سالگی سواد خواندن و نوشتن را کامل آموخت. در همان سن پدرش تصمیم گرفت به تهران مهاجرت کنند و به خانه‌ای کوچک در محله‌ی قنات آباد تهران رفت. وقتی به سن ده سالگی رسید، بنا به درخواست پدر برای تکمیل علوم دینی به شهر مقدس قم رفت. سید محمود در ابتدا به مدرسه رضویه رفت و سپس وارد مدرسه‌ی فیضیه شد. در همان سال به نجف اشرف رفت و از اساتید معروف بهره برد و پس از شش سال از عالم بزرگ آیت‌الله اصفهانی اجازه‌ی اجتهاد گرفت و به ایران بازگشت. او به قم رفت و از آیت‌الله حائری اجازه اجتهاد و از آیت‌الله مرعشی اجازه‌ی حدیث گرفت.

سپس جلساتی برای عده ای از جوانان تشکیل داد. او در آن سال ها از طرفی به ادامه ی تحصیل پرداخت و از طرفی مشغول آموزش به جوانان شد. به این ترتیب رسماً وارد مبارزه با رژیم و برای اولین بار توسط مأموران رضاخان دستگیر و به شش ماه حبس محکوم شد. در سال 1320 بود که کانون اسلام را در خیابان امیریه تشکیل داد و در همین سال مجله‌ای به نام دانش‌آموز نیز برای اولین بار از سوی روحانیت انتشار یافت.
آقای طالقانی در سال 1327 رسماً امام جماعت مسجد هدایت شد. بعد از سال 1332، اعضای انجمن اسلامی مهندسان و نمازگزاران پول تهیه و مسجد را بازسازی کردند. از همان سال اول تفسیر قرآن آقای طالقانی در آن مسجد شروع شد. مسجد هدایت علاوه بر جلسه تفسیر و صحبت‌های آقای طالقانی، محل دیدار دانشجویان هم بود. در سال 1338، آقای طالقانی به همراه عده‌ای از دوستان، به نمایندی از آیت‌الله بروجردی برای رساندن پیام به ایشان به شخی شلتوت، شخی دانشگاه الازهر و مفتی مصر به آن کشور رفت. آقای طالقانی در سال 1340 انجام داد حضور در هیأت مؤسس نهضت آزادی ایران بود.
اعلامیه‌های معروف آیت‌الله طالقانی معروف به دیکتاتور خون می‌ریزد در صدها نسخه انتشار یافت و بعدها برایش پرونده‌ای شد که او را به ده سال زندان محکوم کردند. آقای طالقانی پس از گذشت پنج سال از مدت محکومیت در روز نهم آبان سال 1346 از زندان قصر آزاد شدند.  سپس او را دستگیر کردند و او را با هواپیما به زاهدان تبعید کردند و به همراه مأموری به زابل رفت. در همان سال‌ها گروهی به نام سازمان مجاهدین خلق وارد مبارزات مسلحانه شدند. آقای طالقانی در روزهای آخر سال 1356، بدترین دوران زندان خود را گذراند. سپس در هشتم آبان‌ماه سال 1357 آزاد شد. اولین نماز جمعه تهران به امامت ایشان در 5 مرداد ماه در دانشگاه تهران برگزار شد و سپس ایشان به عنوان نماینده‌ی مردم در مجلس خبرگان انتخاب شد و عاقبت در 19 شهریور سال 1358 از دنیا رفت.


***

ابوذر انقلاب به روایت تصویر



***

من از حاج آقا روح‌الله تبعیت می‌کنم


عده‌ای از سیاسیون از جمله مرحوم مهندس بازرگان با اشاره فقدان این مرجع بزرگ از آیت‌الله طالقانی درخواست انتشار رساله عملیه کردند. آیت‌الله طالقانی در پاسخ گفتند که از رساله‌های عملیه دیگر مراجع برای انجام تکالیف و آداب شرعی استفاده کنید... ادامه مطلب

***

آیت الله طالقانی:با آقای خامنه‌ای باشید



عرض کردم آقا! مشهدی‌هایکپارچه‌اند. ولی گوئی سخنم قانع کننده نبود. نظری به پشت شیشه افکنده و با سفارشی التماس گونه فرمودند: «فلانی، فقط با آقای خامنه‌ای کار کنید... ادامه مطلب

***
روایتی از کافه‌روهایی که آقا نماز خوانشان کرد



فرزند آیت الله طالقانی، برخلاف شیوه مالوف خود، این بار تصمیم گرفت که خارج از حال وهوای رسمی گفت وشنودهای مطبوعاتی سخن بگوید. در آغاز به مفید بودن این شیوه تردید داشتیم، اما زیبایی نتیجه کار موجب غلبه بر تردید اولیه شد. موضوع گفت وگو بحث درباره شیوه های تربیتی آیت الله بود، اما در خلال آن به نکات تاریخی و سیاسی زیاد اشارت رفت که به یقین تاریخ پژوهان را به کار خواهد آمد. باسپاس از جناب سید مهدی طالقانی که ساعتی با ما به گفت وگو نشستند.... ادامه مطلب


***

جلال گفت: از روی اعتقاد به مکه رفتم



راوی خاطراتی که پیش روی دارید، با بسیاری از معاریف فرهنگ و سیاست ایران آشنا بوده و از آنان یادگارهای شفاهی و مکتوب فراوانی دارد. حجت الاسلام والمسلمین ابوذر بیداربه لحاظ علایق مبارزاتی خویش، با آل احمد آشنا شد و دوستی‌اش با او، تا پایان حیات جلال تداوم یافت. او از واپسین فصل از حیات او خاطراتی دارد که در تحلیل فرجام فکری آل احمد، اهمیتی به سزا تواند داشت...ادامه مطلب

***
روایتی از رابطه آیت الله طالقانی با نهضت آزادی



مبارز دیرپای اسلامی و ملی ایران معاصر، جناب دکتر عباس شیبانی از دوستان و همگامان دیرین آیت الله طالقانی است. او دربسیاری از عرصه های مبارزه و زندان با آن بزرگ همگام بوده و از آنها، خاطرات ارجمندی در سینه دارد. در شرایطی که آقای شیبانی معمولا از مصاحبه و خاطره گویی پرهیز دارد، تنها گفتن از طالقانی است که می‌تواند او را به «روایت» ترغیب کند... ادامه مطلب

***

رابطه آیت الله طالقانی با فدائیان اسلام، مرحوم کاشانی و دکتر مصدق



خاطرات سیاسی محمد مهدی عبد خدایی از آیت الله طالقانی، فصلی مغفول از علایق و گرایشات ایشان را آشکار می‌سازد و آن تعامل صمیمانه ایشان با گروه فدائیان اسلام و شهید نواب صفوی است. تلاش گسترده گروه‌هایی چون جبهه ملی و نهضت آزادی برای پنهان سازی و توجیه این بخش از تاریخچه زندگی آیت الله، موجب گشته تا این خاطرات از جذابیت و تاثیری دو چندان برخوردار باشد... ادامه مطلب

***

بنی‌صدر خیلی سعی داشت خود را به آقای طالقانی منتسب کند/ چرا آیت الله طالقانی رئیس مجلس خبرگان نشد/ چرا آیت الله روی صندلی مجلس نمی‌نشست



فقید سعید آیت الله سید محمود طالقانی در آغازین روزهای تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی، نشستن بر زمین را بر جلوس صندلی‌های مجلس سنای سابق ترجیح داد. این در حالی بود که صندلی او در کنار صندلی دکتر علی قائمی امیری نماینده خوزستان در آن مجلس بود. اینک پس از سالها از سپری شدن آن رویداد و در سالگرد رحلت آیت الله، فرصت را برای شنیدن خاطرات قائمی از آن سال‌ها مغتنم شمرده ایم... ادامه مطلب

***

به سفارش امام نزد آقای طالقانی رفتم/ اقامه نماز جماعت در دادگاه نظامی/ خسی در میقات نتیجه آشنایی جلال با آقا بود



سید محمدصادق قاضی طباطبایی فرزند مرحوم آیت الله حاج سیدحسین قاضی طباطبایی از علمای نامدار و عارف حوزه علمیه قم است. او از مبارزان دیرین انقلاب است که با توصیه امام خمینی به محضر آیت الله طالقانی بار یافت و تا پایان حیات آن بزرگوار، در زمره یاران با وفای او بود. وی در این گفت و شنود اندکی از بسیارِ خاطرات خویش را از استاد باز گفته است... ادامه مطلب


***
نواب مرا با آیت‌الله طالقانی آشنا کرد/ به جرم همکاری با فدائیان اسلام به مدرسه راهم ندادند/ نفرینی که عامل کشف حجاب را کشت




راوی خاطراتی که درپی می آید، در عهد شباب توسط شهید سید مجتبی نواب صفوی با آیت الله طالقانی و مکتب تربیتی او آشنا شد و از آن آگاهی ها و درس‌های فراوان آموخت. حجت‌الاسلام ابراهیم وحید دامغانی اگر چه زندگی پرفراز و نشیبی داشته، اما همچنان به دوران مؤانست خود با طالقانی مباهی است و با شوق خاصی از آن یاد می‌کند... ادامه مطلب