عضور کمیسیون برنامه و بودجه: بانک‌ها در سال‌های اخیر نشان داده اند با وجود همه قوانین موجود خیلی گوش به دستور بانک مرکزی نمی‌دهند و چون پول که منبع قدرت است را در دست دارند آنها هستند که نهایتا موفق می‌شوند حرف شان را به کرسی بنشانند.

 به گزارش مشرق، عزت الله یوسفیان ملا عضور کمیسیون برنامه و بودجه که سال‌ها هم در شورای پول و اعتبار کشور عضویت داشته بنگاهداری را اساسا رسالتی نمی‌داند که در حوزه وظایف یک بانک برایش تعریفی وجود داشته باشد و سرمایه‌گذاری افسارگسیخته بانک‌ها و عطش‌شان برای داشتن بنگاه‌ها و شرکت‌هایی خارج از حیطه پولی و بانکی را ناشی از عدم وجود قدرتی برای نظارت بر عملکرد بانک‌ها تلقی می‌کند.

وی مدت‌هاست که در مورد این عطش مهار نشدنی هشدار می‌دهد و بارها بر مشکلاتی که از این نظر می‌تواند برای کشور به وجود بیاید تاکید و نسبت به آنها هشدار داده است.

با وی در خصوص نامه اخیر بانک مرکزی در مورد جلوگیری از بنگاهداری بانک‌ها گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

شما مدت‌ها در مورد میل بانک‌ها به بنگاهداری هشدار داده‌اید. چرا به این شدت با ورود بانک‌ها به این حیطه مخالف هستید؟

مسلم است که بنگاهداری جزو رسالت‌های یک بانک نیست. بانک‌ها در اصل ارائه‌دهنده خدمات پولی و ریالی به مردم هستند تا گرهی از مشکلات اقتصادی جامعه باز کنند. البته باید به این نکته اشاره کنم که بانک‌ها می‌توانند بین 15 تا 20 درصد از سرمایه‌ای را که جمع‌آوری کرده‌اند خرج کنند اما نمی‌توانند بخش عمده آن سرمایه را در کار خرید و فروش ببرند و سرمایه‌گذاری‌های این چنینی کنند. بانک‌ها نمی‌توانند همانند یک تاجر یا بازرگان فعالیت کنند و این کارشان مغایر با رسالت بانکداری است.

یعنی شما معتقدید که بانک‌ها این سرمایه‌ها را به بخش خرید و فروش برده اند؟

بله. این‌ها ثابت شده است که بانک‌ها خصوصا در سال‌های اخیر سرمایه‌های مردم را به جای تزریق به بخش مولد و سرمایه گذاری به بخش‌های غیر مولد تزریق کرده اند.


این موضوع که شما اشاره کردید با معضل بنگاهداری بانکی متفاوت است و این شاید تخلف بزرگ تری باشد؟

درست است. ما الان دو موضوع داریم یکی تملک سهام شرکت‌های مختلف توسط بانک‌ها با سهم‌های بلای 40 درصد و دیگری ورود بانک‌ها به بخش‌های غیر مولد آن هم با سرمایه‌های مردم. هر دو این مشکلات به اقتصاد کشور ضربه می‌زند. در نتیجه مسئولان دولتی اول باید به فکر کوتاه کردن دست بانک‌ها از بازارهای غیر مولدی مانند ارز و طلا باشند و در مرحله دوم به معضل بنگاهداری بانک‌ها به صورت جدی رسیدگی کنند. مشکل اولی ناشی از بی توجهی بانک‌ها به مناقع عمومی و فرصت طلبی و توجه به سودهای مقطعی است و دومی هم یک مشکل ساختاری و ریشه دار است. هر دو این مشکلات باید به صورت جدی و در اسرع وقت در دستور کار همه ارگان‌های مرتبط قرار بگیرد.

آیا بانک مرکزی با مهلتی که برای اعلام لیست شرکت‌های بانک‌ها تعیین کرده و گفته است ظرف مدت سه سال آینده شبکه بانکی کشور باید سرمایه‌گذاری‌اش در شرکت‌ها را به حداقل برساند، می‌تواند بانک‌ها را به مسیر اصلی رسالت‌شان هدایت کند؟

امیدوار نیستم که بانک مرکزی حریف‌شان شود. چون بانک‌ها برای خودشان ابرقدرتی شده‌اند و تصور نمی‌کنم بتواند جلوی فعالیت‌های این چنینی بانک‌ها را بگیرد. بانک‌ها در سال‌های اخیر نشان داده اند با وجود همه قوانین موجود خیلی گوش به دستور بانک مرکزی نمی‌دهند و چون پول که منبع قدرت است را در دست دارند آنها هستند که نهایتا موفق می‌شوند حرف شان را به کرسی بنشانند. امیدوارم تجربه خجالت آور در مورد ساماندهی موسسات بی مجوز بانکی در این مورد هم مجدد تکرار نشود و بانک مرکزی به وظیفه خود به عنوان یک نهاد بالادستی عمل کند.

چرا اینقدر بدبین هستید؟

مگر زمانی که 18 بانک دولتی و خصوصی نزدیک به 42 میلیارد دلار اعتبار گرفتند به کسی حساب پس دادند که این وجوه را چگونه خرج کردند؟ چقدر ارز دانشجویی پرداختند و چقدر ریالی دادند؟ خیر. بانک‌ها به کسی حساب پس ندادند، آن هم در شرایطی که اوضاع اقتصادی کشور ما این قدر به هم ریخته است. بنابراین بعید می‌دانم بانک مرکزی بتواند حریف بانک‌ها شود و آنها را از سرمایه‌هایی که طی این سال‌ها برای خود اندوخته‌اند جدا کند.

بانک‌ها در ایران از چه زمانی شروع به بنگاهداری کردند و چرا؟

از زمانی که فهمیدند دستگاهی به کار آنها نظارت نمی‌کند و اگر مرتکب تخلفی هم شوند، آن ارگان ناظر کاری از دستش برنمی‌آید. بانک‌ها می‌گویند چرا باید برویم خدمات پولی ارائه دهیم تا مشکلات تولید در کشور حل شود، این سرمایه را می‌بریم در جایی هزینه می‌کنیم که برایمان سودآوری کلانی داشته باشد. چرا این اتفاق افتاد؟ چون دستگاه‌های نظارت‌کننده قدرت اعمال نظارت نداشتند، بنابراین بانک‌ها هم افسارگسیخته شدند چون دیدند کسی نیست که روی فعالیت‌هایشان نظارت کند.

یعنی معتقدید که نظارتی روی فعالیت بانک‌ها صورت نمی‌گیرد؟

نظارت هست اما قدرتی وجود ندارد که نظارت را اجرایی کنند.

آیا در دنیا هم چنین رویه‌ای وجود دارد و بانک‌ها به بنگاهداری و شرکت‌داری مشغول می‌شوند؟

بانکداری دنیا با ما متفاوت است. نظام بانکداری ما بلبشو است و قابل قیاس با مثلا نظام بانکداری آمریکا نیست. امریکا از آن سوی دنیا به آن سوی دیگر دنیا می‌رود و چنانچه تخلفی از بانکی ببیند جریمه‌اش می‌کند. در واقع، بانک‌ها را تابع مقررات خودش کرده است، اما متاسفانه در ایران این‌ گونه نیست.

منبع: مجله همشهری