کد خبر 356959
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۷

اگر هدایت جامعه و گسترش مسوولیت پذیری در آن را از جمله فواید ترویج امر به معروف و نهی از منکر در جامعه بدانیم، فقط حامیان فساد و انحراف و فاسدان و منحرفان اند که از ترویج این واجب الهی بیمناک خواهند بود!

به گزارش مشرق، دکتر محمد صادق کوشکی در یادداشتی به تحلیل چرایی مخالفت رسانه های زنجیره ای با فریضه امر به معروف و نهی از منکر پرداخته و نوشته است:
1- موضع‌گیری‌های چندماهه اخیر علیه امر به معروف و نهی از منکر و حرکت هماهنگ و جبهه‌ای رسانه‌ها و مطبوعات سکولار و برخی دولتمردان لیبرال بر ضد این فریضه مغفول، رویدادی نیست که توجه چندانی را به خود جلب کرده باشد و در سایه همین بی‌توجهی است که مخالفان یگانگی دین و سیاست (اعم از رسانه‌ای و سیاسی و  دولتی و...) تمام توان خود را برای حذف کامل این فریضه از صحنه اجتماع و تبدیل آن به یک ضد ارزش به کار گرفته‌اند.
2- به این تیتر دقت کنید: «منع ناهیان از منکر از جرم و قتل»! روزنامه‌ای که چنین تیتری را در صفحه نخست خود آورده نه‌ تنها از سکولار بودن خود خجل نیست که به آن افتخار هم می‌کند! نفرت از نهی از منکر و ناهیان از منکر در این تیتر به وضوح به چشم می‌خورد! براساس این تیتر ناهیان از منکر موجوداتی‌اند عاشق جرح و قتل و طرح مجلس دست آنها را برای لذت بردن از قتل و جرح خواهد بست! (این تیتر درباره طرح مجلس در حمایت از آمران به معروف تنظیم شده است!)
اگر متولیان این روزنامه دین ندارند لااقل آزادگی پیشه کنند و بفرمایند در طول تاریخ انقلاب اسلامی آمران به معروف چند نفر را کشته یا مجروح کرده‌اند؟ (البته می‌دانیم که در 2 دهه اخیر نزدیک به چهل تن از آمران به معروف در حین انجام این فریضه به شهادت رسیده‌اند!)
3- در سرمقاله یکی از روزنامه‌های سکولار در باره نهی از منکر و امر به معروف چنین آمده است: «مردم به دلایل متعدد نمی‌توانند بپذیرند که افراد دیگر، از موضع خود اصلح‌بینی، وارد حوزه خصوصی و رفتاری آنان شوند.
- امر به معروف و نهی از منکر موجب رودررو قرار دادن افراد در جوامع جدید می‌شود که ممکن است عوارض ناخوشایندی داشته باشد که افزایش قتل و نزاع و اسیدپاشی بخشی از آن است!
- برداشت‌های افراد از درست و نادرست و مطلوب و نامطلوب بودن یک رفتار مثل گذشته نیست و مردم تا حد زیادی در این خصوص اختلاف‌نظر دارند و در این خصوص چگونه می‌توانیم دیگران را به موضوعی امر و نهی کنیم که آنها در خوب یا بد بودن آن با ما توافق نظر ندارند و در نتیجه نمی‌شود هر شخصی را مرجع نهایی تشخیص اعمال و رفتار خوب و بد بدانیم تا او به خودش اجازه بدهد که مردم را براساس برداشت خود امر و نهی یا ادب کند.»
مرور این نوشتار و حتی سطور فوق برای اهل فن این امر را ثابت می‌کند که نویسنده و ناشر این متن نه اعتقادی به فقه دارند و نه باوری به واجب و حرام و حلال! نه مرجعیت را قبول دارند و نه امر به معروف و نهی از منکر را و طبیعی است که چنین موجوداتی مخالف سرسخت حکومت دینی و نظام ولایت فقیه باشند! این اشکالات قبل از آنکه به طرح مجلس درخصوص حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر وارد باشد به اصل این واجب الهی وارد است و این، یعنی نویسنده (که جرات درج نامش را هم نداشته) و ناشر، خود را داناتر از شارع مقدس و قرآن کریم می‌دانند! (نعوذبالله!) چون خدای متعال در قرآن به صراحت به نهی از منکر و امر به معروف و لزوم آن فرمان می‌دهد و نویسنده و ناشر سطور مذکور، اجرای این فریضه را موجب افزایش نزاع و قتل و اسیدپاشی و... در جامعه معرفی می‌کند! دین ما اجرای این فریضه را موجب نزول رحمت بر جامعه می‌داند و سرمقاله مذکور انجام این حکم خدا را موجب افزایش تنش در جامعه معرفی میکند.!
4- نویسنده عبارات فوق (و  همفکران او) اصولا چیزی به نام منکر و معروف را قبول ندارند چون به نظر ایشان این امور نسبی هستند! آیا چنین افرادی می‌توانند به دین و شریعت معتقد باشند؟ آیا مردم واقعا همانی‌اند که نویسنده این یادداشت معرفی کرده؟ آیا کافر همه را به کیش خود نپنداشته است؟(و بگذریم از این که انکار نهی از منکر و امر به معروف می تواند مقدمه ارتداد باشد!)
5- تلاش وحشتناک برخی و رسانه‌های همسو با آنها در هجمه به نهی از منکر و امر به معروف و ربط دادن این فریضه الهی به اسیدپاشی‌های اصفهان و مخالفت همه‌جانبه با طرح مجلس در خصوص حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر به صراحت از یک همسویی و همفکری میان مخالفان تفکر حکومت دینی و تحقق دین در جامعه حکایت می‌کند! چون این همه آسمان و ریسمان بافتن به بهانه طرح مجلس و زور زدن برای چسباندن اسیدپاشی‌های اصفهان به نهی از منکر و قاتل و جانی خواندن آمران به معروف و ناهیان از منکر آن هم به صورت هماهنگ و همزمان چه معنا و مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ چرا هرگاه نام این فریضه می‌آید این جماعت پریشان می‌شوند؟ چرا این همه از نام این فریضه می ترسند؟ چرا این همه دروغگویی برای ایجاد تنفر از این فریضه؟ چرا هنگامی که مجلس براساس وظیفه و رسالت خود برای تبدیل اصل هشتم قانون اساسی به قوانین اجرایی و عادی وارد عمل می‌شود ناگهان با هجوم همه جانبه برخی از چهره‌های دولتی و عده‌ای از اصلاح‌طلبان و رسانه‌های مخالف حکومت دینی روبه‌رو می‌شود؟
6- اگر این جماعت سکولار به دین مسلط بر جامعه و جامعه دینی اعتقادی ندارند چرا به قانون اساسی و اصل هشتم آن چشم بسته‌اند؟ مگر این اصل قانون اساسی نباید اجرا شود؟ این عده که برای اجرا نشدن فلان اصل قانون اساسی خودشان را تکه‌پاره می‌کردند چرا درخصوص فراموشی مطلق اصل هشتم قانون اساسی ساکت بوده و حتی به دنبال حذف این اصل از جامعه و ذهن مردم و دفن آن در ورطه فراموشی‌اند؟
7- از نظر این جماعت، دین امری شخصی است و حق ورود به سیاست و جامعه را ندارد و بر همین اساس هیچ فردی حق امر به معروف و نهی از منکر ندارد! (چون هر کسی آزاد است براساس قرائت و تمایل خود از دین رفتار کند یا نکند!) اما از آنجا که بیان صریح این جمله ممکن است هزینه‌هایی به دنبال داشته باشد بهتر دیده‌اند با لجن‌مال کردن آمران به معروف و ناهیان از منکر و اسیدپاسی و قاتل خواندن آنها و جناحی و سیاسی دانستن طرح مجلس درباره حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر مقصود خود را در جامعه محقق کرده و این فریضه را به تدریج از ریشه درآورده و به ورطه عدم و تعطیلی بسیارند!
8-اگر هدایت جامعه و گسترش مسوولیت پذیری در آن را از جمله فواید ترویج امر به معروف و نهی از منکر در جامعه بدانیم، فقط حامیان فساد و انحراف و فاسدان و منحرفان اند که از ترویج این واجب الهی بیمناک خواهند بود! بر این اساس باید هم از روزنامه هایی که تحریریه هاشان لانه جاسوسان و براندازان و آشوب گران سال 88 است، ندای مخالفت با حکم خدا درباره امر به معروف و نهی از منکر به گوش برسد و مگر نان حلال خورده می تواند با حکم خدا مخالفت کند؟
مخالفت با این فریضه از سوی جماعت دین گریز و دین ستیز صاحب قلم و نفوذ و مقام اگر هیچ فایده ای نداشته باشد دست کم باعث خواهد شد تا مومنان مملکت با چهره دشمنان دین و احکام خدا بیشتر آشنا شوند. والله متم نوره و لو کره الکافرون!