سوریه نشان داده همان‌طور که ارتشی قوی برای زور آزمایی در میدان‌های نظامی ‌دارد، دیپلمات‌های کار کشته ای نیز دارد که بازی با مانورهای بین‌المللی برای فریب افکار عمومی دنیا را خوب بلدند.

گروه بین‌الملل مشرق - بر کسی پوشیده نیست که بروز پدیده تروریسم ناشی از تلاش‌های غرب و به ویژه آمریکا در تغییر مهندسی سیاست‌های جدید خود در منطقه خاورمیانه است، اما برآیند حاصل از این سیاست‌های غلط، ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی و از بین رفتن منابع اقتصادی و انسانی در منطقه به نفع تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی و کارتل‌های نظامی آمریکایی شد.

سیاست‌های دوگانه غرب در زمینه مبارزه با تروریسم و دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر از جمله سوریه و عراق نیز که در راستای منافع نظام سلطه جهانی است، در شرایط بغرنج کنونی نه تنها گامی در جهت اصلاح اوضاع برنمی‌دارد، بلکه منجر به تعمیق بحران در منطقه می‌شود.

در همین راستا استفان دی مستورا فرستاده سازمان ملل در سوریه بار دیگر تلاش‌های دیپلماتیک خود برای آتش‌بس در سوریه یا در واقع توقف پیشروی‌های ارتش عربی این کشور در برابر تروریست‌ها را در شهر حلب تشدید کرده است.
گزارش‌های مطبوعاتی حکایت از آن دارد وی در سفر به سوریه درباره جزئیات "تعلیق درگیری‌ها" بر اساس طرح موسوم به مناطق ممنوعه با مقامات این کشور از جمله ولید معلم وزیر خارجه و بشار اسد رئیس جمهور بحث و تبادل نظر کرد؛ اساس این طرح تعلیق جنگ در استان حلب و ممانعت از اجرای عملیات نظامی توسط ارتش بوده و هدف آن آغاز عملیات سیاسی در سوریه اعلام شده است.
 
پیشنهاد فرستاده سازمان ملل در حالی مطرح می شود که ارتش سوریه به سرعت در محورهای مختلف شهر حلب پایتخت اقتصادی سوریه و بزرگترین شهر این کشور از جمله در "عامریه و حندرات" و سایر محورهای حساس پیشروی می کند و عملیات پاکسازی حلب با موفقیت در حال انجام است.



پیروزی‌های ارتش سوریه نگرانی عمیقی در میان مقامات ترکیه و آمریکا ایجاد کرده است، چرا که دستیابی به حلب منبع تغذیه مالی، تسلیحاتی و انسانی تروریست‌ها از سوی ترکیه را کور کرده و گام بلندی در پاکسازی این کشور از عناصر تروریستی به شمار می‌رود. 

کارشناسان مسائل نظامی اعتقاد دارند که نیروهای دولتی سوریه در دو هفته اخیر عملیات موفق نظامی در این منطقه انجام دادند و بر اثر این عملیات تکفیری‌ها بسیاری از نقاط ارتباطی با روستاهای حومه حلب را تا مرزهای ترکیه از دست دادند، این موضوع باعث خواهد شد آن‌ها در محاصره‌ای گرفتار شوند که در نهایت منجر به تسلیم شدنشان گردد، درست مانند اتفاقاتی که در چندین نقطه دیگر سوریه روی داده است.

در ابعاد سیاسی نیز ناظران اعتقاد دارند تحت کنترل گرفتن کامل شهر حلب آغازی بر فروپاشی معارضان تکفیری در سوریه است، چرا که به این ترتیب ارتش سوریه در بخش بسیار وسیعی از حومه حلب تا مرزهای ترکیه و دمشق و درعا و صحرای شام آسوده خاطره می‌شود و تروریست‌ها را در یک منطقه بی آب و علف در الرقه و الحسکه و دیرالزور محاصره می‌نماید.




طرح سیاسی دی مستورا علاوه بر انگیزه‌های پشت پرده آن، تردیدهای اساسی در نحوه اجرا و راهبردی‌کردن آن به همراه دارد.

امین حطیط، کارشناس مسایل حقوقی ضمن بررسی واژه "تعلیق درگیری‌ها" می‌گوید اصطلاح تعلیق درگیری‌ها به ‌صورت محلی، اصطلاحی جدید در قوانین بین‌المللی و درگیری‌های مسلحانه است که پیشتر در هیچ درگیری استفاده نشده است. این اصطلاح از نظر بار معنایی متفاوت از آتش بس یا توقف درگیری‌ها است، علت طرح آن هم این است که دی مستورا می‌داند که دولت سوریه با داشتن دست برتر در عرصه میدانی، این طرح غربی که به تمامیت این کشور ضربه زده و اذعان ضمنی به موجودیت گروهک‌های تروریستی را به دنبال دارد، نخواهد پذیرفت.


آتش‌بس لوازمی دارد که شامل تعیین خط آتش‌بس یا مشخص کردن رفتارهای پشت این خطوط در زمینه استقرار نیروها در مواضع خود براساس این خطوط است و طبعاً دولت سوریه در اراضی خود تقسیم‌بندی را که کاملاً به نفع تروریست‌ها خواهد بود، نمی‌پذیرد. به همین علت هسته اصلی طرح دی مستورا در قالبی جدید به دمشق عرضه شده است که البته دیدارهای وی با مقامات سوری نیز قطعاً برای تبیین دقیق ابعاد طرح مورد نظر اوست.



البته نگاه خوش‌بینانه دمشق به طرح سازمان ملل و تلاش دولت سوریه در حفظ امنیت و سلامتی شهروندان و نگهداری از دارایی‌های عمومی و خصوصی باعث شده با وجودی‌ که دمشق قادر به مهار کامل تروریست‌ها در چند ماه آینده با استفاده از راهکار نظامی است، اما همچنان از راه‌حل‌های دیپلماتیک ارائه شده از سوی جامعه جهانی برای توقف درگیری‌ها و بازگشت امنیت و ثبات به کشور و جلوگیری از خونریزی‌های بیشتر ضمن حفظ حقوق اساسی مردم سوریه استقبال می‌کند.

از اطلاعاتی که تاکنون به بیرون درز شده، مشخص است که دو رویکرد در زمینه تبیین معانی اصطلاح جدید دی مستورا مطرح است، رویکرد اول، همان برداشت شرایط آتش‌بس با طرح نام و قالبی جدید است.


در این مورد دو طرف باید اقدامات نظامی در منطقه را حفظ کرده و نیروهای خود را به صورت ثابت در مواضع خود نگه دارند. بر این اساس گروهک‌های تروریستی حق تقویت نظامی و تسلیحاتی خود از طریق مرزهای ترکیه در زمان آتش‌بس را خواهد داشت و دولت سوریه حق مداخله در روند عملیات لجستیک آن‌ها را ندارد. ناگفته پیداست که پشت پرده این برداشت از طرح دی مستورا که احتمالاً غرب حامی این رویکرد است، تلاش برای تعمیق و طولانی کردن بحران سوریه و تقویت تروریست‌هاست.

رویکرد دوم که برداشت مقامات سوریه از این طرح در استقبال از دی مستورا است، مبتنی بر قطعنامه‌های 2170 و 2178 شورای امنیت تحت بند هفتم منشور سازمان ملل با هدف مبارزه با تروریسم از طریق خشک کردن منابع آن است. این برداشت بدان معنی است که دولت سوریه عملیات نظامی خود در منطقه را متوقف می‌کند و در عین حال هر تحرک نظامی یا کمک‌های لجستیک به گروه‌های تروریستی نیز متوقف خواهد شد.



این به‌ معنای بسته شدن مرز ترکیه به روی تروریست‌ها است. بر این اساس ترکیه ملزم خواهد بود مرزهای خود را به روی کمک‌های مالی و تسلیحاتی و نظامی تروریست‌ها ببندد، در غیر این صورت به فریبکاری تازه‌ای در راستای حمایت از منافع تروریست‌ها در منطقه متهم خواهد شد. 

علاوه بر این‌ها از دیدگاه دولت سوریه تعلیق درگیری‌ها تنها شامل درگیری‌های مستقیم بین ارتش عربی سوریه و تروریست‌ها نیست، بلکه تمامی اقدامات خرابکارانه و تروریستی از سوی عوامل انتحاری و ... بر ضد شهروندان در مناطق مختلف را نیز شامل می‌شود. از دیدگاه طرف سوری بر اساس این طرح باید در قبال توقف پیشروی های ارتش، تمامی اقدامات تروریستی در این کشور در همه ابعاد متوقف شده و منابع تغذیه مالی و تسلیحاتی تروریست‌ها نیز خشک شود.

آنچه از تحلیل محتوایی دو رویکرد مطرح شده بر می‌آید این که تفاوت عمده‌ای بین این دو مفهوم وجود دارد، تفاوتی که احتمالاً محافل سیاسی و دیپلماتیک از پس رفع آن‌ها و رسیدن به خاستگاه‌های مشترکی برای توافق بر سر این راهکار سیاسی بر نخواهند آمد و عرصه میدانی سوریه باید منتظر ادامه درگیری‌ها در حلب باشد. 

سوریه نشان داده همان‌طور که ارتشی قوی برای زور آزمایی در میدان‌های نظامی ‌دارد، دیپلمات‌های کارکشته‌ای نیز دارد که تعامل با مانورهای بین‌المللی برای بازی با افکار عمومی دنیا را خوبی بلدند و می‌دانند چگونه از این پتانسیل برای تقویت توان نظامی و میدانی خود و شکست دادن توطئه‌ها و فریبکاریهای حامیان اصلی تروریسم و عاملان بحران سه‌ساله این کشور استفاده کنند. 


غرب باید به این نتیجه برسد که وقتی دمشق در سخت‌ترین شرایط مبارزه زیر بار ایده‌های سیاسی و یک‌جانبه آن‌ها نرفته، در شیب موفقیت‌های میدانی و نزدیک شدن به تحقق پیروزی‌ کامل بر تروریست‌ها، قطعاً زیر بار طرح‌های تمامیت خواهانه آن‌ها که برای خروج آبرومندانه غرب از باتلاق رسوایی در سوریه طراحی شده، نخواهد رفت.