به گزارش مشرق، "فياض زاهد" استاد دانشگاه، نويسنده و تحليلگر سياسي برای تحليل و بررسي آينده رابطه ايران و آمريكا پس از ملاقاتهاي دوجانبه محمدجواد ظريف و جان كري، در گفتگو با آرمان گفت: در تاريخ مذاكرات هستهاي ما دوبار شاهد نزديك شدن پرونده هستهاي ايران به نتيجه نهايي بوديم. يك بار در دولت اصلاحات و توسط آقاي روحاني كه آن زمان دبير شوراي عالي امنيت ملي بودند پرونده هستهاي ايران در آستانه به نتيجه رسيدن بود. در آن زمان آمريكايي مانع از اين كار شدند. جك استراو وزير خارجه انگليس بعدها به صورت رسمي در كتاب خاطرات خود عنوان كرد كه اين آمريكاييها بودند كه نگذاشتند پرونده هستهاي ايران به نتيجه مطلوب برسد. مرحله دوم اما زماني بود كه دولت آقاي احمدينژاد تلاش كرد با محوريت سه كشور آفريقاي جنوبي، تركيه و برزيل راهحلي براي برون رفت پرونده هستهاي ايران از بنبست پيدا كند. در نهايت اما كسي اهميتي به اين طرح نداد و اين طرح مسكوت باقي ماند.
وی درباره تمایل قلبی احمدی نژاد برای رابطه با آمریکا میگوید: هيچ رئيسجمهوري در تاريخ انقلاب به اندازه احمدينژاد علاقهمند به رابطه با آمريكا نبود. احمدينژاد اين نكته را بارها در سخنرانيها و در تريبونهاي عمومي بيان كرد. وي بارها به روساي جمهور ايالات متحده نامههاي بدون پاسخ نوشت. احمدينژاد ركورد حضور هشت ساله در نيويورك و سازمان ملل را به نام خود ثبت كرد و از هيچ فرصتي براي حضور در مجامع بينالمللي چشم پوشي نكرد. نتيجه اين حضور در عرصه بينالمللي هم براي وي مهم نبود. وي هرچه بيشتر در مجامع بينالمللي حضور پيدا ميكرد مشكل هم بيشتر ميشد. دوست و مشاور نزديك وي آقاي مشايي سخناني را درباره دوستي با ملت رژيم صهيونيستي به زبان آورد كه اگر يك اصلاحطلب اين سخنان را به زبان ميآورد، طايفه اصلاحطلبي را از بيخ و بن از جا ميكندند.
فیض درباره سیاست داخلی دولت روحانی و نتیجه این سیاست در روابط خارجی با انتقاد از دولت یازدهم میگوید: "من دوست دارم اين پيام من به گوش آقاي رئيسجمهور برسد. پيام من اين است: آقاي روحاني در بخش داخلي هويت و شناسنامه ندارد.
اين بزرگترين خطري است كه دولت روحاني را تهديد ميكند. آقاي روحاني به تنهايي بار هويت و شناسامه دولت خود را به دوش ميكشد. يعني هويت حسن روحاني همان هويت دولت شده است. درحالي كه اينبار را بايد وزارت كشور به دوش بكشد. اين يك خطاي استراتژيك است كه بخش اعظم استانداران، فرمانداران و مديران كل دولت تدبير و اميد، عطر و بوي آقاي روحاني را نميدهند.
اين مديران بيش از آنكه نماينده سياسي دولت باشند گاه نماينده يك فرايند خنثي هستند. هيچگاه نبايد به نيروهاي سياسي فرصتطلب اعتماد كرد. آقاي روحاني گمان نكند با انتخاب چهرههاي خنثي هزينه سياسي دولت خود را كاهش ميدهد و مسير هموارتري خواهد داشت. با فرض بر اينكه مذاكرات هستهاي به نتيجه برسد، تا آثار آن در مسائل داخلي آشكار شود روحاني در سال آخر دولت خود قرار خواهد داشت كه مشخص نيست تا آن زمان بتواند برنامههاي خود را به خوبي پيش ببرد. اما در صورتي كه آقاي روحاني در مذاكرات هستهاي شكست بخورد مشكلات دولت صدبرابر خواهد شد.
در اين شرايط ما با دوحالت مواجه هستيم: اول اينكه دولت در حوزه داخلي بهشدت تضعيف ميشود و مخالفتها نسبت به دولت افزايش پيدا ميكند. دوم اينكه اگر طرف مذاكرهكننده به اين مساله پي ببرد كه دولت آقاي روحاني تمام تخم مرغهاي خود را در سبد مذاكرات گذاشته است از اين نقطه ضعف دولت استفاده كرده و مطالبات جديدي را مطرح ميكند. در نتيجه فشار خود را در مذاكرات افزايش ميدهد و به دنبال گرفتن امتيازات بيشتر خواهد بود. اينجاست كه آقاي روحاني در يك بنبست قرار ميگيرد كه نه ميتواند به جلو برود و نه قادر خواهد بود به عقب بازگردد.
آقاي روحاني بايد تا آنجا كه امكان پذير است حوزه داخلي را از حوزه خارجي جدا كند. هويت داخلي دولت آقاي روحاني مشخص نيست. دولت احمدينژاد يك هويت مشخص و تعريف شده داشت. دولت خاتمي و هاشمي هم داراي هويت و شناسنامه بودند. دولت آقاي روحاني اما بيرنگترين و بدون شناسنامهترين دولت بعد از انقلاب در زمينه داخلي بوده است. احمدينژاد از بركناري وزيري كه يك ماه قبل كار خود را شروع كرده و افكارش با وي همخواني نداشت هيچ گونه ابايي نداشت. آقاي روحاني در يك سوءتفاهم قرار گرفته است.
چه كسي عنوان كرده كه آقاي روحاني براي انتخاب مديران خود بايد با نمايندگان مجلس مشورت كند؟ كجاي قانون چنين چيزي ذكر شده است؟ احمدينژاد در اين زمينه كار خوبي انجام ميداد. كار خوب را بايد گفت. نبايد جناحي و جرياني به مسائل نگاه كرد. احمدينژاد به قوه مجريه اقتدار داده بود. هماهنگي با مجلس خوب است اما با يك مجلس هماهنگ و همسو و نه يك مجلس مخالف. تلاش براي هماهنگي با يك مجلس مخالف باعث خنثي شدن عملكرد و كند شدن برندگي دولت خواهد شد. اين مساله ممكن است به شكست كلي دولت روحاني منجر شود. آقاي روحاني بايد بداند كه اگر با «آب زمزم» هم خودش را غسل بدهد جريان راست افراطي به وي اعتماد نخواهد كرد. "
وی درباره تمایل قلبی احمدی نژاد برای رابطه با آمریکا میگوید: هيچ رئيسجمهوري در تاريخ انقلاب به اندازه احمدينژاد علاقهمند به رابطه با آمريكا نبود. احمدينژاد اين نكته را بارها در سخنرانيها و در تريبونهاي عمومي بيان كرد. وي بارها به روساي جمهور ايالات متحده نامههاي بدون پاسخ نوشت. احمدينژاد ركورد حضور هشت ساله در نيويورك و سازمان ملل را به نام خود ثبت كرد و از هيچ فرصتي براي حضور در مجامع بينالمللي چشم پوشي نكرد. نتيجه اين حضور در عرصه بينالمللي هم براي وي مهم نبود. وي هرچه بيشتر در مجامع بينالمللي حضور پيدا ميكرد مشكل هم بيشتر ميشد. دوست و مشاور نزديك وي آقاي مشايي سخناني را درباره دوستي با ملت رژيم صهيونيستي به زبان آورد كه اگر يك اصلاحطلب اين سخنان را به زبان ميآورد، طايفه اصلاحطلبي را از بيخ و بن از جا ميكندند.
فیض درباره سیاست داخلی دولت روحانی و نتیجه این سیاست در روابط خارجی با انتقاد از دولت یازدهم میگوید: "من دوست دارم اين پيام من به گوش آقاي رئيسجمهور برسد. پيام من اين است: آقاي روحاني در بخش داخلي هويت و شناسنامه ندارد.
اين بزرگترين خطري است كه دولت روحاني را تهديد ميكند. آقاي روحاني به تنهايي بار هويت و شناسامه دولت خود را به دوش ميكشد. يعني هويت حسن روحاني همان هويت دولت شده است. درحالي كه اينبار را بايد وزارت كشور به دوش بكشد. اين يك خطاي استراتژيك است كه بخش اعظم استانداران، فرمانداران و مديران كل دولت تدبير و اميد، عطر و بوي آقاي روحاني را نميدهند.
اين مديران بيش از آنكه نماينده سياسي دولت باشند گاه نماينده يك فرايند خنثي هستند. هيچگاه نبايد به نيروهاي سياسي فرصتطلب اعتماد كرد. آقاي روحاني گمان نكند با انتخاب چهرههاي خنثي هزينه سياسي دولت خود را كاهش ميدهد و مسير هموارتري خواهد داشت. با فرض بر اينكه مذاكرات هستهاي به نتيجه برسد، تا آثار آن در مسائل داخلي آشكار شود روحاني در سال آخر دولت خود قرار خواهد داشت كه مشخص نيست تا آن زمان بتواند برنامههاي خود را به خوبي پيش ببرد. اما در صورتي كه آقاي روحاني در مذاكرات هستهاي شكست بخورد مشكلات دولت صدبرابر خواهد شد.
در اين شرايط ما با دوحالت مواجه هستيم: اول اينكه دولت در حوزه داخلي بهشدت تضعيف ميشود و مخالفتها نسبت به دولت افزايش پيدا ميكند. دوم اينكه اگر طرف مذاكرهكننده به اين مساله پي ببرد كه دولت آقاي روحاني تمام تخم مرغهاي خود را در سبد مذاكرات گذاشته است از اين نقطه ضعف دولت استفاده كرده و مطالبات جديدي را مطرح ميكند. در نتيجه فشار خود را در مذاكرات افزايش ميدهد و به دنبال گرفتن امتيازات بيشتر خواهد بود. اينجاست كه آقاي روحاني در يك بنبست قرار ميگيرد كه نه ميتواند به جلو برود و نه قادر خواهد بود به عقب بازگردد.
آقاي روحاني بايد تا آنجا كه امكان پذير است حوزه داخلي را از حوزه خارجي جدا كند. هويت داخلي دولت آقاي روحاني مشخص نيست. دولت احمدينژاد يك هويت مشخص و تعريف شده داشت. دولت خاتمي و هاشمي هم داراي هويت و شناسنامه بودند. دولت آقاي روحاني اما بيرنگترين و بدون شناسنامهترين دولت بعد از انقلاب در زمينه داخلي بوده است. احمدينژاد از بركناري وزيري كه يك ماه قبل كار خود را شروع كرده و افكارش با وي همخواني نداشت هيچ گونه ابايي نداشت. آقاي روحاني در يك سوءتفاهم قرار گرفته است.
چه كسي عنوان كرده كه آقاي روحاني براي انتخاب مديران خود بايد با نمايندگان مجلس مشورت كند؟ كجاي قانون چنين چيزي ذكر شده است؟ احمدينژاد در اين زمينه كار خوبي انجام ميداد. كار خوب را بايد گفت. نبايد جناحي و جرياني به مسائل نگاه كرد. احمدينژاد به قوه مجريه اقتدار داده بود. هماهنگي با مجلس خوب است اما با يك مجلس هماهنگ و همسو و نه يك مجلس مخالف. تلاش براي هماهنگي با يك مجلس مخالف باعث خنثي شدن عملكرد و كند شدن برندگي دولت خواهد شد. اين مساله ممكن است به شكست كلي دولت روحاني منجر شود. آقاي روحاني بايد بداند كه اگر با «آب زمزم» هم خودش را غسل بدهد جريان راست افراطي به وي اعتماد نخواهد كرد. "