خون آشامها ، مانسترها و هیولاهای غول آسا، اشباح و ارواح خبیث و اجنه و شیاطین و هیولاهای بیولوژیکی همچون فرانکشتاین (که از اولین هیولاهای هالیوودی و برگرفته از افسانه یهودی"گولم" بود، که با اقتباس از رمانی از مری شلی در سال 1910 توسط کمپانی تراست ادیسون ساخته شد)، همگی بر گرفته از آموزه های شیطانی و ارتباط با عالم دخان و اجنه و شیاطین بودند.
این روند خلق ضد قهرمانها تا آنجا پیش رفت که در سال 1968 فیلمی به نام «شبی که زندگی مُرد» Night of The Living Dead توسط "جرج رومرو" ساخته شد و در پی آن ضد قهرمان جدیدی با عنوان «زامبی» رسماً وارد ادبیات عامیانه مردم جهان شد.
گرچه موجودی به نام" زامبی" که برگرفته از داستانهای اسطورهای و خرافی بوده، پیش از این نیز در فرهنگ عامیانه آمریکا وجود داشت، ولی روایتهای جرج رومرو روح تازهای به کالبد آن بخشید و از این رو بود که بسیاری، وی را خالق ساب ژانرزامبی یا Zombie Horror در ژانر وحشت می¬دانند.
از سال 1968 که یکی از سالهای عجیب و پر حادثه در عالم غرب و شیطان پرستی بود، به عنوان سال آغاز تولید نخستین فیلم «زامبی» یاد میشود و تا به امروز فیلمهای بیشماری با محوریت این ضد قهرمان هراس آور تولید شده است و نکته قابل تأمل آنکه از میان این فیلمهای بیشمار ، بیش از نیمی از آنها از سال 2001 و پس از حملات تروریستی «یازدهم سپتامبر» به بعد تولید شده و ساخت آنها تا به امروز رشد تصاعدی چشم گیری داشته است.
در فرهنگ لغت هالیوودی زامبیها موجودات انسان نمای نفرین شدهای هستند که در مرز میان مرگ و زندگی معلق اند و سرنوشتی بلاتکلیف و حیاتی برزخی دارند تا آنکه لطفی شامل حال آنها گردیده و به حیات مرگ دعوت شده و از سرگردانی رهایی یابند! این موجودات آلوده به میکروبی مسری و مرگبار هستند و اگر انسانی را گاز بگیرند، آن انسان نیز بلافاصله به زامبی تبدیل میشود. از این رو زامبیها یکی از اشکال موجودات پلید و نابودگری هستند که بصورت نیروهای شر و شیطانی در فیلمهای آخرالزمانی غرب با وجه Antichrist (ضد مسیح) به تصویر کشیده شده اند.
دو مفهوم زامبی و آخرالزمان (Apocalypse) در بسیاری موارد با هم overlap (همپوشانی) دارند تا آنجا که عبارتی با عنوان «Zombie apocalypse» تبدیل به یک کلید واژه در ادبیات زامبیها شده است، چرا که آنها همواره هم مانند ناقل یک میکروب مسری به دنبال انتقال بیماری مهلک خود به تمام انسانها بوده و خبر از قریب الوقوع بودن پایان دوران و نابودی بشریت میدهند.
Zombieland (سرزمین زامبیها) کلید واژه دیگری بود که بواسطه فیلمی با همین نام به کارگردانی Ruben Fleischer در سال 2009 در دنیای زامبیها خلق شد. همچنین در همین سال بود که برای اولین بار لغت زامبی به یک گروه خاص نسبت داده شد و در این سال فیلمی به نام Dead Snow (برف مرده) ساخته شد که در آن نازیها به شکل زامبی برای نابودی انسانها به تصویر کشیده شدند.
در زامبی لند مسئله جداسازی دو سرزمین به چشم میخورد که تلویحاً یاد آور واژه ای آشنا در ادبیات تحت سلطه صهیونیستی غرب است، ادبیاتی که در آن به مسئله دیوار حائل برای جداسازی اشغالگران صهیونیست از فلسطینیان (که صاحبان و وارثان حقیقی این سرزمین اند) اشاره دارد. در این ادبیات التقاطی، جهان به دو قسمت "انسانها " و " زامبی ها" تقسیم شده است، پر واضح است که در ترسیم چنین نگرشی هر انسانی طرفدار جداسازی این دو منطقه از هم است تا از شر این موجودات خبیث و مرگبار در امان بماند !
با رمز گشایی بخشی از این پروژه سازمان یافته و دخانی میتوان به یکی از جدیدترین فیلمهای خانواده پر جمعیت زامبیها به نام World War Z به کارگردانی Marc Forster اشاره کرد. به نظر می رسد که حرف Z مفهوم ایهام برانگیزی از Zion (صهیون) و Zambie را در بردارد، که به معنای جنگ جهانی صهیون یا زامبی است و نکته تأمل برانگیز این است که، در این فیلم بطور آشکارا مسلمانها به عنوان زامبی به تصویر کشیده شده¬اند.
در World War Z این بار هالیودد شمشیر خود را کاملاً از رو بسته و این فیلم مبین جنگ آشکار سینمای غرب و هالیوود با مسلمانان است، که در آن به حقیقت محتوم نابودی زامبیها به طور مستقیم اشاره شده است. در این فیلم شاهد هستیم که میکروب مسری زامبی، که از یک کودک چینی (که نماد یک ابرقدرت تهدیدکننده نظام مالی و اقتصادی آمریکا است)، به مردم فلسطین میرسد و آنها را آلوده و تبدیل به زامبی می کند و حالا زامبیهای مسلمان فلسطینی تصمیم دارند که با عبور از دیوار حائل که منطقه جداکننده اشغالگران صهیونیستی در اورشلیم (بیتالمقدس) از مردم (مظلوم) فلسطین است وارد فلسطین اشغالی شوند، در همین گیر و دار است که، هم چون همیشه قهرمان و منجی کلیشه ای هالیوود، که یک آمریکایی چشم روشن و بلوند است و در این فیلم نقش آن را Brad Pitt بازی میکند، وارد معرکه می-شود و به دفاع از اسرائیلیها و صهیونیست های به اصطلاح مظلوم و نابودی زامبیهای مسلمان و فلسطینی میپردازد. این فیلم شباهتهای بسیاری به فیلم سینمایی 2012 ساخته Roland Emmerich را دارد و همچون غالب فیلمهای هالیوود، سرانجام همه انسانهای به اصطلاح مظلوم که بطور حتم همان نژاد برتر یهود هستند، برای در امان ماندن از فتنه های آخر الزمان به کشتی بزرگی که نمادی از کشتی نوح است، پناه می برند!
نکته قابل توجه در این فیلم آخرالزمانی این است که، بر عدد 12 تاًکید بسیاری شده است، بطور مثال در نمایی از فیلم به این نکته اشاره میشود که زامبی ها به 12 کشور حمله میکنند، و در نمایی دیگر به قطار شماره 12 اشاره میشود و یا اینکه در یکی از سکانسهای ابتدای فیلم به وضوح نشان داده میشود که با شمارش اعداد تا 12 افراد به زامبی تبدیل میشوند.
از طرفی با نگاهی به تقویم جهانی به تاریخ 12 اکتبر برخورد میکنیم که به عنوان روز جهانی زامبی نام گذاری شده است. این همه تاًکید بر عدد 12 که نمادی از منجی بشریت از دیدگاه مسلمانان است، کاملاً نمایانگر غرض ورزی آشکار و بی شرمانه نظام هالیوود علیه مسلمانان میباشد. این فیلم به وضوح نشان میدهد که میکروب مهلک مسری و مسن زامبی که از سال 1968 فعال شده است، بعد از گذراندن سیر تحولی و تکامل خود، از سال 2013 میلادی به اسلحه جدید اسلام هراسی رسانههای صهیونیستی غربی مبدل شده است، تا تکمیل کننده پروژه کثیف اسلام هراسی و منجی هراسی باشد و مسلمانانی که تا به حال به دروغ تروریست لقب داده شده اند، مورد اتهام جدیدی به نام زامبی قرار گیرند، تا به مخاطب جهانی این گونه القا شود که اینان همان موجودات نفرین شده و مرگباری هستند که قصد آلودگی و نابودی کل جهان را دارند!
بر کسی پوشیده نیست که هالیوود این سلاح پروپاگاندای غرب کاملاً در راستای اهداف شوم و اهریمنی صهیونیسم جنایتکار عمل می کند و اسرائیل این دشمن آشکار ،همان گونه که در دنیا غیر واقعی خالق موجوداتی به اسم زامبی است، در عالم واقعی نیز پدید آورنده این موجودات، اما با اسامی دیگری هم چون طالبان، داعش، النصره، بوکوحرام... برای اثبات دروغهای کثیف خود و ایجاد رعب و هراس جهانی از اسلام است، اسلامی که زیر بنای آن پاکی و عطوفت و رستکاریست. علی ای حال، حق ماندنی و باطل رو به زوال و نابودیست و وعده خداوند حق است که: و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین...
منبع: رویکرد